هفتم تیرماه یک شهروند عراقی – سوئدی در عملیاتی جنونآمیز مقابل مسجد اصلی شهر استکهلم اقدام موهن خود در مورد قرآن را انجام داد و پس از آن شاهد شکلگیری موجی از نفرت امت اسلام علیه این اقدام بودیم.
برای ریشهیابی این اقدام جنونآمیز و راههای مقابله با تکرار آن، طی چند روز در ایکنا گفتوگوهایی با برخی چهرهها و پیشکسوتان قرآنی منتشر خواهد شد و در همین راستا با محمدرضا صلحجو گفتوگو کردیم.
صلحجو مدرک دکترای جامعهشناسی با گرایش تخصصی فرهنگ و تحقیقات اجتماعی دارد و سی سال عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین و نیز در ادوار مختلف عضو هیئت امنای سازمان دارالقرآن الکریم بوده است. مشروح گفتوگوی ایکنا با این پیشکسوت قرآنی در ادامه آمده است؛
ایکنا – به نظر شما چه چیزی باعث میشود که چنین هتاکیهایی به قرآن صورت گیرد؟
اگر به دنبال ریشهیابی این کار باشیم، باید نگاهی تاریخی به این مسئله بیندازیم. بر اساس آموزههای قرآن از ابتدای خلقت، همیشه دو جریانِ خیر و شر و حق و باطل رودرروی هم بودهاند. همواره عدهای پشت جبهه شر و عده دیگر پشت جبهه حق جمع شده و این تداوم تاریخی داشته است. بر اساس آموزههای قرآن از ابتدای آفرینشِ آدم این تقابل بین ابلیس و خداوند اتفاق افتاده است. «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ» همه فرشتگان خدا فرمان بردند و سجده کردند، مگر ابلیس؛ اینجا اولین تقابل اتفاق افتاد. فرشتگانی که پیرو خط خدا بودند و ابلیس که تمرد کرد.
بعد از آن فرزندان حضرت آدم(ع)، هابیل و قابیل رودرروی هم قرار گرفتند. در زمان انبیاء هم این وضعیت ادامه داشت، یعنی بین حضرت ابراهیم(ع) و نمرود، حضرت موسی(ع) و فرعون، حضرت عیسی(ع) و قیصر هم این تقابل وجود داشت. در زمان پیامبر خاتم(ص) نیز بین ایشان و ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان تقابل بود. پس، قرآنسوزی مربوط به زمان حاضر نیست و باید به مثابه یک پدیده جدید با آن برخورد و پیامدها و علل آن را بررسی کنیم. کسانی در زمان پیامبر سخن پیامبر(ص) را میشنیدند و حتی قبول داشتند که درست میگوید، اما به سبب اینکه اگر آن سخن حق جا بیفتد و نشر پیدا کند، منافع آنها را به خطر خواهد انداخت، با آن سخنِ حق مقابله میکردند.
روز غدیر وقتی پیامبر(ص) حضرت امیرالمومنین(ع) را به عنوان جانشین خود معین کرد، برخی تبریک گفتند. یک نفر هم جلو آمد و خطاب به پیامبر گفت کاری که امروز انجام دادی از جانب خدا بوده یا خود شما؟ پیامبر فرمود از جانب خداست. او هم گفت تا الان هرچه گفتید قبول کردیم، اما الان اجازه نمیدهیم پسر عموی خود را بر ما سوار کنید. آن فرد در ادامه گفت خدایا اگر این حرف پیامبر حق و حرف تو است عذابی از آسمان بر من نازل کن. همان موقع سنگی از آسمان به سر او خورد و به درک واصل شد و در قرآن هم آمده است که فرمود: «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ»؛ لذا اگر به این تداوم تاریخی دقت داشته باشیم، تقریباً به این سؤال پاسخ داده میشود.
ایکنا – فکر میکنید این عمل شهروند سوئدی نتیجه چه نوع مواجههای با قرآن و اسلام بوده است و چه چیزی باعث شد تا چنین اقدامی صورت بگیرد؟
آتش زدن قرآن نشاندهنده نهایت استیصال آنهاست وگرنه اگر کسی مخالف قرآن باشد، مسئله خود را مطرح میکند. اسلام هم با آغوش باز مسائل را میپذیرد، چرا این کار را میکنند و چرا این برخورد را با قرآنی دارند که بسیاری از همین متفکران و اندیشمندان غربی و غیرمسلمان در فضائل آن سخنها گفته و کتابها نوشتهاند.
قرآن منشأ همه خوبیها، حقایق، نورانیت، راهنمایی بشر، بخشیدن تفکر آزاد به بشر و پخش شدن عدالت در جهان است. چرا باید با آن مخالفت کرد. اگر از دست مسلمانان ناراحت هستند با مسلمانان بجنگند. اگر از دست حکومتهای مسلمان ناراحت هستند مبارزه سیاسی کنند، اما وقتی قرآن را آتش میزنند، نشانه این است که یک عده پیرو شر و شیطان هستند.
ایکنا – در چنین شرایطی مردم باید چه عملکردی از خودشان نشان دهند؟ آیا باید بدون هیچ عکسالعملی از آن عبور کنند؟ آیا باید با تجمع و بیانیه مواضع خود را بیان کنند یا باید اقدام دیگری انجام شود؟
تجمع و محکوم کردن صورت ظاهری قضیه است و باید این کار انجام شود. برخی کارهای دیگر را هم میتوان انجام داد.
ایکنا – البته منظور من در سؤال قبل تنها ملت ایران نیست، بلکه تمام امت اسلام مد نظر است. در این ماجرا امت اسلام باید چه برخوردی داشته باشد؟
مردم باید در برابر پاسداری از دین و اعتقادات خودشان یکپارچه و مقاوم باشند و اجازه ندهند دیگران بیایند و مقدسات آنها را زیر سؤال ببرند. مردم باید با هر وسیله ممکن اجتماع کنند و اعتراض خود را از راه دیپلماسی، از راه سیاسی، از راه رسانه و هر طریقی شده نشان دهند تا دشمنان بدانند اینگونه نیست که بتوانند هر غلطی بکنند و مسلمانان ساکت باشند.
ایکنا – نکته جالب این است که مدعیان آزادی در غرب این هتاکی را ناشی از آزادی جامعه میدانند. آیا واقعاً اینگونه است؟
این سخن را قبول ندارم. در غرب اصلاً به این معنا اجازه نمیدهند هر کسی بتواند هرکاری انجام دهد و برخلاف منافع آنها باشد. در غرب کسی جرئت ندارد از هولوکاست صحبت کرد. دانشمند بزرگ و اندیشمند بزرگی همچون «روژه گارودی» با زبان منطق و گفتوگو اعلام کرد که اینگونه نبوده است. چه برخوردی با او داشتند؟ به سبب اظهاراتش برخورد قهرآمیزی با او داشتند.
ایشان استاد دانشگاه و متفکر بود و از راه منطق گفتوگو کرد، اما حکومتهای غربی با او آنگونه برخورد کردند. هر کسی بخواهد هولوکاست را مطرح کند با او برخورد میکنند. در غرب وضعیت به گونهای است که اگر کسی بخواهد در مورد همجنسبازی هم حرف بزند و آن را زیر سؤال ببرد، با او به تندی مخالفت خواهند کرد. این موضوع جزء هنجارهاست و کسی حق ندارد علیه همجنسگرایی حرفی بزند.
بنابراین مسئله آنها، مسئله آزادی فکر و بیان و اندیشه نیست. البته یک صورت ظاهری از آزادی وجود دارد، آن هم برای برخی مسائل که اصلاً خطری برای حکومتها نداشته باشد و باعث سرگرم شدن جوانان و مردم به چیزهای باطل شود. این نوع آزادی هست، اما آزادی بیان به معنایی که آنان دارند میگویند و از آن دفاع میکنند وجود ندارد.
ایکنا – در بازههای زمانی مختلف شاهد شکلگیری هتاکیهای گستاخانهای بودهایم. به نظر شما چه باید کرد تا دیگر شاهد چنین چیزی نباشیم؟
اولاً مسلمانان به علت این کاری که اینها کردهاند توجه کنند و از آن طریق ایمان و آگاهیهای خود را نسبت به معارف دینی و ارزشهای والای این کتاب نورانی تقویت کنند. بیشتر با قرآن آشنا شوند و بیشتر قرآن را درک کنند تا بتوانند به مطالب قرآن احاطه پیدا کنند و از آن در همه ابعاد زندگی خود استفاده کنند. بدین ترتیب هم برخورد بیرونی داشته باشند و هم تقویت درونی داشته باشند. شاید این حرکتها یکی از نشانههای آخرالزمانی باشد. به هر حال آن تداوم تاریخی به اینجا ختم میشود که وقتی شر و خیر اینگونه رودرروی هم قرار بگیرند، با وجود این فسادها زمینه ظهور منجی عالم بشریت فراهم میشود.
ایکنا – با توجه به اینکه سالها در یک دانشگاه بینالمللی در کسوت استاد حضور داشتهاید و با دانشجویانی از کشورهای مختلف برخورد کردید، آنان چه مواجههای با قرآن کریم داشتند؟
البته بازنشسته شدهام، اما همچنان با دانشگاه ارتباط دارم. حدود 30 سال در این دانشگاه بودم و در این مدت دانشجویان خارجی زیادی داشتم و با آنها در ارتباط بودم. دانشجویان خارجی، که اکثر از کشورهای مسلمان بودند، مانند مردم ایران با قرآن برخوردی توأم با احترام و تعصب داشتند. امکان ندارد کسی مسلمان و دل او در گرو اسلام و خدا باشد، اما نسبت به کتاب مقدس تعصب نداشته باشد. این فرد حتی اگر التزامی به انجام اصول دین نداشته باشد، باز هم تعصب دارد.
بیش از دو میلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند. ممکن است عدهای از آنان در رعایت احکام دین چندان جدی نباشند، اما غیرممکن است که در برابر هتک حرمت کتاب مقدس آرام بنشینند. اعتقاد به خدا، قرآن و قیامت در درون و دل و جان این افراد جاری است. لذا همه در برابر این اقدام واکنشهای خوبی دارند، زیرا نمیتوانند بیاحترامی را تحمل کنند و همیشه اعلام کردهاند که حاضرند جان خود را هم فدا کنند.
انتهای پیام