به گزارش ایکنا، محمدعلی لسانی فشارکی، سوم تیرماه در نشست علمی «مرگ زیبا» که از سوی کانون زبان قرآن برگزار شد، گفت: در تولد، انسان از یک محیط بسیار تنگ و تاریک، بسیار محدود و محیطی که در آن هیچ کاری نمیتواند بکند، حتی دست و پا هم نمیتواند بزند و چشم او نمیتواند ببیند وارد این دنیای وسیع و گسترده میشود. جهانی که اگر در تمام طول عمرش هم بکوشد آن را ببیند نمیتواند و صرفا در طول عمرش اگر دائما در سفر باشد فقط خواهد توانست دور دنیا را ببیند.
لسانی فشارکی بیان کرد: خداوند انسان تحت کرامت خود را از چنان محیط تنگ و تاریکی به چنین محیط بزرگی آورده است و دست او را باز گذاشته تا هرقدر بتواند از آن استفاده کند. اگر کارآفرینی انسان را ضرب در هر عددی بکنیم باز هم زمینه برای کار بیشتر وجود دارد.
استاد پیشکسوت علوم قرآنی اضافه کرد: قرآن کریم قصد دارد توجه انسانها را به این مسئله جلب کند که این برنامه را حداقل برای تولد دوم خودشان هم در نظر بگیرند (وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا)، که در حقیقت همان مرگ است و مرگ همان قدر تولد است که تولد اول انسان، تولد است و همان قدر که زاییده شدن درآمدن از تنگناست مردن هم خروج از تنگنای دنیاست؛ در فرهنگ اسلامی هم رفتن انسان به آخرت با آمدن انسان به دنیا مقایسه شده است.
وی افزود: در تعابیر اسلامی بیان شده است که «الحمدلله من اول الدنیا الی فنائها و من الاخرة الی بقائها» یعنی ما اگر بخواهیم حمد و سپاس خدا را برای مرگ به جا بیاوریم باید این حمد و ستایش الهی چندین برابر نسبت به تولد خود و عزیزانمان در دنیا و بیرون آمدن از رحم مادران باشد. مرگ هم رفتن به سرزمینی بزرگتر و وسیعتر است و واقعا جای شکر دارد و البته مرحله سوم هم در کار است و آن تولد سوم انسان و ورود به قیامت است.
لسانی فشارکی تصریح کرد: خداوند آفرینش را برای انسان خلق کرد و فرشتگان را مسجود آدم قرار داد و در قیامت و بعد از آن هم همه برای انسان و تولد سوم او هست. تولد سوم انسان اینقدر نسبت به دو تولد قبلی مهمتر و عظیمتر است که نیاز به عالمی بسیار گستردهتر و وسیعتر برای زندگی ابدی انسان دارد.
استاد علوم قرآنی با بیان اینکه هر انسانی اجل قطعی و مسلم و معینی دارد، اظهار کرد: احاطه علم الهی چنین علمی است که وقتی انسان در مرحله خاک بود اجل ابدی او هم تعیین شده بود. ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ. آیات تاکید دارد اجلی را که خدا تعیین کرده است مسمی است و بر پیشانی هر کسی قبل از آن که استخوان پیشانی او در مرحله جنینی شکل بگیرد نوشته شده که چه لحظه معینی از این عالم باید به عالم دیگر برود.
لسانی فشارکی تصریح کرد: حال تعابیر قرآن در مورد تلاش انسان برای فراموش کردن جالب است در آیات متعدد تاکید فرموده است که اجل انسان هم مسمی و هم در نزد خداوند قطعی است و با این وجود او تلاش میکند تا در مرگ ریب و تردید و شک ایجاد کند. مگر میشود چیزی عندالله قطعیت داشته و باز جای حرف و حدیث داشته باشد.
وی افزود: متاسفانه ما به جای اینکه بر این مبانی فرهنگی به درستی تاکید کنیم، دائما مواجه با مواردی هستیم که به جای فرهنگسازی، فرهنگزدایی میشود و یکی از موضوعاتی که در سبک زندگی جدید برای آن فلسفهبافی میشود فراموشی مرگ و یاد مرگ است. خداوند از اهل قرآن انتظار دارد که بر این مسائل تاکید کنند.
لسانی فشارکی تصریح کرد: متاسفانه ما سالانه شاهد یکسری از این کارهای ضدفرهنگی هستیم که نمونه شاخص و برجسته آن در ایام شهادت حضرت فاطمه(س) رخ میدهد و بر روی پرچمها و علمها در مراکز فرهنگی اسلامی و هیئتها و حسینیهها و ... مینویسند و میگویند «ما غمزده عمر کم فاطمه هستیم. ما دلسوخته عمر کم فاطمه هستیم» یعنی ایشان عمرش را نکرده است و چقدر این مطلب، ضد اسلامی است و دائما هم بر آن تاکید میشود در حالی که خدا مقرر فرموده بود که آن حضرت 5 سال قبل از بعثت به دنیا بیایند و اندکی بعد از رحلت پیامبر(ص) از دنیا بروند و این اجل مسمی نزد خدا بوده است.
لسانی فشارکی با اشاره به وصف مرگ در قرآن، بیان کرد: در سوره مبارکه «ق» فرموده است: وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ؛ و سكرات مرگ به راستى در رسيد اين همان است كه از آن مىگريختى؛ سکره مفرد سکرات است که در روایات به آن اشاره شده است و سکرات موت در موقع تعیینشده خواهد آمد و این یکی از حقایق نهادینهشده در عالم است و بدون پس و پیش و حرف و نقل و کم و زیاد باید عینا رخ دهد زیرا حق یعنی ثابت مُحَقَق.
وی افزود: در سوره مبارکه جمعه هم در آیه شریفه «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» بر این مسئله تاکید فرموده است؛ بنابر این انسان اگر تحت تربیت مکتب انبیاء و قرآن قرار نگیرد، در شکل عادی از مرگ بیزار خواهد بود و سعی میکند از مرگ فرار کند در صورتی که فرار هم فایده ندارد و پدیده مرگ چیزی نیست که انسان بتواند از آن فاصله بگیرد و فرار کند و اگر انسان بتواند فرار هم بکند شتاب مرگ به انسان بیشتر از فرار انسان از مرگ است.
لسانی فشارکی اظهار کرد: وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ؛ و اوست كه بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مىفرستد تا هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى كه كوتاهى نمىکنند. در یک تحقیق علمی بیان شده انسان وقتی خواب است میتواند در معرض دوهزار آسیب و خطر مرگآفرین باشد و وقتی خوابید بمیرد ولی خدا او را حفظ میکند تا زمانی که مرگش فرا برسد.
لسانی فشارکی بیان کرد: وقتی زمان مرگ رسید، انسان به صورت عادی از آن فرار میکرده است مگر اینکه تحت تاثیر فرهنگ قرآنی و تعالیم انبیاء باشد و بفهمد مرگ آن طوری که همه فکر میکنند نیست و مرگ در اوج زیبایی قرار دارد و اوج زیبایی مرگ، ملاقات خداست. در آیه 5 عنکبوت فرموده است: مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ کسانی که در مکتب انبیاء الهی و قرآن تعلیم دیده باشند و درس خوانده آن باشند، برای رسیدن به مرگ دقیقهشماری میکنند نه اینکه منتظر بمانند تا مرگ آنان فرا برسد. یکی از معانی که در واژه «یرجوا» هست این است که ما باید به استقبال مرگ برویم و شرط زیبا بودن مرگ هم این است که توسط خدا تعیین شده است. خداوند برای مخلوق خود که زمانی او را آفریده است زمانی را هم برای مرگش قرار داده است.
استاد پیشکسوت علوم قرآنی اظهار کرد: در تعابیر قرآنی در مورد اجل دو طرف وجود دارد از یکطرف اجل برای انسان است و از طرف دیگر این اجل الله است؛ یعنی نام دیگر اجل انسان، اجل الله است. قراردادی بین انسان و خدا وجود دارد و با خاتمه یافتن قرارداد، انسان به ملاقات خدا خواهد رفت و خود را در آغوش خدا قرار دهد؛ در سوره انعام بیان شده است: ... حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ؛ در ادامه هم فرموده است: ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ. اینکه خدا فرموده اجل انسان، اجل الله است بیان شگرف و عظیمی است، انسان قرار است به ملاقات خدا نائل شود و خدا فرموده که خدا هم قرار است به ملاقات انسان نائل شود.
وی افزود: بنابراین در هر قرارداد دو طرف وجود دارد؛ در این قرارداد هم یک طرف خدا و طرف دیگر انسان است و برای خدا هم توجه به سرآمدن این قرارداد مهم است و در آیات متعدد بر آن تاکید شده است.
انتهای پیام