به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، شب شعر حماسه گوهرشاد شب گذشته، 14 مردادماه با حضور شاعران برجسته کشور همچون ناصر فیض، مرتضی امیریاسفندقه، محمدکاظم کاظمی، علیمحمد مؤدب، میلاد عرفانپور و جمع دیگری از شاعران جوان در محل آمفی تئاتر فرهنگسرای زیارت برگزار شد.
در آغاز مراسم شعرخوانی میلاد عرفانپور از امیر سلیمانی، شاعر جوان زنجانی برای خواندن شعرش دعوت کرد و وی غزل خود را با ابیات زیبای «نسل آن نامردهای ماجرای کوچهاند/ باز جرأت کردهاند و چادر از سر میکشند/ پای غیرت که وسط باشد میان شیعیان/ مرد و زن فرقی ندارد چون به حیدر میکشند» خواند.
در ادامه حمیدرضا فاضلی، شاعر نوجوان اصفهانی با شعر نیمایی خود اینگونه واقعه گوهرشاد را به تصویر کشید: «سحر بود و در این میان خنجر شب به پهلوی خورشید خورد، شفق زد، زمین از تماشای این صحنه افسرد، سحر بود، زن و مرد و پیر و جوان میهمان، حرم جان جان جهان، حرم میزبان، طنین اذان با صدای گلوله یکی شد».
پس از آن مرتضی امیریاسفندقه، شاعر پیشکسوت با تشویق بی وقفه حاضران بر روی سن ظاهر شد و به پیشنهاد یکی از شاعران قصیدهای در وصف ایران را با مطلع «ایران من بلات مهل بر سر آورند/ مگزار در تو اجنبیان سر در آورند» خواند و پس از خواندن ابیاتی از آن گفت: فکر نمیکردم شعرم این قدر طول بکشد و از خواندن ادامه قصیده اجتناب کرد و ادامه زمان خود را در اختیار شاعران جوان گذاشت.
ناصر فیض، شاعر طنزپرداز و محبوب مردم شعر طنز خود را با بیان اینکه گاهی وقتها شعر شاعر هنگامی سروده میشود که یا دلش پر است و یا خوشی زده زیر دلش، من این شعر را وقتی دلم پر بوده گفتم، اینگونه آغاز کرد:
سهل است که استان بکنی یک شبه ده را/ با آتش کبریت کنی آب زره را ...
از شاعران دیگری که در این نشست شعرخوانی داشتند، حامد عسگری بوى که یک چهار پاره با مطلع: «مشام اسبها گیج از هجوم عود و باروت است/ صدای شیهه و سمکوبههای تلخ میآید/ هوای چسبناک «تیر» و تشویشی عرق کرده/ به ذهن زایر خورشید هشتم مرگ میزاید» تقدیم شهدای گوهرشاد کرد.
پس از شعرخوانی غلامرضا بکتاش، شاعر حوزه کودک، مهدی ابوالقاسمی، نماینده دبیرخانه طرح ملی گوهرشاد مطالبی در مورد واقعه حماسه گوهرشاد گفت و به معرفی چند تن از شهدای این واقعه از جمله شهیدان مهدوی و محمودی پرداخت.
در ادامه کلیپی از مصاحبه با بازماندگان این شهدا پخش شد که در یکی از کلیپها فرزند شهید محمودی گفت: «خانه ما نزدیک حرم بود صدا میآمد، سه تا یا علی کشیدند و بعد سه بار صدای رگبار گلوله آمد، صبح که آمدیم به خیابان دیدیم دارند خونها را از زمین میشویند» و این خونها از غیرت مردانه زنانی بود که 80 سال قبل حاضر شدند به خاک و خونشان بکشند اما چادر از سرشان نکشند.
در ادامه محمدحسین نجفی، شاعر غزل خود را تقدیم روح شهدای گوهرشاد کرد و پس از آن محمدرضا طهماسبی، برگزیده کتاب سال امسال قصیدهای حماسی را با آن لحن با صلابتش خواند. فضای سالن را غرق در طنین صدای خویش کرد و بعضی ابیاتش مانند: «صبا به لطف خود از احتزاز میانداز/ سه رنگ پرچم مردان نیک نام و نشان را» حاضران را به وجد آورد.
مردانی و میرصفی و رضا یزدانی، برگزیده سال گذشته شعر انقلاب، شعرهای خود را خواندند و سپس محمدکاظم کاظمی، شاعر پژوهشگر در حوزه ادب غزلی را با مضمون حال و هوای این روزهای کشور با عنوان «شطرنج» البته به قول خودش نسخه جدید را ارائه داد: این پیاده میشود آن سوار میشود / صفحه چیده میشود گیر و دار میشود/ آن پیاده شهید بهترین فدایی است/ لاجرم سوی بهشت رهسپار میشود/ این وزیر و آن وزیر پشت میز میروند/ پشت میز صحنه ی کار زار میشود/ عاقبت به همت این وزیر و آن وزیر/ صلح بین هر دو شاه برقرار میشود.
دقایق پایانی شب شعر با قرائت شعری از مهدی حنیفه از زنجان، محمدرضا حسینیبازرگانی از رودسر و حمید روشنایی از اراک سپری شد.
در پایان وحید جلیلی، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد با شیوایی کلام خود مطالبی راجع به شهدای واقعه گوهرشاد گفت و با بیان اینکه نباید بگذاریم خون شهیدان حماسه گوهرشاد در تاریخ کمرنگ شود، ادامه داد که یاد خون شهدای واقعه گوهرشاد با قلم شاعران ایران زنده میشود.
یادآور میشود، شب شعر حماسه گوهرشاد به همت مؤسسه شعر و ادب و معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد در پارک وحدت برگزار شد.