آثار دینی کودک و نوجوان فاقد جذابیت است/ نویسنده دینی کم داریم
کد خبر: 1424130
تاریخ انتشار : ۰۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۸
مشکلات نشر دینی کودک از نگاه ناشر برگزیده سال؛

آثار دینی کودک و نوجوان فاقد جذابیت است/ نویسنده دینی کم داریم

گروه ادب: تولیدات ما در حوزه آثار ادبیات دینی کودک و نوجوان فاقد جذابیت است؛ مروری بر کتابهای این حوزه نشان می‌دهد که این آثار از نظر ساختار، ادبیات و تصویرگری بسیار ضعیف هستند.

حوزه نشر کودک و نوجوان امروزه با آثار متنوعی روبرو است، ولی در کنار این آثار، کمتر دیده می‌شود که به حوزه نشر دینی هم پرداخته شده باشد. البته آثار این حوزه را شاید بتوان بیشتر به قصص قرآن و داستان‌های ائمه معصومین(ع) مربوط دانست که شمارشان کم نیست.
با این وجود دیده می‌شود که نویسندگان علیرغم وجود سوژه‌های بسیار همچون داستان ائمه(ع)، داستان پیامبران و ارائه کتاب‌هایی با موضوعاتی چون اصول و فروع دین، کمتر به این حوزه‌ها پرداخته‌اند که خود جای بحث دارد.
در این راستا خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با عبدالعظیم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم که ناشر برگزیده کودک در نمایشگاه کتاب تهران نیز شد به گفت‌وگو نشسته است.
چند درصد آثاری که در حوزه کودک و نوجوان تولید می شوند، کتب دینی هستند؟
آمار دقیق در این باره ندارم، ولی می‌توانم بگویم آثار دینی حوزه کودک بسیار اندک هستند. بخشی از همین تعداد آثار هم که تولید می‌شوند، از محتوای امروزی و مناسب کودکان برخوردار نیستند. تعداد کمی از آثار حوزه کودک و نوجوان دینی هستند و از سویی از نظر ادبیات، ساخت و تولید، تصویرگری و چاپ، آثار متناسب کودکان اندک هستند.
آسیب‌های موجود در این حوزه از کجا نشئت می‌گیرد و چه چیزی باعث شده است به این وضعیت برسیم؟
عوامل بسیاری در این باره دخیل است. اولین مسئله در این حوزه، عامل اجتماعی است. زمانی که مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه ظهور پیدا کند، بر روی همه مسائل اثر می‌گذارد و در همه ابعاد تأثیر خواهد داشت.
کودکان و نوجوانان امروز تحت تأثیر اینترنت، ماهواره، تلویزیون، کامپیوتر و... هستند و در مدرسه، جامعه و پارک، جمیع رفتارها را می‌بینند و از این رو نگاهشان با نگاه نسل‌های پیشین به زندگی، جامعه و کتاب نیز متفاوت است.
کودکان به ویژه وقتی رفتار مسئولان و والدین خود را می‌بینند و برخی هنجارشکنی‌ها را مشاهده می‌کنند، به این وضعیت روی می‌آورند و این روند را پیش می‌گیرند. از این رو می‌توان با قاطعیت گفت که کودکان همان رفتاری را پیش می‌گیرند که بزرگتر‌ها انجام می‌دهند و این وضعیت در جامعه وجود دارد و انکارناشدنی است؛ از این رو باید کارهایمان را اصلاح کنیم و پایه و اساس رفتارها و گفتارهایمان را که بر اعتقادات و باورهای کودکان تأثیر می‌گذارند، از نو بچینیم.
متأسفانه ما آن فرهنگی را که حضرت امام(ره) در طول سال‌ها با درایت ایجاد کرده بود، ادامه ندادیم. امام راحل درباره وضعیت اصلاح شده موجود می‌گفت که تازه در نقطه آغاز راه هستیم و باید در این راستا کار کنیم و کارهای زیادی در این باره پیش رو داریم.
به نظر می‌رسد گام‌هایی که برداشته شد تا فرهنگ جامعه در دوران پیش و پس از پیروزی انقلاب تغییر پیدا کند، هم‌اکنون صورت دیگری به خود گرفته است و به برگشت تبدیل می‌شود.
در خوشبینانه‌ترین وضعیت باید گفت که بخشی از کودکان و نوجوانان، متدین، مذهبی و کتابخوان هستند و آنچه گفته می‌شود درباره اغلب فرزندان این مرز و بوم است، نه قشر خاصی از کودکان.
ما یک کشور اسلامی هستیم و باید رفتار، کردار و نگاه اغلب مردم آن رویکردی اسلام‌گرایانه داشته باشد؛ به این معنی که باورمان باید اسلامی باشد، نه اینکه در کلام از اسلام سخن بگوییم و دل‌مان خوش باشد که اسلام‌نگر و اسلام‌گرا هستیم.
اگر آنچه بر پایه مطالعات از اسلام آموخته‌ایم، در رفتارمان بروز و ظهور پیدا نکند، کودکان نیز تحت تأثیر رفتار و گفتار سطحی‌نگرانه ما از دین مبین اسلام، می‌آموزند که همین رفتار را پیش بگیرند. این نکته، هنجاری بسیار عمیق و ریشه‌ای است.
به موضوع نشر کتب دینی برگردیم. آیا همه موضوعات مربوط به محتوای نامناسب کتب دینی کودکان به مباحث جامعه برمی‌گردد یا عواملی چون نویسندگان، ناشران و مسئولان فرهنگی هم در این باره دخیل هستند؟
متاسفانه در حوزه فرهنگ مکتوب، نویسنده دینی نداریم. حال این دینی نوشتن به چه معناست؟ یعنی افرادی که دست به قلم باشند و جزء افراد مذهبی و دینی به شمار آیند و از باور دینی برخوردار باشند.
چرا می‌گویم کم هستند و چرا مذهبی بودن و معتقد بودن نویسنده را مطرح می‌کنم؟ به این علت که اگر نویسنده کتب دینی ما، فردی مذهبی باشد، تراوش‌های ذهنی وی در آثار این حوزه بروز و ظهور پیدا می‌کند؛ در غیر این صورت اگر بخواهد با خواندن چند دوره کتاب به نگارش اثر بپردازد، آنچه را که می‌نویسد به دل مخاطب نمی‌نشیند؛ آن هم مخاطبی از جنس کودک و نوجوان که جلب توجهش نسبت به بزرگسالان که حوصله بیشتری دارند، سخت‌تر است.
یعنی نویسندگان کتب دینی حوزه کودک و نوجوان اغلب افرادی هستند که باورهای دینی ضعیفی دارند؟!
باورهای نویسندگان این حوزه نشر آنقدر قوی نیست؛ یعنی افرادی را که باید در این حوزه به نشر آثار دینی بپردازند، کم داریم.
در این حوزه، آن تعداد نویسنده که همان‌گونه که به دانش نوشتن مسلط هستند، به امور و مسائل دینی هم تسلط داشته باشند تا بتوانند چنین مسائلی را در حوزه ادبیات به مخاطبان منتقل کنند، کم داریم.
پس بخش اصلی مشکل نشر دینی کودک و نوجوان به نبود نویسندگان دینی مسلط به فن نگارش و مسائل دینی بازمی‌گردد؟
این موضوع بخشی از مشکلات نشر دینی کودک است. در تصویرگری با مشکلات بیشتری روبرو هستیم. در این حوزه با فقر تصویرگرانی که به مسائل و احکام دینی تسلط داشته باشند، روبرو هستیم.
از سویی نویسندگانی هم که به این حوزه‌ها ورود پیدا می‌کنند، به دلیل خط قرمزها و محدودیت‌هایی که برای آنان قرار داده می‌شود، اگر هم بخواهند، نمی‌توانند کار شاخصی ارائه کنند، چرا که دستشان در این حوزه بسته است. بنابراین تصویرهایی که در این راستا کشیده می‌شود نیز نکته دیگری از مسائل نشر کتب دینی کودک است.
آیا وزارت ارشاد با ممیزی خاصی که دارد مانع انجام چنین اقدامی می‌شود؟
البته وزارت ارشاد هم نقش دارد و در این حوزه بی‌تاثیر نیست. از سویی ما نیز خودمان خودسانسوری داریم. برای مثال آیا می‌توانیم چهره انبیاء و فرشته‌ها را تصویر کنیم یا خیر؟ آیا فرشته‌ها بال دارند یا نه؟ برای مثال چهره انبیاء باید نورانی باشد.
این موضوعات باعث می‌شود افرادی هم که اندکی به این حوزه مسلط هستند، از این رویکرد فرار کنند و از ترس اینکه تقدسی که برای این کار متصور شده‌ایم برایشان مشکلی ایجاد کند، اصلاً سراغش نروند.
در تولید، آماده‌سازی، چاپ و صحافی چطور؟ آیا در این حوزه‌ها هم با مشکل روبرو هستیم؟
خیر. در مراحل مختلف تولید، آماده‌سازی، چاپ و صحافی مشکل نداریم و نیرو به میزان کافی در این حوزه موجود است، ولی از آنجا که در مقدمات این حوزه که نگارش اثر و تصویرگری کتب کودک است دچار ضعف هستیم، خروجی کار خوب درنمی‌آید.
این موضوعات شامل مباحث اجتماعی و تربیت نیروی انسانی ماهر در امور دینی است که هم در نویسندگی تبحر داشته باشند و هم در تصویرگری؛ بنابراین در این حوزه با فقر روبرو هستیم.
آن دسته از آثاری که توسط نویسندگان دینی نوشته می‌شوند، می‌توانند خلأ و کمبود آثار این حوزه را مرتفع کنند؟
باید گفت که در عین کمبود آثار موجود در حوزه کتب دینی کودکان و نوجوانان، نویسندگانی هم هستند که در این حوزه به فعالیت مشغول بوده و در ارائه آثار دینی تلاش می‌کنند، ولی آثار آنان چنان مستقیم به بیان مسائل دینی پرداخته و مخاطب را خطاب قرار می‌دهد که نه فقط جاذبه ندارد که دافعه هم دارد.
اگر بخواهیم یک رمان جذاب را در کنار یک کتاب دینی حوزه کودک و نوجوان مقایسه کنیم، باید گفت که با مطالعه چنین آثاری، حسی به مخاطب دست می‌دهد که اگر کتاب خوانده نشود، بهتر است و چنین رویکردی نشانه فقر ما در حوزه‌های مختلفی است که بیان شد که مخاطبان را از مطالعه آثار خشک و بی‌روح فراری می‌دهد.
در این حالت، دافعه ایجاد می‌شود. در کنار جذابیت قصه‌ها و رمان‌هایی که نوشته می‌شوند، وقتی آثاری را که در حوزه دین به نگارش درمی‌آیند، مرور کنید، می‌بینید که این آثار از نظر ساختار، ادبیات و تصویرگری بسیار ضعیف هستند.
تولیدات ما در حوزه نشر دینی به جای اینکه جاذبه ایجاد کند، مخاطبان را دچار دافعه می‌کند. البته ناشران اندکی هم هستند که به دلیل علاقه‌ به آثار این حوزه به نشر کتب دینی می‌پردازند، ولی تعدادشان بسیار اندک است.

captcha