آنچه در زندگی کاسبان قدیم از سکه نمی‌افتد
کد خبر: 4065864
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۵
به بهانه روز اصناف

آنچه در زندگی کاسبان قدیم از سکه نمی‌افتد

دل‌رحمی، نسیه دادن و حتی توجه به محرومان و نیازمندان بر پیشانی کاسبان قدیمی نوشته شده و آن را اصل کارشان می‌دانند؛ کاسبانی که هنوز سودآوری برایشان اولویت نیست و مشتری‌هایی 50 ساله دارند، چراکه به دلیل انصاف و مروتی که دارند مشتری‌های خود را از دست نمی‌دهند.  

محمدرضا عباسی کاسب قدیمیروز اصناف است؛ در بازار قدیمی بیرجند که قدمتش به 50 سال و یا بیشتر می‌رسد؛ کاسبان قدیمی در مغازه‌های قدیمی خود مشغول کارند و یا سخن گفتن با مهر با مردم؛ همان‌ها که سال‌‌هاست زندگیشان با رزق حلال عجین شده، توکل و غافل نشدن از شکرگزاری را رمز اصلی موفقیتشان می‌دانند.

دل‌رحمی، نسیه دادن و حتی توجه به محرومان و نیازمندان بر پیشانی کاسبان قدیمی نوشته شده و آن را اصل کارشان می‌دانند؛ کاسبانی که هنوز سودآوری برایشان اولویت نیست و مشتری‌هایی 50 ساله دارند، چراکه به دلیل انصاف و مروتی که دارند مشتری‌های خود را از دست نمی‌دهند.  

محمدرضا عباسی که سال‌هاست در بازار قدیمی بیرجند مغازه‌ای دارد، در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی بیان کرد: 30 سال است که در این مغازه مشغول به فعالیت و فروش خوار و بار و خوراکی‌های ضروری هستم. پدرم راننده بود و همیشه به این اصول معتقد بود که باید حق‌الناس را رعایت کرد، چراکه خداوند بر حق‌الناس بسیار حساس است و از ما همیشه می‌خواست توجه داشته باشیم.

وی با بیان اینکه کاسبان قدیم باخدا و باایمان بودند، هر روز صبح اسپند دود می‌کردند و قرآن می‌خواندند تا روز خود را با نام خدا آغاز کنند، افزود: کاسبان قدیم بازار معتقد بودند نام خداوند را باید از ابتدای روز بر زبان جاری کنند تا کسب و کارشان رونق گیرد. سحرخیز بودن، خوش‌برخورد بودن و خوش‌اخلاق بودن با مردم از اصول تعریف شده و مهم کاسبان قدیم بود که ممکن نبود در برخورد با مردم از یاد ببرند.

عباسی منصف بودن را از ویژگی‌های بارز کاسبان دانست، افزود: پدرم این مغازه را برایم باز کرد و به من یاد داد از افراد محروم و آبرومند مبلغی را اخذ نکنم و آن را صدقه امروزم بدانم.

روزهای سخت زندگی

وی دفتری قدیمی پر از نام‌های مشتریان خود را به من نشان داد؛ دفتری که قدمتش از سال 70 بود و نام‌هایی از سال‌های گذشته که می‌گفت شاید خیلی از اینها به رحمت خدا رفته باشند. دفتر دیگرش پر از چک‌هایی بود که هنوز وصول نشده بود و پشت هر چک نوشته بود «هر وقت توانست بدهد» و در این میان می‌گفت: به فرزندانم سپردم این حساب‌های دفتری را پس از مرگم دست نزنند و بگذارند هر زمانم فرد در توانش بود بپردازد.

عباسی گفت: پنج فرزند دارم و همیشه به آنان یاد دادم معرفت و بی‌ریا بودن و رحم به مردم را فراموش نکنند، چراکه وقتی رحم و مروت از جامعه رخت بربست همان می‌شد که در زمان امام حسین(ع) شد؛ همان که هر کس تنها به فکر منافع خود بود و خون ولی خدا بر زمین ریخت.

وی از سختی‌ها و مرارت‌هایی می‌گوید که کشیده تا توانسته برای خود خانه‌ای بخرد؛ او از جوانانی که تنها گله دارند از مشکلات و کاری نمی‌کنند می‌خواهد به قرآن مراجعه کنند که آثار کسب رزق حلال را دوری از گناهان و نزدیک شدن به خدا و فقرزدایی دانسته است.

عباسی ادامه داد: زندگی روزهای سختی را به من نشان داده، اما او از پس سختی‌ها برآمده و تنها دلیلش را توکل می‌داند نشستن و دست روی دست گذاشتن را کار درستی نمی‌دانم و معتقدم باید برای آرزوها تلاش کرد، نباید لحظه‌ای ایستاد.

از جوانان گله دارد، از همان‌ها که گوشه عزلت خانه را برمی‌گزینند و از زندگی ناراضی هستند، اعتقاد دارد در زندگی هر فردی مشکل وجود دارد تنها باید مدیریتش کرد. معتقد بود مدیریت زندگی تنها با توکل به خداوند امکان‌پذیر است.

منفعت اقتصادی جایگزین دل‌رحمی‌های انسانی نشود

حسین اکبری، مغازه‌ خواروبار فروشی دارد، وی نیز در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی می‌گوید: حدود ۲۰ سال است که در این مغازه مشغول فعالیتم؛ پدرم کشاورزی داشت و از من خواست این مغازه را بگشایم به شرط آنکه منفعت اقتصادی جایگزین دل‌رحمی‌های انسانی در دلم نشود.

 حسین اکبری؛ کاسب قدیمی

وی که سعی داشت طریقه کار با چرتکه‌ قدیمی را به من بیاموزد، ادامه می‌دهد: در روزگاران قدیم، دین و معرفت از اقتصاد جلوتر بود و گاهی حتی انسانیت شرط کاسبی کردن بود، اما امروز با شرایطی که برای جوانان به‌وجود آمده مجبورند اقتصاد را مقدم بدانند؛ به همین دلیل گاهی شکست می‌خوردند و مجبورند درب مغازه خود را ببندند.

در اعتقاد او، ارزش کمی پول حلال از میلیاردها پول حرام بیشتر است و می‌گوید: به علت کرونا تعداد مشتریانم بسیار کاهش یافته، اما پدرم همیشه به من یاد داده است خداوند با کاسب منصف است؛ کاسبی که هر لحظه خدا را می‌بیند و وقتی مشتری پول لازم ندارد ابتدا خدا را می‌بیند تا آن مبلغ را.  

رونقی که با واردات از بازار افتاد

حسن جهاندید، کفاش قدیمی محل که در یکی از کوچه‌های قدیمی بیرجند فعالیت می‌کند در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان‌جنوبی، گفت: 40 سال است که مشغول به این کارم و اکنون در سن 60 سالگی هنوز این کار را ادامه می‌دهم چراکه از بیکاری بیزارم.

حسن جهاندید، کفاش قدیمی

وی افزود: در روزگاران قدیم کفش بیرجندی می‌دوختم، اما با ورود کفش‌های جدید و وارداتی به بازار، کارم از رونق افتاد و مشتری کاهش یافت، بنابراین به سمت تعمیرات کفش رفتم.

این کفاش در همان حال که در حال دوختن کفش مشتری بود و لحظه‌ای سر از کار برنمی‌داشت، بیان کرد: کاسبان قدیم، حقیقی و از جنس مردم بودند، دورنگ نبودند و قناعت ویژگی مهم زندگی‌شان بود؛ در حقیقت دوست نداشتند از مشتری بیشترین سود را کسب کنند.

وی با بیان اینکه کار درست انجام دادن رونق می‌آورد، یادآور شد: کاسبان جدید به فکر پول درآوردن صرف هستند؛ برایشان گاهی مسیر مهم نیست اما برای کاسبان قدیم مسیر و هدف در ذهن بسیار مهم‌تر از سود بود.

رونق در زندگی کاسبان قدیم همواره باقی و جاری بود چراکه انصاف را هرگز و حتی در شرایط بد اقتصادی از یاد نمی‌بردند؛ این راز رونق کسب و کارهای قدیم بود؛ رازی که شاید اکنون از یادها رفته باشد، اما کاسبان قدیم را نباید فراموش کنیم؛ نباید بگذاریم در گوشه مغازه‌شان تنها به فروختن اجناس مشغول باشند؛ اینها استادان انصاف و عدالت هستند باید از آنان و کلاس درسشان آموخت.

انتهای پیام
captcha