محمود مهدوی دامغانی، قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم، بهمناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، درباره زندگی ایشان با دعایی مختصر و یکی از نیایشهای پسندیده فاطمه زهرا(س) یادآور خلوص ایشان در پیشگاه الهی شد و اظهار کرد: امید است از این آموزشها در عمل توفیق یابیم، زیرا آموزش بدون عمل همچون درخت بدون ثمر است و به عمل کار برآید و به سخندانی نیست.
وی با اشاره به دعاهای فراوانی که از حضرت صدیقه طاهره(س) در کتاب پر ارزش «مسند فاطمهالزهرا(س)» به همت سید محمدجواد حسینی جلالی گردآوری شده است، گفت: از آن جمله دعای فاطمه زهرا(س) اینگونه است که «پروردگارا من را بدانچه که برای من روزی قرار دادهای، خشنود قرار ده، بار خدایا، مرا در پرده عصمت خود قرار ده، پروردگارا تا آنگاه که مرا زنده میداری، مرا همراه با عافیت بدار، بار خدایا مرا بیامرز و به من مهر بورز و آن گاه که جان من میستانی، بر رحمت خویش بر من بیفزای، پروردگارا مرا در آنچه برای من مقدر نفرمودهای، به زحمت مینداز، پروردگارا آنچه را برای من روزی قرار دادهای سهل و آسان در اختیارم بگذار، پدر و مادرم و همه کسانی را که بر من حق نعمت دارند، از سوی من پاداش پسندیده ارزانی دار، خدایا مرا برای آنچه که برای آن آفریدهای، آسوده بدار و مرا به اموری که تکلیف من نیست، سرگرم مدار، پروردگارا مباد مرا عذاب کنی که من از تو طلب آمرزش میکنم و مباد مرا از رحمت خود محروم کنی که من از تو تقاضا میکنم. پروردگارا مرا در خویشتن خویش زبون بدار و مقام و منزلت خویش را در دل من فزون کن، پروردگارا فرمانبرداری از خویش را به من الهام کن و مرا موفق بدار بدانچه تو را خشنود کند، عمل کنم و از آنچه تو را به خشم میآورد، پرهیز کنم، ای مهربانترین مهربانان».
مهدوی دامغانی بیان کرد: بزرگواری که گاه ما در راستای عظمت آنها یا بهدرستی یا نادرستی غلو میکنیم، در پیشگاه معبود خود را چنین نیازمند تصور میکند و نیازهای خود را به ساحت قدس الهی عرضه میدارد. در ابتدا مطالبی را که در گزیدهترین کتابهای اهل سنت آمده است عرضه میدارم و سپس مطالبی را از کتب ارزنده شیعه بیان میکنم. در کتاب «الاخبار الموفقیات» که زبیر بن بکار آن را در سده سوم هجری برای موفق، پسر متوکل عباسی تألیف کرده، آنگاه که تشیع چندان شکوفا نبوده است و متوکل کسی بود که دستور تخریب مرقد مطهر علوی و مرقد مطهر حسینی را صادر کرد.
این قرآنپژوه و مترجم قرآن کریم اظهار کرد: در صفحه 94 کتاب «الاخبار الموفقیات» آمده است که رحلت صدیقه طاهره(س) بر علی(ع) چندان سنگین بود که پس از رحلت او همواره این دو بیت را زمزمه میکرد: «آه که در هر دو تنی که دوستی به یکدیگر میکنند، سرانجام از یکدیگر جدا میشوند/ جداییهای این جهانی در قبال جدایی در حالت مرگ بسیار اندکند/ از دست دادن من احمد نبی(ص) را و پس از وجود مقدس او فاطمه(س) دلیل بر این است که دوستی پایدار نمیماند».
وی ادامه داد: در صفحه 339 کتاب پر ارزش «مَناقِبُ عَلی بْن أبی طالب (ع)» اِبْن مَغازِلی شافعی متوفی 283 هجری آمده است که لقب صدیقه طاهره «ام ابیها» به معنای مادرِ پدر بود و گویا پیامبر(ص) که طعم و لذت مادر را چندان که شاید و باید بهرهمند نبودهاند و پیش از رسیدن به هشت سالگی مادر را از دست داده بودند، کل عواطف مادری را در دختر خویش احساس میکردند و بدین جهت به ایشان این لقب را داده بودند که تو مادرِ پدر هستی و در همان روایت از پیامبر سؤال کردند که آیات 19، 20 و 22 سوره الرحمن «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ / بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ/ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ» چه معنایی دارد؟ فرمودند: دو دریایی که به هم میرسند علی و فاطمه هستند، دو دریای مهر و محبت، دو دریای کمال بشریت، به یکدیگر میرسند.
این قرآنپژوه افزود: برزخی که میان آن دو قرار دارد و هر دو موظف به احترام به او هستند، وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت(ص) است. لؤلؤ و مرجانی که از آن دو دریا تراوش میکند و مایه سرافرازی جامعه اسلامی میشود، حسن و حسین (علیهما السلام) هستند و در همین کتاب این مسئله نقل شده است گاهی که حضرت ختمی مرتبت(ص) به علت اتصال خانه زهرا(س) به خانه پدر و باز بودن تنها در خانه علی(ع) به مسجد پیغمبر(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) که کودکانی چهار و پنج و ساله بودند، میآمدند و بر پشت پدربزرگ بزرگوار خویش که در حال سجده بود، مینشستند، اطرافیان با محبت آن دو را در آغوش میگرفتند و کنار میگذاشتند و پیغمبر(ص) مکرر میفرمود: آزادشان بگذارید، خدا میداند که من آن دو را سخت دوست دارم، پدر و مادرم فدای آن دو و فدای پدر و مادرشان باد.
مهدوی دامغانی با بیان اینکه اینگونه عواطف و اینگونه امور چقدر قابل دقت است، ادامه داد: در صفحه 765 کتاب «ألدُّرُّ النَّظيم فى مَناقِب الأئمةِ اللَّهاميم» نوشته یوسف بن حاتم شامی به نقل از حُذَیفة بن یمان، از صحابه پیامبر(ص) آمده که پیامبر فرمودند: خداوند متعال نامهای من، علی، حسن، حسین و فاطمه را از نامهای مقدس خودش ساخته است، حق محمود است، من احمدم، حق عالی است، او علی است، همچنین نام حسن گرفته شده از لقب «یا محسن» و نام حسین برگرفته از لقب «قدیم الاحسان» و لقب صدیقه طاهره برگرفته از واژه «فاطر» است، به معنای شکافنده آسمانها، شاید گشاینده غمها و اندوهها، من فاطرم و دخترت فاطمه است.
وی اظهار کرد: در کتاب «صحیح» نوشته ترمذی، مرد بزرگواری که در قرن سوم هجری در خراسان بسیار برجسته بوده و اهل حدیث تأکید دارند که ترمذی به مراتب از بخاری معتبرتر است. در این کتاب آمده است که پیامبر(ص) با رعایت حقوق بانوان دیگری که به راستی در عالم بشریت نامور بودند، مکرر میفرمود که خداوند متعال از میان زنان، چهار بانو را برگزیده است، نخست آسیه، همسر فرعون، مریم، مادر عیسی، خدیجه، مادر زهرا و چهارم فاطمه زهرا(س).
وی تأکید کرد: حضرت ختمی مرتبت(ص) در عین بیان حرمت دختر بزرگوار خویش، حق تقدم آسیه، مریم و خدیجه را رعایت میفرمود. اینگونه نیست که خداوند در آیه 11 سوره تحریم میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ ... و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است ...»، بنابراین این آموزهها را باید فرا بگیریم و خدای ناخواسته به غلوی فزون از حد لازم، گام ننهیم و مواظب اندیشه و گفتار خودمان باشیم.
این مترجم قرآن با انتقاد از عدم مطالعه و اطلاع برخی از مداحان بیان کرد: در کتاب «تَذکِرَةُ الخَواصّ مِنَ الأمّة فی ذِکرِ خَصائص الأئمة» تألیف ابن جوزی در سده هفتم آمده همین که علی(ع) پیکر فاطمه مطهر (س) را به خاک سپرد، رو به سوی قبر پیغمبر ایستاد و با حالتی اندوهگین و اشکریزان بیان کرد ای رسول خدا، سلام بر تو از سوی من و از سوی دختر گران سنگت که چه زود به تو پیوست و اینک در بقعه تو آرمیده است. هنگامیکه چنین روایتی نقل میشود که طاهره صدیقه را علی(ع) در خانه خودش و کنار بقعه نبوی به خاک سپرده است، دیگر اینگونه سخنان که «ای فاطمه جان گشتم و قبرت پیدا نکردم» به چه معناست. علی(ع) با اندوه فراوان به پیغمبر عرض میکند: یا رسول الله دختر گرانمایهات درد و دلش را به تو نخواهد گفت، شما اصرار کنید و از او استوار سؤال کنید که از دست ملت شما بر سر ما چه آمد.
وی درباره مسئله دفن حضرت فاطمه زهرا(س) در منزلشان که بعد ملحق به مسجد مقدس نبوی شده است، از دو کتاب ارزنده شیعه «اصول کافی» و «مَعانی الأخبار» صدوق تصریح کرد: از حضرت سیدالشهدا(ع) پرسیدند که مادر گرانسنگتان را کجا به خاک سپردید؟ وای چه اندوهی، چه غمی را به یاد من آوردی، غم آن ساعتی که پدرم با پیامبر(ص) درد دل میکرد و میگفت: سلام بر رسول خدا، ما مادرمان را در خانه خودش به خاک سپردیم، آن خانه در زمان حکومت ولید اموی به مسجد نبی ملحق شد و در داخل مسجدالنبی قرار گرفت، این مسئله را همچنان جستو جو میکردند و از حضرت رضا(ع) پرسیده شد: مادرتان زهرا(س) را در کجا به خاک سپردید و ایشان فرمودند: مادرمان زهرا را در خانه خودش به خاک سپردند و پس از رسیدن حکومت اموی و توسعه مسجدالحرام قبر مادر ما در میان مسجد ختمی مرتبت قرار گرفت و این است معنی میان محراب و منبر من بوستانی از بوستانهای بهشت است که دخترم فاطمه در آن آرمیده است.
مهدوی دامغانی اظهار کرد: دلسوزی و مهروزی صدیقه طاهره نسبت به پدر را از دو روایت صحیح مسلم نیشابوری نقل میکنم، هنگامیکه حضرت ختمی مرتبت(ص) همسر گرانسنگ خود خدیجه(س) را از دست داده بودند، فراق خدیجه(س) را با انس به فاطمه (س) جبران میکردند. محمد(ص) در کنار کعبه مشغول نماز بودند و در آن هنگام فاطمه(س) حداکثر 11 سال سن داشتند، ابوجهل و دیگران شکمبه گوسفندی را که قربانی کرده بودند، بر روی سر پیامبر (ص) که در سجده بودند، خالی کردند و این فاطمه زهرا(س) بود که به سرعت خود را رساند و آن کثیفیها را از شانه و سر پدر زدود، پدر را میبوسید و عذرخواهی میکرد.
وی در پایان گفت: در جنگ احد که پیشانی پیامبر(ص) بر اثر برخورد سنگی از طرف دشمنان شکسته بود و خون به شدت جریان داشت، فاطمه زهرا(س) بود که در جنگ حضور داشت و از همسرش علی(ع) تقاضا کرد لطفاً در سپر خود آب بیاور و چون دید خونش بند نمیآید، خواهش کرد مقداری بوریا را آتش بزنند و خاکستری را که پاک از هر گونه آلایشی است بر روی زخم پاشید و خونریزی زخم را بند آورد و آن را بست.
انتهای پیام