به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، وحید ارشدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه گذشته، 29 بهمنماه، در نشستی با عنوان «نقش دانشگاه در توسعه اقتصاد بدون نفت» که در دفتر نهاد رهبری دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، گفت: هرچه کارآفرینان بیشتری داشته باشیم که بتوانند به صورت درونزا درآمد ایجاد کنند، بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی پوشش داده میشود.
وی ادامه داد: در این زمینه مسیری را طی میکنیم که درآمدها از مسیر کارآفرینی تقویت شود و باید ابزارهایی را در دانشگاه داشته باشیم که کارآفرینی را تقویت کند و بتواند درآمدهای حاصل از کارآفرینی را در کشور افزایش دهد. هدفمند کردن منابع مالی و سرمایههای انسانی از جمله مواردی است که میتواند دانشگاه را به عنوان تولیدکننده سرمایههای علمی معرفی کند؛ بنابراین سرمایههاست که میتوانند سرمایهگذاری و ارزشافزوده ایجاد کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: ما خروجیهای دانشگاه هستیم که دانشگاه توانسته ارزش افزودهای نسبت به قبل از اینکه وارد دانشگاه شویم، با این منابع علمی موجود، در اختیار ما قرار دهد. در نتیجه منابع علمی میتواند استاد، دانشگاه و دیگر فضاها باشد که باعث شده ارزش افزودهای در ما ایجاد کند و این ارزش افزوده اگر به نحو صحیحی هدایت نشود با فارغالتحصیلان بیکار مواجه میشویم که عملاً تمامی سرمایههای انباشته شده را از بین میبرد زیرا دانشگاه بیهدف منابع را در بسیاری از مواقع تخصیص داده و رشتهها را متناسب با نیازهای کشور در نظر نگرفته است یا انتخاب رشتههایی متناسب با نیاز جامعه در نظر نگرفته است.
وی اضافه کرد: ما در دانشگاه سرمایههایی را شکل دادیم اما سرمایههایی که متناسب با نیازهای جامعه نیستند؛ بنابراین باید دانشگاه این وظیفه را بر عهده داشته باشد که متناسب با نیازهای جامعه سرمایههای موجود را هدایت کند، زیرا وظیفه دانشگاه و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که در این زمینه برنامهریزی مناسبی داشته باشد. احیای مشارکتهای مسئولیتپذیر در فعالیتهای اقتصادی منجر به تقویت روحیه مردمی میشود تا نسبت به تمام مسائل جامعه مسئولیتپذیر شوند.
ارشدی گفت: افراد آموزشهای مستقیم و پنهان دارند و دانشگاه میتواند در هر دو حوزه ورود پیدا کند و این امر باعث میشود تا دانشجویان نسبت به جامعه خود مسئولیتپذیر و دغدغهمند شود تا هزینههای جامعه را کاهش دهند، در نتیجه بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی که ما به آن متکی هستیم میتواند در این زمینه پسانداز شود.
وی در خصوص کاهش هزینههای مبادلاتی بیان کرد: ما امروزه به شدت با پدیده بیاعتمادی مواجه هستیم، در لایههای مختلف جامعه بیاعتمادی وجود دارد. هر جا میرویم ما را به عنوان فرد مجرم نگاه میکنند و این امری نامطلوب است، چراکه باعث میشود نقش جامعه را جدی نگیریم؛ بنابراین نقش دانشگاه این است که با انجام فعالیتهای گروهی اعتماد را در جامعه ایجاد کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: اگر در بیشتر مواقع رسالهها و پایاننامهها به صورت جمعی انجام شود، نتیجه بهتری خواهد داشت و میتواند فرهنگی را در انجام کارهای گروهی ایجاد کند. اقتصاد دانشبنیان هم میتواند در مسیر کارآفرینی شکل گیرد و مهم این است آن چیزی که در دانشگاه تولید میشود، ارزش افزود ایجاد کند. اقتصاد دانشبنیان بدین معناست که تمام بخشهای مختلف جامعه که با یکدیگر ارتباط دارند، بر پایه دانشی شکل گیرد که از درون دانشگاه، آموزش و پرورش یا از حوزه بیرون آید و باعث مشارکت مجموعهها شود.
وی در خصوص رشد بهرهوری بیان کرد: اکنون در دانشگاه فردوسی فضای بسیار زیادی وجود دارد اما تک تک این منابع موجود، به درستی استفاده نمیشود، البته در بسیاری مواقع قواعد و قوانین نظارتی دست مدیران را بسته و واقعیت این است که ما مشکلات ناشی از ساختار داریم. دانشگاه اکنون برای جامعه نسخه میپیچد اما برای خودش فکر نمیکند یا کمتر به آن پرداخته شده است.
ارشدی در خصوص رقابتپذیر کردن اقتصاد، گفت: رقابتپذیر کردن یا میتواند هزینهها را کاهش یا درآمدهای جامعه را افزایش دهد. رقابتپذیر کردن اقتصاد با دو مقوله درونزایی و برونگرایی گره خورده است؛ چراکه وقتی نگاه به بیرون باشد و بتواند محصول را در سطح خارج از مجموعه که میتواند استان، دانشگاه و کشور باشد، قابل رقابت کند. نگاه برونگرا باید برای جامعه رقابت کند و قطعاً باعث میشود که کالای قابل رقابت تولید شود.
وی اظهار کرد: دانشگاه تا چه حد فارغالتحصیل باکیفیت دارد که به بیرون عرضه کند تا دانشجویان بتوانند با سایر دانشگاههای دیگر رقابت کنند، از دانش خود به خوبی استفاده کنند، درآمد خوبی به دست آورند و هزینههای خود را کاهش دهند. دانشگاه میتواند در این زمینهها نقش پیدا کند و روحیه رقابتپذیری سالم را به وجود آورد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: ما در دانشگاه باید به این امر مهم بپردازیم که مزیتهای نسبی جامعه را به نحو مطلوب تشخیص دهیم. شهر مشهد بزرگترین مکانی است که میتواند به حوزه زیارت و گردشگری بپردازد اما در حقیقت دانشگاه فردوسی مشهد که بزرگترین دانشگاه استان است، رشته اقتصاد زیارتی ندارد. همچنین دانشجویی که متناسب با نیازهای منطقه و مزیتهای شهر مشهد که بتواند این حوزه را مدیریت کند، نداریم. دانشگاه باید آمایش شغلی ایجاد کند بدین معنا که بررسی کند در کجا شغل زیاد یا کم است و همه این موارد میتواند در اقتصاد بدون نفت اثرگذار باشد.
وی گفت: موضوع دیگری که وجود دارد بحث هدفمندی یارانهها است، 1398 هزار میلیارد گزارش مجلس شورای اسلامی از دادن یارانه پنهان و غیرپنهان به مردم وجود دارد. بودجه شهرداری مشهد حدود 12 هزار میلیارد است و 12 برابر این مبلغ به مردم یارانه پنهان و غیرپنهان تعلق میگیرد، اما مردم احساس آرامش و آسایش نمیکنند و در نهایت تمامی منابع به هدر میرود و چه کسی قرار است برای این موضوع فکری کند.
ارشدی با بیان اینکه دانشگاه باید هدایتگر خوبی باشد، افزود: دانشگاه باید به این فکر باشد و به نوعی دولت را هدایت کند که این ساختار اصلاح شود تا نگاه بلندمدت به مسائل اطراف خود داشته باشد. اگر یارانهها طبق قانون به نحو صحیحی هدایت میشد، این وضعیت به وجود نمیآمد. هنوز تعریف دقیقی از عدالت اجتماعی نداریم و چگونه میخواهیم منابع نظری را تأمین کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: دانشگاه وظیفه دارد که عدالت را تعریف و شاخصسازی کند و بتواند در لایههای مختلف ورود و برای همه برنامهریزی کند و به همه نقش دهد؛ چراکه عدالت مفهوم بسیار پایهای و مهم است که با اقتصاد اسلامی به شدت گره خورده و جزء بنیانهای مهم اقتصاد اسلامی در بحث عدالت است. ما هنوز در این موضوع مشکل داریم و اگر به این مفهوم دست پیدا نکنیم و نتوانیم بنیانهای علمی و دقیقی را ترسیم کنیم، این فاصله بیشتر خواهد شد.
ارشدی بیان کرد: دانشگاه میتواند در زمینههای مختلف نظریهپردازی کند و باید گفت دانشگاههای ما تا چه اندازه توانستهاند اندیشمند اقتصادی تربیت کنند. ما اقتصاددان تحویل جامعه ندادیم، بلکه اقتصادخوان تحویل جامعه دادیم و این امر موضوع بسیار مهمی است. در جامعه نیازهای مبنایی و نیازسازیهایی شکل میگیرد که اگر نیازسازی به نحو مطلوب نباشد، به نیاز مبنایی تبدیل میشود و باید فکر کنیم که دانشگاه چگونه میتواند در هدایت نیازسازیها به سمت منافع ملی قدم بردارد، کمک کند که نیازهای واقعی به مردم نشان داده شود و در این میان دانشگاه میتواند به نوعی این نیازسازیها را جهت دهد.
وی با اشاره به اینکه تأمین امنیت غذا و درمان، جزء مسائلی است که میتواند بر اقتصاد بدون نفت اثرگذار باشد، گفت: تأمین امنیت غذا و درمان به این معناست که در سلامت جسمی و روحی مردم تأثیرگذار بود تا احساس آرامش کنند. بنابراین در این فضا دانشگاه میتواند کمک کند که تولید مواد غذایی درونزا شود و ما بتوانیم جایگزین واردات صنایع غذایی شویم و دانشگاه میتواند کمککننده باشد. دانشگاه کشاورزی میتواند نقش مهمی در این حوزه داشته باشد، مراکزی که به حوزه کشاورزی مرتبط هستند میتوانند این فضا را ایجاد کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: دانشگاه میتواند در مدیریت مصرف جامعه نقش ایفا کند. در واقع رفتارهای مصرفی ما ناشی از فضای عمومی جامعه است که به ما تحمیل میشود اما اگر خانواده، آموزش و پرورش و آموزش عالی از طریق آموزش پنهان و غیرپنهان کمک کنند، رفتارهایی را جهت میدهند که مردم میتوانند بهینه عمل کنند تا دچار اسراف نشوند که میتواند بسیار مؤثر واقع شود.
ارشدی در خصوص توسعه نظام مالی گفت: درآمدهای بدون نفت باید مکانیزمهای خاص خود را داشته باشند؛ چراکه نظامهای پولی و بانکیمان میتوانند منابع جایگزین درآمدهای نفتی را شکل دهند. پول مانند خون است و اگر درست جریان پیدا کند، با اقتصاد سالم مواجه میشویم، نهاد بانک و نهاد مالی ما جهتدهنده آن پولها هستند که به چه کسی تزریق و به چه کسی تزریق نشود. منابعی که از نظام بانکی ما تزریق میشود به جایی میرود که بازدهی بالاتری دارد؛ بنابراین نظام مالی میتواند اقتصاد بدون نفت را تأمین کند.
وی اضافه کرد: دانشگاه اقتصادی وظیفه دارد که نظام مالی را به جامعه معرفی کند که متناسب با قواعد اسلامی و بخش واقعی جامعه که میتوانند بخش مولد را تقویت کنند مؤثر باشد. دانشگاه باید دانشجویانی را پرورش دهد که بتوانند در این ساختارها فعالیت کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با ترویج مصرف کالای داخلی بیان کرد: ما امروزه با موضوعی تحت عنوان ملیگرایی مصرفی مواجه هستیم که کاربرد دارد و جامعه باید غیرت اقتصادی داشته باشد. غیرت اقتصادی خود را در حوزه کالا و مصرف کالای داخلی نشان میدهد. هرچه جامعه نسبت به کالای خارجی نگاه منفیتری داشته باشد، قاعدتاً میتواند در افزایش تولید داخلی یا افزایش کالای داخلی مؤثر باشد، اما نکته این است که اگر تفکر سیستمی در جامعه شکل نگیرد و مردم احساس نکنند که بخشهای مختلف اقتصادی بر روی یکدیگر اثر میگذارند، این اتفاق رخ نخواهد داد.
انتهای پیام