سینمای دفاع مقدس را باید تنها ژانر ملی سینمای ایران نام برد که تمامی مختصاتش با فرهنگ ایرانی همخوانی دارد البته عدهای معتقدند این گونه را میتوان جز سینمای اکشن محسوب کرد اما اگر این ژانر را مورد ارزیابی قرار دهیم متوجه خواهیم شد تفاوت آشکاری بین فیلمهای جنگی و آثار دفاع مقدسی وجود دارد که نمیگذارد فیلمهای دفاع مقدسی را در یک کف ترازو با فیلمهای جنگی قرار دهیم. با آغاز هفته دفاع مقدس در خبرگزاری ایکنا میخواهیم هفت فیلم مطرح این حوزه را انتخاب کرده و پیرامون آن مروری مجدد داشته باشیم. «آژانس شیشهای» ساخته ابراهیم حاتمیکیا اولین فیلمی است که به آن میپردازیم.
فیلمنامه
سناریو «آژانش شیشهای» را باید یکی از اتفاقات منحصر به فرد سینمای ایران محسوب کرد زیرا اگر «روز واقعه» را اثری تحسین برانگیز برای کارهای عاشورایی بدانیم مطمئناً آژانس همه چنین ویژگی را برای گونه دفاع مقدس دارا است. داستان فیلم درباره یک رزمنده سابق جنگ به نام عباس حیدری است که بر اثر جراحت جنگی در آستانه مرگ است. همرزم سابقش، حاج کاظم، تصمیم میگیرد عباس را برای معالجه فوری به لندن ببرد؛ ولی کارها طوری پیش میرود که آنها موفق نمیشوند هزینه بلیت هواپیما را سر وقت تامین کنند. حاج کاظم که مرگ عباس را برنمیتابد، برای نجات او دست به گروگانگیری در آژانس هواپیمایی میزند.
فیلمنامه «آژانس شیشهای» توسط حاتمیکیا و با مشاوره مدرسه کارگاهی فیلمنامهنویسی، سیروس رنجبر، حبیب احمدزاده و مهدی سجادهچی نوشته شده است. مهمترین تفاوت فیلمنامه چاپ شده و نسخهای که تولید شده و به نمایش درآمد، فشرده ساختن و پیوسته کردن عناصر، لحظهها و گفتوگوهای فیلم است. غلظت احساساتگرایی در رفتار و گفتار، تمرکز بر شخصیتهای اصلی و تکبعدی بودن اغلب شخصیتهای فرعی نیز از ویژگیهای مهم فیلمنامه چاپ شده است که در نسخه تولید شده، دستخوش تغییر شدند.
ساختار
«آژانس شیشهای» محصول سال ۱۳۷۶ است و در آن؛ پرویز پرستویی، رضا کیانیان و حبیب رضایی نقشآفرینی کردهاند. مطابق انتظار و با آغاز نمایش آژانس شیشهای در شانزدهمین دورهٔ جشنوارهٔ بینالمللی فیلم فجر، موجی از جنجالها نیز پیرامون فیلم آغاز شد. با آغاز نمایش عمومی فیلم از تیر ۱۳۷۷ در سراسر کشور، سینماها رونق گرفته و صفهای طولانی برای تماشای فیلم ایجاد شد.
«آژانس شیشهای» با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و نیز یک دیپلم افتخار برای دیگر نامزد در رشتهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به رکوردی چشمگیر در تاریخ جشنواره فیلم فجر دست یافت. ۶ نامزدی و دریافت ۲ تندیس زرین در دومین جشن سینمای ایران در رشتههای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز از مهمترین جوایز این فیلم است. هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز در سال ۱۳۷۷ این فیلم را به عنوان بهترین فیلم سیاسی پس از انقلاب اسلامی و جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در سال ۱۳۹۷ آن را به عنوان بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس انتخاب کرد. انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در سال ۱۳۸۷ این فیلم را به عنوان یکی از پنج فیلم برتر تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب برگزید.
فیلمبرداری «آژانس شیشهای» دو ماه به طول انجامید. صحنه فرود بالگرد در این خیابان، یکی از مهمترین اتفاقات تکنیکی در سینمای بعد از انقلاب توصیف شده است. ابتدا قرار بود که غیر از پرویز پرستویی، هیچ بازیگر حرفهای دیگری در آژانس شیشهای حضور نداشته باشد تا سایر بازیگران، چهرههای ناشناخته باشند تا ماجرای فیلم هرچه بیشتر به مستند نزدیک شده و باورپذیرتر جلوه کند اما این ایده عملی نشد زیرا گروه تولید، چهرههای مناسب شناخته نشده برای ۴۸ نقش مورد نیاز را پیدا نکردند. در نتیجه، از تعدادی بازیگران حرفهای و نیمهحرفهای استفاده شد.
موسیقی متن فیلم ساختهٔ مجید انتظامی است که پیش از این فیلم با حاتمیکیا در ساخت از «کرخه تا راین» و «بوی پیراهن یوسف» هم همکاری کرده بود. «آژانس شیشهای» علاوه بر نمایش داخلی، اکرانهای خارجی در کشورهای مختلفی داشت. چهلونهمین جشنواره فیلم برلین، پنجمین جشنواره فیلم کلکته، جشنواره فیلم سینهکوئست، جشنواره مدفیلم، جشنواره فیلم فوروم دزایماژ و کشورهای آمریکا (بوستون و شیکاگو)، فرانسه (پاریس)، مجارستان، یوگسلاوی (بلگراد)، و بوسنی میزبانان نمایش آژانس شیشهای بودند. این فیلم توسط شرکت ویدئو رسانه جهان تصویر در سال ۱۳۷۹ برای سیستم ویدئوی خانگی با مدت نمایش ۱۱۰ دقیقه عرضه شد.
محتوا
آژانس به لحاظ محتوایی اتفاقی جدید و بکر در سینمای ایران محسوب میشود زیرا سالها عادت داشتیم موضوعات مربوط به هشت سال جنگ تحمیلی را تنها در قالب فیلمهای جنگی ببینیم اما این فیلم نگاهی جدید را به این حوزه را باب کرد. محور قصه، آدمهایی جنگ هستند؛ افرادی که بعد از پایان جنگ با سختی زندگی کرده اما هنوز پای آرمانهای خود ایستادهاند. آنچه در این فیلم بیش از هر چیز نمود دارد باور و اعتقادی است که در تمام لحظات فیلم موج میزند. این ظرفیت نیز به واسطه آشنایی کارگردان با فضا رقم خورده است. حاتمیکیا سالها در جنگ بوده و تمام روابط را به خوبی میشناسد برای همین هم آنچه بین آدمها در فیلم رقم میخورد بر پایه واقعیت شکل گرفته است.
درباره فیلمنامه «آزانس شیشهای» با وجود ستایشهای فراوانی که از آن شد نقدهایی هم وجود دارد از جمله اینکه برخیها معتقدند این فیلم تصویری نادرست از مردم را نشان میدهد. این باور منبعث از نگاهی دنکیشوتی است چون اگر بخواهیم آنچه را فیلم نشان بدهد به شکلی منفی ارزیابی کنیم مشخص میشویم با فرهنگ دفاع مقدس بیگانه هستیم. درباره فیلمنامه این کار یک نکته دیگر هم میتوان بیان کرد آنهم ویژگی عاشقانه فیلم است که رنگی شاعرانه به کار داده است. رابطه حاج کاظم با همسرش و نامهای که او برایش مینویسد نمود بارز این گفته است.
انتهای پیام