کرکس آمریکایی عنوان سریالی است که سه هفته از پخش آن در آمریکای شمالی میگذرد. این سریال جدیدترین محصول سینما و تلویزیون آمریکاست که اسلامستیزی ویژگی بارز آن است. فصل اول این سریال به طور مشترک توسط جیسون اسمیلوویچ (Jason Smilovic)، کن رابینسون(Ken Robinson)، تاد کتزبرگ(Todd Katzberg) کارگردانی شده است. نکته جالب اینجاست که در این سریال، مارک آیرونز انگیسی؛ پسر جرمی آیرونز بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون جهان نقش آفرینی کرده است.
آیرونز در این سریال نقش یک تحلیل گر سازمان «CIA» به نام جو ترنر را بازی میکند که رابرت ردفورد بیش از ۴۰ سال پیش در فیلم «سه روز کرکس» ساخته سیدنی پولاک نقش آفرینی آن را برعهده داشت. نسخه تلویزیونی «کرکس» داستان و اتفاقاتش را به نوعی از فیلم و کتاب «شش روز کرکس» به نویسندگی جیمز گری وام گرفته است. برخلاف فیلم که داستانش در نیویورک میگذشت، سریال «کرکس» در واشنگتن دی سی اتفاق میافتد.
در اولین قسمت این سریال میبینیم که مسلمانی سعی میکند با آلوده کردن جمعیت یک استادیوم 80 هزار نفری به ویروس طاعون عملیات تروریستی انجام دهد اما در نهایت موفق نمیشود اما این حملات همچنان ادامه دارد. در این سریال سعی شده حمله مستقیم صورت نگیرد، حتی در بخشهایی ممکن است اینگونه به نظر برسد که قهرمانان سریال در پی نجات مسلمانان هستند؛ سیر اتفاقات به گونهای رقم خورده است که این نکته به بیننده القا شود که اگر راه نجاتی از تروریسم وجود دارد مطمئنا توسط غربیها صورت میگیرد و نکته دیگر اسلام هراسی که بسیار از بینندگان غربی را تحت تاثیر قرار میدهد.
در این سریال میبینیم فردی که قرار است عملیات تروریستی انجام دهد قبل از انجام کارش، نماز میخواند. این تصویر را ما در فیلمها و سریالهای بسیاری دیدهایم. این تصویرسازی کاملاً آگاهانه است، چون میخواهد این نکته را به بیننده القا کند که هرگاه فردی را در هنگام نماز خواندن دیدید باید بهراسد و پلیس را از وقوع یک رویداد هولانگیز با خبر کند! در همین رابطه باید اضافه کنم در مقابل چنین هجمهای، هرگاه فردی مسیحی در فیلم یا سریالی دست به دعا بر میدارد، عموماً بعد از آن اتفاقات خوبی رخ میدهد. این تصویرسازی را اگر با صحنه عبادات مسلمانان در فیلمهای هالیوودی مقایسه کنید خواهید دید که پس از نیایش مسلمانان همیشه اتفاقات ناگواری رخ میدهد.
مطلب بعدی، اینکه همیشه در این قبیل سریالها رخ میدهد مسلمانانی هستند که قرابت خاصی با آمریکاییها دارند. این مسئله نیز بارها در کارهای مشابه تکرار شده تا بگویند مسلمانان خوب، افرادی هستند که با آمریکاییها همکاری میکنند. نکته دیگری که درباره این سریال میتوان گفت این است، کرکس شاید سیامین سریالی باشد که در چند سال اخیر تولید شده و مسلمانان در آن محور شرارت هستند، اما هیچگاه ساخت این قبیل تولیدات متوقف نمیشوند. این اتفاق کاملاً برعکس سینمای دفاع مقدس ما است که بعد از گذشت دو دهه بسیاری از منتقدان باور دارند که این گونه سینمایی جذابیت خود را از دست داده و غیر قابل پرداخت است.
فیلم تاریخی «پولس، حواری مسیح» که اخیرا در سینماهای آمریکای شمالی روی پرده رفته است با هدف تامین خواستههای غرب به ویژه فعالیتهای تبشیری صورت گرفته است.در این فیلم جیمز فالکنر در نقش پولس و کاویزل در نقش لوک بازی میکند. این کار در مقایسه با فیلم دیگر کاویزل (مصائب مسیح) کیفیت بسیار پایینی دارد، اما باز هم جزء کارهای نسبتا خوب هالیوود محسوب میشود. جدا از این فیلم به زودی فیلمی دیگر روی پرده میرود که در این فیلم هم به زندگی حضرت مسیح (ع) پرداخته شده است.
از این دست مثالها در سینمای هالیوود بسیار وجود دارد، در کرکس نیز همانند بسیاری از آثار اسلام ستیزانه، موضوعی که به آن توجه شده، تصویرگری صلابت آمریکا در بحث نظامی و اطلاعاتی است. در کارهای مورد نظر به بیننده اینگونه القا میشود که هر حرکتی در جهان امروز رخ میدهد تحت نظر آمریکاست. این قدرتنمایی هم به واسطه جلوههای ویژه سینمای آمریکا به صورتی واقعی نشان داده میشود که برای مخاطبان کاملا باورپذیر است و بر ناخودآگاه بسیاری از مخاطبان اثر میگذارد.
مطلب دیگری که حتماً در سریال کرکس باید مد نظر قرار داد، وحدت نژادی است که در سریال دیده میشود. منظور اینکه قهرمانان این دست آثار نژادهای گوناگونی دارند. یعنی سفید پوستان و رنگین پوستان همگی در خدمت یک هدف هستند و تنوع نژادی هیچ مغایرتی با منافع آمریکا ندارد. این مسئله به نظرم به شکلی ظریف در تمام آثار هالیوودی مد نظر قرار گرفته است.
در انتهای این مطلب، میخواهم اشارهای کوتاه به مسائل فنی این فیلم داشته باشم. این کار در بحث کارگردانی خوب عمل کرده است. فیلمساز به خوبی میزانسن چیده و موسیقی کار به وی کمک کرده تا هیجان در این سریال به شدت افزایش یابد. حتی چیدمان میزانسن به گونهای است که در صحنههایی غیر اکشن هم چنین امتیازی وجود دارد. درباره بازیگران هم باید گفت جز بازی مارک آیرونز بسیاری از نقشها غلو شده هستند که این امر تا حدودی به فیلمنامه این کار مربوط میشود.
به قلم؛ داود کنشلو
انتهای پیام