آموزه‌های قرآن و واقع‌گرایی؛ دو پایه مواجهه ایجابی با مناسبات و کنوانسیون‌های بین‌المللی
کد خبر: 3725083
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
حجت‌الاسلام میرموسوی مطرح کرد:

آموزه‌های قرآن و واقع‌گرایی؛ دو پایه مواجهه ایجابی با مناسبات و کنوانسیون‌های بین‌المللی

گروه سیاسی ــ عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با اشاره به بحث‌های اخیر در کشور درباره نحوه مواجهه درست با مناسبات، کنوانسیون‌ها و سازمان‌های بین‌المللی گفت: مواجهه و برخورد ایجابی، نه سلبی، در عرصه بین‌المللی هم برپایه آموزه‌های دینی و هم از نگاه واقع‌بینانه موجه است و در این راستا آیات 61 سوره انفال و 7 سوره ممتحنه بر مناسبات صلح‌‌آمیز با دیگران و نفی دوستی و دشمنی دائمی تأکید دارند.

به گزارش ایکنا؛ نحوه مواجهه و برخورد جمهوری اسلامی به عنوان نظامی برگرفته از آموزه‌ها و ارزش‌های دینی با کنوانسیون‌ها، سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی یکی از مهمترین مسائل در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است که می‌توان براساس آموزه‌های قرآن و سیره پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) ابعاد و چارچوب‌های آن را احصا و استخراج کرد.

به طور کل می‌توان سه دیدگاه را در این رابطه برشمرد:
ـ نفی مطلق و نپیوستن به کنوانسیون‌ها و سازمان‌های بین‌المللی
ـ تأیید مطلق و ناگزیر دانستن پیوستن به کنوانسیون‌ها و سازمان‌های بین‌المللی
ـ شناخت محاسن و معایب هر کنوانسیون و مجمع بین‌المللی و اتخاذ تصمیم براساس منافع و مصالح ملی.

براین اساس حجت‌الاسلام و المسلمین سید علی میرموسوی، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید، در گفت‌وگو با ایکنا به تبیین و بررسی این موضوع پرداخته است که متن آن به شرح ذیل است:

ایکنا ـ جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی برگرفته از آموزه‌های اسلامی در مواجهه با کنوانسیون‌ها و مجامع و سازمان‌های بین‌المللی، به عنوان واقعیات عصر حاضر، باید چه رویکردی را اتخاذ کند؟

ـ فکر می‌کنم پاسخ به این مسئله به شیوه برخورد با نظام بین‌الملل برمی‌گردد. نظام بین‌الملل هر چند از نظر قانونمداری به اندازه نظم و قانونمداری حاکم بر کشورها در عرصه داخلی نیست، اما طی سال‌های گذشته نظم خاصی بر آن در راستای ایجاد صلح، کاهش احتمال جنگ، کاهش فساد و تأمین بهتر حقوق ملت‌ها حاکم شده است هر چند که طبیعی است نقایصی در این نظم موجود وجود داشته باشد و اینگونه نیست که نظم عادلانه‌ای حاکم باشد.

کنوانسیون‌های بین‌المللی هم در حوزه‌های مختلف مانند مباحث حقوق بشری، اقتصادی و مناسبات مالی وجود دارند که در راستای تأمین همین اهداف هستند. به عنوان نمونه FATF، اسناد مربوط به مبارزه با پولشویی، استناد مربوط به مبارزه با قاچاق انسان و مبارزه با تروریسم برپایه یک سری دستاوردهایی است که در طول قرن‌ها بدست آمده و تدوین شده است و هدف آنها کاهش مشکلاتی است که در روابط بین‌الملل به اشکال مختلف وجود دارد.

طبیعتا قدرت‌های بزرگ‌تر شاید بیشتر از این کنوانسیون‌ها منتفع شوند و قدرت‌های ضعیف‌تر کمتر. اما به طور کل دو دیدگاه را می‌توان در مواجهه با این کنوانسیون‌ها، نهادها و قوانین بین‌المللی برشمرد؛ یکی دیدگاه تقابل‌جویانه که معتقد است نظم موجود نظمی از بنیاد ناعادلانه است و این کنوانسیون‌ها و نهادهای بین‌المللی براساس اهداف استعماری و امپریالیستی تأسیس شده و نباید به آنها پیوست. در واقع در این دیدگاه کنوانسیون‌ها، مجامع و سازمان‌های بین‌المللی به عنوان پوششی برای تأمین منافع قدرت‌های بزرگ تلقی می‌شوند و دنیا به صورت تقابل بین خیر و شر دیده شده و بر همین اساس مخالف با پیوستن به اینها هستند.

دیدگاه دوم دیدگاه تعاملی است که البته در این دیدگاه ممکن است بر نحوه و چگونگی تعامل با این سازمان‌ها، کنوانسیون‌ها، معاهدات و نظم بین‌المللی اختلاف وجود داشته باشد اما اصل بر تعامل است و لذا این دیدگاه در مقابل دیدگاه تقابلی است.

ایکنا ـ آموزه‌های دینی و قرآنی بیشتر بر کدام رویکرد و دیدگاه توجه و تأکید دارند؟ آیا اساسا می‌توان از قرآن، روایات و سیره ائمه در این باره بهره برد؟

تعامل با نظام بین‌الملل و برخورد ایجابی، نه سلبی، با مناسبات، اسناد و معاهدات بین‌المللی هم برپایه آموزه‌های دینی و هم از نگاه واقع‌بینانه موجه است. برپایه آموزه‌های دینی یک سری اصول در ارتباط مناسبات با دیگر دولت‌ها در قرآن وجود دارد که برخی متناسب با شرایط عصر پیامبر اکرم(ص) و برخی جهانشمول است. به عنوان نمونه در خصوص «صلح» قرآن می‌فرماید: «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا» (و اگر به صلح گراييدند تو [نيز] بدان گراى) یا خداوند در سوره ممتحنه می‌فرماید: «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (اميد است كه خدا ميان شما و ميان كسانى از آنان كه [ايشان را] دشمن داشتيد دوستى برقرار كند و خدا تواناست و خدا آمرزنده مهربان است).

براساس آیه اول، اصل بر آن است که براساس مناسبات صلح‌آمیز با دیگران برخورد کرد و آیه دوم هم نشان می‌دهد که اصلا در مناسبات و رابطه با دیگران نبایستی دوستی و دشمنی دائم را مبنا قرار داد و دشمنی‌ها و دوستی‌ها را نباید هیچگاه پایدار تلقی کرد.

ایکنا ـ قاعده «نفی سبیل» را چگونه می‌توان در بحث تقابل و تعامل با سازمان‌ها و کنوانسیون‌های بین‌المللی‌ دخالت داد و میان این دو ارتباط برقرار کرد؟

«نفی سبیل» یک امر عقلایی است. آنچه که در قرآن در ارتباط با مناسبات با دیگران مطرح شده یک دیدگاه عقلایی است. به عبارتی دیدگاه قرآن در این مسائل یک دیدگاه ارشادی است تا مولوی. اساسا در قرآن مسائلی که فهم عقلایی، انسان‌ها را به سوی آن رهنمون می‌کند مورد تأیید قرار گرفته که «نفی سبیل» از این نمونه است که اشاره به نفی سلطه از سوی دیگران دارد.

اما برای نفی سلطه چه کسی باید نظر دهد؟ نفی سلطه یک اصل کلی است که کارشناسان باید مورد بحث و بررسی قرار دهند که یک اقدام، برخورد، تعامل و ...آیا منجر به سلطه می‌شود یا نمی‌شود.

به عنوان مثال در قضیه FATF تنها دو کشور هستند که به آن نپیوسته‌اند و بقیه کشورها آن را قبول کرده‌اند. محور اصلی FATF شفافیت مالی، معلوم و مشخص بودن هزینه‌ها و درآمدها و... است. حال اگر ایران بخواهد در مقابل این معاهده یا کارگروه مالی که همه کشورهای دنیا به آن پیوسته‌اند ایستادگی کند به این معناست که نمی‌خواهد براساس قواعد پذیرفته‌شده بین‌المللی در حوزه شفافیت مالی عمل کند نه اینکه به این معنا باشد که علیه سلطه دیگران ایستادگی کند. به عبارتی با نپیوستن به این موضوع دیگران، ما را به عنوان یک دولت غیرمنضبط که نمی‌خواهد به قواعد و عرف بین‌المللی در مباحث مالی تن دهد می‌شناسند.

لذا به نظر من قاعده «نفی سبیل» یک سری اصول کلی و عقلایی است که برای تأمین منافع ما مطرح شده است و ضمنا کارشناسان باید برای تعیین و تبیین مصادیق آن نظر دهند. وقتی هم که این امور کارشناسی شود دیگر از عرصه شعار و بحث‌های کلی خارج می‌شود. به عبارتی باید فهم دقیقی از مفهوم سلطه و مصادیق آن شکل بگیرد.

ایکنا ـ هفته گذشته ایالات متحده آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شد و دلیل این خروج را رویکرد خصمانه علیه اسرائیل بیان کرد. شاید بتوان این مورد را نشانه‌ای بر ضرورت استفاده از ظرفیت برخی از این نهادها و معاهدات در جهت منافع ملی و رد دیدگاه نفی مطلق پیوستن به این مجموعه‌ها عنوان کرد. تحلیل شما در این ارتباط چیست؟

کسانی که معتقد به دیدگاه نفی مطلق هستند، به نظر من به یک نوع خودباختگی فرهنگی دچارند، در حالی که خودشان تصور می‌کنند این دیدگاه نشانه استقلال فرهنگی آنهاست. زیرا همه ملت‌ها در مناسباتی که در عرصه بین‌الملل وجود دارد سهیم بودند و این مناسبات و تعاملات دارای یک وجوه ایجابی است که به همه فرهنگ‌ها برمی‌گردد.

اتفاقا مباحث حقوق بشری و برابری‌خواهی در عرصه مناسبات بین‌المللی در فرهنگ اسلامی ریشه‌های بیشتر و مستحکم‌تری دارد. اما به جای اینکه بر ابعاد جهانشمولی که ریشه در فرهنگ و ارزش‌های ما دارد تأکید شود بر ابعاد منفی این مناسبات و کنوانسیون‌ها توجه می‌شود.

همین مورد خروج آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل، به خوبی نشان داد که اینگونه نیست که در نظم بین‌الملل همواره منافع یک قدرت بزرگ تأمین شود. اتفاقا این جریان نشان داد که گروه حاکم بر آمریکا برخلاف قواعد و نظم حاکم بر روابط بین‌المللی عمل می‌کند و همین موجب طرد یا خروج آنها از شورای حقوق بشر سازمان ملل شد. همچنین در جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان بر سر قضیه انتقال سفارت آمریکا از تل‌اویو به بیت‌المقدس، آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل و شورای امنیت محکوم شد زیرا آمریکا طرحی ارائه داد که تنها حامی آن خودش و چند کشور اندک دیگر بود و هیچ کشور و دولت دیگری از آن حمایت نکرد.

لذا اینگونه نیست که در نظم بین‌الملل الزاما خواسته قدرت‌های بزرگ حاکم شود. مجامع بین‌المللی مانند مجمع عمومی سازمان ملل، در واقع بیانگر افکار عمومی است و قطعنامه‌هایی که در مجمع عمومی صادر شود بیانگر خواست افکار عمومی در جهان است و با برخورداری از یک نگاه واقع‌بینانه می‌توان اتفاقا از امکانات و فرصت‌هایی که در این مجامع، نهادها و کنوانسیون‌های بین‌المللی وجود دارد برای پیشبرد اهداف خود بهره برد و نشان داد که ایران جامعه و دولتی ضد قانون و به تعبیر آنها out law نیست و برعکس عموما در راستای بهبود این مناسبات و تقویت صلح در سطح جهانی حرکت می‌کند.

در مجموع می‌توان گفت از دیدگاه آموزه‌های دینی، واقعیات مناسبات بین‌المللی و اصول اخلاقی بهتر است به جای ستیز و تقابل به سمت تعامل حرکت کنیم و از امکانات و فرصت‌هایی که در عرصه‌های بین‌المللی وجود دارد در راستای نمایش مشروعیت خود و تقویت کیفیت این مناسبات بهره ببریم.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام

captcha