به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «پرسشهای مهم زندگی؛ مبانی و مسائل فلسفه» نوشته راجر اسکروتن با ترجمه علی اوجبی، دهمین عنوان مجموعه «پیادهروی با فلسفه» نشر خزه است. راجر اسکروتن نویسنده این اثر، فیلسوف و نویسنده سرشناس انگلیسی و استاد زیباییشناسی و فلسفه سیاسی است که نوشته است هدفش از نوشتن این کتاب آموختن فلسفهورزی است. به منظور آشنایی بیشتر با این اثر فلسفی با علی اوجبی، مترجم این اثر که خود نویسنده، مصحح، مترجم و استاد فلسفه است، به گفتوگو نشستهایم.
با توجه به پیشینه کارهای شما که به حوزه فلسفه اسلامی اختصاص دارد، ناخودآگاه این پرسش به ذهن میرسد که چرا به سراغ ترجمه این کتاب رفتید؟
سالها به فراگیری فلسفه اسلامی از اساتید برجسته این حوزه اشتغال داشتم و آثار فراوانی از فیلسوفان برجستهای چون فارابی، میرداماد، ابن سینا، غیاثالدین منصور دشتکی تصحیح و آثار اندکی را نیز ترجمه یا تألیف کردهام. فلسفه اسلامی بیتردید همانگونه که در تعریف آن آمده در حوزه معارف بنیادین هستیشناسی بسیار کارآمد است. همچنین در دورههای آغازین خود که ماهیتی عامتر داشت و شامل مباحثی، چون اخلاق، آیین کشورداری و اخلاق خانواده نیز میشد، طبیعتاً در پاسخگویی به پرسشهای اساسی زندگی، حرفی برای گفتن داشت اما به تدریج که بنابر ضرورتهای انکارناپذیر، تمامی معارف بشری رو به جزئیگرایی و تخصصی شدن آوردند، متأسفانه فلسفه اسلامی در دایره مباحث نظری محدود شد. آن قدر که حتی در همان مباحث وجودشناسی نیز قرنهاست (پس از ملاصدرای شیرازی) دیگر سخن جدیدی ندارد و درجا میزند و در مقابل، فلسفه غرب رو به رشد نهاده است. به گونهای که در ساحتهای بسیاری ورود پیدا کرده و به پاسخگویی به پرسشهایی که برای انسان معاصر همواره در حال نو شدن است میپردازد؛ شاخههای گوناگون هنری (هنرهای تصویری، تجسمی و...)، روابط عاطفی، ورزش و ...
این نکته اساسی بود که مرا واداشت تا به این عرصه ورود پیدا کنم. البته بسیار خوشحالم که خلاف دهههای پیش، امروزه مترجمان جوان و کاربلد نیز پا به عرصه گذاشتهاند و آثار ارزشمند را با اندک فاصلهای از زمان انتشار به فارسی برگردان و منتشر میکنند.
اما اینکه چرا این کتاب را برای ترجمه برگزیدم؟ دلیل نخست ضرورت یاد شده و خلأیی است که در جامعه معاصر به وضوح به چشم میخورد. نسل جوان جویای حقیقت، تشنه پاسخگویی به پرسشهای اساسیشان هستند و آن را نمییابند. از این رو پس از مشورتهای طولانی با اساتید این حوزه اثر حاضر را برگزیدم. افزون بر آن در همان مطالعه آغازین نیز تنوع موضوعات کتاب ناخودآگاه توجهم را به خود جلب کرد. زیرا در عمده آثار فلسفی هیچگاه ندیده بودم که در کنار پرسش از آفریننده هستی، به مباحثی، چون موسیقی و روابط عاطفی نیز پرداخته شود. عموم فلاسفه رابطه خوشی با تاریخ ندارند و چندان به آن بها نمیدهند، اما اسکروتن در این اثر فصلی را به تاریخ اختصاص داده است.
نکته دیگر اینکه مترجم برجستهای، چون زندهیاد اسماعیل سعادت یکی از آثار وی را ترجمه کرده بود و این حکایت از این داشت که نوشتههای اسکروتن سخنی برای گفتن دارد و به طور قطع شایسته ترجمه است. همچنین برای نخستین بار بود که میشنیدم کسی ادعا میکند که میتواند فلسفه را برای مخاطبان جذاب کند. فلسفه همواره به عنوان رشتهای دشوار به شمار میآید و کم هستند کسانی که به پژوهش در این حوزه علاقهمند باشند. فلسفه به نوعی برای عموم مخاطبان نچسب است. اما اسکروتن در همان آغاز کتاب با وجود اینکه تصریح دارد فلسفه رشته دشواری است و آمیخته به اصطلاحات تخصصی است، ولی تأکید میکند که در این کتاب آن را برای مخاطبان جذاب خواهد کرد.
پرسشهای مهم زندگی از نگاه راجر اسکروتن چیست؟
اسکروتن همان گونه که در مقدمه کوتاه خود آورده، اثر حاضر حاصل تجربیات او در تدریس فلسفه در دانشگاههای کمبریج، لندن و بوستون است. او با نگارش این کتاب در پی آن بوده تا موضوعاتی را که طی تدریس در دانشگاه به آنها مشغول بوده را به گونهای عرضه کند که توجه خوانندگان عادی را نیز به خود جلب کند. به همین دلیل در کنار برخی از مبانی فلسفی، شماری از علایق فلسفی خودش، مانند موسیقی، جنسیّت، معماری، دین، تاریخ و فرهنگ، را که در ابتدا به نظر میرسد از موضوعات اصلی فلسفه، قدری به دور باشد، در این کتاب طرح میکند. او بر این باور بود که موضوعات یاد شده به همان اندازه دروس دانشگاهی فلسفه، اساسی و قابل تأملند و از این رو، فصلهایی از کتاب را به بحث درباره آنها اختصاص داده است.
دروس فلسفه در دانشگاههای انگلیس و آمریکا ـ و صد البته در دانشگاههای ایران ـ عمدتاً بر تحلیل مفاهیم و ساختار استدلالهای منطقی متمرکزند و کمتر به اخلاق، هنر، تاریخ و سیاست میپردازند. رشتههای فلسفی معمولاً به چشمانداز گستردهتر فرهنگی توجهی ندارند. موضوعات مرتبط با زندگی ـ دین، هنر و موسیقی ـ غالباً مورد بیاعتنایی قرار میگیرند.
او در کتاب حاضر، در پی معرفی فلسفه در حکم راهی برای فهم دلمشغولیهای بزرگتر تمدن، راهنمایی برای تفکر روشن درباره موضوعات مهم و «آگاهی یافتن» از تمام چیزهایی است که بیشترین معنا را برای ما در زندگی دارند، از علم گرفته تا دین و از جنسیت گرفته تا موسیقی.
به نظرتان آیا نویسنده توانسته به هدف اصلیاش که پاسخ به پرسشهای اساسی زندگی است، برسد؟
از نگاه من با توجه به سالها مطالعه در این حوزه، این اثر میتواند در شمار متون مقدماتی در پاسخ به برخی پرسشهای اساسی زندگی امروزین ما باشد و حتی زمینه را برای پرسشهای جدی دیگر هموار کند.
در سالهای اخیر فلسفه در زندگی اهمیت بیشتری یافته و نویسندگان و محققان بسیاری به آن روی آوردهاند. دلیل این مسئله چیست؟
البته فلسفه در زندگی ایرانیان معاصر اهمیت و نقش چندانی ندارد. هیچ گاه به ذهن کسی خطور نمیکند که پاسخ پرسشهای اساسی خود را میبایست در فلسفه بیاید! زیرا اساساً ماهیت و غایت فلسفه اسلامی پرداختن به حوزه عمل نیست. شما در کدام یک از آثار فلسفه اسلامی میبینید که درباره سینما، فوتبال، موسیقی، کنشهای سیاسی و اجتماعی به بحث پرداخته باشد؟ در غرب نیز مدتها علوم تجربی بر زندگی مردم سایه افکنده بود و چنین میپنداشتند که حلّال تمامی مشکلات علم است. اما کاستیها و ناتوانیهای علم به سرعت نمایان شد. فلسفه در غرب از آنجا که به مسائل مبتلابه جامعه میپردازد، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و همواره در حال نو شدن است. جوانان ما نیز در دوران معاصر بیشتر با اندیشههای فیلسوفان غربی آشنایی دارند تا فیلسوفان مسلمان که این خود جای تأملی جدی دارد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام