تا نشوی پير ندانی كه چيست...
کد خبر: 3938626
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۸
کرونا و حقی که باطل می‌کنیم / 1

تا نشوی پير ندانی كه چيست...

«غافلی از قدر جوانی كه چيست/ تا نشوی پير ندانی كه چيست» این بیت پرمعنا از شاعر نامی، نظامی گنجوی، مقدمه مناسبی است برای مروری کوتاه به غفلتی که از رهگذر گنج جوانی به گنجینه پیران می‌کنیم. همان غفلتی که کرونا به کمک آن آمد و جایی برای بهانه‌تراشی‌های مرسوم باقی نگذاشت.

کرونا؛ چالش سلامت و انزوای سالمندانبه گزارش ایکنا، شیوع کرونا آژیر مسئولیت اجتماعی را به صدا درآورد. کادر درمان با فعال‌تر شدن در صحنه ارائه خدمات درمانی، مسئولان با ایجاد هماهنگی و تهیه زیرساخت‌های مورد نیاز برای کنترل این بیماری، نخبگان و اساتید با تحقیقات علمی و تلاش برای یافتن راه درمان و عموم مردم با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و رعایت فاصله اجتماعی و پرهیز از رفت و آمدهای غیرضروری می‌توانند به ایفای نقش اجتماعی خود بپردازند و گامی را در راه مبارزه با ویروس کووید 19 بردارند اما گاهی خودخواهی و توجه به منافع فردی بر مصالح جمعی پیشی می‌گیرد و در سایه غفلت به ظالمانی تبدیل می‌شویم که برای درد همنوعان خود ارزشی قائل نیستیم. از جمله گروه‌هایی که با شیوع کرونا وضعیت دشواری پیدا کردند، سالمندان بودند. از همان ابتدای شیوع ویروس توصیه شد که این افراد در خانه بمانند و برای حفظ سلامتشان، نه کسی به دیدارشان برود و نه آن‌ها با کسی ملاقات داشته باشند. گرچه این توصیه برای سلامتی آنان به کار رفت، اما همزمان آنان را تنهاتر کرد.

تنهایی سالمندان در روز‌های کرونایی از چند جنبه قابل بررسی است؛ نخست اینکه هر خانواده ایرانی از دیرباز به عنوان یک گروه گسترده مطرح شده که شامل پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر و فرزندان است. در این میان پدربزرگ و مادربزرگ در جایگاه ارجمندتری قرار داشته و همواره مورد وثوق اهالی خانواده بوده‌اند و حتی تا سال‌های اخیر به دلیل وجود سنت‌های دیرین و خانه‌های بزرگ‌تر عمدتاً در کنار فرزندان و نوه‌ها زندگی می‌کردند. طی دهه‌های اخیر همزمان با تغییرات اجتماعی و کوچک شدن ابعاد مسکن، این خانواده گسترده به لحاظ فیزیکی محدودتر شد و این امر سرآغازی شد برای تنهایی پدر و مادر‌ها؛ به ویژه آن‌هایی که اکنون به سن سالمندی رسیده و در جایگاه پدربزرگ و مادربزرگ نشسته‌اند.

تنهایی سالمندان با شیوع کرونا علاوه بر اینکه تشدید شد، به انزوا نیز گرایید. البته تنهایی با انزوا متفاوت است. بسیاری از سالمندان خصوصاً بعد از فوت همسرشان تنها زندگی می‌کنند، ولی منزوی نیستند. همچنان با دیگران ارتباط اجتماعی دارند و در واقع بیش از دیگران به این ارتباط نیاز دارند. در حال حاضر با شیوع کرونا این ارتباط اجتماعی به حداقل رسیده و در واقع به انزوای اجتماعی در میان تمامی گروه‌ها دامن زده است، اما اثرات آن بر سالمندان به مراتب بیشتر است. در این شرایط سالمندان از طرفی با این اضطراب روبه‌رو هستند که بیش از دیگران در معرض به خطر افتادن سلامتی‌شان هستند و از سویی به خاطر شرایط قرنطینه خانگی و کاهش ارتباط اجتماعی و بی‌تحرکی در خانه ممکن است به افسردگی دچار شوند. این مسئله حتی برای سلامت جسمی آن‌ها نیز خطرناک است، زیرا سلامت جسمی آن‌ها تا حد زیادی به سلامت روانی وابسته است.
 
زمین‌گیر شدن کابوس هولناکی برای افراد سالمند است، چراکه استقلال آن‌ها خدشه‌دار شده و بیشتر وابسته می‌شوند و برای کوچکترین کاری نیازمند دخالت دیگران هستند. این وضعیت در کرونا بیشتر برجسته است. افراد زمین‌گیری که از سویی رفت و آمد و دیدار با آنان در وضعیت همه‌گیری کرونا بیشترین خطر را برای آنان دارد و از سوی دیگر چنانچه دخالت و کمک دیگران نباشد، چه بسا آن‌ها در امورات اولیه خود باقی می‌مانند. همین مسئله در شرایط امروز بزرگترین آسیبی است که می‌تواند زندگی آنان را با بیشترین اختلال مواجه کند.
 
سالمندان به دلیل نیاز‌های روحی خود نیازمند بیشترین ارتباط اجتماعی هستند. این ارتباط اجتماعی در شرایط فعلی برای دیگر اقشار جامعه با شبکه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های ارتباطی قابل جبران است، اما برای سالمندان اینگونه نیست. بسیاری از آنان نه تنها به این ابزار‌ها دسترسی ندارند، بلکه حتی عمده آنان آشنایی و توانایی استفاده از آن را ندارند و به همین دلیل این خلأ نیز برای آنان قابل جبران نیست. در نتیجه ارتباطات اجتماعی آنان تقریباً به حداقل رسیده و همین موضوع نیز زنگ خطری برای سلامت آنان است.
 
در واقع کرونا بیشترین زیان را برای این گروه بزرگ در جامعه به همراه آورده است، اما آن‌ها سرمایه‌های یک جامعه هستند. قرنطینه و حفاظت فیزیکی آنان بدون برنامه‌ریزی نهاد‌های تصمیم‌گیرنده این بحران و همراهی فرزندان، اطرافیان و گروه‌های فعال در زمینه سالمندان و همیاری جمعی جامعه بدون رعایت استاندارد‌های مراقبت روانی ممکن است آن‌ها را به جمعیت حاشیه‌ای جامعه تبدیل کند و افراد سالمند خصوصاً کسانی را که تنها راه ارتباطی و تماس اجتماعی آنها در خارج از خانه شکل می‌گیرد دچار انزوا و افسردگی کند.
 
اگر امروز هر یک از ما در هر نقشی که آن را برعهده داریم از انجام مسئولیت اجتماعی خود در زمینه کمک به قطع زنجیره کرونا کوتاهی کنیم، مدیون پدران و مادران سالمندی هستیم که تمام عمر و جوانی خود را صرف بالیدن ما کردند، چه آن روز که از جسم و جان و آرامش خود مایه گذاشتند تا قد بکشیم و رشد کنیم و چه آن روز که چمدان تجربیات خود را گشودند تا برای ادامه مسیر زندگی راه را از بیراهه بشناسیم.
 
تنهایی سزای یک عمر تلاش و صبوری و دعای عاقبت بخیری برای فرزندان نیست. هر جا که قدمی را در راه مقابله با کروناه به اشتباه برداریم، به تنهاتر شدن سالمندانی دامن زده‌ایم که موهای سفیدشان را به خیال قدردانی فرزندان و کوچکترها سفید کرده‌اند. ساده‌انگاری در رعایت اصول بهداشتی ظلمی بارز در حق خویشتن و سایرین است. غفلت امروز ما در قطع زنجیره کرونا، تنهاتر شدن سرمایه‌های زندگیمان را به همراه دارد، آنجا که چراغ راه خاموش شود، چیزی جز تاریکی و ندامت باقی نمی‌ماند. با دست خودمان چراغ‌های زندگی را خاموش نکنیم.
 
یاسر مختاری
انتهای پیام
captcha