به گزارش ایکنا از اصفهان، خسرو باقری، استاد علوم تربیتی دانشگاه تهران در روز دوم همایش بینالمللی «تربیت معنوی و سلامت معنوی از منظر امام علی(ع)» که امروز، ۱۷ بهمنماه در دانشگاه اصفهان برگزار شد، با اشاره به تربیت بر اساس عاملیت انسان در نهجالبلاغه، اظهار کرد: مقصود از عاملیت این است که انسان واجد عمل خود و منشأ کردارهای خویش است، البته این موضوع به معنای نفی تأثیرات محیطی نیست، بلکه با وجود ویژگیها و ساختارهای محیطی، انسان در همه این محدودهها عامل است. به عبارتی، میدان عمل انسان کوچک و بزرگ میشود، اما او در این وسعت و محدوده کوچک یا بزرگ، عاملیت دارد.
وی افزود: بهشت و جهنم نماد عمل انسانهاست و کیفیت عمل نیز در نگاه دینی جایگاه خود را دارد. مناقشهای در خصوص مفهوم عمل در مفاهیم اسلامی نیست، اما آنچه باعث تأسف است اینکه، پیامدهای این اعتقاد، استنتاج و استخراج نمیشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اينکه انسان در قرآن بهعنوان موجودی عامل معرفی شده است، تصریح کرد: در منطق قرآن، انسان در برابر عوامل گوناگون، از قدرت و مشیت الهی گرفته تا سایر قدرتها و نیروها خلع سلاح نشده و عامل است. لذا، شرک نیز در نگاه اسلامی علامت اختیار تلقی میشود. ملائکه بهعنوان یکی دیگر از نیروهای الهی تأثیری بر عاملیت انسان ندارند، شیطان نیز نمیتواند انسان را گمراه کند و بر او تسلط ندارد، چنانکه در قرآن آمده، شیطان فقط دعوتکننده است و سلبکننده اختیار انسان نیست. طبق بیان قرآن، انسانهای تحت فشار و سلطه که در پاسخ سؤالات الهی میگویند ما مستضعف بودیم و توان نداشتیم، پاسخ میشنوند که زمین وسیع بود و امکانات بسیار داشت، میتوانستید مهاجرت کنید.
وی با بیان اینکه در اندیشه اسلامی، مأمور معذور معنا ندارد و همه مأمور مسئول هستند، گفت: به همین دلیل، هیچکس مسئولیت عمل ما را نخواهد پذیرفت، حتی خانواده؛ اگرچه تأثیر آنها زیاد است، اما تعیینکننده نیست و در برابر دستورات اشتباه خانواده، مفهومی به نام نافرمانی تربیتی در قرآن مطرح شده است، به این معنا که اگر پدر و مادر خواستند فرزند خود را به چیزی موهوم بخوانند، او در عین حفظ احترام آنها میتواند از ایشان اطاعت نکند.
باقری ادامه داد: مسئله ارث و توارث نیز فقط میدان عمل را تغییر میدهد، اما به صفر نمیرساند، اما در تاریخ اسلام چه گذشته و چرا جبرگرایی در فضای اندیشه اسلامی پیدا شده است؟ عمروعاص، زیاد بن ابیه و معاویه، اولین کسانی بودند که جبرگرایی را مطرح کردند. در واقع، حیله سیاسی برای توجیه ظلمها و اقداماتشان باعث شکلگیری این نگاه شد و این همان نگاهی است که مارکس بر اساس آن میگفت، دین افیون تودههاست. اگرچه او قصد نداشت بگوید هر دینی افیون است، بلکه میگفت دین میتواند اینگونه باشد، زیرا او در زمانی زندگی میکرد که دین جلوه افیونی پیدا کرده بود. در واقع، دین پدیدهای است که بهطور کلی چنین ظرفیتی دارد.
وی با بیان اینکه فرقههایی همچون قدریه، معتزله، خوارج، شیعه و شعوبیه بر اختیار تأکید دارند، گفت: نزد شیعه، عبارت «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین» مطرح است. در نزد فیلسوفان مسلمان، کم و بیش شاهد سلطه قابل توجه اندیشه افلاطونی و ارسطویی در رابطه با عمل انسان هستیم، حتی غزالی که مخالف فلسفه بود نیز با شواهدی از آیات و روایات به شیوه ارسطو میاندیشید. در مدل افلاطونی و ارسطویی، سه قوه برای انسان در نظر گرفته میشود که شامل عقل، قوه غضبیه و قوه شهویه است و این مثلث، موجودیت انسان را تشکیل میدهد. اگر این تعادل و انتظام در وجود انسان برقرار باشد، او موجود سالمی میشود، اما اگر چرخشی اتفاق بیفتد و قوه دیگری جز عقل در مرکز قرار گیرد، مشکل ایجاد خواهد شد.
این استاد دانشگاه افزود: ارسطو انسان را به دو بخش عقلانی و غیرعقلانی تقسیم میکند که بخش غیرعقلانی شامل میلها و غضبها میشود. او بحثهایی نیز درباره انتخاب بیان میکند که معنای بارز اختیار و اراده انسانی را نشان نمیدهد و بیشتر عقل عملی را معرفی میکند. هانا آرنت از جمله فیلسوفانی است که متذکر شده، ارسطو و فیلسوفان یونان تصور روشنی از اختیار و اراده ویژه انسان نداشتهاند.
وی با اشاره به مدل اسلامی از موجودیت انسان گفت: اراده در دادوستد با عقل است؛ وقتی عقل نباشد، اختیار ایجاد نخواهد شد، اما قابل کاهش به عقل نیست. غرایز در نگاه اسلامی به وجهی از نفس به نام اماره، تقلیل داده میشود. همچنین فطرت نیز در این نگاه وجود دارد و نوعی از نفس نیز با عنوان نفس مطمئنه مطرح میشود. برآیند این سیستم، عمل فردی و اجتماعی است.
باقری بیان کرد: در نهجالبلاغه، سه عنصر اساسی بهعنوان مبنای موجودیت انسان معرفی شده؛ فطرت، منزلت و کرامت و آزادی که مبنای اساسی عاملیت انسان است. در نهجالبلاغه، اشاره زیادی به فطرت شده و پیامبران آمدهاند تا درونمایه انسان و فطرت او را فعال کنند. منزلت انسانی نیز بسیار مورد تأکید حضرت بوده است. امام معتقد بود حاکم باید به انسانها بهعنوان افرادی که شایستگی لطف و عطوفت دارند، نگاه کند، نه اینکه به دید طعمه به آنها بنگرد. حضرت به مالک میگوید: «مردم یا مسلمان هستند، یا مثل تو انساناند.» یعنی انسان محترم است، حتی اگر مؤمن نباشد و این ورای اعتقادات است. این اشارات، همان کرامت انسانی است و این نکته را حاکمان باید آویزه گوش کنند.
وی با بیان اینکه آزادی از عناصر اساسی در نگاه امام علی(ع) است، تأکید کرد: فقط عبد خدا باید بود ولاغیر، چون خدا تنها اربابی است که بهدلیل غنیبالذات بودن، طمعی در بندگان خود ندارد. لذا، خدا انسان را حر آفریده و این آزادی مبنای عاملیت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در حکمت ۲۱۴ میفرماید: «دنیا تو را فریب نمیدهد، بلکه تو خود فریب میخوری.» دنیا قدرت تسخیر انسان را ندارد، بلکه انسان، خود تسلیم میشود. تسلیم، عمل انسان است و با تسخیر تفاوت دارد. تسخیر، عمل و قدرت دشمن است، حال آنکه تسلیم، عمل و انتخاب انسان است. انسان با هیچ چیز قابل تسخیر نیست، اما قابلیت تسلیم دارد و تسلیم، عملی است که عاملیت انسان را تأیید میکند.
وی با اشاره به بیان امام علی(ع) که میفرماید: «فاتقوا الله عبادالله و بادروا آجالکم باعمالکم»، گفت: از کشتی دنیا با عمل به ساحل برسید. وقتی انسانها عامل باشند، حاصل ارتباط آنها تعامل میشود و تعامل میتواند سازنده یا شکننده باشد. امام(ع) در سخنی زیبا به جابر بن عبدالله انصاری میفرماید: «اى جابر، قوام دنيا به چهار كس است؛ عالمى كه علم خود را بهكار گیرد، جاهلى كه از فراگرفتن علم سر برنتابد، بخشندهاى كه در بخشش بخل نورزد و فقيرى كه دنيا را به آخرتش نفروشد. هر گاه عالم، علم خود را بهكار نگیرد، جاهل از آموختن سر برتابد و توانگر از بخشيدن مال خود بخل ورزد، فقير آخرتش را به دنيا خواهد فروخت.» انسان در هر حال، مسئول عمل خویشتن بوده و در نهجالبلاغه، از این مفهوم زیاد یاد شده است. مثلا، امام(ع) در جایی میفرماید: «کسی که با عمل قومی موافق است، در عمل آنها شریک خواهد بود.»
باقری بیان کرد: اگر این مبنای انسانشناختی را قبول کردیم، تربیت بر چه پایهای استوار میشود؟ در تربیت باید حر بودن انسانها را در نظر بگیریم. تفکر نقاد که امروز زیاد به آن توجه میشود، ملزوم توجه به عاملیت و حریت انسان است. امام علی(ع) میفرماید: «انسانهای تربیت شده برگ روی آب نیستند که اگر در میان غافلان باشند، غافل شوند، آنها مثل ماهی هستند و مسیر را خود انتخاب میکنند.» انسان عامل حریت دارد و این موضوع مهمی در نگاه تربیتی نهجالبلاغه است.
پریسا عابدی
انتهای پیام