به گزارش ایکنا، سعید مسعودی، استاد دانشگاه قم اول آذرماه در نشست «بررسی عملکرد ستاد امر به معروف و نهی از منکر و طراحی برای افق آینده» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با اشاره به قانون امر به معروف و نهی از منکر، گفت: در این قانون به موضوعاتی مانند مراتب قلبی، زبانی، نوشتاری و عملی امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است و بیان شده مرتبه عملی فقط وظیفه دولت است و مردم حق ندرند این کار را بکنند.
وی افزود: وظایف دستگاههایی مانند وزارت علوم و وزارت ارشاد و صدا و سیما را هم در این قانون برشمرده شده است. در ماده 20 این قانون آمده ستادها باید زیر نظر ستادهای مرکزی تشکیل شوند و در این راستا هم واحدهای شهرستانی و هم استانی ایجاد شد و ماده 16 هم وظایف آنها مانند تعیین الگوی رفتاری و ... را تشریح کرده است همچنین اینکه مردم چگونه نهادها و دستگاهها را باید امر به معروف و نهی از منکر کنند.
وی افزود: در دوره مدیریت آقای هاشمی گلپایگانی بر ستاد، ایشان معتقد بود که آیا ما فقط برای امر به معروف باید به بدحجابی و بیحجابی بپردازیم؟ خود ایشان گفته است خیر و این مقوله دایرهای بسیار بزرگتر دارد و بعد از توحید بهترین معروف، عدالت و بدترین منکر ظلم است و عدالت اجتماعی هم صرفا منحصر به عدالت اقتصادی نیست بلکه تربیت و خانواده و فرهنگ را هم در بر میگیرد.
وی ادامه داد: از منظر ایشان، یکی از این محورها هم عدالت اخلاقی است و بقای یک جامعه منوط به سالم ماندن محیطهای اخلاقی است و نامساعدبودن محیط اخلاقی یکی از عوامل فروپاشی جوامع است زیرا بحث حیا در مباحث دینی عِدل دین مطرح شده است. در زیرمجموعه حیا، هم عفاف مطرح است و در ذیل آن پوشش قرار دارد. از این رو وی با این رویکرد طرح جمع عفاف و حجاب را منتشر کرد.
استاد دانشگاه قم با بیان اینکه به نظر میرسد جهتگیری ستاد در زمان ایشان تمرکز بر مفاسد اخلاقی به خصوص بدحجابی بوده است در حالی که این نگاه بسته کارکردهای نامناسبی داشته است، اظهار کرد: آقای هاشمی گلپایگانی معتقد بود که بدحجابی در قانون جرم تلقی شده لذا باید فرایند قانونی برای آن طی شود و در نهایت جریمه مالی انجام شود ولی ما باید آن را از جرم تخفیف داده و تخلف تلقی کنیم و خودمان در ابتدای کار فرد بدحجاب را جریمه کنیم. مبنای این سخن هم نگاه به جرایم راهنمایی و رانندگی است. ایشان در طرح خود 11 عرصه را برای طرح خود مانند خانواده، وسایل نقلیه و اماکن تجاری و ادارات و ... تعریف کردند.
وی اضافه کرد: از جمله دیگر کارهای دوره مدیریتی ایشان این بود که ضوابط و مقررات عفاف و حجاب به ادارات به نهادها ارسال شد از جمله اینکه برای کارمندان و مدیرانی که مراعات کنند تشویق شوند ولی اگر رعایت نکنند مدیر و مجموعه مربوطه باید هزینه ترک فعلها را بپردازد و جریمه شود، یعنی اگر ناظری به یک اداره رفت و افراد بدحجاب در آنجا بود مدیر مجموعه جریمه خواهد شد و همین نگاه سبب میشود تا مدیر به خاطر ترس از جریمه عامل و آمر به معروف و ناهی منکر شود.
مسعودی بیان کرد: در حوزه محلات هم بیان شده که یکسری افراد تعیین شوند و اگر مباحثی منافی با اخلاق و عفت دیدند بدون برخورد انتظامی با بدحجاب، پلاک خانه و پلاک ماشین جریمه شود زیرا سرپرست خانواده در قبال اعضای خانواده و فامیل خود مسئول است و اگر فردی بدحجاب و بی حجاب از خانهای خارج شود سرپرست خانه باید جریمه پرداخت کند.
وی با بیان اینکه تقلیل موضوعی و مواجهه صرف جریمه مالی نگاه غالب بر ستاد بوده است، تصریح کرد: اولین نقد آن است که آیا موضوعات اجتماعی مانند بیحجابی و روزهخواری از سنخ قوانین راهنمایی و رانندگی است یا خیر؟ ثمره قوانین راهنمایی و رانندگی در زندگی همه مردم قابل لمس است ولی آیا ادارک عمومی جامعه از موضوعی مانند بیحجابی هم اینطور است؟ افراد زیادی هستند که میگویند آیا جوامع بدحجاب و بی حجاب فروپاشیده هستند؟
مسعودی بیان کرد: نقد بنده به این سند، اجرای آن طبق نظریه شرطیسازی عاملی است، این نظریه گفته افراد رفتارهایی انجام میدهد که نتایج مثبت برای آنان داشته باشد و برعکس کارهایی را ترک میکنند که نتایج منفی برای آنها دارد. براساس این طرح یک مدیر برای اینکه جریمه نشود به صورت یک ماشین باید زیرمجموعه خودش را امر کند ولی آیا این تقابل اجتماعی را توسعه نخواهد داد؟ یعنی ثمره این رویکرد ماشینیشدن امر به معروف و نهی از منکر است.
این پژوهشگر با بیان اینکه براساس نگاه شهید مطهری، امر به معروف به خاطر حساسیت و دلسوزی برادرانه و پدرانه و محبتآمیز یک فرد نسبت به سرنوشت افراد جامعه خودش هست ولی این طرح این رویکرد متعالی را تنزل داده است، اضافه کرد: بنده معتقدم با این وضع و با این طرحهای ماشینی، امر به معروف و نهی از منکر احیاء نخواهد شد و باعث افزایش تقابل میان مردم هم میشود و حتی برخی مجبورند به خاطر فامیل بدحجابی که به خانه آنها میآید جر و بحث کنند تا جریمه نشوند. حداقل اتفاق این رویکرد متلاشیکردن امر به معروف و نهی از منکر است.
وی افزود: جلیل محبی، دبیر سابق ستاد در دوره خود یکسری مطالعاتی انجام داده و از مردم پرسیده بود که وقتی این واژه (امر به معروف و نهی از منکر) گفته شود یاد چه چیزی میافتند و 80 درصد مردم گفتهاند یاد گشت ارشاد.
مسعودی بیان کرد: از اقدامات دیگر در دوره مدیریت ایشان راهاندازی تشکلهایی برای پیگیری موضوعات امر به معروف و نهی از منکر است؛ در دانشگاه آزاد چنین کارگروهی تشکیل و از استادان براساس تخصص خود دعوت کردند تا عضو شوند و از دستگاهها و مسئولان مطالبه کنند، مثلا در بحث ریزگردها از مسئولان مطالبه کنند.
وی ادامه داد: رویکرد دیگر آنها در دورههای آموزشی از طریق یک سایت اینترنتی بود تا شبهات را جواب و تکنیکهایی یاد مردم بدهند ولی همین هم مورد نقد است زیرا انحصار آموزش در این رویکرد وجود دارد زیرا معمولا اقشار متدین که از این وضعیت ناراحت هستند سراغ این آموزشها میروند و افراد بدحجاب نمیروند تا روش امر به معروف و پذیرش آن را یاد بگیرند و متاسفانه این رویکرد باعث دوقطبی شدن خواهد شد زیرا یکسری افراد میخواهند و روش را هم یاد گرفتهاند و برخی هم برعکس مقاومت میکنند.
استاد دانشگاه قم با اشاره به دوره مدیریتی جلیل محبی، گفت: محبی نظرش این بود که امر به معروف و نهی از منکر، ابزار اسلام سیاسی برای کنترل رفتار حاکمان و مسئولان و ابزار مدرن نظارت است که نتیجه آن تفرقهزدایی از جامعه است؛ برای اینکه مردم شیرینیاش را بچشند حاکمان باید مخاطب امر به معروف باشند؛ نه مردم لذا نوک پیکان در این دوره به سمت مسئولان رفت. نوآوری دیگر جلیل محبی پخش تیزرهای اجتماعی مرتبط با این مقوله بود البته وی بیان میکرد که در موفقیت این رویکرد تردید دارم.
مسعودی بیان کرد: محتوای برخی از این تیزرها تلاش میکرد تا مردم مطالبهگر مسئولان شوند که کار بسیار خوبی بود. از جمله این تیزرها این بود که یک فردی که حجاب معمولی و نه پوشیدگی کاملی داشت یک مسئول را امر به معروف کرده است که نشان میدهد امر به معروف فقط برای افراد متدین نیست و افراد غیرمتدین هم میتوانند نسبت به متدینین در عرصههایی مثلا غیر حجاب این کار را بکنند.
وی ادامه داد: یکی از نقدهای بنده بر دوره ایشان عدم استفاده از توانمندیهای بازاریابی اجتماعی است زیرا بازاریابی صرفا کار اقتصادی نیست بلکه کار آن تغییر رفتار انسانی هم هست.
استاد دانشگاه قم اظهار کرد: نقد ما بر اولویت قائلشدن به نهی از منکر مسئولان اگر قرار است نوک امر به معروف به سمت مسئولان باشد ولی مردم قدرت قانونی آن را نداشته باشند چه ثمرهای دارد؟ چه میتوانند بکنند و همین مسئله سبب بیاثری این فریضه میشود زیرا مردم نمیدانند به مجلس و مسئولان با چه قدرتی این کار را بکنند یعنی ابزارهایی تعریف نشده است و اگر صرفا نوشتن و بیان یکسری مسائل باشد در این صورت ممکن است فرد از عواقب کیفری آن بیم داشته باشد.
وی با اشاره به برخی راهکارها تصریح کرد: معتقدم به تعبیر شهید مطهری، نگاهها در اجری این فریضه باید از روی محبت و دوستی باشد نه اینکه قصد ما زدودن یک نوع پلیدی است یعنی مخاطب احساس کند دل ما برای سرنوشت او میتپد.
مسعودی تاکید کرد: به نظر بنده اولویتبندی نهی از منکر برای مسئولان، محلی از اعراب ندارد و هم آمر و هم مخاطب هر دو باید مورد توجه ستاد باشند و برای هر دو گروه باید برنامه داشته باشیم و این کار، عمومی شود و نه صرفا برای اقشار مذهبی باشد همچنین تقویت رویکرد تبلیغات اجتماعی از طریق رسانهها باید در دستور کار باشد.
وی افزود: در مورد چگونگی اعمال این فریضه هم باید مشخص شود که آیا اگر کسی به مسئولی امر به معروف کرد ستاد از او حمایت میکند؟
وی با بیان اینکه تصویر مخدوشی از امر به معروف در جامعه وجود دارد و این ثمره ستاد و فعالیتهای تبلیغی کشور است، گفت: به نظر بنده تقلیل امر به معروف به حجاب خیانتی بزرگ بود؛ البته اخیرا ستاد در مورد مسائلی چون؛ فساد در فولاد مبارکه ورود کرده است ولی ستاد اصلا در اینجا نباید وارد شود زیرا اینجا قوه قضائیه مسئولیت مقابله با فساد را دارد؛ الان ستاد قصد دارد وارد حیطههایی برای بهبود چهره خود شود در حالی که قدرت بازدارندگی و اجرایی ندارد.
انتهای پیام