به گزارش ایکنا، در این شماره از مجله پژوهشنامه قرآن و حدیث، مقالاتی با عناوین «تحلیل مبنای تفسیری قدسی بودن قرآن از نظر شیخ مفید»، «مستندات قرآنی مفسّران معاصر فریقین به موضوع اشتغال زنان (علامه طباطبایی و رشیدرضا)»، «آسیبشناسی ارتجاع و تزلزل جوامع دینی از منظر قرآن با تکیه بر بافت اجتماعی و ذهنی (مورد مطالعه: یهود صدر اسلام)»، «مؤلفهها و شواهد تقریب در تفسیر الکاشف مغنیه»، «بررسی روشهای نقد احادیث نبوی از دیدگاه محمد شحرور»، «نمود علمی و پیشفرضهای تفسیری کتاب «تأویل مشکل القرآن» ابن قتیبه در بوته نقد و تحلیل»، «بررسی فنوسمانتیک در سوره الانبیاء براساس تحلیل زبانی»، «مهری فرشادی، دلآرا نعمتی پیرعلی، سوسن آل رسول، تهمینه پارسایی»، «نگاهی قرآنی به چیستی «کتاب مبین» و بررسی ارتباط آن با قرآن کریم با تکیه بر آراء تفسیری علامه طباطبایی»، «بررسی تطبیقی آرای تفسیری علامه طباطبایی و فخررازی ذیل آیات به ظاهر ناسازگار با عصمت از گناه حضرت موسی علیهالسلام»، «نقد دیدگاه ابوزید درباره نسخ و ارتباط آن با تاریخمندی قرآن»، «چالشهای ترجمه و تفسیر پنج آیه نخست سوره کافرون با تأکید بر بازیابی مفهوم لفظ «ما» و مفهوم مستقل آن در هر آیه» و «جستاری در نظریه فقرزدایی قرآن و روایات بر مبنای پژوهش زمینهای» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «تحلیل مبنای تفسیری قدسی بودن قرآن از نظر شیخ مفید» میخوانیم: شیخ مفید از عالمان برجسته و سرآمد شیعه در قرن چهارم هجری قمری است. نظر به صبغه کلامی اغلب آثارش، بیشتر در زمره متکلمان به شمار آمده و دیدگاههای تفسیری او کمتر مورد توجه قرار گرفته؛ تمامی تفسیر قرآن از سوی شیخ مفید نیز در دسترس نیست، لکن در میان برخی از آثار به جا مانده از او میتوان به مبانی و آرای تفسیریاش دست یافت؛ برای داشتن تحلیلی درست از نظریات تفسیری و کلامی شیخ مفید، سزا است نخست مبانی او در تفسیر قرآن بیان گردد که از جمله مبانی مهم او در میان مبانی صدوری، قدسی بودن الفاظ قرآن است؛ در این نوشتار به بررسی قدسی بودن الفاظ قرآن در میان آثار شیخ مفید پرداخته شده و نتایج حاصل از آن چنین است که قدسی بودن الفاظ قرآن از منظر شیخ مفید، امری مسلّم و شامل تمامی قرآن میباشد؛ قدسی بودن ملازم الهی بودن الفاظ قرآن و سلامت نص و حکیمانه بودن آن نیز هست که در این مقاله به تحلیل تلازم آنها از منظر شیخ مفید پرداخته شده است.
در طلیعه نوشتار «مؤلفهها و شواهد تقریب در تفسیر الکاشف مغنیه» آمده است: رویکرد «تقریب» و اعتدالگرایی در تفسیر، تلاشی است برای نزدیک کردن پیروان مذاهب اسلامی برپایهی اصول مشترک و مسلّم اسلامی که هدف نهاییِ آن تحقّق «امّت واحده» و ایجاد اتّحادی معنیدار میان مذاهب است. محمد جواد مغنیه از جمله مفسران شیعی است که در عین حفظ اصول و مبانی اعتقادی خویش در تفسیر الکاشف چنین رویکردی را اتّخاذ کرده و تلاش نموده تا در سراسر تفسیر خود از برجستهسازی موضوعات اختلافی میان مذاهب و نیز از تکیه بر عقایدی که مختص مذهب و گروهی خاص است، بپرهیزد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و از طریق جمعآوری دادهها به صورت اسنادی و کتابخانهای به واکاوی چگونگی رویکرد مغنیه به تقریب در تفسیرش پرداخته و نمود این رویکرد را در مؤلفههایی نظیر مؤاخات، دوری از تعصّب، حفظ سیاق آیات، پرهیز از تفسیرهای باطنی، رعایت اصل احترام، بیداری در برابر دشمن مشترک و نقل اقوال از منابع اهل سنّت و گاه ترجیح آنها تبیین نموده است. بیشک، با عنایت به اوضاع کنونی کشورهای مسلمان، چنین پژوهشی میتواند گامی در راستای تقویت اتحاد کشورهای مسلمان ـ به معنای راستین کلمه ـ باشد.
انتهای پیام