به گزارش ایکنا، صد و ششمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «نقد و نظر» به صاحبامتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تحول در علم کلام از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی»، «تبیین و تحلیل دیدگاه معرفی ذات الهی و ممکنات به عنوان موضوع علم کلام و شبههزدایی از آن»، «وضعیت فلسفه اخلاق در حوزه علمیه در سده اخیر»، «تحولات سده اخیر حوزه علمیه قم در باب فلسفه اولی»، «بررسی و تحلیل چیستی، امکان، شرایط و ضرورت فهم فلسفی قرآن»، «بررسی راهبرد «معرفتشناسی اختلاف باور دینی» در الهیات تطبیقی»، «تفسیر ابن رشد از عقلانیّت ارسطویی و نسبت آن با دین».
در چکیده مقاله «تحول در علم کلام از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی» میخوانیم: «امروزه بحث تحول در علم کلام با توجه به تحولاتی که در جامعه اسلامی رخ داده و مسائل و شبهات جدیدی که مطرح شده، به بحث مهمی در عرصه دینپژوهی تبدیل شده است. آیتالله مصباح یزدی نیز با توجه به شناخت دقیقی که از نیازهای جامعه داشتهاند، کلام سنتی را در انجام وظایفش ناتوان میدانند و ضمن ضروری قلمدادکردن تحول در علم کلام، مباحث ارزندهای را بیان کردهاند. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که آیتالله مصباح یزدی چه تبیینی از پیشینه، ضرورت و کیفیت تحول در علم کلام دارند؟ در نوشتار حاضر، با رجوع به آثار نوشتاری و گفتاری آیتالله مصباح یزدی روشن میشود که ایشان معتقدند علم کلام از گذشته، پیوسته در حال تحول بوده و با توجه به مسائل و شبهاتی که امروزه به وجود آمده، تحول در آن ضروری است. از نگاه ایشان، مهمترین تحولی که باید در علم کلام رخ دهد از جهت مسائل و مبانی آن است؛ کلام باید به مسائل جدید تجهیز و مسائل بدون کاربرد آن کنار گذاشته شود. از سوی دیگر، مبانی و اصول موضوعه علم کلام که سست یا گرفتار شبهات شدهاند، باید در محل خودشان تقویت شوند تا علم کلام بتواند با اتکای بر آنها از عهده انجام وظایف خویش برآید.»
در طلیعه مقاله «تبیین و تحلیل دیدگاه معرفی ذات الهی و ممکنات به عنوان موضوع علم کلام و شبههزدایی از آن» آمده است: «قدمای متکلمان موضوع علم کلام را مانند حکمت الهی و عرفان موجود بما هو موجود میدانند. درمقابل نظر متقدمان، مفاهیم دیگری نیز بهعنوان موضوع علم کلام مطرح گشته که از جمله آنها، ذات و صفات الهی است. ایده ذات از برخی متکلمان اهل سنت مانند قاضی ارموی و نیز ایده ذات به ضمیمه ممکنات از صاحب کتاب الصحائف فی علم الکلام در مقدمه سودمند اثر گرانسنگ شوارق الالهام گزارش شده است. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی، با محوریت مقدمه شوارق در اصل به تبیین، تحلیل و تقویت بنیان دیدگاه مذکور میپردازد تا اشکالاتی که بر آن وارد ساختهاند، از اساس مندفع گردد. همچنین پژوهش حاضر در صدد جمع میان این دیدگاه با نظر قدما و درنهایت، بیان همسویی مباحث علم کلام با مسائل علم الهی و علم عرفان در سطوح متفاوت است و این هر دو، از فروع و نتایج پژوهش خواهد بود.»
در چکیده مقاله «وضعیت فلسفه اخلاق در حوزه علمیه در سده اخیر» آمده است: «تفکر عقلانی درباره اخلاق از همان ابتدای نزاعهای کلامی میان متکلمان دیده میشود. شاید بتوان گفت نخستین بحث جدی در این زمینه، نزاع مشهور میان اشاعره و معتزله درباره حسن و قبح افعال است. اشاعره حسن و قبح را وابسته و مستند به خدا میدانستند و معتزله و امامیه مستقل از خدا. در آثار عالمان اخلاق اسلامی نیز تفکر عقلانی درباره اخلاق مشاهده میشود و معمولاً در آغاز برخی از کتابهای اخلاقی، تقریری از اخلاق فضیلت ارسطو ارائه شده است. در قرن اخیر، تفکر عقلانی درباره اخلاق در غرب، رشد و شکوفایی چشمگیری داشته است؛ بهگونهایکه عنوان مستقلی به آن اختصاص داده شده و به نام فلسفه اخلاق مشهور شده است. با توجه به گذشت صد سال از تأسیس حوزه علمیه قم، حال این پرسش مطرح است که در سده اخیر، تفکر عقلانی و به عبارتی فلسفه اخلاق در حوزه علمیه چگونه بوده و چه فرازوفرودی را پشت سر گذاشته و چه آیندهای در انتظار آن است. شاید بتوان برای تحلیل چنین امر مهمی، دو برش تاریخی قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن را در نظر گرفت و بیشک میان این دو دوره تفاوتی جدی در این زمینه وجود دارد. در این مقاله سعی میشود وضعیت فلسفه اخلاق در سده اخیر در حوزه علمیه تحلیل و بررسی شود. حاصل آنکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، فلسفه اخلاق رواج چندانی نداشته است و اولین کسی که در این زمینه ورود کرده است شهید مطهری است، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فلسفه اخلاق در قلمروهای گوناگون فرااخلاق، اخلاق هنجاری نظری و اخلاق کاربردی رشد نسبتاً خوبی داشته است.»
انتهای پیام