به گزارش ایکنا، مصطفی احمدزاده، مدیرگروه قرآن و مطالعات اجتماعی پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست مبانی تفسیر اجتماعی گفت: تاکنون مبانی تفسیر اجتماعی یکجا تدوین نشده است. از این رو کتابی را تا پایان امسال منتشر خواهم کرد.
وی با اشاره به مبانی خاص تفسیر اجتماعی قرآن، افزود: در میان متخصصان بحثهای تفسیری در تعریف اصطلاحات اختلافات عمیقی وجود دارد که ممکن است ناشی از جدید بودن و وارد شدن از علوم دیگر باشد. همچنین چون گاهی نویسندگان و پژوهشگران دقیق نیستند، میان اصطلاحات خلط میکنند؛ مثلاً اصول و قواعد و اصول و مبانی و مبانی و مبادی را یکی میگیرند، در حالی که با هم اختلاف دارند؛ گرچه ممکن است 50 تا 60 درصد اشتراک با یکدیگر داشته باشند. اصول گزارههایی هستند که مفسر مدلولهای ترکیبات قرآنی را بررسی میکند، قواعد هم به نوعی اصول هستند و در اصول فضای کلی مورد بحث است ولی در قواعد درباره اصول جزئی بحث میشود.
احمدزاده بیان کرد: آیتالله عبدالاعلی سبزواری در مواهب الرحمان انبوهی از قواعد فقهی و تفسیری را در کتابش بیان کرده است؛ لذا در بیان اصول محدودیت داریم ولی مفسر میتواند هر مقداری که بخواهد قاعده بسازد؛ مبانی هم گزارههای اثباتشده درباره پیشفرضهای مفسر است، در حالی که برخی مفسران مبنا ندارند و به دفعات از مبانی خود خارج میشوند. سنگ بنای هر دانشی مبانی است و اگر مفسر مبانی تنقیح شده خوبی داشته باشد، تفسیر فاخرتری را ارائه خواهد کرد. البته برخی فکر میکنند وقتی سخن از مبانی تفسیر به میان میآید، یعنی در هر نوع بحث تفسیری به کار میآید، در حالی که در تفسیر اجتماعی مراد مبانی آن است.
احمدزاده با اشاره به مبانی عام و خاص، تصریح کرد: مبانی خاص به یک گرایش تفسیری تعلق دارد، مثلا در مباحث میانرشتهای دو حالت داریم؛ یکی اینکه قرآن خادم و نیز رشتههای دیگر مانند روانشناسی و جامعهشناسی مخدوماند و حالت دیگر اینکه تفسیر مخدوم و آن رشته خادم است، یعنی قرآن از دادههای آن رشته و بالعکس استفاده میکند.
وی با بیان اینکه عمل اجتماعی به عملی گفته میشود که ناظر به فرد دیگری باشد و آن فرد از آن تاثیر بپذیرد، گفت: بر این اساس تفسیر اجتماعی هم مرتبط با آیاتی است که آموزههای اجتماعی آن درباره دو نفر یا بیشتر است. شهید صدر قیدی را اضافه کرده و آن انجام عملی است که تاثیر آن از خود فاعل بیشتر باشد و تعریف دقیقتری است. مبانی تفسیر اجتماعی هم از قرآن، عقل، جامعهشناسی و دیدگاههای مفسران گرفته میشود، زیرا مبانی در دل دانشهای دیگر قرار دارد که باید کشف شود. ضمن اینکه برای نقد هر دیدگاه باید بر مبانی تکیه شود، زیرا وقتی مبنای یک تفسیر به هم بریزد کل ساختمان آن به هم خواهد ریخت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با ذکر اینکه وجود آموزههای اجتماعی در قرآن اولین مبناست، اظهار کرد: مفسر اجتماعی باید ابتدا وجود آیات اجتماعی در قرآن را اثبات کند. به نظر برخی تعداد این آیات محدود و به نظر برخی دیگر تقریبا آیات فردی و اجتماعی یکسان است و گروه سومی هم میگویند که اکثر آیات قرآن اجتماعیاند و حتی از آیات فردی میتوان برداشت اجتماعی کرد که باید با تدبر و تفکر به آن برسیم؛ مثلا توکل فردی است یا اجتماعی. تقریبا بسیاری از اندیشمندان این آموزه را فردی میدانند، در حالی که کسی میتواند بگوید که توکل اجتماعی هم داریم.
احمدزاده با اشاره به دیدگاههای مختلف در مورد اصالت فرد و جامعه، تصریح کرد: علامه طباطبایی در این زمینه به اصالت جامعه باور دارد ولی برخی هم آن را قبول ندارند و یا دیدگاه علامه را توجیه میکنند. همچنین دیدگاههایی داریم که میگویند فرد را باید فدای جامعه کرد و یا برعکس؛ برخی وجود اجل برای جامعه، توبیخ امت و اینکه هر امتی کتاب دارد را منشأ اصالت اجتماع دانستهاند. برخی هم مراد قرآن از شعور اجتماعی را نزدیک کردن آن به فهم عرف جامعه میدانند نه اینکه ما چیزی مابازای جامعه در بیرون داشته باشیم؛ یعنی اینکه فشار و فضایی اجتماعی نداریم که بخواهد به فرد فشار بیاورد و سرنوشت او را تغییر دهد. مثلا جامعه توانست روی امام تاثیر بگذارد یا امام جامعه را متحول کرد؟ البته ممکن است فردی بر اثر شرایط محیطی معتاد شده و از جامعه اثر بپذیرد، ولی قرآن ابراهیم را امت میداند یا امام خمینی فرمود که بهشتی یک ملت بود یعنی یک فرد آنقدر اثرگذار است که جامعه را متاثر میکند. پس جامعه هویتی مستقل از افراد ندارد. آیتالله مصباح یزدی اصالت فرد را میپذیرد و بنده هم این را قبول دارم، گرچه تاثیرگذاری جامعه بر فرد را نمیتوان رد کرد.
وی با طرح این سؤال که آیا ما قوانین اجتماعی داریم که در همه دورهها ثابت باشد؟ یا بتوانیم آن را استخراج کنیم؟ اضافه کرد: ممکن است مفسری بگوید ما قوانین اجتماعی نداریم. در این صورت تفسیر او خالی از قوانین خواهد بود؛ اما اگر مفسری بپذیرید میتواند از آن بهره ببرد. مثلا یک قانون اجتماعی این است که اگر شما شکر کنید خودتان زیاد میشود. این قاعده برای یک فرد ملحد و مسیحی و مسلمان یکسان است. مبنای دیگر فرازمانی و فرامکانی بودن، آموزههای اجتماعی قرآن است، یعنی آموزهها مخصوص همه زمانهاست نه فقط دوره پیامبر و برخی معتقدند که آموزهای مخصوص دوره پیامبر است ولی باید به دوره کنونی هم تعمیم دهیم؛ مثلا در آن دوره زنان حجاب نداشتند و خدا بر آنها واجب کرد؛ بر این اساس برخی میگویند این حجاب برای آن دوره بود و امروز لازم نیست ولی عمدتا معتقدند که حجاب برای همیشه وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه مسائل غریزی انسان در طول تاریخ یکسان است، اظهار کرد: امیال انسانی از بدو خلقت انسان وجود داشته است اما یکسری موضوعات بنابر مقتضیات زمان رخ میدهد؛ زمانی ممکن است امر این باشد که نجنگیم، ولی احتمال دارد که امام خود را فدای دین کند، مانند امام حسین(ع). مثلاً آیتالله معرفت در ذیل آیه 12 سوره یوسف «أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» فرموده که باید ویژگیهای خاص آیه را ملغی کنیم و برداشتهای عام از آن داشته باشیم تا آیه برای امروز هم حرف داشته باشد.
احمدزاده گفت: مبنای دیگر تفسیر اجتماعی، بهرهگیری از عقل است؛ برخی خیلی از عقل استفاده نمیکنند و برخی خیلی استفاده میکنند. عقل خیلی در تفاسیر اجتماعی مؤثر است و اگر نقش آن را تضعیف کنیم، بسیاری از مباحث اجتماعی از بین میرود. نگوییم چون عقل خطا میکند مفید نیست، زیرا به تدریج خطاهای خود را اصلاح میکند. ضمن اینکه میتوانیم از خرد جمعی استفاده کنیم. مبنای دیگر هم این است که برخی میگویند در قرآن تمامی نیازها وجود دارد ولی ما معتقدیم که قرآن در تمام نیازهای هدایتی انسان جامعیت دارد، یعنی اگر هر انسانی در هر زمان و مکانی به هر نوع هدایتی نیاز داشته باشد، پاسخ آن در قرآن وجود دارد که صریح یا نیازمند تعمق و تدبر است.
وی در پاسخ به این سؤال که تبیان بودن قرآن مطلق و عام است و چون نمیتوانیم همه نیازها را به دست آوریم دلیل بر این نیست که قرآن تبیان برای همه چیز نیست؟ بیان کرد: وقتی فردی چیزی مینویسد با هدفی مینویسد. قرآن کتاب هدایت انسانهاست نه اینکه بخواهد شیمی و فیزیک به ما بیاموزد؛ بنابراین تبیان برای هر چیزی است که به هدایت میانجامد. لذا امکان دارد علومی از قرآن به دست بیاید ولی دلیل بر این نیست که قرآن باید نجوم و فیزیک و علوم دیگر را هم به ما بیاموزد. البته انسان به علومی مثل نجوم دست مییابد و بعد متوجه میشود که قرآن در این باره سخن گفته است. پس چنین چیزی امکانپذیر نیست.
انتهای پیام