به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین امین شمشیری، استاد حوزه علمیه، 19 دی در ادامه مباحث بررسی فرقههای انحرافی با اشاره به راههای تأثیرگذاری فرقهها بر روی افراد، گفت: فرقهها نگاه کارکردی دارند. فرقههای امروزی و خردهفرهنگهای جدید برای بشر امروز راهکار ارائه میکنند؛ بشر امروزی به زندگی راحتتری در پرتو رشد علمی و تکنولوژی رسیده است، ولی از آرامش کمتری برخوردار است و دردهای روحی بیشتری دارد. بنابراین همیشه این طور نیست که رفاه مادی، پیشرفت معنوی و متعالی برای انسان ایجاد کند و چهبسا با افزایش رشد بشر، دلبستگیهای او به دنیا بیشتر و از آرامش کمتری برخوردار شود.
وی افزود: از این جهت خلأهایی در جوامع امروزی پدید آمده است که قبلا نبود. لذا فرقهها برای پرکردن این خلأها راهکارهایی در اختیار انسان مدرن قرار میدهند. امروزه جریانات مختلف از ادعای درمان بیماریها حرف میزنند و دیگر مانند فرق صدر اسلام نیست. بشر امروز رفاه بیشتری دارد ولی آرامش کمتر و همین سبب شده تا فرقهها جولان بیشتری بدهند و حتی برای درمان درد نسخه بپیچند. این فرقهها مدعی دریافت شعور هستی و درمان با تن واحده هستی هستند و میگویند بشر تن واحده است. لذا زن و مرد نامحرم را با هم ارتباط میدهند و انرژیدرمانی میکنند و آن را به قدرت الهی خودشان مرتبط میکنند، در صورتی که فرد میتواند انرژی درمانی کند، بدون اینکه دینی هم داشته باشد.
شمشیری اظهار کرد: برخی مکاتب نوظهور و فرق انحرافی، راهکار برای رفع مشکلات مادی افراد میدهند، این شگرد از قدیم توسط شیادان به کار میرفته است و امروز هم نسخههای غلط و کاذب برای ثروتمندشدن ارائه میدهند که فقط رهبران این فرقهها پولدار میشوند و بقیه مدتی سرخوش هستند و بعد بیچاره و مال باخته خواهند شد. امروزه جریانات مثبتاندیشی عهدهدار یکسری خرافات برای پولدار شدن هستند. البته شبکههای هرمی ذیل فعالیت آنان تشکیل میشود.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: کار دیگر آنها ایجاد آرامش است؛ آرامش عمدتاً پدیده روحی و مرتبط با قلب است و رفاه عمدتاً مربوط به تن انسان و زندگی مادی است؛ ممکن است کسی بهترین ماشین و خانه جهان را داشته باشد ولی آرامش نداشته باشد و حتی بخواهد خودکشی کند چون به پوچی رسیده است.
شمشیری در ادامه افزود: از زمانی که بشر خداوند را ساعتساز لاهوتی و معمار بازنشسته تعریف کرد گفتند خدا عالم را کوک و رها کرده بنابراین هر کسی هر کاری دوست دارد انجام دهد؛ بشر بر توانایی و روانشناسی و معرفتشناسی و هستیشناسی خودش تکیه کرد و گفت من میتوانم در حالی که توانستن باید توحیدی باشد؛ بعد گفت من بهشت را روی زمین میآورم به جای اینکه بخواهم بهشت نسیه را وعده بدهم. لذا در شهرها برجهای بزرگ ساختند و منجر به این شد که سالمندان را خانه سالمندان بگذارند، تفریحات عظیمی درست کردند و مراسم گناه و مهمانی برپا کردند تا سرگرم باشند و حتی گاهی در این لهو و لعبها کشته میدهند. بشر معاصر با آرامش وداع کرد، در صورتی که انسان تا با مبدأ خودش انس نگیرد، آرام نخواهد شد.
وی با بیان اینکه امروز برخی جوانان همه لذات مادی را چشیدهاند، ولی به خاطر پوچانگاری دست به خودکشی میزنند، گفت: یکی از ساحاتی که فرقهها در آن ورود میکنند مقوله آرامش و ارائه راهکار دروغین است، چون بازار ناآرامی داغ است؛ لذا تکنیک ارائه میدهند که کار راحتی است. پیشنهاد ارتباط با جن و ارتباط با جنس مخالف میدهند مانند یک گروه هفت نفره پسرها در کره جنوبی که به دیدار بایدن رفتند و بیشتر خود را شبیه دختران کردند و کارهایی میکنند که انسان از بیان آن شرم دارد و همین سبب شد تا عدهای از فرزندان ما حتی مذهبیها به دنبال فراگیری زبان کرهای بروند.
شمشیری ادامه داد: فرقهها به کف نیازهای جامعه ورود میکنند ولی ما چند روحانی را میشناسیم که توحید و امامت را کاربردی بیان کنند، مثلاً توحید را وارد روابط خانواده و زندگی مردم نکردهایم. آنها راه حل ماورایی ندارند، بلکه راههای هرچند غلط ولی کاربردی ارائه میکنند. یکی از شگردهای آنها هم باز کردن فضا برای جذب افراد از طریق پاسخهای معرفتی است؛ در کشور مباحث مهدویت و اسلام رحمانی و... همیشه جذابیت داشته و دارد و برخی سوار بر موج اسلام رحمانی شده و افراد را جذب میکنند شبیه کاری که آن روحانی انجام داد و او را خلع لباس کردند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه برخی مذهبیها هم بد عمل کردهاند، تصریح کرد: بنابراین روش آنان یا تطبیقیگرایی اجرایی مانند عرفانهای نوظهور است و یا تخیل و توهم و خواب و... است و آن را منبع دین قرار میدهند، مانند احمدالحسن و برخی فرقههای باطنگرا که مدعی ارتباط با معصومین(ع) هستند، روش ما استناد به آیات و روایات است ولی روش آن تطبیقگرایی مانند شعور کیهانی است، مثلاً میگویند ببینید آب و هستی شعور دارد و برخی ومذهبیهای ما هم از روی بیاطلاعی اینها را منتشر میکنند یا تشبه و تخیل در خواب ایجاد میکنند، مثلاً در فرقه احمدالحسن آنقدر روی ذهن برخی کار میکنند که فکر میکند شب خواب حضرت زهرا(س) دیده است.
شمشیری اظهار کرد: فرقهها پیشنهادات روز مانند آرامش و پول و لذت و آزادی بیقید و رفع بیماری و پولدار شدن در اندک مدت به افراد میدهند تا جذب کنند یا عقاید را آسان جلوه میدهند و اگر عقیدتی هم صحبت کنند شبههعلمی مطرح میکنند مثلاً میگویند حجاب هر طوری باشد قبول است یا همه ما دوست داریم در عرصه مهدویت ارتباطی با امام زمان فارغ از کتب داشته باشیم. لذا احمدالحسن سفره پهن کرده و افراد را به خود جذب میکند و عقیده را با شور و جذابیت و علمی بیان میکنند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اصول نقد فرق انحرافی، بیان کرد: در نقد فرقهها، اصول اساسی آنها را هدف قرار دهید و کاری به جزئیات نداشته باشید و برچسبزنی اخلاقی نداشته باشید که همان بحث مباهته است، اشکالات حاشیهای را طرح نکنیم و بحث را نباید به انحرافات شخصی رهبر یا سران فرقه منحصر کنیم و یا نقطه شروع مباحث را اینگونه قرار دهیم. هرچند گاهی در برخی فرق لازم است رهبر فرقه را بزنیم، ولی نباید دال مرکزی ما این موضوع باشد که متأسفانه افراد بیسواد از این روش استفاده میکنند. جامعه امروز نمیپذیرد که بگوییم فلان رهبر فرقه با فلان خانم ارتباط نادرست دارد؛ ابتدا باید زیربنای عقایدی آنها را هدف قرار دهیم و اگر به مباحث شخصی هم پرداختیم با استناد قوی حرف بزنیم مانند اعتراف رهبر عرفان حلقه به اینکه چندبار خودکشی کرده است.
وی اضافه کرد: در نقادی همچنین نباید به مسائل متشابه بپردازیم؛ نقدهای سطحی و حاشیهای ضرر دارد، زیرا مجموعه نقد را تضییع میکند، مثلاً برخی کتابی در نقد یک فرقه مینویسند ولی بیسوادی خودشان آشکار میشود و باعث تقویت فرقه مقابل میشوند و دستاویزی برای طرح شبهاتی در مورد نقدکنندگان است مانند اینکه اینها اجیرشده نظام هستند. بنابراین باید اساس و اصول یک فرقه را بزنیم همچنین طوری نقد کنیم که تبلیغ فرقه مزبور نشود. نام اشخاص و رهبر فرقه را به خصوص در برنامههای تلویزیونی اصلا مطرح نکنیم، چون عمدتا به تبلیغ بیشتر برای آن منجر خواهد شد. باید توصیف منصفانه و غیرطولانی از فرقه داشته باشیم تا عاملی برای معرفی بیشتر فرقه نباشد.
شمشیری تصریح کرد: در نقد فرقهها، مستندی علیه احمدالحسن ساختند و نتیجه عکس داد، زیرا نام فرقه و رهبر آن به مراتب تکرار و بعد باعث ترویج این فرقه شد. بنابراین در تبلیغات رسانهای برای ایمنسازی مردم باید از بردن نام و تکرار آن پرهیز شود، زیرا وقتی نام فرقه چندبار تکرار شود دنبال اطلاعات میروند و چون تخصص ندارند ممکن است جذب شوند. حتی شاید کسی در فقه و اصول مجتهد باشد ولی نتواند فرقه را نقد کند.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: باید برای منتقدین فرقهها کلاس برگزار کنیم و طلاب و دانشجویان مبتدی به این آسیب مهم توجه کنند و منتقدین و کتب آنان را جریانشناسی کنیم؛ مثلاًً برخی در نقد تصوف وارد شدند و خیال کردند همه عالمان دینی در نقد تصوف یکسان هستند، در صورتی که برخی عرفان و تصوف را کاملاً باطل میدانند. بنابراین نباید طوری عمل کنیم که مثلاً با نقدمان علامه حسنزاده آملی و آیتالله صافی و حتی امام در دایره صوفی تعریف شوند و از اساس مبانی انقلاب زیر سؤال برود.
شمشیری اظهار کرد: برخی در یکی دو دهه اخیر میگویند عرفان خوب و تصوف بد است که مبنای درستی ندارد، زیرا در هر دو وحدت وجود یکی است و اگر بگوییم بد است، باید عالمان پاکی چون امام و علامه حسنزاده را رد کنیم. برخی مانند ما معتقدند که امام و علامه حسنزاده با عرفان و تصوف موافق هستند، ولی با عرفان بازاری و اینکه کسی آن را دکانی برای خود کند مخالف بودند.
انتهای پیام