استفاده از قرآن در حد استخاره مانده است
کد خبر: 3793096
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۶
سیدمجتبی حسینی:

استفاده از قرآن در حد استخاره مانده است

گروه اندیشه ــ پژوهشگر برجسته حوزه دین بیان کرد: قرآن کریم ریسمانی الهی است که باید برای هدایت بدان متمسک شویم، اما با این حال به اندازه‌ای که برای استخاره و ... از آن استفاده می‌کنیم به هدایت‌گر بودن آن توجهی نداریم.

به گزارش ایکنا؛ جلسم هفتم شرح دعای چهل‌ودوم صحیفه سجادیه با سخنرانی سیدمجتبی حسینی، پژوهشگر برجسته حوزه دین، شب گذشته، 5 اسفند، در دبیرستان صدیقین برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد؛
امام سجاد(ع) می‌فرماید «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَعْتَصِمُ بِحَبْلِهِ، وَ يَأْوِي مِنَ الْمُتَشَابِهَاتِ إِلَى حِرْزِ مَعْقِلِهِ، وَ يَسْكُنُ فِي ظِلِّ جَنَاحِهِ، وَ يَهْتَدِي بِضَوْءِ صَبَاحِهِ، وَ يَقْتَدِي بِتَبَلُّجِ أَسْفَارِهِ، وَ يَسْتَصْبِحُ بِمِصْبَاحِهِ، وَ لَا يَلْتَمِسُ الْهُدَى فِي غَيْرِهِ؛ بارخدایا بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از آن کسانی قرار ده که به ریسمان محکم قرآن چنگ می‌زنند و در امور شبهه انگیز به پناهگاه آیات این کتاب پناهنده می‌گردند و در سایه بال رحمت آن سکنی می‌گزینند، و از نور صبحش راه می‌یابند و از رخشندگی سپیده‌اش پیروی می‌نمایند، و از چراغش چراغ می‌افروزند و از غیر آن هدایت نمی‌جویند».
اعتصام از عصمت می‌‌آید، یعنی اگر کسی به جایی چنگ بزند یا پناهنده شود که از یکسری حوادث ناگوار محفوظ باشد به این اعتصمام می‌گویند. امام سجاد(ع) می‌فرماید به اینکه خدایا، من را از کسانی قرار بده که به حبل قرآن معتصم هستیم. وقتی کسی در قعر چاه است و ریسمانی به سمت او می‌آید و می‌داند که این ریسمان باعث نجات او است، باید آن را بگیرد و نجات پیدا کند. نه اینکه این ریسمان را رنگ کند و یا با آن بازی کند. این ریسمان برای این است که دست تو را بگیرد و بالا بیارود. حالا شما نگاه کنید ببینید کدام هستید؟ خدا می‌گوید ریسمان را فرستادم که متمسک شوید و به وسیله آن بالا بیایید، ولی ما آن هم از روی علاقه و ارادت، فقط به آن نگاه می‌کنیم و می‌گوییم چقدر زیباست، بعد می‌بینیم چند سانت است و چه نظمی دارد و... .
بله، اینها درست است و به جای خودش بحث‌های لازمی است، اما ریسمان را برای این کار نفرستاده‌اند. اصل هدف از فرستادن ریسمان این بود که شما بدان متمسک شوید و بالا بیایید، حالا اما فقط در وصف این ریسمان حرف می‌زنید، شعر می‌گویید و نقاشی می‌کنید. اینها خوب است، اما شما در قعر چاه مانده‌اید و درد مسلمانان این است که ریسمان را خدا برای نجات فرستاده، اما این چنین استفاده‌ای از آن نمی‌شود. ما می‌آییم با ذره‌بین تمام تار و پودش را نگاه می‌کنیم و می‌بینیم چگونه است. البته این‌ها هم خوب هستند، اما اول ما باید بالا برویم و بعد در نور که قرار گرفتیم، تا آخر عمر فرصت داریم که آن را بررسی کنیم.
امام سجاد(ع) فرمود به اینکه خدایا ما را معتصم به حبل قرآن قرار بده و ما را طوری قرار بده که در جاهایی که امر متشبه می‌شود، به پناه این قرآن برویم. اگر انس ما با قرآن بیشتر باشد، بالاخره از آن استفاده می‌کنیم. مهم این است که شما بدانید که ملام چیست و ملاک داشته باشید. شما دنبال ملاک صحیح حرکت کنید، خدا نیز کمک می‌کند که آن ملاک را پیدا کنید، اما بیشترین کاربردمان از قرآن همین گرفتن استخاره و ... است.
البته استخاره نیز کار خوبی است و ما هم این کار را می‌کنیم، اما بحث ما افراط و تفریط است، نه اینکه بگوییم استخاره نکنید. لذا به جای تامل در خود قرآن به چیزهای دیگر توجه داریم. اما سخن اینجا است که باید بیاییم و از قرآن استفاده‌های بیشتری هم بکنیم.
امام سجاد(ع) فرمود: «وَ يَسْكُنُ فِي ظِلِّ جَنَاحِهِ»، مراد از جناح بال است و می‌فرماید بال‌هایی گسترده‌ای که زیر آن تسکین می‌یابیم. پرنده گاهی اوقات جوجه‌های خود را زیر بال حفظ می‌کند و ما نیز همانند جوجه‌های قرآن هستیم که بال‌هایش را گسترده کرده است. ما نیز زیر سایه بال‌های قرآن، اسکان و تسکین پیدا می‌کنیم و چقدر زیباست که این حس را داشته باشیم.
حوادث و ... زیاد است و برای همه نیز هست، این طور هم نیست که اتفاقات فقط برای شما بیفتد، اما مهم این است که در درون شما اتفاقی نمی‌افتد و زیر سایه بال‌های قرآن سکونت و تسکین دارید. این نکته نیز جالب است که وقتی به من می‌گویند قرآن را توصیف کن، می‌گویم، قرآن آموزنده و ... است، اما وقتی به امام سجاد(ع) می‌گوییم که توصیف کند چنین با عظمت سخن می‌گوید و شما کافی است که کلمه به کلمه این عبارات دعای چهل‌ودوم را ببینید که چگونه است. لذا یک تعبیر این است که قرآن بال‌گستر، بر روی همه است و برای تسکین و اسکان ما یکی از کارهای قرآن این است که ما را به تسکین و اسکان برساند.
یعنی اگر گفتند که در این گرما و آفات شدید، کجا پناه ببرید، دیگر نگران این همه آفات و سوزش آفتاب نیستید، چراکه زیر سایه بال‌های قرآن قرار دارید و تعبیر قیامتی آن نیز این طور است که روز قیامت که گرمای محشر همه را اذیت می‌کند و همه فرار می‌کنند، افرادی که زیر سایه بال‌های قرآن هستند از آن رنج‌ها در امان‌اند. در روایات دارد که برخی اوقات، طرف حاضر است که زودتر حتی به جهنم برود، اما صحنه قیامت برایش طول نکشد. حالا کسی که زیر بال قرآن قرار گرفته است و آفتاب سوزانی می‌آید، جایش خوب است و حتی به احوال دیگران نگاه هم می‌کند. البته آنجا هر کسی به خودش مشغول و مربوط است و حواسش به این چیزها نیست. در احوالات شیخ صدوق می‌گفتند که شما چرا خواستید در ابن بابویه دفن شوید؟ گفت شنیدم اولین زمین که براجگیخته می‌شود زمین ری است و من می‌خواهم اول برانگیخته شوم که ببینم چه خبر است.
لذا هر کسی درگیر خودش است و این طور نیست که روزنامه بدهند و بخوانید و ببینید چه خبر است. بنابراین اگر با قرآن مانوس باشید، در آنجا خیلی معذب نیستید که بگردید و ببینید که رانیت وجود دارد و ...، خیر، شما در سایه قرآن قرار دارید. در روایت نیز فرمود که ما همانند پرنده‌ای که دانه را از خاک جدا می‌کند سراغ شما می‌آییم. شما در آن فضا نمی‌توانید حرف بزنید اما زیر سایه قرآن هستید و می‌دانید که سر فرصت به دنبال شما می‌آیند.
یک روایتی نیز داریم که پیامبر(ع) فرمود ای علی(ع)، زمانی که روز قیامت شود، تو و شیعیانت می‌آیید و سوار یکسری ناقه‌هایی از نور برق می‌شوید که در آسمان پرواز می‌کنند. مردم نگاه می‌کنند و می‌گویند اینها چه کسانی هستند؟ آنها صدا می‌زنند که «نحن العلویون». اینکه قبلاً نیز بیان شد که قرآن و علی(ع) یکی هستند مراد همین است.
بنابراین فرمود ما را از آنهایی قرار بده که در زیر سایه بال قرآن باشیم و فرمود با نور قرآن هدایت شویم و پرده را کنار بزنیم. این نکته را نیز باید در اینجا بگیوم که متاسفانه یکی از ویژگی‌های دنیای معاصر این است که از همه ما در هر فرقه و دینی، یقین را گرفته است. اسکان و تسکین در زیر سایه قرآن این است که آن یقین را به ما می‌دهد. پس قضیه این بوده است که سر ما کلاه رفته است. بله، حق دارید که سرتان کلاه رفته است، برای اینکه شما اصلا سراغ قرآن نرفته‌اید. یک عمر، خدا به زبان پیامبر(ص) و بعد ائمه(ع) و... خواست این را بگوید که به قرآن توجه کنید اما مردم به سراغ قرآن نیامدند.
ائمه(ع) هر کاری کردند، مردم سرشان را بالا نکردند، امام حسین(ع) فرمود خدایا، هر کاری می‌کنیم اینها سر را بالا نمی‌آورند، سر من روی نی برود شاید اینها به هوای سنگ زدن به سر من سرشان را بلند کنند. اینها سرشان روی زمین است. حواسشان این است که انگشتری چیزی را پیدا کنند. بعد حالا که سر را بالا کردند فرمود: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا». لذا ما باید پرده‌ها را کنار بزنیم و ببینیم داستان چیست.
همچنین امام(ع) فرمود «وَ لَا يَلْتَمِسُ الْهُدَى فِي غَيْرِهِ». یعنی اگر دنبال هدایت هستید، آدرس غلط به شما ندهد. هدایت در قرآن است. البته که قرآن را امام علی(ع) توصیف می‌کند که چه چیزی است، لذا باید این کتاب را نزد کسی که می‌فهمد برد. «کتاب الله و عترتی» نیز یعنی همین که نزد آن‌ها برویم و آدرس را گم نکنیم. یک موقع مبادا که هدایت را در جای دیگری جست‌وجو کنید. در وصیت امام علی(ع) مگر نبود که «نبینم مبادا دیگران در عمل به قرآن از شمای مسلمان بلکه توی شیعه سبقت بگیرند و جلو بیفتند». لذا بهترین کادو برای حضرات معصومان(ع) قرآن و نماز است. چون می‌گوییم ما متوجه شدیم که تلاش شما این بود که پای ما را به ساحت قرآن باز کنید.
آن وقت هرچقدر به اهل بیت(ع) نزدیک شوید به قرآن نزدیک می‌شوید و هرچه به قرآن نزدیک شوید به اهل بیت(ع) و به ویژه امام علی(ع) نزدیک می‌‌شوید، لذا در دعای 42 صحیفه، متفاوت با همه دعاها است.
همچنین به مناسبت این ایام جا دارد که اندکی نیز در مورد حضرت زهرا(س) صحبت کنیم. یکی از اسماء حضرت زهرا(س)، ام الازهار است. ازهار جمع زهره، به معنایس شکوفه است. حضرت نیز مادر شکوفه ها است. اگر تو شکوفه‌ای و قرار است یک زمانی گل بدهی و برخی شکوفه‌ها نیز تبدیل به میوه می‌شوند و بعد، از آن میوه هزاران میوه می‌دهد، ریشه‌اش ام الازهار است. بنابراین اگر می‌خواهید شکوفا باشید، مادر را فراموش نکنید. البته مراد هم در اینجا سیادت نیست چراکه فرمود «انا و علی ابوا هذه الامه».
انتهای پیام

captcha