حجتالاسلام حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی گروه شیعهشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب قم، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه نقش امام صادق(ع) در اتفاقات مهم سیاسی، اجتماعی، فکری و علمی تشیع محرز است، اظهار کرد: شیعیان از دوران امام باقر(ع) با عمق معرفتی تشیع آشنا شدند و احکام و معارف خود را دریافتند و در دوران امام صادق(ع)، شیعه هم هویت فکری و علمی خودش را بازیافت و هم انسجام اجتماعیاش را در برابر درگیریهایی که توده مسلمانان با آن مواجه بودند، حفظ کرد و در واقع، در امنیت و آسایش بیشتری زندگی میکرد، از فتنهها برکنار بود و به همین دلیل، این فرصت را داشت که خودش را کاملا بازیابی و بازشناسی کند.
وی افزود: در دوره امام صادق(ع)، کلام شیعه نضج پیدا کرد، متکلمان برجسته شیعه ظهور کردند و از همه مهمتر اینکه هویت مذهبی شیعه در این دوران شکل گرفت. البته دیگر مذاهب اسلامی نیز در همین دوره زمانی یعنی از قرن دوم تا سوم هویت خود را بازیافتند و شیعه نیز هویت و مرزبندی فکری خود را بازیافت. به همین دلیل، به مذهب شیعه، مذهب جعفری گفته میشود؛ نه اینکه امام صادق(ع) مؤسس تشیع باشند، بلکه به این معنا که هویت مذهبی و مرزهای فکری و معرفتی شیعه در این دوره خودش را نشان داد.
عضو هیئت علمی گروه شیعهشناسی دانشگاه ادیان و مذاهب قم بیان کرد: در دوران امام صادق(ع)، قیامهای مختلف روی داد و حکومت از امویان به عباسیان منتقل شد. عباسیان که از بنیهاشم بودند، با شعار «اَلرّضا مِنْ آلِ مُحمّد» به میدان آمدند، همینطور میتوان به قیام حسنیها اشاره کرد که از اهلبیت(ع) بودند و طبیعتا تمایل به شرکت در این قیامها در میان شیعیان زیاد بود، ولی امام صادق(ع) آنها را از این کار برحذر داشت و توجهشان را از قدرت و حکومت و مسائل سیاسی به مقولات فکری، معنوی و اخلاقی سوق داد و از طرف دیگر، در برابر جریانهای غالی که از زمان امام باقر(ع) در میان شیعه پا گرفته بودند، از پیروان خود محافظت کرد. بنابراین امام صادق(ع) با رویکرد سیاسی و انتقادی، حافظ و نگاهبان شیعه در برابر طوفانها و بحرانها و انحرافات اساسی بودند.
حجتالاسلام شریعتمداری با بیان اینکه امام صادق(ع) مرجع علمی همه جریانهای فکری و عالمان مسلمان بودند، گفت: ایشان مورد اتفاق و احترام همه مذاهب اسلامی و مسلمانان در همه دورهها تاکنون بوده و هستند و به عنوان صادقترین روایتگر از پیامبر اکرم(ص) و فرهیختهترین عالم اهلبیت(ع) شناخته میشدند. امام صادق(ع) محل مراجعه نیز بودند و مدرسه یا نظاماتی از این قبیل نداشتند، بلکه حلقات و جلساتی گاه به گاه تشکیل میشد، مثل ایام حج که فراوان اتفاق میافتاد که افراد در محضر امام بحث و گفتوگو کنند. در فهرستنگاریای که از شاگردان و راویان ایشان به عمل آمده است، تعداد 1400 نفر شناسایی شدند که به مذاهب مختلف تعلق داشتند، از گرایش صوفی گرفته تا اهل حدیثی، عقلی، اعتزالی، فقهی، کلامی، تفسیری و ... و همه این گرایشهای مختلف فکری، سخنانی از امام شنیده و نقل میکردند.
وی تصریح کرد: امام صادق(ع) خود مشی فرامذهبی داشتند و به مذاهب مختلف و مقدسات آنها احترام میگذاشتند و به جز تقیه در مسائلی که حکومت و دستگاه فکری حاکم نسبت به آنها حساسیت داشت، در مباحث معرفتی، امام مبانی فقهی و کلامی شیعه را به صورت دقیق و شفاف بیان میکردند، ولی اینطور نبود که سخنان تحریکآمیزی نسبت به کسانی که مورد قبول عامه مسلمانان بودند، بر زبان آورند، یا مرزبندی کنند، یا به یک راوی اجازه دهند و به دیگری اجازه ندهند. اگر بحث اجازه دادن یا ندادن مطرح بوده، بر مبنای مسائل دیگری بوده است، نه جنبههای مذهبی. علاوه بر این، ایشان شیعیان را نیز دعوت میکردند تا با سایر مسلمانان ارتباط برقرار کرده و با آنها معاشرت کنند. صحبت بر سر این نبود که اگر موقعیتش پیش آمد، به دیگران احترام بگذارند و به آنها توهین نکنند، بلکه امام میفرمودند با آنها معاشرت کرده، در نمازهایشان شرکت کنید و پشتسر پیشوایان ایشان نماز بخوانید، مثل اینکه پشتسر پیامبر(ص) نماز خواندهاید. امام نمیخواستند بگویند آن پیشنماز شأن و منزلت بالایی داشته، بلکه مهم معاشرت با سایر مسلمانان بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم ادامه داد: تمام تلاش امام این بود که شیعه در عین بازیابی هویت و مرزبندیهای فکری و معرفتی خود، به لحاظ اجتماعی و عملی از جامعه جدا نشود و با سایر مسلمانان در ارتباط باشد. این سیره و مشیی است که ائمه بعدی نیز دنبال کردند. به تعبیری میتوان گفت امام صادق(ع) پایهگذار تقیه در شیعه هستند. برخلاف آنچه مشهور است، تقیه در اینجا به معنای مخفی کردن نظر و عقیده از روی ترس نیست، بلکه منظور همان است که در لسان متاخرین و معاصرین، به تقیه مداراتی معروف شده، یعنی ما کاملا نشان میدهیم که شیعه هستیم و قواعد خاص خودمان را داریم، ولی در عین حال میخواهیم با دیگران معاشرت، گفتوگو و رفتوآمد کنیم، اما این مرزبندیها را در رفتار و همزیستی خودمان نشان نمیدهیم. در واقع بر تقیه مداراتی و مدارا با مردم و اظهار محبت به آنها بسیار تاکید شده است، اینکه شیعه به گونهای باشد که جماعت غیرشیعه وقتی میخواهند مال یا ناموسشان را نزد کسی به ودیعه بگذارند، به سراغ شیعه بروند. به تعبیر دیگر، آنچه امام صادق(ع) در معاشرت و تعامل با دیگران بر آن تاکید داشتند، جنبههای عملی بود. یعنی در ارتباط با دیگری، به جای اینکه توجه ما بیشتر به عقاید، باورها، آموزهها، عنوانها، برچسبها و شعارها باشد، به ابعاد معنوی، اخلاقی و عملی توجه کنیم.
وی اضافه کرد: مجموعه روایاتی که از امام صادق(ع) در کتابهایی مثل صفات الشیعه از شیخ صدوق گردآوری شده است، نشان میدهد که شیعه عقاید و مرزبندیهای اعتقادی خاص خودش را دارد، ولی عمل و رفتار، اخلاقیات و حالات معنوی او باید برجستهتر باشد. البته این بدین معنا نیست که شیعه اعتقادات خاص خود را کنار بگذارد یا حتی برایش مهم نباشد که دیگران نیز به این باورها برسند، بلکه دعوت قالب متفاوتی دارد و به جای اینکه بخواهیم دیگران را با سخن و بحث و جدل به مذهب خودمان جذب کنیم، با عمل خودمان این کار را انجام دهیم، چنانکه در روایت آمده است: کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم. یعنی همه از خود بپرسند این انسان برگزیده اخلاقی و معنوی محصول چه مذهبی است؟ و به دلیل این مشی و رفتار، به آن مذهب علاقمند شوند.
حجتالاسلام شریعتمداری افزود: امام صادق(ع) در روایات متعدد خطاب به شیعیان میفرمایند که شما هر کاری انجام دهید، میگویند اینها از پیروان جعفر هستند و سپس میفرمایند: کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا. جلب محبت مردم نسبت به ائمه(ع) با تبلیغ و سخنرانی و مجادلات کلامی کمتر اتفاق میافتد. محبت مردم وقتی جلب میشود که ما با آنها به عنوان همنوع، همکیش، هموطن، هممحل و خویشاوند، رفتار درست و مناسبی داشته باشیم و در ما، راستگویی، امانتداری و وفای به عهد ببینند. اگر این اتفاق بیفتد، آن وقت ما شیعه محسوب میشویم، نه در مقام شعار و شعائر و یکسری اعتقادات خاص، بلکه در مقام تحقق عینی بر روی زمین؛ آن وقت است که محبتها معطوف میشود به مذهبی که ما خود را متعلق و منتسب به آن میدانیم. کاری که امام صادق(ع) در روزگار خودشان انجام دادند، این بود که هم شیعه را به این سمت سوق دادند و هم خدمت بزرگی در خصوص انسجام و یکپارچگی جهان اسلام انجام دادند. در حال حاضر، مسلمانان در خصوص ارکان حج تا حد زیادی شبیه به هم عمل میکنند، چون مهمترین منبع حج در مذاهب مختلف، روایت امام صادق(ع) است که میفرمود پیامبر اینگونه حج میگذاشت. عالمان مذاهب مختلف همه به نوعی با امام ارتباط و همدلی داشتند و از محضر ایشان استفاده میکردند. اسد حیدر کتابی دارد به نام الامام الصادق و المذاهب الاربعه که در چند جلد به فارسی ترجمه شده است و تعامل امام صادق(ع) با مذاهب چهارگانه، نگاه ایشان به این مذاهب، تاثیراتی که آنها از امام پذیرفتند و نقش امام صادق(ع) در اندیشه، فقه و کلام اسلامی را نشان میدهد.
انتهای پیام