اسرار قربانی کردن
کد خبر: 4151214
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۱

اسرار قربانی کردن

هزاران سال پیش یک انسان عزیزترین داشته‌اش را به قربانگاه برد و در بازگشت هم عزیزش را با خود داشت و هم عزیز و خلیل پروردگارش شده بود. در این رویداد هزاران سر و الگو نهفته است؛ مثلاً اینکه برای دوست خدا شدن باید قربانی کردن را آغاز کنی.

اسرار قربانی کردنبه گزارش ایکنا، امروز عید بزرگ مسلمانان است. عیدی که به یاد هر مسلمانی غلبه بزرگ بر نفس و مطیع محض بودن ابراهیم(ع) را یادآوری و خاطرنشان می‌کند که ابراهیم(ع) چنین کرد تا خلیل الله شد و اگر تو هم می‎خواهی دوست و خلیل خداوند باشی، پس از امروز قربانی کردن هر آنچه غیر خدا در زندگی داری را آغاز کرد.

بر اساس آیات قرآن، خداوند قربانی را از شعائر و نشانه‌های الهی معرفی و وسیله قیام و برپا بودن مردم شمرده است. آنچه از قربانی به حج گزار می‌رسد، تقوا، پرهیزکاری و پاکی اعمال است. همچنین در آیه ۳۶ سوره حج، سفارش شده از گوشت قربانی مستمندان قانع و فقیر اطعام شوند.

به باور برخی، قربانی در روز عید قربان، نوعی تأسی از حضرت ابراهیم(ع) است، که با تسلیم امر خدا شدن، اقدام به ذبح فرزندش اسماعیل کرد و خدا ذبح عظیمی را فدای او کرد. امام علی(ع)، می‌فرمایند: اگر مردم به فواید قربانی آگاه بودند، حتی با قرض گرفتن قربانی می‌کردند. همچنین بر اساس روایتی، امام صادق(ع) در پاسخ به فلسفه قربانی، اولین قطره خون قربانی را باعث بخشید شدن گناهان صاحب قربانی دانسته است و قربانی را وسیله‌ای برای آزمودن تقوای او شمرده است.

در خصوص اسرار و فلسفه قربانی کردن مطالب زیادی بیان شده است از جمله در حدیث شبلی امام سجاد(ع) در تبیین معارف قربانی کردن خطاب به شبلی فرموده‌اند: «آیا هنگام قربانی کردن، چنین اندیشیدی که با دست یازدیدن به حقیقت ورع و پارسایی، گلوی طمع را ببری و از سنت و سیره ابراهیم (ع) پیروی کنی؛ که با قربانی کردن فرزند خویش و میوه دلش برای رضای خداوند، این سنت را بر پا ساخت و برای مردمان پس از خود به یادگار نهاد؟ شبلی گفت: نه.

همچنین در منابع دیگری نیز در خصوص اسرار قربانی کردن آمده است:

قربانی کردن؛ جدا شدن از وابستگی‌ها به روش حضرت ابراهیم(ع)

 سنت قربانی عميقاً با خاطره مجاهدت‌های ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) آميخته است. در حقیقت يكى از اسرار آن زنده كردن خاطره فداكارى بزرگ مرد الهى و قهرمان توحيد، حضرت ابراهيم خليل عليه السلام است. چرا که ذبح حيوان براى جلب رضاى خدا، سمبلى براى آمادگى انسان براى فداكارى و قربانى شدن در راه او است.

جريان فداكارى ابراهيم خليل اين است كه خداوند براى تكميل روح و روان و اثبات لياقت و پايه فدا كارى وى به او دستور داد تا فرزند فوق‌‏العاده عزيز خود را در سرزمين «منى» در راه خدا قربانى کند؛ البته اين فرمان جنبه آزمايشى داشت و براى اثبات شايستگى آن مرد الهى بود؛ لذا، هنگامى كه وى آماده اطاعت شد، دستور آمد كه به جاى فرزند خويش، گوسفندى را ذبح کند.

آمادگى و مهيا شدن آن حضرت براى اطاعت دستور خداوند، ثابت كرد كه روح اخلاص و اطاعت، روح جانبازى و فداكارى، در او آنچنان قوى و نيرومند است‏ كه مى‏‌تواند در پرتو ايمان، بر هر چيز حتى بر عواطف و احساسات عميق و ريشه‌دار پدرانه پيروز آيد و براى يك هدف عالى و معنوى، از فرزند خود بگذرد؛ اگر چه سرانجام فقط گوسفندى ذبح كرد.

اینگونه است که تجسم تمام صحنه ذبح اسماعيل و روحيات اين پدر و پسر به هنگام قربانى، بهره‌های تربيتى را، در وجود انسان ارتقا می‌بخشد. لذا هنگامى كه مسئله قربانى ابراهيم را به خاطر مى‌‏آوريم كه عزيزترين عزيزانش و شيرين‏‌ترين ثمره عمرش را در اين ميدان در راه خدا ايثار كرد، و بعداً سنتى به عنوان قربانى در منى به وجود آمد، به فلسفه اين كار پى مى‌‏بريم.

همانگونه که زائران خانه خدا با كشتن گوسفندى در سرزمين «منى» خاطره اخلاص و قدرت ايمان و پايه فداكارى او را در دل‏‌ها زنده مى‏‌سازند و از اين رهگذر به يكديگر درس فداكارى و جانبازى مى‏‌آموزند و گويا عملاً چنين مى‏‍‎گويند كه مرد خدا كسى است كه در راه خدا از همه چيز بگذرد؛ چنان كه آن مرد بزرگ گذشت و اين گوشه‏‌اى از اسرار قربانى روز «منى» است.

ذبح عظیم

براى اين كه برنامه حضرت ابراهيم ناتمام نماند و در پيشگاه خدا قربانى‏ كرده باشد و آرزوى آن حضرت برآورده شود، خداوند قوچى بزرگ فرستاد تا به جاى فرزند قربانى‏ كند و سنتى براى آيندگان در مراسم «حج» و سرزمين «منى» از خود بگذارد، چنانكه قرآن مى‏‌گويد: «و فديناه بذبح عظيم؛ ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم» لذا قربانى‏ حجاج در مكه بايد يادآور ذبح حضرت ابراهيم(ع) باشد.

در اينكه عظمت اين ذبح از چه نظر بوده از نظر جسمانى و ظاهرى؟ مفسران گفت‌وگوهاى فراوانى دارند، ولى تمام اين جهات در ذبح عظيم قابل جمع است، از جمله می‌توان به این دیدگاه اشاره کرد که يكى از نشانه‏‌هاى عظمت اين ذبح آن است كه با گذشت زمان سال به سال وسعت بيشترى يافته، و الان در هر سال بيش از دو ميليون نفر، به ياد آن ذبح عظيم ذبح مى‏‌كنند و خاطره‏اش را زنده نگه مى‌‏دارد.

لذا نه تنها خداوند پيروزى ابراهيم را در اين امتحان بزرگ در آن روز ستود، بلكه خاطره آن را جاويدان ساخت، چنان كه در آيه بعد می‌خوانیم: «و تركنا عليه في الآخرين؛ ما نام نيك ابراهيم را در امت‌هاى بعد باقى و برقرار ساختيم».

لذا او «اسوه‌اى» شد براى همه آيندگان، و «قدوه‌اى» براى تمام پاكبازان و عاشقان دلداده كوى دوست، و برنامه او، به صورت سنت حج در اعصار و قرون آينده تا پايان جهان جاودان گردید از آن جهت که او پدر پيامبران بزرگ، او پدر امت اسلام و پيامبر اسلام بود.

ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺷﻌﺎﺋﺮ ﺍﻟهی

تمام آنچه در برنامه‏‌هاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او مى‌‏اندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دل‌ها است. شعائر جمع «شعيره» به معنى علامت و نشانه است، بنابراين «شعائرالله» به معنى «نشانه‌‏هاى پروردگار» است كه شامل سر فصل‌هاى آئين الهى و برنامه‏‌هاى كلى، از جمله مناسك حج مى‌‏باشد كه انسان را به ياد خدا مى‌‏اندازد.

در این بین، مسئله قربانى‏ صریحاً در قرآن کریم جزء شعائر محسوب شده است؛ «و البدن جعلناها لكم‏ من‏ شعائر الله؛‏ شترهاى چاق و فربه را [در مراسم حج] براى شما از شعائر الهى قرار داديم»، آنها از يك سو به شما تعلق دارند، و از سوى ديگر از شعائر و نشانه‏‌هاى خداوند در اين عبادت بزرگ هستند، لذا قربانى حج يكى از مظاهر روشن اين عبادت است.

اين نكته نيز قابل توجه است كه منظور از «بزرگداشت» آنچنان كه بعضى از مفسران ظاهر بين گفته‏‌اند بزرگى جسمانى قربانى و مانند آن نيست، بلكه حقيقت تعظيم آن است كه مقام و موقعيت اين شعائر را در افكار و اذهان و ظاهر و باطن بالا ببرند و آنچه درخور احترام و عظمت آنها است به جاى آورند.

قربانی راه تقرب

«قربان» به چيزى گفته مى‏‌شود كه به وسيله آن تقرب مى‏‌جويند؛ خواه اين وسيله، عبادتى از عبادات مانند نماز و روزه و حج باشد يا گوسفندان و ساير حيوانات قربانى‏ يا صدقه‌‏اى در راه خدا.

لذا در قرآن کریم آمده است، «لكم فيها خير؛ براى شما در چنين حيواناتى خير و بركت است». از يك سو از گوشت آنها استفاده مى‏‌كنيد و ديگران را اطعام مى‌‏نمائيد و از سوى ديگر به خاطر اين ايثار و گذشت و عبادت پروردگار از نتائج معنوى آن‏ بهره‏‌مند خواهيدشد و به پيشگاه او تقرب مى‌‏جوئيد.

ذکر و یاد الهی

پيش از ظهور اسلام، و همچنين مقارن آن، مشركان و بت ‏پرستان براى انجام مناسك حج به «مكه» مى‏‌آمدند، و مراسم حج را كه اصل آن از ابراهيم(ع) بود ولى با مقدار زيادى از خرافات و شرك آميخته بودند، انجام مى‌‏دادند از جمله قربانى،که به نام بت‌ها ذبح می‌شد.

اسلام با اصلاح و تصفيه‌‏اى كه در اين برنامه به عمل آورد، اصل اين عبادت بزرگ و مراسم صحيح و خالص از شرك آن را امضاء کرده، و بر روى خرافات خط بطلان كشيد.

در قرآن کریم كيفيت قربانى كردن در يك جمله كوتاه چنين بيان شده است: «فاذكروا اسم الله عليها صواف؛‏ نام خدا را به هنگام قربانى كردن آنها در حالى كه به صف ايستاده‌‏اند ببريد». بی‌شك ذكر نام خدا به هنگام ذبح حيوانات يا نحر كردن شتر كيفيت خاصى ندارد و هر گونه نام خدا را ببرند كافى است.

از آنجا كه توجه اصلى در مراسم حج به جنبه‏‌هايى است كه با خدا ارتباط پيدا مى‌‏كند و روح اين عبادت بزرگ را منعكس مى‏‌سازد در آيه فوق از مراسم قربانى، تنها مسئله بردن نام خدا را كه يكى از شرائط است بيان مى‏‌كند، اشاره به اينكه آنها به هنگام ذبح قربانى تمام توجهشان به خدا و قبول در گاه او است و استفاده از گوشت آن تحت الشعاع آن قرار دارد.

در حقیقت قربانى كردن حيوانات؛ رمزى است براى آمادگى براى قربانى شدن در راه خدا، همان گونه كه در سر گذشت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) و قربانى او آمده است، آنها با اين عمل اعلام مى‏‌كنند كه در راه او آماده هر گونه ايثارند حتى بذل جان.

ذبح نفس با تیغ تقوا

 به راستی فلسفه قربانى كردن چيست؟ مگر اين كار چه نفعى به حال خدا دارد؟ حال آنکه اصولاً خدا نيازى به گوشت قربانى ندارد، او نه جسم است و نه نيازمند، او وجودى است كامل و بى‌انتها از هر جهت. «بلكه آنچه به خدا مى‏‌رسد تقوا و پرهيزگاى و پاكى اعمال شما بندگان است».

به تعبير ديگر؛ هدف آن است كه ما با پيمودن مدارج تقوا در مسير يك انسان كامل قرار گيريم و روز به روز به خدا نزديكتر شويم، همه عبادات كلاس‌هاى تربيت است براى ما انسان‌ها، قربانى درس ايثار و فداكارى و گذشت و آمادگى براى شهادت در راه خدا به ما مى‌‏آموزد، و درس كمك به نيازمندان و مستمندان.

در حقیقت آنچه به مقام قرب او از اعمال ما واصل مى‏‌شود پوسته و ظاهر آن نيست، بلكه مغز و باطن و اخلاصى است که ما را به مقام قربش نایل می‌سازد.

قربانی کردن نفس

حج، جهاد با نفس است؛ لذا هر يك از زوار خانه خدا كه به زيارت آن خانه مقدس مى‌‏رود، و براى مناسك حج احرام مى‌‏بندد، به ياد امتحان بزرگ حضرت ابراهيم و آن ايثار و فداكارى بى‏‌مانند، گوسفندى را قربانى مى‏‌كند، و با اين قربانى هم آن خاطره را زنده نگه مى‏‌دارد، و هم هواها و هوس‌‏هاى خويش را ذبح مى‌‏کند.

رسیدگی به نیازمندان

هدف از قربانى‏ كردن علاوه بر جنبه‌‏هاى معنوى و روحانى و تقرب به درگاه خداوند اين است كه گوشت آن به مصرف‌هاى لازم برسد هم قربانى‏ كننده از آن استفاده كند و هم قسمتى را به فقيران نيازمند برساند. این مسئله امرى است منطقى و كاملاً قابل درك.

به عبارت دیگر هدف نهايى از قربانى كردن آن است كه گروهى از نيازمندان از آن بهره‏مند شوند؛ همان طور كه قرآن مجيد مى‌‏فرمايد گوشت قربانی بايد صرف فقرا و نيازمندان شود: «فكلوا منها و أطعموا البائس الفقير. پس از گوشت حيوانات قربانى، هم خودتان بخوريد و هم بينوايان فقير را اطعام نماييد». البته هرگاه در سرزمین منى مستحقينى نباشند مى‌‏توان گوشت‏ قربانى را به خارج از منى و حتى خارج از عربستان برد و به فقراى مسلمين رساند.

تعظیم خداوند

هدف نهايى اين است كه به عظمت خدا آشنا شويم، همان خدايى كه ما را در مسير تشريع و تكوين، هدايت كرده از يك سو مناسك حج و آئين اطاعت و بندگى را به ما آموخت و از سوى ديگر اين حيوانات بزرگ و نيرومند را مطيع فرمان ما ساخت، تا از آنها در راه اطاعت خدا، قربانى كردن، نيكى به نيازمندان و همچنين تامين زندگى خود استفاده كنيم همانگونه که در قرآن کریم می‌خوانیم: «كذلك سخرها لكم لتكبروا الله على ما هداكم؛ اين گونه خداوند چارپايان را مسخر شما كرد تا خدا را به خاطر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد و تكبير گوئيد».

انتهای پیام
captcha