نشریه علمی ـ پژوهشی «حکمت اسرا» در ایستگاه 29
کد خبر: 3790642
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۵

نشریه علمی ـ پژوهشی «حکمت اسرا» در ایستگاه 29

گروه اندیشه ــ بیست‌ونهمین شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «حکمت اسرا»، به صاحب‌امتیازی پژوهشگاه علوم وحیانی معارج، مدیر مسئولی مرتضی جوادی‌آملی و سردبیری محمدتقی چاوشی به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «حکمت اسرا» مقالاتی با عناوین «بررسی دیدگاه آیت‌الله جوادی‌آملی درباره براهین اثبات وجود خداوند» نوشته حمیدرضا آیت‌اللهی؛ «معیار و مصداق برهان صدیقین از نظر استاد جوادی‌آملی» تألیف عسکری سلیمانی‌امیری و «چیستی علم دینی با تأکید بر دیدگاه استاد جوادی آملی» به قلم حمید پارسانیا منتشر شده است.
همچنین مقالات «مقایسۀ نظریۀ علم دینی آیت‌الله جوادی‌آملی، آیت‌الله مصباح یزدی و دکتر گلشنی» نوشته نازیلا اخلاقی و مهدی حسین‌زاده یزدی؛ «عرفان؛ روح اسلام» تألیف علی‌اکبر هاشمی؛ «نقد و بررسی دیدگاه مکتب تفکیک در مادیت روح» محمدحسن یعقوبیان و «زندگی پس از مرگ» تألیف هدایت علوی‌تبار از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «حکمت اسرا» هستند.
بررسی دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی دربارۀ براهین اثبات وجود خداوند
در چکیده مقاله «بررسی دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی دربارۀ براهین اثبات وجود خداوند»، آمده است: «براهین اثبات خداوند تاریخ پرماجرایی داشته و به مرور تطور پیدا کرده است؛ اما کمتر کسی را می‌توان یافت که در آن نوآوری‌های بسیار داشته و با تکیه بر بحث‌های تاریخی در این زمینه توانسته باشد به‌خوبی دیدگاه‌های بدیعی را دربارۀ اعتبار یا بی‌اعتباری برهان‌های تاریخی طرح کند. آیت‌الله جوادی آملی در کتاب ارزشمند «تبیین براهین اثبات خدا» و سایر کتاب‌هایشان تمامی این نوآوری‌های فلسفی را نشان داده‌اند. این مقاله در نظر دارد این دیدگاه‌های قدرتمند فلسفی ایشان را که مشحون از دقت و نوآوری است، بررسی کند. این دیدگاه‌ها فقط دربارۀ برهان‌های اثبات خداوند نیست، بلکه نشانگر تعمق فلسفی ایشان در فلسفۀ غرب و به رخ کشیدن توانایی‌های فلسفۀ اسلامی در این زمینه است. در این مقاله نکته‌سنجی‌های گوناگون فلسفی ایشان نشان داده می‌شود».
معیار و مصداق برهان صدیقین از نظر استاد جوادی آملی
نویسنده مقاله «معیار و مصداق برهان صدیقین از نظر استاد جوادی آملی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «وجود خدا یکی از ژرف‌ترین دغدغه‌های بشری است و بر آن براهین متقنی اقامه شده است. اما برهان‌ها عموماً بر وجود خلق مبتنی بوده است. این دسته از براهین با آن‌که وجود واجب و خدای متعال را الزامی می‌کنند، با نظر به برخی از اصول عقلی، مانند «قاعدة ذوات الاسباب» و «قاعدة مالاسبب»، محدودیت‌هایی در خود دارند. از این رو، فیلسوفان اسلامی در صدد براهینی برآمده‌اند که این محدودیت‌ها را نداشته و بر آن، برهان صدّیقین نام نهاده‌اند. اولین تقریر از ابن‌سینا است و دومین تقریر آن را ملاصدرا طرح کرده است. پس از ملاصدرا تابعان حکمت متعالیه تقریرهای دیگری به دست داده‌اند. در بررسی این امر که آیا این براهین تنگناهای برهان‌های خلقی را ندارند، به معیاری نیاز است که با آن بتوان این برهان‌ها را سنجید؛ معیار استخراج‌شده از بیانات فیلسوفان این است که باید برهان «از خدا به خدا» و سیر علمی، «من الله الی الله» و به تعبیر ملاصدرا راه و مقصد یکی باشد. بر این اساس، از نظر استاد جوادی آملی تنها برهانی که به‌حق معیار صدّیقین و راه و مقصد در آن یکی است، برهان علامه طباطبایی در «تعلیقات بر اسفار» و در کتاب قیّم «اصول فلسفه و روش رئالیسم» است؛ اما برهان ابن‌سینا و ملاصدرا واجد چنین خصوصیتی نیستند. نتیجة برهان علامه هم وحدت اطلاقی واجب را اثبات می‌کند و هم بر هیچ مسئلۀ نظری در فلسفه مبتنی نیست».
چیستی علم دینی با تأکید بر دیدگاه استاد جوادی آملی
در چکیده مقاله «چیستی علم دینی با تأکید بر دیدگاه استاد جوادی آملی» می‌خوانیم: «علم به عنوان یک وصف ذات اضافه که معلوم را نشان می‌دهد، به حسب ذات خود، به دینی و یا غیردینی متصف نمی‌شود. اتصاف علم به دینی و غیردینی، نیازمند یک حیثیت تقیدیه است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی می‌کوشد حیثیات مختلفی را بیان کند که علم می‌تواند بر اساس آن‌ها به دینی یا غیردینی متصف شود. در این نوشتار به ترتیب از شش حیثیت یاد می‌شود: متافیزیک، موضوع، روش، تجویز، عالم، و فرهنگ و تمدن. در نتیجه، این مقاله دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی نسبت به موارد یادشده را تبیین می‌کند».
مقایسۀ نظریۀ علم دینی آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مصباح یزدی و دکتر گلشنی
نویسنده مقاله «مقایسۀ نظریۀ علم دینی آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مصباح یزدی و دکتر گلشنی» در طلیعه پژوهش خود می‌نویسد: «علم دینی منظومه‌ای معرفتی دربارۀ جهان واقع است. تحقیق در مبانی فلسفی علم و مبانی دین‌شناختی نخستین گام به سوی سامان علم دینی است. پیدایش اصطلاح علم دینی در جامعۀ علمی کشور به محور برخی مجادلات مبدل گشته است، به گونه‌ای که در میان موافقان و مخالفان، با تقریرهای گوناگونی مواجهیم. توجه به میزان گستردگی نزاع موجود، نمایانگر این امر است که تنها بیان پذیرش یا عدم‌پذیرش علم دینی از جانب متفکران، به سبب تقریرهای متنوع، نظریۀ صاحب‌نظران را به‌وضوح ترسیم نخواهد کرد. بازخوانی مکرر دیدگاه‌ها به تنقیح محل نزاع و استحکام تقریر می‌انجامد. از میان قائلان به امکان علم دینی، به سبب اهمیت نظریۀ آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مصباح یزدی و دکتر گلشنی، نظریۀ علم دینی ایشان مقایسه و بر همین مبنا به جایگاه عقل و وحی در نظریات هر یک از این متفکران اشاره شده است. این نوشتار در پی آن است که با مقایسۀ دیدگاه‌ها، گامی در جهت روشنی مباحث علم دینی بردارد».
عرفان؛ روح اسلام
در چکیده مقاله «عرفان؛ روح اسلام» می‌خوانیم: «در این نوشتار به تبیین رابطۀ عرفان اسلامی با آموزه‎های اسلام، اعم از کتاب، سنت و سیرۀ نقلی و عملی معصومان پرداخته می‌شود. پرسش اصلی این نوشتار این است که بین عرفان و اسلام چه نسبتی از نسبت‎های چهارگانه برقرار است؟ بر این اساس، تلاش شده جایگاه رفیع و بی‎بدیل عرفان را در میان سایر علوم اسلامی نشان داده و از آن رفع اتهام شود. روش مناسب برای این کار، بررسی آموزه‎های اصلی عرفان و مقایسۀ آن با آموزه‎های اسلامی است. بنابراین با طرح چهار بحث «خاستگاه عرفان»، «مؤیدهای اسلامی آموزه‎های عرفانی»، «وحی، الهام، کشف» و «شریعت، طریقت، حقیقت» به پرسش‎های فرعی به‎دست‌آمده از تحلیل پرسش اصلی، پاسخ داده شده است تا از این طریق پاسخی برای پرسش اصلی فراهم شود. نتیجه آن‌که نسبت عرفان با اسلام ضدیت کلی نیست؛ عرفان با دین اسلام سازگاری مضمونی دارد و این سازگاری به نحو جزئیت و بلکه عینیت است. بنابراین عرفان أخص مطلق از اسلام است و با نظری دقیق‎تر عین اسلام است و بین آن دو نسبت تساوی برقرار است. عرفان هیچ بخشی از دین را مهمل نگذاشته، به همۀ بخش‎ها، مرتبه‎ها و لایه‎های دین اهتمام دارد. از سوی دیگر در کامل‎ترین و عالی‎ترین نوع دین‎فهمی و دین‎داری هیچ بخشی از دین از نگاه عرفانی مغفول نمانده است. عرفان روح دین است که در همۀ بخش‎ها و لایه‎های آن حضور دارد».
نقد و بررسی دیدگاه مکتب تفکیک در مادیت روح
نویسنده مقاله «نقد و بررسی دیدگاه مکتب تفکیک در مادیت روح» در طلیعه مقاله خود آورده است: «دیدگاه مکتب تفکیک، مادیت روح است که مدعی امتداد نظرگاه متکلمان متقدم است و با دو رویکرد سلبی و ایجابی بدان پرداخته است. رویکرد اول در نقد دیدگاه فلسفی در تجرّد روح است و رویکرد دوم با ادلۀ عقلی و نقلی به اثبات عنصر مادی و مظلم‌الذات روح کوشیده است. مسئلۀ این پژوهش، تحلیل و بررسی دیدگاه این مکتب با تمرکز بر رویکرد ایجابی است که با روش تحلیلی به تدقیق و تحلیل ادعا و سنجش آن پرداخته است. بنابراین بررسی اشکالات و انتقادات آن‌ها از براهین فلسفی تجرّد نفس، از عهدۀ این مقاله بیرون است. یافته‌ها از آن حکایت دارد که فارغ از تنوع دیدگاه‌های معرفتی در متکلمان متقدم، از ادعای انحصار تجرّد به خداوند به دلیل تباین خالق و مخلوق، به‌تدریج کاسته شده و به برخی از موجودات و برخی از نفوس تسری و تقلیل یافته است. ادلۀ عقلی نیز یا قابل نقد هستند و یا معارضاتی در مقابل خود دارند. ادلۀ نقلی نیز از اجماع دلالی بر مادیت روح بی‌بهره‌اند. ناسازگاری درونی در کیفیت مادۀ روح و اوصاف آن و مواجه شدن با مشکلات نظرگاه مقابل، در دوئالیزم نفس و بدن، از دیگر مشکلات این دیدگاه است».
زندگی پس از مرگ
در چکیده مقاله «زندگی پس از مرگ» آمده است" «این مقاله پنج بخش دارد. در بخش اول دربارۀ اهمیت زندگی پس از مرگ بحث می‌شود. بخش دوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه دوگانه‌انگاری میان نفس و بدن و بخش سوم به امکان زندگی پس از مرگ از دیدگاه مادی‌انگارانه اختصاص دارد. در بخش چهارم قرائن تجربی برای زندگی پس از مرگ بررسی می‌شود. در بخش پنجم دلایلی برای این نظر اقامه می‌شود که معقول بودن باورها دربارۀ زندگی پس از مرگ به معقول بودن اعتقادات مابعدالطبیعی وابسته است».
یادآور می‌شود، علاقه‌مندان برای دریافت اصل مقالات می‌توانند به نشانی اینترنتی http://hikmat.isramags.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام

captcha