علی(ع)؛ انسانی که دنیا نتوانست مالک او شود
کد خبر: 4153029
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۱
انسان آسمان/2

علی(ع)؛ انسانی که دنیا نتوانست مالک او شود

امام موسی صدر در توصیف حقیقت شخصیت علی(ع) به تعریف «پارسایی» می‌پردازد و می‌گوید: «علی(ع) در عمل مالک دنیا بود و دنیا نتوانست مالک او شود» و از همه مردم می‌خواهد به پیروی از مولای خود نسبت به خود، پیرامون، کشور و امتمان تلاش کنیم.

پنج شنبه/ علی(ع)؛ انسانی که دنیا نتوانست مالک او شودبه گزارش ایکنا، در آستانه عید بزرگ غدیر خم و برای درک بزرگی انسانی که این عید برای نشان دادن عظمت او از سوی خداوند مقرر شده است، باید علی(ع) را بیشتر شناخت.

اما در جامه پر از شبهه، دغل و فریب امروز که دین وسیله و بازیچه برخی برای دنیاطلبی شده، بسیار مهم است که حقیقت دین و دینداران را از زبان و اندیشه چه کسی بشناسیم. به خصوص برای شناخت انسانی همچون علی(ع) حتماً باید به سراغ انسان‌هایی رفت که خود نیز تلاش کرده‌اند علی‌گونه زندگی و جهاد کنند.

امام موسی صدر، روحانی و مبلغ شیعه خود جزو انسان‌هایی است که علی‌رغم اینکه می‌توانست دنیا و مناسب آن را داشته باشد، پای در مسیر سخت جهاد گذاشت و زندگی خود را صرف محرومان و جهاد برای آزادی مستضعفان کرد.

وی سخنرانی‌های متعددی در خصوص حضرت علی(ع) انجام داده و تلاش کرده چهره حقیقی این انسان بزرگ را به مردم معرفی کند.

یکی از این سخنرانی‌ها با عنوان «انسانیت پارساپیشه» و با محوریت شخصیت حضرت علی(ع) صورت گرفته که در کتاب «انسان آسمان» مکتوب و منتشر شده است.

در این سخنرانی ابتدا امام موسی صدر به بیان حدیثی از حضرت رسول(ص) می‌پردازد و بر اساس این حدیث مطرح می‌کند که: «رسول خدا(ص) - که از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید - درباره صاحب امروز امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) فرموده است پارساترین شما علی است. خود امام علی(ع) پارسایی را این گونه تفسیر کرده است: پارسایی آن نیست که تو مالک چیزی نباشی، آن است که چیزی مالک تو نباشد دنیا و هر آنچه در آن است، از مال و مقام و منافع فردی و جلوه‌های فریبنده دنیا، همگی نعمت‌های الهی هستند، ولی در عین حال ابزار آزمایش انسان نیز هستند. اگر دنیا مملوک انسان و زیر سلطه او باشد انسان هرگونه که بخواهد و هرگونه که عقلش در راه خدمت رسانی فرمان‌دهد آن را به کار می‌گیرد که در این صورت دنیا بهترین ابزار است. ولی اگر دنیا مالک انسان و بر او چیره شود و انسان مملوک و بنده دنیا باشد اینجاست که مصیبتی بزرگ رخ می‌دهد».

«علی(ع) در عمل مالک دنیا بود و دنیا نتوانست مالک او شود هنگامی که بر کرسی خلافت نشست، همان چیزی را گفت که هنگام شهادتش فرمود گویا منبر و کرسی خلافت و واپسین فرصت او در این دنیا برای سخن گفتن در برابر او یکسان بودند.

وی در ادامه سخنرانی خود این سؤال را مطرح می‌کند که: «پس چه چیزی مالک علی(ع) بود؟ چه چیزی قلب علی (ع) را تسخیر کرد؟ چه چیزی راهبر و راهنمای او بود؟» و خود به کمک قرآن پاسخ می‌دهد: «قرآن کریم در پاسخ می‌گوید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ؛ و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مى‌شود»(آیه 24 سوره انفال). قلب انسان خاستگاه حرکت انسان است اگر در پس قلب مؤمن خدا و خشنودی خدا قرار داشته باشد، بدان معناست که عامل جهت‌دهنده به همهٔ حرکت‌های انسان در زندگی خدا و خشنودی اوست تنها خدا مالک علی(ع) و قلب او بود و به او در همه مراحل زندگی‌اش جهت می‌داد.

علی(ع) دنیا را طلاق داده بود

این روحانی در ادامه به ترسیم حقیقت علی(ع) در مواجهه با دنیا می‌پردازد و می‌گوید: «او دنیا را سه بار طلاق داده بود. وقتی در جنگ احزاب توانست پهلوانِ عامری را شکست دهد و آن پهلوان زمین خورده به او اهانت کرد از روی سینه او برخاست و از کشتن او خودداری کرد و با این کار خود نشان داد که او دستانش را تنها به فرمان خداوند و نه خشم و شهوت حرکت می‌دهد و شمشیر می‌کشد. وقتی برادرش عقیل از او خواست بیشتر از سهمی که از بیت‌المال مسلمانان دارد به او بدهد آهنی را گداخت و نزدیک او برد. او فریاد برآورد. امام به او گفت مادران داغدار بر تو بگریند؛ از آهنی مینالی که انسانی به بازیچه آن را گرم ساخته است و مرا به آتشی می‌کشانی که خدای جبارش به خشم گداخته؟

پیوندهای مادی و روابط بشری و دوری و نزدیکی‌های مکانی و دیگر امور دنیایی در علی(ع) تأثیری نداشت او جایی خشم می‌گرفت که خدا خشم بگیرد و جایی ترحم می‌کرد که خدا ترحم می‌کند، کسی را دوست داشت که خدا دوست دارد و کسی را ناخوش می‌داشت که خدا ناخوش می‌دارد.

این روحانی شیعه زندگی حضرت علی(ع) را «آیینه بالاترین درجه پارسایی» عنوان و همین پارسایی را دلیل معرفی حضرت علی(ع) در غدیر خم به عنوان مولا بیان و تصریح می‌کند: هرگونه اصلاح، پیشرفت، تکامل و سازندگی در جهان نیازمند دو مرحله طرح‌ریزی و اجرا است. اسلام در مرحلهٔ طرح‌ریزی در عین حال که به طور مطلق انسانی و ناظر به انسان است آسمانی است، زیرا به سختی می‌توان انسانی یافت که عواطف و اندیشه‌های او ناظر به مصلحت و منفعتی نباشد یا برخی امور بر او پوشیده نباشد. قرآن کریم فرموده است: «فَأَقِمْ وَجهَکَ لِلدِّین حنیها فِطْرَةِ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا. اگر اسلام فطرت الهی است که خدا مردم را بر آن سرشته است و اگر اسلام مقوله‌ای انسانی است پس چرا آسمانی بوده است؟ زیرا خاکی بودن سرمنشأ میل و گرایش در انسان است و دنیا را بر عواطف و اندیشه‌ها و مفاهیم او حکم فرما می‌کند. انسان آسمانی یعنی انسان پاکی که منفعت فردی یا رابطهٔ خویشاوندی یا آیین و رسوم محلی یا مصالح خاص در او اثر نمی‌کند. این انسان بی‌اعتنا به دنیا این انسان رها از تعلقات دنیوی جلوۀ انسانی بودن آسمان و انسان مدار بودن اسلام است.

وی در خصوص مرحله طرح ریزی می‌گوید: «مرحله طرح‌ریزی تنها در صورتی کامل می‌شود که مرحله اجرا، سازگار و هماهنگ با آن باشد اگر آموزه‌های آسمانی و پاک و مجرد و پارساگونه را به دست حاکمی منحرف و هواپرست و مصلحت محور و دربند شهوت‌ها بدهیم چگونه آنها را اجرا می‌کند؟ حکم پاک آسمانی را در چارچوب خصلت‌های زمینی و تمایلات شخصی و مادی خود اجرا می‌کند.

وی اضافه می‌کند: هنگامی که پیامبر دستورهای خداوند را ابلاغ کرد در حقیقت به نام خداوند سخن می‌گفت اطاعت از او اطاعت از خداوند است و سرپیچی از او سرپیچی از خداست. چه چیزی باعث شد که به پیامبر نقش دیگری غیر از نقش رسالت بدهند؛ همان نقشی که آن را «ولایت» می‌نامیم؟ نقش ولایت، نقش اجرای برنامه است.

باید این اسلام زلال و این انسانیت آسمانی با دستانی پاک به اجرا درآید؛ با دستان کسی که در برابر غیر خدا سجده نمی‌کند جز به فرمان خدا شمشیر نمیزند و دوست داشتن و دشمنی ورزیدن او جز برای خدا نیست و چنین فردی محمد بن عبدالله است. پس از آنکه این آیه نازل شد پیامبر روز غدیر خطاب به مردم: گفت آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟ مسلمانان گفتند آری ای رسول خدا، پس فرمود: «من کنت مولاه فهذا على مولاه» (هر) که من مولای اویم این علی مولای اوست این سخن پیامبر برای آن بود که اجرای این آموزه‌ها و این برنامه‌ها را به انسانی بسپارد که چیزی مالک او نیست بلکه او مالک همه چیز است؛ چیزی بر او حکم فرما نیست بلکه او بر همه چیز حکم فرماست.

هشدا در مورد انسان‌هایی که شیطان را می‌پرستند

امام موسی صدر در خصوص انسان‌هایی که شیطان را می‌پرستند نیز هشدار می‌دهد و می‌گوید: اما انسانی که شیطان را می‌پرستد تعجب نکنید، برادران عده‌ای هستند که شیطان را می‌پرستند، بله؛ یعنی چه شیطان را می‌پرستند؟ پرستش شیطان به این معناست که لشکریان شیطان او را جهت دهی می‌کنند. لشکریان شیطان خشم، شهوت، منافع مادی، هدف‌های کم ارزش، کینه هوا و هوس ... هستند. وقتی جهت دهی من به دست لشکریان شیطان باشد و لشکریان خدای رحمان در من تأثیر نگذارند من شیطان را پرستیده‌ام و تا زمانی که انسان شیطان را بپرستد و خدای رحمان را نپرستد منحرف است و چه در سطح، جهانی چه در سطح منطقه‌ای چه در سطح کشور و چه در سطح شهر یا مدرسه یا خانه یا حتی در مورد خودش، پوشاکش، خوراکش و تولیدش با شکست روبه رو می‌شود.

وی در خصوص پیام غدیر می‌گوید: «پیام این روز (عید غدیر) این است که ما به همان اندازه که نیاز داریم در پی اندیشه و هدف و برنامه باشیم به همان اندازه نیاز داریم در پی دوست و آموزگار و عالم و حاکم نیز باشیم. در حدیث آمده است که بر هیچ چیز به اندازه ولایت تأکید نشده است.» ولایت از نماز و روزه و حج و زکات نیز مهمتر است. ولایت اگر مضمون همه جانبه و اسلامی خود را پیدا کند مهمترین چیز است. مهمترین چیز این است که به دنبال حاکم شایسته و نظام شایسته و جامعه شایسته باشیم. من اگر در همه طول عمرم تلاش کنم که مردم را یکی یکی به دین وارد کنم، تنها می‌توانم چند صد نفر را هدایت کنم ولی جامعهٔ فاسد، مردم را گروه گروه از دین خدا بیرون می‌برد در این شرایط چه می‌کنید؟ هر روز به پسرت نماز و روزه می‌آموزی ولی مدرسه فاسد یا خیابان فاسد یا محیط فاسد به یکباره او را از فرمان تو و فرمان خدا خارج می‌کند.

تأثیر نظام صالح، تأثیر دستان پاک، تأثیر برخورد سالم و به دور از خودخواهی و منافع شخصی بر انسان و تربیت انسان از هر آموزشی بیشتر است. معنای این اندیشه پاک این است پس بیایید همه ما نسبت به خودمان، پیرامونمان، کشورمان و امتمان تلاش کنیم، فراموش نکنیم و درست بیندیشیم که اگر از دیگران بخواهیم که تنها مبارزه کنند هرگز نمی‌توانیم چیزی را اصلاح کنیم. فاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قاعدون. نمی‌توانیم تنها از رهبران یا ارتشیان بخواهیم که بجنگند. نمی‌توانیم از چریک‌ها یا رزمندگان بخواهیم که به تنهایی در این میدان‌ها حضور داشته باشند و ما به هوا و هوس و تنبلی و خواب و منافع شخصی خود سرگرم باشیم چنین وضعیتی امکان‌پذیر نیست.

وی در پایان سخنانش می‌گوید: ما باید خودمان را پاک کنیم برنامه موجود است. خودت را آماده کن تا پیروز شوی. اگر امروز در کنار این برنامهٔ صحیح اسلامی و در کنار حق آشکار عربی، انسان‌هایی پاک و منزه از هوا و هوس پیدا شوند می‌توانیم امید بیشتری داشته باشیم و نزدیک بودن پیروزی را حس کنیم. از خداوند می‌خواهیم که این روز را حقیقتاً مبارک گرداند و روزگاری بهتر، روزگارعلی(ع) و روزگار انسان پاک را به این کشور پاک و این امت بزرگوار که «کُنتُمْ خیر أمة أخرجت للناس، ارزانی کند.

برگرفته از کتاب انسان آسمان/ مجموعه سخنرانی‌های امام موسی صدر در خصوص حضرت علی(ع)

انتهای پیام
captcha