زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی یکی از چهرههای درخشان علمی ایران به شمار میرود که با بنیانگذاری پژوهشکده رویان و توسعه دانش سلولهای بنیادی، سهم بزرگی در پیشرفت علمی کشور ایفا کرد. وی در نیمه دیماه سال ۱۳۸۴ بعد از سالها خدمت به جامعه علمی ایران با اینکه ۴۴ سال داشت، دیده از جهان فروبست. مقام معظم رهبری ایشان را یکی از فرزندان صالح انقلاب و از رویشهای مبارکی خواندند که آینده درخشان علمی در کشور را نوید میدهند.
ایکنا به مناسبت هجدهمین سالگرد درگذشت زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی سلسله گفتوگوهایی را با دوستان و همکاران ایشان و اعضای جهاددانشگاهی انجام داده است. در چهارمین گفتوگو به سراغ سعید پورعلی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی جهاددانشگاهی رفتیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
سعید پورعلی، سابقه 32 ساله در مجموعه جهاددانشگاهی دارد. از دوره دانشجویی وارد جهاد شده و با حضور و فعالیت در جهاد تقریباً تمام ردههای مسئولیت جهاددانشگاهی را از عضو ساده تا ردههای مختلف مدیریتی را طی کرده است. او به علت حضور در پستهای مدیریتی جهاددانشگاهی با سعید کاظمیآشتیانی مراوداتی داشته است که در این گفتوگو تجربه خودش از این مراودات را شرح میدهد.
ایکنا ـ از چه زمانی با زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی آشنا شدید؟
هسته اصلی و مرکزی جهاددانشگاهی، حوزه فعالیتهای فرهنگی است. من قبل از مسئولیت در مدیریت ارشد جهاددانشگاهی با آقای دکتر سعید کاظمیآشتیانی آشنا شدم. دیدگاه زندهیاد دکتر کاظمیآشتیانی در مورد جایگاه فعالیتهای فرهنگی در جهاددانشگاهی برای من همیشه جذاب بود. ایشان در جهاددانشگاهی جزو مدیرانی بود که به اصالت کار فرهنگی در جهاد باور عمیق داشت.
کشش و جذابیت دکتر کاظمیآشتیانی در حوزههای فرهنگی جهاددانشگاهی بسیار برجسته بود، زیرا نشان دهنده جامعیت نگاه ایشان به جهاد بود. طبیعتاً در این نگاه دانشجوها و فعالیتهای دانشجویی و ایجاد محیط مستعد برای بروز و ظهور خلاقیت دانشجویان جایگاه ویژه داشت تا این نهاد به عنوان یک مجموعه حل کننده مسائل و مشکلات کشور معرفی شود. محیط دانشگاهی باید به گونهای باشد که در آن مسئلهیابی و حل مسئله حرف اول را بزند؛ همین موضوع سبب شد که دیدگاهها و فعالیتهای دکتر کاظمیآشتیانی را پیگیری کنم.
به یاد دارم قبل از سال 1382 زمزمههای یک کار بزرگ که کاظمیآشتیانی در جهاددانشگاهی شروع کرده بود به گوش میرسید؛ اساساً این کار در یک فضای آرام و به دور از هیاهوهای رسانهای دنبال شده بود زیرا آقای کاظمیآشتیانی اهل کار ویترینی و نمایشی نبود و تا کاری به نتیجه نمیرسید، آن را رسانهای نمیکرد. پژوهشگاه رویان در سال 1382 گزارش فعالیتها و پیشرفتهای خودش را در حوزه ناباروری و سلولهای بنیادی مطرح کرد و بسیاری از مردم از فعالیتهای پژوهشگاه رویان مطلع شدند. بعد از انتشار این گزارشها بود که نام دکتر کاظمیآشتیانی هم بیشتر رسانهای شد.
این رویداد به قدری مهم بود که وزیر علوم وقت در دیدار با مقام معظم رهبری گزارش پیشرفت کار را ارائه دادند و فضای علمی کشور تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفت. پس از این رویداد موضوع رویان و مدیریت دکتر کاظمیآشتیانی و پیشرفتها بیشتر مطرح شد و بچههای جهاددانشگاهی مفتخر به این همت جهادی، بیشتر پیگیر فعالیتهای دکتر کاظمیآشتیانی بودند اما متأسفانه در سال 1384 زندهیاد کاظمیآشتیانی در یک اتفاق شهادتگونه دار فانی را وداع گفت. من بر اتفاق شهادت گونه تأکید دارم زیرا به خاطر دارم که مقام معظم رهبری در یکی از بیانات لفظ شهید را در مورد زندهیاد کاظمی به کار بردند.
این است که نام، آثار، ساختارسازی و فعالیت زندهیاد کاظمیآشتیانی نه تنها برای کشور و نظام علمی کشور بلکه برای جهاددانشگاهی و جهادگران هم مایه غرور، مباهات و افتخار است. ما مفتخریم که زندهیاد سعید کاظمیآشتیانی به عنوان یکی از اعضای جهاددانشگاهی این انتخاب گزین را انجام داد و این حوزه را به سرانجام رساند و ثمرات آن همچنان استمرار و ادامه دارد.
ایکنا ـ ویژگیهای مدیریتی زندهیاد کاظمیآشتیانی چه بود؟
برای تحلیل شخصیت فردی مثل سعید کاظمیآشتیانی باید به چهار حوزه توجه کنیم؛ اول فرهنگ جهاد و جهاددانشگاهی، دوم بسیج و فرهنگ بسیجی، سوم ساختار سازی در مؤسسه رویان و چهارم ویژگی شخصی و فردی ایشان.
بخشی از ویژگیهای شخصیتی فرد، وراثتی است و دکتر کاظمیآشتیانی در خانوادهای بسیار متدین، مذهبی و سالم رشد کرد که آن خمیرمایه وجودی خانواده همیشه در طول زندگی همراهش بود. بخشی از ویژگیها هم به شرایط محیطی و زیستی فرد بازمیگردد.
نمیخواهم از استنباطهای خودم صحبت کنم زیرا شاید این استنباط ابعاد وجودی کاظمیآشتیانی را به صورتی رسا بیان نکند به همین منظور از دیدگاه عالیترین مقام معنوی، دینی و سیاسی کشور به این موضوع میپردازم تا ببینیم در دیدگاه مقام معظم رهبری فردی مثل کاظمیآشتیانی چه جایگاهی پیدا کرده است. مقام معظم رهبری در طول حیات عمر جهاددانشگاهی هشت بار با جهادگران جهاددانشگاهی دیدار داشتهاند اما در سال 1386 طی اتفاقی ایشان به جهاددانشگاهی آمدند و از پژوهشگاه رویان دیدار کردند.
سعید کاظمیآشتیانی سال 1384 به رحمت خدا رفت و مقام معظم رهبری در سال 1386 در بازدید از رویان در مورد جهاددانشگاهی، مؤسسه رویان و سعید کاظمیآشتیانی سخنان مهم و اساسی را ایراد کردند. اگر در رابطه با ویژگیهای مدیریتی سعید کاظمیآشتیانی بخواهیم تحقیق و بررسی کنیم میتوان از درون این صحبتها ویژگیهای مدیریتی ایشان را فهمید.
کاظمیآشتیانی یک جهادگر بود؛ کلمه «جهاد» و مشتقات آن در قرآن کریم 31 بار و کلمه «حرب» و «قتال» به معنای جنگیدن چهار بار آمده است. بنابراین تفاوتی بین جهاد، قتال و جنگیدن وجود دارد. جهاد از ریشه جهد است ولی هر جهدی جهاد نیست اما هر جهادی قطعاً جهد است. جهد یک تلاش و کوشش شبانهروزی است که هر کسی برای رسیدن به اهدافش باید دنبال کند ولی جهاد فراتر از اینهاست چون جهاد مشتق ریشه جهد است ولی جهد نمیتواند تمام ماهیت جهاد را بیان کند.
جهد به عنوان ریشه معنایی یعنی فردی تمام وسع و توان خود را برای دستیابی به هدف خرج کند. وقتی دشمن مانع رشد، پیشرفت و تعالی فرد یا جامعه شود و عنصر ایمان و تقوا و معنویت در ضمیر فرد جهد کننده وجود داشته باشد و با باور به سنتهای الهی حرکت کند؛ جهد تبدیل به جهاد میشود.
ما با دو مفهوم جهاد اکبر و جهاد اصغر آشنا هستیم و مقدسترین وظیفه پیامبران هم جهاد است نه حرب و قتال. مقام معظم رهبری با جهادگران برای این نکته بسیار حرف دارند؛ میگویند شما نامتان جهاددانشگاهی است و جهاددانشگاهی یک جهتگیری و فرهنگ است و سازمان نیست. به باور من معنویت هم خمیرمایه این فرهنگ است یعنی فرهنگ جهادی یکی از آبشخورهای شخصیت سعید کاظمیآشتیانی به عنوان یک عضو جهاددانشگاهی است و اگر این آبشخور را بشناسیم به سعید کاظمیآشتیانی بیشتر میتوان نزدیک شد. حلقه وصل همه دیدارهای مقام معظم رهبری با جهادگران مفهوم فرهنگ جهادی است؛ زمانی این استنباط تحقق عینی پیدا میکند که ایشان رویان و کاظمیآشتیانی را الگوی تبلور یافته فرهنگ جهادی معرفی میکنند.
به یاد دارم در دیدار سال 1386 مقام معظم رهبری در توصیف جهاددانشگاهی بیان کردند که ما این نهاد را از اول براساس تقوا یافتیم و تا الان هم براساس تقوا بوده، تلاش کنید که در آینده هم براساس تقوا حفظ شود. به آیه 108 سوره توبه استناد کردند که در مورد دو مسجد صحبت میکند؛ یک مسجدی که به پیامبر(ص) میگوید در آن نماز نخوان و یک مسجدی که به پیامبر(ص) میگوید برو و در آن نماز بخوان؛ چون اساس مسجد قُبا بر تقوا بوده است. رهبری این چنین فضای معنوی جهاددانشگاهی را تصویرسازی کردند که باید در این فضای فرهنگی بتوانید تنفس کنید.
در مورد آبشخور دوم شخصیت سعید کاظمیآشتیانی میتوانیم به بسیج و فرهنگ بسیجی اشاره کنیم. مقام معظم رهبری براساس مخاطب در جمع نخبگان، دانشگاهیان، جهادگران و به ویژه بسیجیان در دیدارهایی که هر ساله در هفته بسیج در آذرماه با بسیجیان داشتهاند به ذکر نام دکتر کاظمیآشتیانی استناد کردهاند که در خصوص شناخت شخصیت ایشان راهگشاست.
ارکان و عناصر فرهنگ بسیجی عبارت است از مردمی بودن، تعهد داشتن، احساس مسئولیت، پرهیز از کارهای نمایشی و ویترینی، اهل ابتکار عمل، امید به آینده، احساس توانایی کردن و پرهیز از عجز و ناتوانی از انجام کارهای بزرگ، اهل تدبیر و طراحی و در عین حال اهل ورود به میدان و عملیات میدانی بودن، نظمپذیری، عدم قانونگریزی، قدردان انقلاب و فضای انقلابی بودن، خدمتگزاری صادقانه و بیمنت، طلبکار نبودن، تکلیف مداری، امانتداری و امین بودن، عفیف در مقام مسئولیتداری و زندگی، مقاوم در برابر فشارهای بیرونی به ویژه فشارهای که از ناحیه زورگویان، مستکبران و زیاده خواهان وارد میشود، پرهیز از تکبر و غرور، انقلابی بودن و در مقابل مسائل کشور بیتفاوت نبودن؛ اینها بخشی از ویژگیهایی است که مقام معظم رهبری برای فضای فرهنگ بسیجی قائل هستند.
در مورد رویان هم به عنوان یکی دیگر از آبشخورهای شکلگیری شخصیت کاظمیآشتیانی و به عنوان مؤسس میتوانیم صحبت کنیم. اوج صحبتهای مقام معظم رهبری در مورد ویژگیها و شخصیت مدیریتی کاظمیآشتیانی را میتوانیم در این صحبت خلاصه کنیم که ایشان در خصوص رویان گفتند که رویان و کاظمیآشتیانی مجموعه کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست داشت و آرزو میکرد. کاظمیآشتیانی با تأسیس رویان به نوعی یکی از آرزوهای کشور را تحقق عینی و عملی بخشید. چون راهگشایی بزرگی انجام داد؛ رویان یک کار گزین و بزرگ بود که اعتماد به نفس نیاز داشت.
ورود به این حوزه به عزم جدی، همت بالا، خستگیناپذیری و تلاش مستمر نیاز داشت. چون رویان یک کار علمی بود و در زمره جهاد علمی قلمداد میشود و به همین دلیل مؤسسه رویان تا امروز چه در ساختار و فضای سازمانی و چه در ارائه خدمت به مردم از نفس و روح کاظمیآشتیانی به عنوان یک سرمایه اجتماعی استفاده میکند.
ایکنا ـ تأثیر زندهیاد کاظمیآشتیانی بر جهاددانشگاهی و فضای علمی کشور چه بوده است؟
مهمترین پیام کاظمیآشتیانی برای جهاددانشگاهی این بود که در فعالیتهای جهادی انتخابهای گزین داشته باشید. انتخاب مسئلهدار یعنی اینکه جهاددانشگاهی به عنوان یک نهاد جهادی مسائلی را حل کند که برای کشور راهگشا و پیشران است و بتواند به توسعه کشور کمک کند و به مردم خدمات ارائه دهد. این عناصر را در کنار باور به علم، ایمان و تقوا قرار دهیم و به تعبیر مقام معظم رهبری کارهایی گزینی را انتخاب کنیم و با ترکیب علم، ایمان و تلاش آن کارهای گزین را جلو ببریم.
همانطور که از اسم جهاددانشگاهی پیداست باید بتواند حوزههای پیشرفت کشور را بازگشایی کند و نگذارد که دشمنان از جهت نیاز به کشور فشار وارد کند و این شاید یکی از مهمترین پیامهای کاظمیآشتیانی برای جهاددانشگاهی بود.
ایکنا ـ زندهیاد کاظمیآشتیانی یک زیست مؤمنانه داشتند و با قرآن مأنوس بودند به نظر شما این مبانی قرآنی در شکلگیری شخصیت ایشان چه تأثیری داشته است؟
یکی از اصلیترین محورهای شکلگیری شخصیت کاظمیآشتیانی فرهنگ قرآنی بوده است. ریشه آبشخورهایی که بیان شد در فرهنگ قرآنی و انقلابی است. ایشان در کنار اینکه بسیار با قرآن مأنوس بودند و در مقاطعی از زندگیشان علاوه بر تدریس قرآن به ادبیات و مسائل فرهنگی هم توجه داشتند و با شعر و ادبیات آشنا بودند زیرا یکی از تجلیگاههای برجسته قرآن کریم در شعر فارسی است.
انس با قرآن در شکلگیری شخصیت فردی، علمی و خانوادگی کاظمیآشتیانی بسیار تأثیرگذار بوده و این انس همراه با فهم و تدبر بود. همانطور که مقام معظم رهبری در حوزه فعالیتهای قرآنی اشاره کردند فعالیتهای قرآنی شما باید همراه با فهم قرآن برای جامعه دانشگاهی باشد.
ایکنا ـ آیا خاطرهای از کاظمیآشتیانی دارید؟
در نشستها و جلسات جمع جهادگران جهاددانشگاهی همیشه ویژگیهای کاظمیآشتیانی برای من جذاب بود؛ ایشان بسیار پر نشاط، اهل تعامل و صحبتهای دقیق و راهگشا بودند. کاظمیآشتیانی در هر جمعی که بود به خاطر نشاطی که به لحاظ روحی داشت صدای آن جمع بلند بود.
در مورد جهاددانشگاهی بسیار با غیرت و تعصب برخورد میکرد. یادم است در یک مقطعی کسی به ایشان گفته بود: شما دیگر سرت به سقف جهاددانشگاهی رسیده است و بهتر است که جای دیگری را برای خدمت انتخاب کنی؛ ایشان عبارتی به کار برد که نشان دهنده نوع چشماندازشان بود؛ گفت ما جهاددانشگاهی را ترک نمیکنیم بلکه سقف جهاددانشگاهی را جابهجا میکنیم. اگر سقف کوتاه شود، باید سقف را بالا برد.
ایشان پیشنهادهای بسیار زیادی برای مسئولیت داشتند ولی هیچ وقت فعالیت در جهاددانشگاهی را انتخاب دوم یا سوم خودشان قرار ندادند. البته همزمان در راهاندازی برخی مؤسسات و نهادها در نقاط مختلف کشور هم نقش داشتند مثلاً بیمارستان کیش را بنیانگذاری کرد.
بنابراین ایشان هر کجا که بود نشاط، فعالیت، فضای تعامل و جابهجا کردن سقف برای و فضاسازی و فعالیتهای نو بود. کاظمیآشتیانی از فرصتهای جلسات استفاده میکرد تا جهاددانشگاهی را گام به گام به صورت تدریجی به سمت مرزهای جدید هدایت کند. پژوهشگاه رویان مرزهای دانش را جابهجا کرد و در حقیقت نگاه ایشان به جهاددانشگاهی جابهجایی مرزها و بالا بردن سقفها بود.
ایکنا ـ راه و منش زندهیاد کاظمیآشتیانی چگونه تکثیر میشود تا شاهد حضور کاظمیآشتیانیهای بیشتری باشیم؟
ما در مورد شخصیتی صحبت نمیکنیم که قرنها از ما فاصله داشته است بلکه در کنار ما بوده و با او نشست و برخاست داشتیم. کاظمیآشتیانی یک انسان بود با تمام ویژگیهای یک انسان. البته یکی از کارکردهای اسطوره، ایجاد انگیزه حرکت، تلاش و چشماندازسازی است ولی کاظمیآشتیانی بیش از اینکه یک اسطوره باشد یک الگوی مطلوب است. نمونهای از کسی که در فضای جهاددانشگاهی نفس کشید و در فضای رویان رشد کرد و در چنبرهای از فرهنگ بسیج حرکت انجام داد.
سخن گفتن از کاظمیآشتیانی رنگ و بوی سخن گفتن از یک اسطوره را هیچ وقت پیدا نکرده است. رهبر انقلاب درباره شخص کاظمیآشتیانی نزدیک به 20 ویژگی را برشمردند. به نظرم این لفظی که کاظمیآشتیانی یک الگوی بزرگ، دانشمند مؤمن و جهادگر بوده یک لفظ اسطورهای نیست. ما ویژگیهای فرازمینی را به کاظمیآشتیانی ندادیم و نمیدهیم.
ایکنا ـ یعنی میفرمایید که نباید از ایشان اسطورهسازی کرد؟
قطعاً باید مراقبت کنیم که به عنوان یک انسان دست نیافتنی مطرح نشود. ایشان بلند همت، نخبه برجسته، کانون امید و ابتکار آفرینی بود و آثار ایشان در قالب فعالیتهای علمی و ساختارسازی مشخص است. کاری مثل رویان را نمیتوان بدون ابتکار و امید پیش برد. کاظمیآشتیانی نوید آینده علمی کشور، فرزندان صالح انقلاب و از رویشهای مبارک انقلاب بوده است.
کاظمیآشتیانی بارها خود را به عنوان پیرو امام تعریف کرده بود و عنصر خدوم، با ارزش، جوان پاک، مؤمن، فاضل، کارآمد و ترکیب علم، ایمان و تلاش خستگیناپذیری بود. او مجموعه کاملی را درست کرد که آرزوی کشور بود و هر کشوری دوست داشت که چنین مجموعهای را داشته باشد. ما بعد از تلاش و کوششهای کاظمیآشتیانی جز 10 کشور پیشران این حوزه علمی در سطح جهان شدیم.
او افتخار ملی است و هیچ کدام از این ویژگیها جنبههای اسطورهای را ندارد. زیست کاظمیآشتیانی اینطور بوده که در این محورها و چارچوبها باید نگاهشان کرد. کاظمیآشتیانی در خانواده هم همین ویژگیها را داشت یعنی انسانی اهل خانواده بود و در رفاقت هم فردی بود که فضای رفاقت را میشناخت و رفیق بود. ویژگیهای مدیریتی او میتواند برای هر مدیری درسآموز باشد.
نگاه اسطورهای به کاظمیآشتیانی وجود ندارد بلکه این نگاه برآمده از واقعیتهای وجودی کاظمیآشتیانی است و اینها بیان مکرری از کسانی است که او را میشناختند و با او زیست کرده بودند. ایشان آرزو میکرد که این کشور از نفت فروشی رها شود و به سمت تولید علم، فناوری و دانش برود.
کاظمیآشتیانی جان نوین در تن حرف کهن است. اگر نگاه معاصر به آقای کاظمیآشتیانی میکنیم یا حرف اندیشیده و مبتنی بر مبانی نظری میزنیم فراموش نکنیم که جان کهن کاظمیآشتیانی منبع این نگاه است. کسی در مورد کاظمیآشتیانی حرف غلوآمیز، فرازمینی و فرا انسانی نمیزند بلکه حرفی مبتنی بر تجربه زیسته است. خوشبختانه کاظمیآشتیانی مانند سردار قاسم سلیمانی تجربه زیسته ما است.
ایکنا ـ آیا منش و روش زندهیاد کاظمیآشتیانی تکثیر شد؟
الگوها باید تکثیر شوند ولی من معتقدم ما در این حوزه کارها و راههای نرفته زیادی داریم. خوشبختانه کاظمیآشتیانی از جمله شخصیتهایی بود که در زمان حیات خود به عنوان چهره ماندگار معرفی شد و اتفاقاً وقتی ایشان به عنوان چهره ماندگار معرفی شد رفتار بسیار درسآموز و ماندگاری داشت و جایزه خود را نتیجه کار گروهی قلمداد کرد حتی نیروهای خدماتی را در این توفیقی که به نام جهاددانشگاهی و کاظمیآشتیانی ثبت شد بیسهم نمیدید. ایشان رفتاری انجام داد که مقوم کار جمعی، جهادی و گروهی بود.
راههای نرفته وجود دارد؛ همین اکنون در رویان شخصیتهای برجستهایی هستند که پا جای پای سعید کاظمیآشتیانی گذاشتهاند. خیلیها که در اتمسفر وجودی سعید کاظمیآشتیانی خیز خوردند و الان از آن روح الهامبخش همچنان متأثر هستند و تلاش میکنند که فضای کار و کوشش در رویان را متناسب با روحیات سعید کاظمیآشتیانی انجام دهند ولی راه نرفته و کار نکرده زیاد است.
به خاطر دارم خانم مرضیه برومند در مراسم تجلیل از دکتر منتظری در نقش ایشان در پیشرفت تئاتر کشور کار جالب و جذابی به منظور تقدیر انجام داد، به این صورت که وقتی دکتر منتظری روی سن آمد، با همان کت و شلواری که او پوشیده بود، شش تصویر تمام قد از دکتر منتظری طراحی کرده و دست شش هنرمند دادند که روی سن بیایند و شما همزمان روی صحنه هفت دکتر منتظری میدیدید. آقای منتظری از خانم برومند سؤال کرد چرا این کار را کردید؟ ایشان پاسخ داد: پیام من این است که شیوه مدیریتی فردی مثل دکتر علی منتظری در فضای هنر و فرهنگ کشور باید تکثیر شود. پیام کسانی مثل کاظمیآشتیانی باید تکثیر شود و جهاددانشگاهی، حوزه علمی و فناوری، آموزش و پرورش، مؤسسه رویان فضای این تکثیر است.
ایکنا ـ میراث زندهیاد کاظمیآشتیانی برای جهاددانشگاهی و کشور چیست؟
من فکر میکنم مهمترین میراث کاظمیآشتیانی این است که اعتماد به نفس و امید داشته باشید و کارهای گزین را انتخاب کنید زیرا دوبار به کسی عمر داده نمیشود. برای اینکه مؤثر زندگی کنید باید کارهای گزین و راهگشا انتخاب کنید و با امید، اعتماد و اتکا به حمایتها و هدایتهای الهی پیش بروید.
ویژگیهای شخصیتی سعید کاظمیآشتیانی را باید به صورت جامع دید تا بتوان سرمنشأ و سرچشمههای شکلگیری او را به خوبی شناخت و تبیین کرد. این نگاه جامع تحقق پیدا نمیکند مگر اینکه بتوانیم لایههای وجودی این شخصیت را شناسایی کنیم و الهامها و ابلاغهای هر لایه را تبیین و در حقیقت بازنمایی کنیم
انتهای پیام