محمدعلی اسفنانی، نماینده اسبق مجلس در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به سوم خردادماه سالروز آزادسازی خرمشهر، اظهار کرد: تا قبل از عملیات بیتالمقدس که به آزادسازی خرمشهر منجر شد، بهاستثنای عملیات فتحالمبین و طریقالقدس، عملیات دیگری که بتوان روی آن مانور داد، انجام نشده و دشمن تقریباً در تمام مناطق پیشروی کرده بود. فتحالمبین اولین عملیاتی بود که بخش بزرگی از مناطق اشغالی را از لوث وجود بعثیها پاک کرد، ولی نمود این پیروزیها باید بهگونهای میبود که از حیث داخلی، جهانی و در جنگ با دشمن کارساز واقع میشد، بنابراین آزادسازی خرمشهر با عملیات بیتالمقدس در دستورکار قرار گرفت.
وی افزود: اسناد و شواهد نشان میدهد که دشمن با اشغال خرمشهر قصد ماندن در این شهر را داشت و حتی اسامی شهرهای استان خوزستان را تغییر داده و در کتابهای درسی خود، این استان را به نقشه عراق اضافه کرده بود. بنابراین وقتی دشمن متجاوز قصد ماندن در منطقه اشغال شده را دارد، بیرون راندن آن کار فوقالعاده سختی است، کمااینکه دشمن یکسری موانع نیز در زمین ایجاد کرده بود تا امکان پیاده کردن نیرو از طریق هلیکوپتر و محاصره خرمشهر وجود نداشته باشد.
این نماینده اسبق مجلس اضافه کرد: صدام طی یک سخنرانی اعلام کرده بود که اگر ایرانیها بتوانند خرمشهر را آزاد کنند، من کلید بصره را به آنها تقدیم میکنم. در واقع دشمن متجاوز تا این حد اطمینان خاطر پیدا کرده بود که بازپسگیری خرمشهر را منتفی میدانست و تحقق این امر را بهمنزله سقوط بصره تلقی میکرد. خرمشهر در واقع نقطهای مهم و استراتژیک بود، از حیث اینکه امکان دسترسی به اروندرود را فراهم میکرد و با توجه به فاصله اندک خرمشهر و آبادان، این شهر در تیررس قرار داشت؛ بنابراین خرمشهر باید آزاد میشد. نکته حائز اهمیت دیگر این بود که وقتی خرمشهر آزاد میشد، روحیه مردم و رزمندگان و امید به پیروزی صدبرابر افزایش پیدا میکرد که این اتفاق نیز رخ داد.
اسفنانی با بیان اینکه جنگ فینفسه پدیده مطلوبی نیست و هر کس که از قلب سلیم و فطرت پاک انسانی برخوردار باشد، با آن موافق نخواهد بود، گفت: بعد از آزادسازی خرمشهر هیچکس نمیخواست جنگ ادامه پیدا کند و حتی این بحث مطرح شد که آیا ضرورت دارد اینقدر پیشروی کنیم تا به خاک عراق برسیم یا خیر. برخی اعلام کردند نظر امام این است که ضرورتی مبنی بر حضور در خاک عراق وجود ندارد و همین که شهرهای ما از دست دشمن آزاد شود، کفایت میکند. البته شاید امروز تحلیل این موضوع که بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ باید ادامه پیدا میکرد یا خیر، سخت نباشد و حرفهای ضدونقیض در این خصوص عجیب به نظر برسد، ولی آن زمان وضعیت فرق میکرد و علیرغم اینکه دشمن مدعی بود قصد جنگیدن ندارد و خواهان صلح است و در این خصوص به آیات قرآن نیز استناد میکرد، ولی اینها فقط حرفهایی بود که مطرح میشد و دلایلی وجود داشت که نشان میداد دشمن اعتقادی به این حرفها ندارد. زمانی که خرمشهر آزاد شد، هنوز برخی مناطق در کنترل دشمن قرار داشت و تخلیه نشده بود. آن حرفها برای این مطرح میشد که افکار عمومی را به این سمت هدایت کنند که ایران خواهان جنگ و عراق خواهان صلح است.
وی ادامه داد: دلیل بسیار محرزی که نشاندهنده دروغگویی دشمن در خصوص صلح بود، این است که وقتی ایران در سال 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت، یک شب در همین خرمشهر 120 هزار گلوله توپ شلیک شد و اگر دشمن در ادعای خود صادق بود، چرا با وجود پذیرش قطعنامه از سوی ایران، این اتفاق رخ داد؟ حتی در منطقه شلمچه بعد از پذیرش قطعنامه، تیپهای عراقی به تصور اینکه ایران از جنگ منصرف شده یا امکان ادامه آن را ندارد، شروع به حمله و پیشروی کردند و درگیریهای شدیدی رخ داد و در عملیات مرصاد نیز منافقین با امکانات و کمک لجستیکی که عراق در اختیار آنها قرار بود، اقدام به حمله کردند.
این نماینده اسبق مجلس تصریح کرد: اگر دشمن واقعاً دست از تجاوز میکشید، ادامه جنگ هیچ ضرورتی نداشت، ولی واقعیت امر این بود که وقتی ما به فاو حمله و دست دشمن را از آبهای خلیج فارس کوتاه کردیم، حتی آن زمان نیز حاضر به ترک مخاصمه نبود و ما برای اینکه دشمن را تنبیه و متقاعد کنیم که دست از جنگ بکشد، مجبور بودیم وارد بخشی از خاک آن کشور شویم، تا بتوانیم ماشین نظامی دشمن را که با موشکهای خود کشتیها و شهرهای ما را هدف قرار میداد متوقف کنیم، وگرنه ما که حمله را آغاز نکرده و متجاوز نبودیم و اساساً صدام زمانی به ایران حمله کرد که یک سال و نیم از انقلاب گذشته بود و سیستم دفاعی کشور مشکلاتی داشت و دشمن نیز برای نابودی کل انقلاب آمده بود. بنابراین اینکه گفته میشود بعد از آزادسازی خرمشهر جنگ نباید ادامه پیدا میکرد، حرف کاملاً غلط، غیرکارشناسی و غیرمنطقی و جفا در حق شهدایی است که در آن سالها خون پاک خود را نثار کردند تا ما امنیت امروزمان را داشته باشیم.
انتهای پیام