محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی ملقب به صدر المتالهین یا ملاصدرا در ظهر روز نهم جمادی الاولی سال 980 قمری دیده به جهان گشود. پدر ملاصدرا خواجه ابراهیم قوامی مردی پرهیزگار دیندار و دوستدار و حامی دانش و معرفت بود. در زمان حیات ملاصدرا, شیراز دارای حکومت مستقلی بود و حکمرانی آن به برادر شاه واگذار گردید که، پدر ملاصدرا بعنوان معاون او و دومین شخصیت مهم آن منطقه به شمار می رفت, و به نظر می رسید تنها موهبتی که خداوند به او ارزانی نداشته است داشتن فرزند باشد. اما بالاخره خداوند درخواست ها و دعاهای این مرد پاک و زاهد را بی جواب نگذاشت و بهترین پسران را به او ارزانی کرد که او را محمد ملقب به صدرالدین نام نهاد به آن امید که عالیترین شخصیت مذهبی گردد.
علی سنایی، مدرس دانشگاه سمنان در این خصوص در گفت و گو با ایکنا از سمنان، با بیان اینکه صدرالدین محمد ابن ابراهیم قوام شیرازی معروف به ملاصدرا از مشهورترین حکمای اسلامی است اظهار کرد: این متفکر بالغ بر پنجاه اثر در علوم عقلی و نقلی دارد که برخی عبارتند از: الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه، مفاتیح الغیب، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه و تفسیر القران الکریم.
وی با اشاره به اینکه وی شاگردانی چون ملامحسن فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی را پرورش داده متذکر شد: هر کدام از این شاگردان در بسط مضامین حکمت شیعی نقش مهمی را ایفا کردهاند.
سنایی با تاکید بر اینکه در حکمه متعالیه ملاصدرا با پیوند قران، برهان و عرفان مواجه میشویم یاداور شد: این حکیم مسلمان در نظام فکری خود مضامین اصلی حکمت مشائی و اشراقی را جذب میکند و در عین حال به دام تفکر التقاطی نمیافتد که در این راستا به نظر ملاصدرا فلسفه به معنای گذر از فطرت اول به فطرت ثانی است.
این عضو هیات علمی دانشگاه سمنان منظور از فطرت اول را دلمشغولیهای روزمره مانند برآوردن نیازهای معیشتی انسانها دانست و گفت: مراد از فطرت ثانی، حیرت مابعدالطبیعی است که در اثر مواجهه با هستی برای آدمی رخ میدهد. از جمله ابتکارات اندیشه صدرائی میتوان به اصالت وجود، تشکیک در مراتب هستی، حرکت جوهری، تبیین رابطه نفس و بدن و معاد جسمانی .
به گفته وی؛ ملاصدرا معتقد است که آنچه عینیت و خارجیت دارد، وجود است و ماهیت به عنوان حدود یا ظهورات متعین هستی، جنبه ثانوی و تبعی دارد که در این راستا ملاصدرا خدا را حقیقت وجود میداند و بر این باور است که آفرینش در قوس نزول از خداوند یا حقیقت هستی آغاز میشود و تا مراتب مادون خلقت یعنی جمادات تداوم مییابد.
این مدرس دانشگاه سمنان با بیان اینکه در این تفکر علم از سنخ وجود است بنابراین هر چیزی که موجودیت داشته باشد، متضمن درجهای از آگاهی نیز خواهد بود اذعان کرد: در فلسفه صدرائی برخلاف نگرش علمی و مکانیکی به عالم، با جهانی زنده و ذیشعور روبرو هستیم که در تمام ذرّات آن درجاتی از ادراک حضور دارد.
وی ادامه داد: در نظام فکری صدرا انسان از جایگاه ویژهای برخوردار است زیرا علاوه بر آگاهی، خودآگاهی نیز دارد و میتواند با اختیار خود، مقید به شریعت و حدود الهی شود و مسیر کمال را با توان بیشتر و کیفیت بهتری طی نماید پس انسان هم از نظر تکوینی رو به سوی حقیقت وجود دارد و هم از نظر تشریعی در سیر الی الله است.
سنایی معتقد است که در نگرش بالا بار هستی بر دوش انسان است تا طبیعت خوابناک را در نفس الهی خود هوشیار کند و گردش خورشید و سعی باد و باران در وجود او فرجامی نیکو بیابد که از مهمترین دستاوردهای فلسفه صدرایی تبیینی است که از رابطه نفس و بدن ارائه میدهد. به نظر او نفس، حدوث جسمانی و بقای روحانی دارد و به تعبیر دیگر ماده به عنوان آخرین پرتو رنگ باخته حقیقت وجود بر اساس حرکت جوهری، واجد نفس ناطقه میشود.
این پژوهشگر علوم دینی با بیان اینکه نفس ناطقه به درجهای از کمال و بسندگی دست مییابد که بدون ماده عنصری استمرار و بقای وجودی دارد اظهار کرد: این طرح از ماهیت انسان، برخلاف نگرش دوگانهانگارانه که میراث فلسفه یونانی است، نفس و بدن را دو جنبه از واقعیتی واحد میداند و از سوی دیگر الگویی که ملاصدرا از معاد جسمانی عرضه میکند، در میان اسلاف او سابقه ندارد.
سنایی خاطرنشان کرد: در مجموع ملاصدرا سیر هستی را یک جریان مستمر و بدون وقفه میانگارد که از عالیترین مرتبه وجود تا فروترین وجه آن تداوم دارد که پیام این نگرش برای انسان معاصر این است که رسالت الهی و معنوی خود را در عالم دریابد و با تخلق به اخلاق ربوبی، بر سعه و غنای وجودی خویش بیافزاید.
وی اضافه کرد: در اندیشه صدرایی، معاد جسمانی به شیوه ی عقلانی صورتبندی میشود و این درست برخلاف نگرش ابن سینا است که معاد جسمانی را صرفاً بر حسب اعتقاد قلبی به صدق نبی و اصول ایمانی میپذیرد.
انتهای پیام