کرسی تدریس نداشتن دلیل برخی ادعاهای شعارگونه محمدرضا حکیمی است
کد خبر: 4065973
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۷
داود عرفانی مطرح کرد:

کرسی تدریس نداشتن دلیل برخی ادعاهای شعارگونه محمدرضا حکیمی است

حجت‌الاسلام داود عرفانی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، گفت: مرحوم حکیمی، معتقد است می‌شود به فهم خالص و ناب قرآنی همچنین معارف اهل بیت(ع) برسیم بدون اینکه تاویل کنیم و آن را با فکر انسانی مخلوط کنیم که البته این موضوع برای افرادی مانند ما شدنی نیست و ادعای فهم خالص، ادعای بسیار بزرگی است زیرا صرفا مخصوص معصومین(ع) است.

داود عرفانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین داود عرفانی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، اول تیرماه در ادامه سلسله مباحث «جریان نواخباری‌گری یا اندیشه ظاهرگرایی معاصر» و در نقد آراء میرزا مهدی غروی اصفهانی، مؤسس مکتب تفکیک، گفت: ایشان در کتاب ابواب الهدی در صفحه 92، آورده است؛ روایاتی صریح از اهل بیت(ع) در طعن و رد طایفه فلاسفه و عرفا و ابطال سخنان آنها وارد شده است، همچنین آیات و ادعیه هم دال بر رد نظرات آنهاست. معمولا آقایان به دو روایت تمسک می‌کنند؛ اول محمدبن سنان با واسطه از امام صادق(ع) نقل کرده است که  ایشان فرمودند: وای بر مدعیان فلسفه، نابودی و ناکامی باد بر مدعیان فلسفه؛ زیرا اینها قلبشان از خلقت عجیبی که وجود دارد نابیناست تا جایی که اینها تدبیر و  علم را در خلقت عالم انکار می‌کنند.

عرفانی بیان کرد: این روایت در بحارالانوار آمده و مدعیان فلسفه را محکوم می‌کند، حال افراد منصف قضاوت کنند آیا این روایت دال بر ابطال فلسفه و مخالفت با فلاسفه است؟ اولا در سند این روایت، محمدبن سنان وجود دارد که بسیاری از علمای رجال او را توثیق نکرده‌اند و به عنوان مثال در رجال ابن داود، غضائری و کشی، نجاشی و علامه حلی تضعیف شده و عناوینی مانند غالی و ضعیف المذهب به او نسبت داده  شده است. البته کسانی  مانند آیت‌الله خویی بعد از جمع‌بندی وی را توثیق کرده ولی تضعیفاتی هم بر او وارد شده است.

مذمت فلاسفه منکر خدا

وی در نقد روایت مورد اشاره افزود: ثانیا در روایت بیان شده که وای بر مدعیان فلسفه‌ای که منکر تدبیر الهی باشند نه همه فلاسفه؛ این امر مسلمی است که وای بر فیلسوفی بگوییم که بخواهد منکر تدبیر در آفرینش هستی باشد؛ حتی می‌توانیم بگوییم وای بر مدعیان علم فقه، علم اخلاق، علم ... اگر منکر وجود خداوند شوند؛ بنابراین چنین استدلالی زورگویی است وانگهی بسیاری از فلاسفه مسلمان در طول تاریخ تلاش کرده‌اند تا با برهان، فلسفه و استدلال، ثابت کنند خالق و نظم و ناظم و واجب الوجودی برای عالم وجود دارد و استفاده از این روایت برای کوبیدن آنها نوعی کار غیر اخلاقی است.   

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بیان کرد: روایت دیگری که مورد تمسک مکتب تفکیک است روایتی است که از حدیقة الشیعه نقل شده است؛ امام عسکری(ع) خطاب به ابوهاشم جعفری فرمودند زمانی خواهد آمد که مردم صورت‌های خندانی دارند ولی قلبهایشان گرفته است؛ سنت در بین آنها بدعت است و بدعت، سنت است و حاکمانشان نادان و عالمانشان در تاریکی هستند تا جایی که عالمان آنها بدترین خلق خدا در روی زمین هستند زیرا به فلسفه و تصوف و عرفان متمایل هستند. این روایت در مستمسک الوسائل، جلد 11 صفحه 380 آمده است؛ این روایت هم ادعای مرحوم میرزا مهدی اصفهانی و سایر همفکران او را تایید نمی‌کند.

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: این رویات اولا از نظر سندی معتبر نیستند و کسانی در آن هستند که تضعیف شده و برخی افراد سلسله سند این روایات، ناشناس هستند ثانیا اسناد کتاب حدیقه به مرحوم مقدس اردبیلی مورد مناقشه است و بسیاری از عالمان از جمله مرحوم علامه مجلسی در صحت انتساب این کتاب به ایشان تردید دارند و کسانی در برخی مقالات اثبات کرده‌اند که این کتاب برای او نیست و متعلق به فردی به نام آقامعز اردستانی است و برخی افراد برای دستیابی به مقاصدشان آن را به مقدس اردبیلی نسبت داده‌اند.

فیلسوف و عالم واقعی اهل ریا و رشوه نیست

عرفانی اضافه کرد: این روایت از نظر دلالت هم باز دال بر مدعا نیست زیرا این صفتی که برای عالمان ذکر شده در مورد فلاسفه اسلامی و عارفان ما صدق نمی‌کند و کدام فیلسوف و عالم واقعی و عارف واقعی است که اهل ریاکاری و رشوه‌خواری و انحراف و افراط در محبت به مخالفان ائمه(ع) باشد.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: باید ببینیم در آن زمان، مراد از فلسفه و تصوف چه بوده است زیرا  هر جمله و متنی را باید در بافت زمانی و مکانی، اجتماعی و فکری خود آن دوره بررسی کنیم. واژگان در طول زمان، دچار تحولات گوناگون اجتماعی، سیاسی و ... دچار تحول مفهومی می‌شوند معلوم نیست مراد از فلسفه و عرفان آن دوره عینا مطابق با فلسفه و عرفان دوران معاصر باشد.

مذمت برخی فقها در آخرالزمان

وی افزود: روایاتی داریم که در آن اهل کلام مورد مذمت قرار گرفته‌اند ولی آیا از این روایات می‌توان در رد متکلمان شیعه معاصر بهره ببریم؟ آیا این کار مصداق تدلیس و فریب‌کاری نیست؟ مرحوم علامه طباطبایی در مجموعه مقالات پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرموده است که دو سه روایتی که در بعضی کتب در ذم اهل فلسفه در آخرالزمان نقل شده بنابر تقدیر صحت، متضمن ذم اهل فلسفه است و نه خود فلسفه. چنانچه روایاتی نیز در ذم فقهای آخرالزمان داریم که آنها هم متضمن فقهاست و نه خود فقه.

استاد حوزه علمیه بیان کرد: همچنین روایاتی در ذم اهل قرآن و اسلام در آخرالزمان بیان شده است که مراد از آن قاریان و حافظان و مبلغان دین هستند که خودشان به آن پایبند نیستند بنابراین چنین روایاتی نمی‌تواند دال بر زیر سؤال بردن این علوم اسلامی باشد.

وی با اشاره به اینکه آرای مرحوم میرزا مهدی اصفهانی بسیار زیاد است، از جمله اینکه او قائل به مجرد بودن خداوند است، افزود: یعنی تنها موجود مجرد عالم، خداست یا آرای خاصی در باب عقل دارد که از او عبور کرده و سراغ آرای مرحوم محمدرضا حکیمی می‌رویم.

عرفانی بیان کرد: مرحوم حکیمی، نام مکتب تفکیک را بر این جریان گذاشت و در کتاب «مکتب تفکیک» هدف این مکتب را ناب‌سازی، خالص‌مانی شناخت‌های قرآنی و سره‌فهمی این شناخت‌ها و معارف به دور از تاویل و مزج با افکار و نحله‌ها و برکنار از تفسیر به رای و تطبیق دانسته‌ است تا حقایق وحی و اصول علمِ صحیح مصون ماند و با داده‌های فکر انسانی و ذوق بشری در نیامیزد و مشوب نگردد.

امکان فهم ناب از قرآن برای غیرمعصومین(ع)

وی اضافه کرد: وی معتقد است می‌شود به فهم خالص و ناب قرآنی همچنین معارف اهل بیت(ع) برسیم بدون اینکه تاویل کنیم و آن را با فکر انسانی مخلوط کنیم که البته ذکر شد این موضوع برای افرادی مانند ما شدنی نیست و ادعای فهم خالص، ادعای بسیار بزرگی است. عرض شد تنها کسی که می‌تواند مدعی چنین ادعایی شود فقط معصوم(ع) است و ما که معصوم نیستیم اگر روش صحیح را به کار ببندیم  در پاره‌ای از معارف می‌توانیم به فهم صحیح برسیم ولی در برخی موارد هم این امکان وجود ندارد و این ایراد بزرگ به ایشان وارد است که خود را در جایگاهی تصور کرده است که مطالب نوشته شده توسط ایشان، معارف ناب قرآنی و اهل بیتی(ع) است و مطالبی که دیگران گفته‌ و نوشته‌اند این ویژگی را ندارد.

آفات دوری از کرسی تدریس

وی افزود: ایشان و دیگران در یک موقعیت معرفتی هستند و یکی بر دیگری برتری ندارد که بخواهد خود را از جایگاه بالاتر بر دیگران تحمیل کرده و خود را سخنگوی مکتب وحی معرفی کند؛ اینها شعار است و اگر واقعا بدانند فهم ایشان خالص نیست و شعار می‌دهند نوعی فریب است؛ البته این بزرگوارانی که نامشان برده شد مردان بزرگ و باتقوایی بودند ولی فکر می‌کردند نظرشان درست است و به نظر بنده این نوع آراء به خصوص در مورد استاد حکیمی به خاطر دوری از کرسی آموزش بوده است.

وی تاکید کرد: اگر ایشان یک کرسی آموزشی و تدریس و تعدادی شاگرد و دانشجو داشتند و در مورد مطالب بحث و تبادل نظر صورت می‌گرفت شاید برخی ادعاهایی که ایشان مطرح کرده‌اند، طرح نمی‌شد.

انتهای پیام
captcha