به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محسن قمرزاده، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر تفسیر تنزیلی، 21 بهمن ماه در نشست هسته پژوهشی تحلیل رشد معنایی واژگان و مفاهیم پر بسامد در بستر نزول قرآن، گفت: از آسیبهای موجود در فعالیتهای علمی، اصل موضوع گرفتن یا پیشفرض گرفتن مواردی است که از مبنای علمی دقیقی برخوردار نیستند، همین مسئله، سبب میشود تا فعالیت علمی جدیدی صورت نگیرد.
وی افزود: این در حالی است که فعالیت علمی زمانی رشد و بالندگی خواهد داشت که آرا و نظرات گوناگون مورد واکاوی قرار گیرند و با تجزیه و تحلیل ابعاد متفاوت، نظریههای جدیدی کشف و شناسایی شوند، برای همین لازم است همه دیدگاههای موجود اعم از موافق و مخالف در ارتباط با یک مسئله مورد بررسی قرار گیرد مسلما پس از این قبیل بررسیها، جایگاه و دیدگاه صحیح وضوح بیشتری خواهد یافت.
این محقق تفسیر تنزیلی تصریح کرد: یک فعالیت علمی زمانی میتواند موفق باشد که هیچ وقت متوقف نشود و همواره رو به پیش در حال حرکت باشد؛ این مهم در مباحث تفسیر تنزیلی با توجه به اهمیت آن و ضرورت حضور قوی و پررنگ در میادین علمی قرآنی نیز صادق است به این بیان که در عین مطالعه و بررسی دیدگاههای موافق، لازم است دیدگاههای مخالف نیز مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: مقارنه دیدگاهها و بررسی نظریههای مختلف مانند نظریه دادهبنیاد و نظریههای تنزیلی حول محور یک بحث و یا در مقارنه یک بحث میتواند خیلی اثربخش باشد.
وی با بیان اینکه مقصود از تاریخگذاری، قرار گرفتن در فضای زمانی نزول آیات است، تصریح کرد: در صورت دستیابی صحیح به آن بر مبنای مدارک قطعی میتوان به نتایج خوبی دست یافت از جمله این که با توجه به زمان دقیق آن میتوان اتفاقات و حوادث پشت سر گذاشته شده را فهمید و تحلیل کرد که اکنون جامعه ایمانی در کجا قرار دارد و این یک تحلیل دقیقی خواهد بود که تنها در صورت اطمینان از آن قرائن و مدارک قطعی قابل دستیابی است.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: آنچه امروزه با آن مواجه هستیم تاریخگذاری است که بر مبنای قرائن و مدارک ناقص صورت میگیرد و افراد بر مبنای حدسیات و نظرات احتمالی در این زمینه عمل میکنند و این امر نه تنها امکان استفاده صحیح از آن را فراهم نمیکند بلکه آسیبهای جدی بر فرایند اجرا وارد میکند.
قمرزاده افزود: از دیگر موارد آسیبزا در این زمینه که لازم است در آن تاملی صورت بگیرد، نگاه انحصاری داشتن به موضوع تفسیر تنزیلی است، منحصر کردن کارکرد تفسیر موضوعی تنزیلی، اجحاف در حق این سبک تفسیری بی نظیر است زیرا مباحث موضوعی لزوما، نگاههای فرآیندی به قرآن نیست.
وی افزود: در بسیاری از مباحثی که محقق با یک تکگزاره مواجهه است، تفسیر موضوعی نمیتواند راهگشا باشد، چون تفسیر موضوعی درصدد بررسی فرآیندی و برآیندی است، به این بیان که گاهی درصدد بررسی فرآیند و سیر بوده و گاهی نگاهی جامع از بیرون به آن خواهد داشت و گاهی تکگزاره است که این سیر در آن وجود ندارد بلکه گویای یک اتفاقی است که رخ داده و تمام شده است.
قمراده اضافه کرد: در بعضی موارد، خود گزاره، تفسیر موضوعی نیست، بلکه از مقدماتی برخوردار است که حاوی تفسیر تنزیلی موضوعی است و گاهی یک واژه هیچ کدام از موارد فوق را ندارد که در آنجا باید از روشهای دیگری جهت تفسیر صحیح بهره برد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: مدلهای متفاوتی که در تفسیر موضوعی به وجود آمدهاند به فراخور نیاز است، یعنی مفسر و محقق دارای نیازهایی است که آن نیازها او را به سمت سبکهایی سوق داده است.
این پژوهشگر تفسیر تنزیلی در ادامه افزود: نگاه به تفسیر موضوعی تنزیلی نباید یک نگاه انحصاری باشد ولی گاهی برخی از محققان، تفسیر موضوعی تنزیلی را یک قرینه میدانند، نه یک سبک؛ به نحوی که برای فهم صحیح یک مطلب، یک سیر بررسی میشود.
قمرزاده در پایان گفت: برای کار پژوهشی صحیح لزوما در یک تفکر متوقف نمیشویم، کار پژوهشی صحیح، کاری است که محقق در مقام تصدیق یک مبحث را از یک استاد مبرز یا نظریهپرداز، اخذ و پس از آن، نظریه را تجزیه تحلیل و آنالیز کند، در مرحله بعد به تولید یک علم جدید برسند، در غیر این صورت، همه فعالیتهای علمی، متاثر از سایرین بوده و این باعث ضعف در فعالیت علمی و نهایتا ارائه یک کار ضعیف در مجامع علمی میشود که قادر به تاثیر گذاری بر سایر مباحث نخواهد بود و سبب متوقف شدن یا وابستگی به سایر مباحث علمی خواهد شد.
وی تاکید کرد: جهت رشد و بالندگی علم لازم است، محقق نگاه علمی به مباحث داشته باشد و برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود، از ارزیابی و تحلیل، قبول یا رد یک مطلب علمی واهمه نداشته باشد.
انتهای پیام