آسیب‌شناسی پژوهش‌های شیعی درباره «تفسیر العسکری»
کد خبر: 3910726
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۵

آسیب‌شناسی پژوهش‌های شیعی درباره «تفسیر العسکری»

به اعتقاد محمدهادی گرامی، مهم‌ترین آسیب پژوهش‌های شیعی درباره تفسیر امام حسن عسکری(ع)، توجه انحصاری و افراطی به مباحث نقد بیرونی یعنی سند و اصالت متن و غفلت از بررسی‌های نقد درونی یعنی مباحث محتوایی و دلالی است.

به گزارش ایکنا؛ سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در یادداشتی با عنوان «تفسیر امام حسن عسکری؛ نقدی بر پژوهش‌های درون‌شیعی» به آسیب‌شناسی پژوهش‌های شیعی درباره «تفسیر العسکری» پرداخته است و بهترین اثر پژوهشی در این زمینه را معرفی کرده است.

متن یادداشت از نظر می‌گذرد؛

«تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) موسوم به «تفسیر العسکری» از میراث تفسیری شناخته شده امامیه در دوره متقدم است. گرچه به دلیل مضامین نسبتاً خاص و ابهامات مربوط به سند و نُسَخ کتاب، به این اثر همواره با دیده تردید نگریسته شده است؛ ولی انتساب آن به یازدهمین امام شیعیان، برای اینکه هاله‌ای از تقدس و برجستگی همواره همراه این اثر باشد، کافی بوده است. این کتاب در واقع تنها تفسیر و یا شناخته‌شده‌ترین تفسیری است که از امامان شیعه برجای مانده است؛ این وضعیت سبب شکل‌گیری جایگاه خاصی برای این تفسیر در میان شیعیان شده است. با اینکه تفاسیر دیگری ـ همانند تفسیر منسوب به امام صادق(ع) ـ نیز هم اکنون بر جای مانده است، اما هیچ‌کدام از آنها در جایگاه تفسیر العسکری مورد توجه قرار نگرفته است. به نظر می‌رسد دلیل آن ابهامات روشن‌ و اِجماعی است که درباره سایر این‌گونه آثار وجود داشته است، اما درباره تفسیر العسکری همواره در طول تاریخ گروهی از دانشمندان شیعه با جدیت بر اعتبار این تفسیر پافشرده‌اند.

پژوهش‌هایی که درباره این اثر روایی صورت گرفته است، هنوز در آغاز راه است. در میان پژوهش‌هایی که در جهان تشیع و به خصوص ایران درباره این تفسیر قلمی شده‌اند، گویا جامع‌ترین و عمیق‌ترین کارها مدخل‌های دائرةالمعارفی ـ یعنی بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام ـ است. در میان آثار خاورشناسان نیز مئیر باراشر متخصص تفاسیر متقدم امامیه، مهم‌ترین پژوهش غربیان در این حوزه و ای بسا تنها پژوهش را ـ همانطور که خود وی می‌گوید ـ نگاشته است.

پژوهش‌هایی که در جهان تشیع و ایران درباره این تفسیر صورت گرفته است، از یک چالش بنیادین رنج می‌برد. چالشی که البته به هیچ وجه منحصر به تفسیر العسکری نیست و این مشکل در اکثر پژوهش‌هایی که درباره میراث مکتوب متقدم امامیه مانند تفسیر ابوالجارود، تفسیر فرات کوفی، کتاب سلیم بن قیس هلالی، مصباح الشریعه و ... صورت گرفته است، وجود ندارد. این مشکل جدی و نگران‌کننده، توجه انحصاری و افراطی به مباحث نقد بیرونی یعنی سند و اصالت متن و غفلت از بررسی‌های نقد درونی یعنی مباحث محتوایی و دلالی است.

این رویکرد تک‌بُعدی و خسته‌کننده به میراث مکتوب کهن امامیه که درباره آثاری چون تفسیر العسکری و یا کتاب سلیم بن قیس هلالی به اوج خود می‌رسد، به ندرت به مباحث سبک‌شناختی و محتوایی و ارتباط آنها با تاریخ‌گذاری متون می‌پردازد. گویا نوعی اصالت‌گراییِ معرفت‌شناختیِ افراطی و بی‌توجهی به هستی متن ـ به مثابه یک متن ادبی، اسطوره‌شناختی، تاریخی و ... ـ فارغ از اینکه منشأ و اصالت آن چیست، بیناذهنیت مشترک ناخودآگاه اکثر کسانی است که درباره این اینگونه آثار پژوهش کرده‌اند؛ توجه به هویت این متون به مثابه یک نوشته ادبی/تاریخی ـ فارغ از اینکه انتساب آنها به شارع و امامان قطعی باشد یا نه ـ هیچ‌گاه دغدغه جدی کسانی که درباره آنها پژوهش کرده‌اند، نبوده ‌است. این در حالی است که حتی اگر دغدغه این پژوهشگران صرفاً همان اصالت‌سنجی متن و بررسی سند آن باشد، به هیچ وجه از بررسی محتوایی و سبک‌شناختی بی‌نیاز نخواهند بود؛ به تعبیری صریح‌تر هر نوع تلاش برای تاریخ‌گذاری این نوع متون و بررسی اصالت آنها بدون استفاده از اطلاعات سبک‎شناختی و محتوایی محکوم به شکست است.

طرفه اینکه از میان پژوهش‌هایی که درباره تفسیر العسکری صورت گرفته است، تنها یک پژوهش است که به طور جدی به مباحث محتوایی و سبک‌شناختی توجه نشان داده است و بدون تمرکز بر مجادلات سندی رایج در میان رجالیون و علما تلاش کرده است، تا بر مبنای دلالت‌های متن، آن را تاریخ‌گذاری کند. مقاله مئیر باراشر دقیقا همین پژوهش است؛ در واقع خاورشناسان درباره این تفسیر تنها یک مقاله نوشته‌اند و همان یک مقاله همان اثری است که رویکردی متفاوت به این متن دارد.

به عقیده نگارنده، مقاله «باراشر» جدی‌ترین و عمیق‌ترین پژوهشی است که درباره تفسیر العسکری سامان یافته است و بر هر پژوهشگری فرض است که دست کم یک‌بار آن را مطالعه کند. از این مقاله دو ترجمه به زبان فارسی به ترتیب در مجله هفت آسمان و کتاب پژوهش‌های امامیه در تفاسیر غربی ـ ویراسته دکتر محمد علی طباطبایی ـ دستیاب است. در یادداشت بعدی درباره این مقاله و همچنین برخی نکات نویافته درباره این تفسیر بیشتر خواهم نوشت.»

انتهای پیام
captcha