حضرت فاطمه(س) محور تمام خوبی‌هاست
کد خبر: 4188376
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۱

حضرت فاطمه(س) محور تمام خوبی‌هاست

حضرت فاطمه(س) محور خوبی‌هاست و همه‌ خوبان عالم بر گرد این محورند. در صدر تمام خوبی‌ها نیز صدق و صداقت قرار دارد. او حلال مشکلات عالم است، همان‌گونه که صدق و صداقت، کلید موفقیت جهان و جهانیان به شمار می‌رود.

حضرت فاطمه(س)«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها...» حضرت فاطمه(س) محور خوبی‌هاست و همه‌ خوبان عالم بر گرد این محورند. از سویی در صدر تمام خوبی‌ها نیز صدق و صداقت قرار دارد. او حلال مشکلات عالم است، همان‌گونه که صدق و صداقت، کلید موفقیت جهان و جهانیان به شمار می‌رود. او صدیقه‌‌ کبری‌ست و همسرش نیز صدیق اکبر است. در آیه ۱۹ سوره الرحمن می‌خوانیم: «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ» یعنی از التقای این دو دریا نه، این دو اقیانوس، چه لؤلؤ و مرجان‌هایی به جهان عرضه شده است. 

این جملات، صحبت‌های سوم شخص است که به گوش جان می‌شنوم. برایم سؤال می‌شود که من و امثال من چقدر حضرت فاطمه(س) را می‌شناسیم؟ اصلاً اگر از ما بخواهند چند جمله‌ای راجع به ایشان صحبت کنیم، چه می‌توانیم بگوییم که حق مطلب ادا شود؟ ادامه کلام او رشته افکارم را می‌گسلد و می‌گوید: امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَن عَرَفَ فاطِمَةَ حَقَّ مَعرِفَتِها فَقَد أدرَكَ لَيلَةَ القَدرِ» یعنی درک لیلة‌القدر بسته به معرفت فاطمه(س) است. فرزند برومند فاطمه(س)، امام خمینی(ره) در این خصوص می‌فرماید: «یکی از معانی لیلة‌القدر، حقیقت وجود انسان کامل است که وجود ختمی مرتبت(ص) مصداق اکمل و اهل بیت آن حضرت از جمله فاطمه‌ زهرا(س) مصادیق کامل آن هستند. لیلة، فاطمه است. قدر، الله جل جلاله است و خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ یعنی افضل از همه‌ مؤمنین است.»


بیشتر بخوانید:


او ادامه می‌دهد: نکته‌های ظریفی در سوره‌ مبارک قدر درباره حضرت زهرا(س) وجود دارد. «لیلة‌القدر» سه مرتبه در این سوره تکرار شده، در سه شب ماه مبارک رمضان قرار دارد و به عبارتی مجهول‌الزمان است. قبر حضرت زهرا(س) هم در سه نقطه در شهر منور مدینه، مجهول‌المکان است. قدری مجهول‌الزمان و قبری مجهول‌المکان. تعداد حروف «لیلة‌القدر»، ۹ است؛ یعنی عدد فاطمی. به یاد دارید که پیش از این راجع به عدد ۹ مطالبی گفتیم؟ آن‌گاه که قرآن عظیم را که کلام الله و درواقع تجلی هو است، حقیقت نبوت بدانیم، «بَضعَةِ الحَقيقةِ النَّبَويَّةِ» همان فاطمه(س) است. اینجا فرمایش صادق آل محمد(ص) کمی آشکار می‌شود که درک لیلةالقدر یا ظرف نزول قرآن با معرفت فاطمه(س) میسر می‌شود و به بیانی دیگر، معرفت فاطمی محصول درک لیلةالقدر و شب نزول کلام الله و تقدیر همه‌ مخلوقات از آغازین لحظات زمان تا مطلع‌الفجر قیامت کبری، تا سدرة‌المنتهی و تا ابدیت است.

امام خمینی(ره) فرمود: «من راجع به حضرت صدیقه(س)، خودم را قاصر می‌دانم ذکری بکنم. حتماً همین‌طور است. چون رسول عظیم‌الشأن(ص) می‌فرماید: نُورُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ ابْنَتِی فَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض. فهم ما بلکه وهم ما به آنجایی نمی‌رسد که این کلام را درک کنیم. واقعاً عاجزیم. یا در بیان دیگری می‌فرماید: يا فَاطِمَةُ، أَبْشِرِي فَلَكِ عِنْدَ اَللَّهِ مَقَامٌ مَحْمُودٌ تَشْفَعِينَ فِيهِ لِمُحِبِّيكِ وَ شِيعَتِكِ فَتُشَفَّعِينَ؛ ای فاطمه، بشارت باد که در پیشگاه خداوند جایگاه شایسته‌ای داری که در آن جایگاه برای دوستدارانت و شیعیانت شفاعت می‌کنی و شفاعتت پذیرفته می‌شود.» این فرمایش پیامبر(ص) جایگاه صدیقه‌ کبری(س) را به اوج می‌رساند که «یا فاطمةُ إنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ و یَرضى لِرضاکِ؛ اى فاطمه، خدا به سبب غضب تو غضبناک و با رضایت تو راضى مى‌شود.» در این جملات باید بسیار اندیشید و تأمل کرد.

سوم شخص در حالی که بی‌قراری و اندوه کلامش هویداست، می‌گوید: حالا بیندیش که این چه مخلوقی است که غضبش، غضب خالق است و رضایش، رضای هو؟ او کیست که پیش از همه، یعنی حتی قبل از پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) وارد بهشت می‌شود؟ او کیست که به صاحب «سَلُونِی قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَفْقِدُونِی» عرض می‌کند: «اُدْنُ لاِحَدِّثَکَ بِما کانَ وَ بِما هُوَ کائِنٌ وَ بِما لَمْ یَکُنْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ حِیْنَ تَقُومُ السّاعَة؛ علی جان، نزدیک بیا تا تو را از آنچه در گذشته بوده و اتفاق افتاده و آنچه در حال به وقوع پیوستن است و آنچه به وقوع نپیوسته تا روز قیامت، زمانی که محشر برپا می‌شود، خبر دهم»؟ او کیست که در حدیث کساء یکی از اهداف آفرینش است؟ با این همه عظمت، المعروفة بالقدر و المجهولة بالقبر است. این مصداق گل کوته عمر یاس کیست؟ با او چه کردند که از بکّائون خمس شد؟ با او چگونه رفتاری کردند که صدای گریه و استغاثه‌اش آرامش شب و روز مدینه را گرفت و بیت‌الاحزانش زبانزد دوست و دشمن شد؟

صدیقه؛ بلیغ‌ترین لقب حضرت زهرا(س)

به این قسمت از کلام که می‌رسیم، همه‌اش انگار روضه در و دیوار می‌شود. تلنگری، آشیانه احساس وجودم را زیر و رو می‌کند. بغضم را فرو می‌دهم و در سکوت گوش می‌سپارم. سوم شخص به سخنی از امام صادق(ع) اشاره می‌کند که «فاطمه سلام الله علیها صِدِّيقَةٌ لاَ يُغَسِّلُهَا إِلاَّ صِدِّيقٌ» و می‌گوید: فاطمه، صدیقه است و صدیقه را که به جز صدیق غسل نمی‌دهد. کمی مکث و ادامه می‌دهد: برای همین، غسل آن بانوی دو عالم را صدیق اکبر یعنی امیرالمؤمنین علی(ع) انجام می‌دهد. همان‌طور که حضرت مریم(س) را حضرت عیسی(ع) غسل داد. بهتر است این را هم بیفزایم که صادقه، صدوقه و صدیقه از القاب حضرت زهرا(س) است؛ ولی ابلغ از همه، صدیقه و وسعت معنایی‌اش بسیار بیشتر است و شامل ظاهر، باطن، فکر، نیت، قول و فعل انسان می‌شود.

از سوم شخص می‌پرسم: ما چگونه می‌توانیم خود را به این ذوات مقدسه متصف کنیم؟ او پاسخ می‌دهد: اولین و مهم‌ترین صفتی که باید داشته باشیم تا شامل و لایق اتصال شویم، کسب معرفت نسبت به خود این ذوات مقدسه است. گرچه «کُلُّهُم نورٌ واحدٌ» هستند، ولی به نظر من کسب معرفت نسبت به حضرت صدیقه‌ طاهره(س) حلاوت دیگری دارد. حتی پیامبر(ص) که اشرف مخلوقات است، ایشان را مادر می‌خواند. بعد از کسب معرفت، تبعیت از آن بزرگواران ضروری است. این تبعیت باید صادقانه (صدق در پندار، گفتار، کردار و رفتار) و نیز با محبت و مودت همراه باشد. از سویی، وقتی از حضرت زهرا(س) سخن می‌رود، اولین ویژگی که با آن روبرو می‌شویم، صدق و صداقت است. بنابراین اول قدم، اصلاح خویش است و نخستین مورد در اصلاح، تأکید بر صدق و صداقت در زندگی فردی و اجتماعی محسوب می‌شود. 

وی ادامه می‌دهد: قدم بعدی، کسب معالم است که وقتی با صدق آمیخته شود، معارف حاصل می‌شود. البته در طی همه‌ این مراحل، انسان باید به خدا توکل کند، از او کمک بخواهد و به خود متکی نباشد. از اصطلاحات غلط این است که می‌گویند اعتماد به نفس داشته باشید. اعتماد به نفس شرک است، گرچه خفیف و خفی باشد. اعتماد فقط باید به خدا باشد. خود نفس هم باید در خدمت خدا و نه در خدمت هوی قرار گیرد. به عبارتی اعتماد به نفس اگر به مفهوم استقلال و وابسته نبودن به غیر خدا باشد، ممدوح است؛ ولی اگر به مفهوم اتکا به خود و استقلال از خدا باشد، مذموم به شمار می‌رود. حتی اگر برای نفس، قدرت و قوتی در کنار قدرت و قوت خدا در نظر بگیریم نیز مذموم و شرک است. برای کسب معالم باید از قرآن شروع کرد. مرحله ابتدایی، آشنایی با خواندن صحیح قرآن است. سپس به موازات قرآن، باید با حدیث، احکام و وقایع تاریخ آشنا شد و همین مسیر را در درجات بالاتر ادامه داد. این راه، پایانی ندارد. البته عمل به واجبات و دوری از محرمات در طی طریق نباید فراموش شود.

اکنون سخن استاد یعنی «همین‌قدر بدانید که کلیدواژه همه موفقیت‌ها صدق است» در ذهنم رژه می‌‎رود و خوب می‌دانم که اگر بخواهم در هر امری توفیق پیدا کنم، باید بر محور صدق باشم و با توسل به ائمه اطهار(ع) و قرآن حرکت کنم. به یاد دعای قنوت‌هایی می‌افتم که تاکنون معنایش را درک نکرده بودم: «وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَاناً نَّصِيراً؛ و بگو: پروردگارا، مرا در هر کار با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز و از سوى خود، حجتى يارى‌کننده برايم قرار ده.»

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha