نشست «تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران» از طریق صفحه اینستاگرام ایکنا برگزار و پخش شد. در این برنامه سعید پرویزی، قاری بینالمللی قرآن، به عنوان کارشناس به مسائلی نظیر آسیبهای جلسات قرآن، وظایف استادان و شرکتکنندگان در جلسات قرآن و نسبت میان جلسات و مسابقات قرآن پرداخت. در ادامه متن و فیلم این نشست از نظر میگذرد؛
ایکنا- به عنوان سؤال اول، درباره آسیبها و نقاط ضعف جلسات توضیح بدهید تا به پرسشهای دیگر برسیم.
جلسات قرآن را میتوان در سه زاویه مورد کنکاش قرار داد؛ نخست سطح مسئولان فرهنگی، دوم قاریان یا شرکتکنندگان در جلسه و سوم اساتیدی که جلسه را اداره میکنند. به بیان دیگر توقعاتی که هر یک از گروههای سهگانه در قبال جلسات قرآن دارند، باید تحلیل و آسیبشناسی کرد.
در میان برخی از اساتید غرور کاذبی وجود دارد که منجر میشود تصور کنند فقط آنها درست میگویند. حتی اساتید میتوانند با اعضای جلسه خودشان به جلسات دیگر بروند. در سالهای گذشته، وضعیت جلسات قرآن از این جهت پرشورتر بود
از بحث مسئولان عبور میکنم چون کسانی که باید این حرفها را بشنوند، نمیشنوند و اهمیت نمیدهند، پس بحث کردن ما نیز در این زمینه بیهوده است. از اینرو روی سخن باید با جامعه قرآنی باشد که در گروههای دوم و سوم صورتبندی میشوند؛ یعنی یا کسانی هستند که به عنوان قاری در جلسه حاضر میشوند یا مسئولیت برگزاری جلسه برعهده آنهاست. بنابراین، هرچند نقش مسئولان را نباید نادیده گرفت، اما چون به این حرفها توجه نمیکنند، به بحث در زمینه گروههای دوم و سوم میپردازم.
نخستین نکته درباره قاریان و شرکتکنندگان در جلسات قرآن این است که باید خود آنها اشکالات را اصلاح کنند؛ چهاینکه در قرآن هم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ». از اینرو، مسئولان بخواهند یا نخواهند حمایتی انجام دهند، قاریان باید نقش خودشان را به درستی ایفا کنند. یکی از نمونههای موفق در این زمینه هیئتهای مذهبی است. در این هیئتها معمولاً هیچ مسئولی نقش ندارد بلکه کارها به صورت مردمی سامان مییابد. بنابر این اگر شرکتکنندگان در جلسه بخواهند میتوانند خودشان را از حمایتهای مسئولان هم بینیاز کنند، هر چند که این تلاشها نافی حمایتهای آنها نیست.
ایکنا- اصلاحگری چگونه باید به وجود آید؟
اصلاح اشکالات از سوی قاریان و شرکتکنندگان در جلسات وابسته به این است که برخی آسیبها شناسایی و مرتفع شود. متأسفانه در جلسات قرآن آسیبهایی به وجود آمده که از گذشته به مراتب بیشتر است. یکی از آسیبها این است که قاریان قرآن با یک نگاه اداری در جلسه حاضر میشوند؛ یعنی هر قاریای که در جلسه شرکت میکند، قصد دارد صرفاً به تلاوت بپردازد و جلسه را ترک کند.
چنین کاری پسندیده نیست؛ چراکه با اخلاق حرفهای تلاوت در تعارض قرار دارد. اخلاق حرفهای تلاوت باید توسط استاد جلسه تبیین شود که اگر کسی قرار است به تلاوت بپردازد باید بنشیند و تلاوت دیگران را هم با گوش بشنود. چنین رویهای سبب میشود تا شرکتکنندگان در جلسه از حالت منفعل خارج و به حالت فعال درآیند، ولی متأسفانه چنین جوی را در جلسات نمیبینیم و حضور قاریان کمرنگ است.
متأسفانه برخی از قاریان نگاهشان به جلسه خودخواهانه است و فقط دوست دارند به محض رسیدن به جلسه بخوانند و از جلسه خارج شوند. در حالی که یک جلسه قرآن خوب، نیازمند مستمعین خوب است و به میزانی که در ایران قاری حرفهای داریم، مستمع خوب و حرفهای نداریم. پس نخستین مطلب این است که قاریان باید حضور پرشورتری در جلسات داشته باشند.
دومین نکته این است که قاریان باید در مورد تلاوت یکدیگر بازخورد دهند نه اینکه به صورت منفعلانه تلاوتها را بشنوند. مثلاً اگر کسی تلاوت میکند باید نکات مثبت و منفی تلاوت او گفته شود. البته اگر ارائه این نکات با تشویق بیشتر همراه باشد، مناسبتر است؛ یعنی بازخوردها باید با رویکرد انگیزشی به قاری داده شود. هر چند که افراط و تفریط هم در این زمینه صحیح نیست؛ به این معنا که نباید فقط به تشویق یا فقط به نقد پرداخت بلکه باید منصفانه نکات را منعکس کرد، اما رویکرد اصلی باید تقویت انگیزه قاری باشد.
بر این اساس، قاری باید از مستمع انرژی کسب کند، اما در جلسات ما این مسئله کمرنگ است؛ یعنی معمولاً مستمعین نسبت به تلاوت قاری بیتفاوت هستند. البته بیتفاوتی نسبت به قاری فقط در این زمینه ظهور و بروز ندارد، بلکه اگر شرکتکنندگان در جلسه دیر بیایند و زود بروند هم نوعی بیتفاوتی به جلسه محسوب میشود.
پیش از اینکه به آسیب بعدی اشاره کنم باید بگویم که نباید چنین توقع داشته باشیم که حتماً در جلسه به تلاوت بپردازیم. اگر هم کسی توانسته عنوان بینالمللی را به دست آورد به این معنا نیست که توقع داشته باشد حتماً در جلسه بخواند، بلکه این قبیل از قاریان باید در جلسه حضور داشته باشند.
اما یکی دیگر از آسیبهایی که جلسات قرآن با آن مواجه است اینکه، به طور کلی حضور قاریان حرفهای و سطح بالا منوط به دعوت شده است؛ یعنی باید فلان قاری را دعوت کرد تا در جلسه شرکت کند که امر ناپسندی است. تاکنون چند نفر از قاریان ممتاز به من گفتهاند تا زمانی که دعوت نشدهای در جلسهای حاضر نشو، اما چرا باید اینچنین باشد؟ ما در همین جلسات رشد کردهایم و این بیمعرفتی است. به بیان دیگر، معمولاً در جلسات قاریان مبتدی یا متوسط حضور دارند.
همواره سعی کردهام اگر در استانها برای تلاوت دعوت میشوم، در جلسات قرآن هم شرکت کنم. تعبیر یکی از اساتید این بود که در مسیر پیشرفت، خواندن 10 درصد و شنیدن 90 درصد نقش دارد. بنابر این این توقع از قاریان برجسته میرود که در جلسات شرکت کنند و موجب رونق جلسات شوند. اگر قاریان قرآن به جلسات یکدیگر نروند آیا میتوان از مردم توقع داشت که چنین کاری کنند؟ اگر رتبه بینالمللی یک قاری موجب نشود که در جلسه شرکت کند و به جلسه رونق دهد پس این رتبه چه کاربردی دارد؟
ایکنا- توقعاتی که از گروه سوم یعنی استادان وجود دارد چیست و اساسا باید چه رویهای را در جلسات در پیش گیرند؟
برخی اساتید نسبت به شاگردانشان احساس مالکیت میکنند؛ معتقدند چون فلان قاری در جلسه آنها شرکت میکند نباید به جلسات دیگر برود. این رویکرد قابل قبول نیست و بر همین اساس بارها به شاگردانم توصیه کردهام که در جلسات دیگر اساتید هم حاضر شوند؛ چراکه جلسه قرآن باید مکانی برای اتحاد قاریان باشد نه اینکه شاهد تیمکشیهای شخصی باشیم.
دو روز پس از اینکه در مسابقات بینالمللی به تلاوت پرداختم، برخی از دوستان قرآنی تماس میگرفتند و میگفتند چه زمانی قرار است تلاوت داشته باشم؟ اینها هم جلوههایی از مهجوریت قرآن است. شاید راهحل این مسئله این باشد که در ردههای بالای مدیریتی افراد قرآنی هم حضور داشته باشند. البته به شرط اینکه قدرت تصمیمگیری داشته باشد و بودجه هم در اختیار او بگذارند
متأسفانه این رویه در برخی استانها شدت بیشتری دارد. اما اساتید باید توجه داشته باشند که شاید حرف آنها برای شاگردشان عادی شود یا باید این احتمال را بدهند که در نظراتشان اشکالاتی وجود دارد. حتی ممکن است در جلسات دیگر، اساتیدی باشند که به لحاظ فنی ضعیفتر باشند، اما رویکردی متفاوت داشته باشند و سبب شود که اثر بیشتری روی قاری بگذارد. افزون بر این، گاهی اوقات به دلایل مختلف از یک استاد حرفشنوی بیشتری وجود دارد.
البته قاریان هم باید توجه داشته باشند که در چندراهی حرف دیگران قرار نگیرند، بلکه باید بتوانند به صورت کنترلشده و دقیق از نظرات اساتید استفاده کنند و یک استاد را به عنوان مرجع داشته باشند. گاهی اوقات میشنویم که یک قاری 15سال فقط در یک جلسه قرآن شرکت کرده است. باید از تضارب آرا و افکار مختلف استقبال کنیم.
ایکنا- فکر میکنید چرا این رویه به وجود آمده است؟
در میان برخی از اساتید غرور کاذبی وجود دارد که منجر میشود تصور کنند فقط آنها درست میگویند. حتی اساتید میتوانند با اعضای جلسه خودشان به جلسات دیگر بروند. در سالهای گذشته، وضعیت جلسات قرآن از این جهت پرشورتر بود.
ایکنا- به نظر شما از یک جلسه قرآن چه انتظاراتی وجود دارد؟
جلسه قرآن طبعاً میتواند پاسخگوی برخی از نیازها باشد و اینچنین نیست که توقع داشته باشیم در یک جلسه بتوان به همه ابعاد قرآن پرداخته شود، چراکه در هفته یکبار برگزار میشود و مدت زمان برگزاری آن هم محدود است. بر این اساس، استاد جلسه باید قاریان را با یکدیگر مرتبط کند تا افراد در طول هفته با یکدیگر تمرین کنند. چنین شرایطی نشان میدهد که نباید در یادگیری صرفا به یک جلسه عمومی قرآن اکتفا شود.
یکی از ابعاد مهمی که باید در جلسات قرآن به آن پرداخته شود، مسئله انگیزهبخشی به قاریان است؛ یعنی جلسات باید افزون بر ابعاد آموزشی و تبلیغی به این مسئله هم توجه داشته باشند. مهمترین رسالت یک جلسه قرآن را در وهله نخست انگیزهسازی میدانم، چراکه آموزش میتواند در قالبهای دیگری هم ارائه شود، اما بُعد انگیزشی اینچنین نیست. البته در هر جلسه بر اساس تعداد افرادی که در آن حاضر میشوند میتوان به مباحث مختلف پرداخت؛ یعنی ممکن است یکبار بیشتر به تقویت انگیزه توجه کرد و یکبار مباحث آموزشی را مورد توجه قرار داد.
مهمترین عنصری که میتواند رسالت یک جلسه قرآن را محقق کند نیز استاد جلسه است که باید با هنرمندی، همه این مسائل را در نظر گیرد. از طرفی، قاری و مستمع هم باید انصاف داشته باشد و این توقع وجود نداشته باشد که همه حتما بخوانند و به یک اندازه هم تلاوت کنند، بلکه باید اهل گذشت بود. گاهی اوقات شاهد این بودهایم که برخی قاریان، چون در یک جلسه فرصت خواندن پیدا نکردهاند دیگر به آن جلسه نرفتهاند، باید با حوصلهتر برخورد کرد.
ایکنا- یکی از مسائلی که این روزها در جلسات قرآن میبینیم این است که معمولاً قاریانی که سطح قابل قبولی از تلاوت را دارند مجال خواندن پیدا میکنند و چهبسا برخی از اساتید فرصت نمیکنند که برای افراد مبتدی وقت بگذارند. با این وضعیت تکلیف آموزش عمومی قرآن چه میشود؟ آیا کفه ترازو به سمت خواندنها سنگینی نمیکند؟
همینطور است، اما استاد جلسه باید این هنر را داشته باشد که اگر هم در جلسه امکان پرداختن به آموزش به صورت تفصیلی وجود ندارد، در طول هفته افراد را با یکدیگر مرتبط کند. حتی در محیط جلسه هم میشود این کار را انجام داد و من زمانی که جلسه داشتم این کار را میکردم.
افزون بر اینها باید به دو نکته هم توجه کرد؛ نکته نخست مربوط به قاریان ممتاز است که باید به قاریان سطح پایین توجه داشته باشند و همه چیز را در تلاوت کردن خودشان منحصر نکنند. خود من سعی میکنم تلاوت همه حاضران در جلسه را گوش کنم. اگر هم جلسه باشم، خودم را ملتزم میکنم که حتماً به کسانی که در جلسه حاضر میشوند، نکاتی را بگویم. نکته دوم برای قاریانی است که سطح پایینتری در تلاوت دارند. این افراد هم باید تلاش کنند تا سطح تلاوتشان ارتقا یابد تا مجال بیشتری هم برای خواندن داشته باشند.
متأسفانه برخی از قاریان نگاهشان به جلسه خودخواهانه است و فقط دوست دارند به محض رسیدن به جلسه بخوانند و از جلسه خارج شوند. در حالی که یک جلسه قرآن خوب، نیازمند مستمعین خوب است و به میزانی که در ایران قاری حرفهای داریم، مستمع خوب و حرفهای نداریم. پس نخستین مطلب این است که قاریان باید حضور پرشورتری در جلسات داشته باشند
در یک نگاه کلی میتوان گفت این تزاحم وجود دارد و همواره هم وجود داشته است. فقط ایثار و انصاف در این زمینه راهگشا باشد و قاریان باید به یکدیگر توجه داشته باشند. اگر کسانی که مثلاً در رشتههای ورزشی فعالیت میکنند به تشویق یکدیگر نپردازند، جای تعجب ندارد اما این قضیه باید در جلسات قرآن رواج داشته باشد.
گاهی اوقات در کارگاههایی شرکت کردهام که به برخی افراد نوبت نرسیده که تلاوت کنند، به همین دلیل از آنها خواستهام که تلاوتشان را بفرستند تا نکاتم را برایشان ارسال کنم. از اینرو، باید به این سمت حرکت کرد تا هم توجه قاریان به هم بیشتر شود و هم کسی آزردهخاطر نشود. متأسفانه این مسئله یعنی عدم توجه به دیگر قاریان را مشاهده میکنم و ندیدهام که به این مسئله پرداخته شده باشد.
ایکنا- به هنرمندی استادان در اداره جلسه اشاره داشتید. از دیگر مؤلفههایی که یک استاد باید داشته باشد تا بتواند جلسه را به بهترین شکل اداره کند، بگویید.
یکی از مهمترین مؤلفهها این است که سبکهای مختلف تلاوت قرآن را بشناسد. این امر سبب میشود تا افراد با سلیقههای متنوع بتوانند در یک جلسه قرآن حاضر شوند و نگاهشان هم به جای اینکه متعصبانه به سمت یک استاد معطوف شود، جامع خواهد شد. اگر قرار باشد در یک جلسه قرآن، صرفاً به یک سبک توجه شود، کسانی که با این سبک موافق نیستند در جلسه حاضر نمیشوند و از نزدیک شاهد بودهام که برخی اساتید به صورت متعصبانهای روی یک سبک تأکید میکنند.
از جمله دیگر مؤلفههای مهم، انرژی استاد جلسه است. استاد باید قاریان را تشویق کند که این کار در راستای انگیزهبخشی صورتبندی میشود. گاهی اوقات جو حاکم بر جلسه بهنحوی است که قاری متوجه نمیشود که چگونه به تلاوت قرآن پرداخته است، چراکه بازخوردهای استاد به صورت یکنواخت بوده است؛ هر جلسه شاگرد تلاوت میکند با برخورد تکراری استاد مواجه میشود. از طرفی، نفس شنیدن عمیق، پویا و فعال بسیار اهمیت دارد و بهتر این است که پس از شنیدن، بازخورد هم نشان داده شود.
یکی دیگر از مؤلفهها این است که باید بتواند میان قاری و مستمع ارتباط برقرار کند. توضیح اینکه، گاهی اوقات قاری در سطح فنی بالایی تلاوت میکند، اما مستمع متوجه ریزهکاریهای فنی این تلاوت نمیشود و نمیتواند با قاری ارتباط برقرار کند. در اینصورت استاد جلسه باید با تشویقهای درست به مستمع نشان دهد که قاری کار خودش را درست انجام میدهد.
از اینرو اگر عمق کار توسط استاد به مستمع نشان داده شود، مردم هم میفهمند که قاری به درستی تلاوتش را انجام میدهد و سلیقه مخاطب هم توسط استاد رشد میکند. به بیان دیگر، استاد جلسه باید به ارزشگذاری متناسب با تلاوت یک نفر بپردازد تا هم مستمع و هم قاری رشد کنند.
ایکنا- یکی دیگر از مسائل مهم، نسبت میان جلسات قرآن و مسابقات است. به نظر شما این دو رویداد چه تأثیراتی بر یکدیگر گذاشتهاند؟
در یک نگاه مسابقات هم میتواند بسیار خوب باشد و هم بسیار بد.نمیتوانیم بگوییم مسابقات ذاتاً امر ناپسندی است و آنچه که اهمیت دارد مسئله تأثیرپذیری قاری از مسابقات است. هر امری اثرات مثبت و منفی دارد و حتی در کارهای خوب هم میتوان وجوه آسیبزا را پیدا کرد. برای نمونه آفت عبادت هم میتواند ریا باشد. از اینرو، قاری است که تعیین میکند از مسابقات چه اثری بپذیرد.
طبق بررسیهایی که تاکنون داشتهام، مسابقات در سوق دادن قاری به سمت تلاوت قرآن اتفاق خوبی بوده است؛ یعنی اثر اصلی مسابقات بر قاریان همین است. نکته دیگر اینکه، گاهی اوقات برخی قاریان تلاوتهای استانداردی ندارند و مسابقات موجب میشود که نقایصشان را برطرف کنند. افزون بر اینها، مسابقات غرور قاری را هم از بین میبرد؛ یعنی گاهی اوقات یک نفر در جلسات قرآن محل خودشان تلاوت میکند و تشویق میشود و تصور میکند به درجات بالایی رسیده، اما در یک مسابقه شرکت میکند و رتبه پنجاهم را به دست میآورد.
اما اگر قاری در سطح مسابقات نباشد و شرکت کند، طبعاً ضرر خواهد کرد. مسابقات زمانی اثرات خوب دارد که قاری بتواند خوب بخواند و از این تلاوتهای خوب بتواند تلاوتی در حد هفت تا هشت دقیقه هم ارائه کند. متأسفانه بسیاری از قاریان توانایی تلاوت چند خط را دارند اما اگر از آنها بخواهید که یک ساعت تلاوت کنند نمیتوانند. در اینصورت قاری از مسابقات اثر خوبی نپذیرفته است.
خوب خواندن، یعنی رسیدن به یک تلاوت ایدهآل از موفقیت در مسابقات دشوارتر است. برخی قاریان در مورد مسابقات از من مشورت میخواهند. به آنها میگویم امکان به دست آوردن رتبه اول مسابقات بینالمللی وجود دارد، اما الزاماً به این معنا نیست که کسب این رتبه برابر با ارائه یک تلاوت درجه یک باشد. دلیلش این است که آیتمهای مسابقه محدود است.
بر اساس این توضیحات، درباره نسبت میان مسابقات و جلسات قرآن باید بگویم که استاد جلسه باید این موضوعات را مورد نظر قرار دهد و به جای اینکه قاری را به سمت مسابقات سوق دهد، روی اصل تلاوت قاری تمرکز داشته باشد. در اینصورت مسابقات تبدیل به یک هدف حاشیهای میشود، مگر اینکه یک قاری در ردیف قاریان رتبهدار مسابقات کشوری باشد که در این زمینه نیاز است تلاوت مسابقهای او در جلسه ارائه شود.
ایکنا- به مباحثی که در ابتدای گفتوگو از آنها سخن به میان آمد بازگردیم. فکر میکنید با وجود حمایتهایی که رهبر معظم انقلاب از جریان حفظ و تلاوت قرآن دارند، چرا مسئولان ما حاضر نیستند مطالبات جامعه قرآنی را برطرف کنند؟ چه اینکه نهادهای مختلف قرآنی را هم داریم که به صورت موازی مشغول به فعالیت هستند.
گاهی اوقات برخی قاریان تلاوتهای استانداردی ندارند و مسابقات موجب میشود که نقایصشان را برطرف کنند. افزون بر اینها، مسابقات غرور قاری را هم از بین میبرد؛ یعنی گاهی اوقات یک نفر در جلسات قرآن محل خودشان تلاوت میکند و تشویق میشود و تصور میکند به درجات بالایی رسیده، اما در یک مسابقه شرکت میکند و رتبه پنجاهم را به دست میآورد
اگر احتمال میدادم که حرفهای من شنیده شود، حتماً مطالبات را مطرح میکردم اما بهقدری بیتوجه بودهاند که ما هم ناامید شدهایم. دو ماه پس از اینکه در مسابقات بینالمللی رتبه اول را کسب کرده بودم، یکی از نهادهای فرهنگی تصمیم گرفت تا از من تجلیل کند. یکی از مسئولان رده بالای فرهنگی کشور که در کسوت روحانیت هم بود، هنگامی که داشت به من هدیه میداد، گفت مگر مسابقات بینالمللی برگزار شده است؟ آیا واقعاً شما در مسابقات اول شدید؟ یعنی این فرد اصلاً خبر نداشت که چنین رویدادی برگزار شده است.
گاهی اوقات حتی دوستان قرآنی هم از این رویدادها خبری ندارند. دو روز پس از اینکه در مسابقات بینالمللی به تلاوت پرداختم، برخی از دوستان قرآنی تماس میگرفتند و میگفتند چه زمانی قرار است تلاوت داشته باشم؟ اینها هم جلوههایی از مهجوریت قرآن است. شاید راهحل این مسئله این باشد که در ردههای بالای مدیریتی افراد قرآنی هم حضور داشته باشند. البته به شرط اینکه قدرت تصمیمگیری داشته باشد و بودجه هم در اختیار او بگذارند.
ایکنا- از اینکه در این گفتوگو شرکت کردید، سپاسگزارم. قطعاً در این زمینه مسائل مختلفی وجود دارد که باید در مجالهای فراختری به آن پرداخت. در پایان و برای جمعبندی اگر نکتهای هست بفرمایید.
در پایان باید به دو نکته اشاره کنم؛ نکته نخست اینکه، باید در جلسات قرآن این امکان فراهم شود که خانوادهها هم شرکت کنند. یکبار یکی از ائمه جماعات به من میگفت، خیلی وقت است که در هنگام نماز جماعت از انتهای مسجد صدای کودکان نمیآید. بنابراین این نکته مهم است که باید حضور در جلسات خانوادگی باشد و کودکان را هم به حضور در جلسه ترغیب کرد. نکته دوم و پایانی اینکه استادان با یکدیگر همدلتر باشند و قاریان هم منتظر این نباشند که به جلسات دعوت شوند، بلکه خودشان حضور مؤثری داشته باشند.
دریافت فیلم این گفتوگو در صفحه iqna_news اینستاگرام
انتهای پیام