حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل چراغی کوتیانی، استاد حوزه علمیه قم، در گفتوگو با ایکنا از قم در خصوص اینکه امام کاظم(ع) چگونه الگوی کنترل خشم است، اظهار کرد: خشم و غضب یکی از حالتهایی است که در اثر پدیدار شدن فعل و انفعالاتی درون انسان در وضعیتهای خاص، اتفاق میافتد و این حالت در وجود نوع انسانی تحقق پیدا میکند، امری غریزی است و در تحقق این وضعیت، بین انسان سنتی و انسان مدرن تفاوتی نیست.
همه انسانها از آغاز هستی تاکنون، با این حالت روبرو بودهاند، وقتی امری غریزی باشد، راه برونرفت از آن نیز طبیعتاً بین همه انسان مشترک است و در این خصوص نیز بین انسان سنت و انسان مدرن تفاوتی چندانی وجود ندارد؛ در این میان اگر افراد شاخصی راهها و شیوههایی مبتنی بر فطرت انسانی را برای بیرون رفتن از این وضعیت بیان کنند، در هر زمانی قابل استفاده است، چون فطرت انسانی و اقتضائات آن کهن و قدیمی نمیشود و در هر برههای از زمان، قابل کاربست هستند.
وجود مقدس امام کاظم(ع) یک الگوی مهم است؛ الگوها افراد مهمی هستند که دیگران از آنها سرمشق میگیرند بهویژه شیوههای کنترل خشم ایشان، مبتنی بر فطرت انسانی و برای انسان مدرن قابل بهکارگیری است، بهطور مثال درک شرایط طرف مقابل و جایگزینی محبت به جای عداوت یکی از شیوههای کنترل خشم امام کاظم(ع) بهشمار میرود.
برخی سیرهنویسان به این موضوع اشاره کرده و گفتند: «امام موسی بن جعفر(ع) را از آن رو به وصف کاظم توصیف کردند که اگر کسی به او بدی میکرد، تلاش داشت تا نیازهای او را برطرف کند»، زیرا گاهی اوقات کمبودها و نیازها زمینهساز خشم دیگران میشود و خشم دیگران اگر بخواهد با واکنشی مشابه مواجهه شود، منجر به رفتارهایی آسیبزاتر میشود، اما امام با فرو بردن خشم خود و برخورد محبتآمیز ریشه خشم مضاعف را میخشکاندند.
این رویه میتواند الگویی برای جامعه پُر تنش امروز ما باشد تا راهبرد محبت را به جای عداوت بهکار بگیریم و این خود نوعی فرو بردن خشم است. همه رفتارهای یک الگوی کامل مانند امام کاظم(ع) میتواند درسآموز و هنجارساز برای زندگی باشند که یکی از درسها فرو بردن خشم است و در دنیای ما به جهت سرعت دگرگونیها و مشکلات گوناگونی که در ساحتهای مختلف زندگی انسان مدرن وجود دارد، بسترهای بروز خشم بسیار است.
خشم گاهی اوقات بهصورت فراگردی عمل میکند زیرا نوعی ارتباط است یعنی، حالت رفت و برگشتی دارد و زمینه را برای گسترش و آسیبزایی رفتارها، فراهم میآورد، از اینرو شناخت سیره عملی امام در خصوص کنترل خشم میتواند یک درس باشد، اما شخصیت امام کاظم(ع) منحصر در کنترل خشم نبود بلکه همه زندگی امام درس است.
امام کاظم(ع)، الگویی کامل در عبودیت و پرستش خداست و حتی در سختترین شرایط، از پرستش خدا دست بر نمیداشت که این خصیصه به قدری در زندگی ایشان ظهور پیدا کرد که شیخ مفید در توصیف ایشان نوشتند که عابدترین انسان عصر خودش بود و یا یکی از القاب او عبدالصالح یا بنده شایسته خداست، پس این عبودیت و پرستش بیپیرایه خدا در همه شرایط شادی و غم زندگی، میتواند درسی از سیره امام کاظم(ع) باشد.
امر به معروف و نهی از منکر یکی از مترقیترین شیوه عمل در جوامع انسانی است، در علوم جدید نیز از امر به معروف و نهی از منکر تحت عنوان کنترل اجتماعی بهعنوان یکی از ضرورتهای زندگی اجتماعی در جوامع انسانی یاد میشود، اما اثربخشی این رویه، مشروط به روش درست کاربست این هنجار است.
قانون خوب اگر با روش درست اجرا نشود بهجای اصلاح، ممکن است فساد و نابسمانی ایجاد کند، به این جهت شیوههای درس اجرای این قانون الهی در رفتار پیشوایان دینی که خود دینشناس هستند، قابل مشاهده و استفاده است، بهعنوان نمونه یکی از شیوههای امام موسی کاظم(ع) در اجرای این فریضه الهی، استفاده از راهبرد استدلال منطقی مبتنی بر قرآن بود.
در روایتی آمده است: «صفوان شتران زیادی داشت و آنها را کرایه میداد، روزی امام کاظم(ع) به او فرمود: صفوان همه چیز تو خوب است جز یک کار، او گفت: کدام کار؟ فرمود: اینکه شتران را به هارونالرشید کرایه میدهی. گفت: من شتران را برای رفتن او به حج کرایه دادهام تازه خودم هم با او نمیروم. فرمود: آیا دوست داری او زنده بماند تا پس از سفر پول تو را بدهد؟ صفوان گفت: بله. امام فرمود: کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را از آنان شمرده میشود و هر کس از آنان باشد، جایگاهش جهنم است که امام بهصورتی کاملاً منطقی صفوان را از انجام منکر باز میدارد، بنابراین میبینیم استدلال و منطق به قدری قوی است که صفوان همه شترهایش را میفروشد تا مجبود نشود به هارون کرایه داده باشد.
یکی دیگر از شیوههای حضرت در امر به معروف و نهی از منکر، استفاده از راهبرد محبت بهجای عداوت است، گاه میشد به امام دشنام میدادند بهگونهای که اصحاب حضرت میخواستند واکنش تند نشان دهند اما امام اجازه نمیدادند، بعد تلاش میکردند نیاز او را برآورده کنند و این باعث میشد تا افرادی که در جایگاه مخالف بودند، در شمار دوستان اهل بیت(ع) وارد شوند.
بسیاری از بزرگان اهل سنت با احترام از امام کاظم(ع) یاد کردند، این کنیه عبد صالح، توصیفی است که شیعه و سنی از ایشان بیان کردند، ابن جوزی که یکی از اندیشمندان حنبلی مذهب است مینویسد که «کان یدعی العبد الصالح لاجل عبادته و اجتهاده و قیامه باللیل و کان کریما حلیما»، یعنی امام کاظم(ع) مشهور بود به عبد صالح، چون بسیار اهل عبادت و شب زندهداری بود.
ابن ابی الحدید هم در وصف امام کاظم(ع) مینویسد که او همان عبدصالح است که فقه، دین، تقوا و صبر و بردباری را جمع کرده بود؛ از آنجایی که سبک زندگی پیشوایان دینی ما مبتنی بر فطرت الهی بود، همه انسانهای آزاداندیش و بیغرض از هر دین و مذهب و مسلکی که بودند، نسبت به جایگاه بلند و آسمانی آنها، ادای احترام میکردند.
انتهای پیام