توسعه گردشگری برای کشور ما یک باید است و فعالیتهای فعالان این عرصه منجر به ایجاد آگاهی در رابطه با این امر مهم در بین مسئولان امر شده است و امروز مسئولی نیست که بر توسعه صنعت گردشگری تأکید یا اشارهای نداشته باشد. اینکه این تأکیدات و اشارات چقدر واقعی یا ظاهری هستند جای خود، اما اذعان به توجه و تمرکز به صنعت گردشگری برای توسعه، اتفاق نیکویی است که باید منتظر بود و دید که چه اقداماتی در این راستا انجام میشود.
از همین روی بررسی ظرفیتهای گردشگری از موضوعات مهمی است که باید به آن پرداخت و مشکلات و چالشهای این عرصه را احصا و معرفی کرد تا مسئولان امر به موضوع توسعه گردشگری و رفع موانع آن رسیدگی کنند.
محمد ثابتاقلیدی، معاون توسعه و سرمایهگذاری شرکت مادر تخصصی ایرانگردی و جهانگردی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در بخش نخست این گفتوگو با بیان اینکه در فضای گردشگری مذهبی و زیارتی معمولاً کاری انجام ندادهایم، گفت: برای تقویت صنعت گردشگری نیازمند برگزاری نمایشگاههای تخصصی با اولویت زیارت و سلامت در سایر کشورها هستیم. در ادامه مشروح قسمت دوم این گفتوگو را میخوانید و میبینید.
ایکنا - این روزها مدام میشنویم که صنعت گردشگری باید توسعه یابد اما متأسفانه زیرساختهای ما حتی برای گردشگران داخلی نیز کافی نیست؛ آیا این گزاره صحیح است؟
بله این موضوع درست است. ما در زمانهایی که گردشگران خارجی به ویژه اروپایی به ایران سفر میکنند در سه شهر شیراز، اصفهان و یزد با کمبود امکانات اقامتی مواجه هستیم. توزیع مکانی و زمانی سفر اتفاقی است که باید همراه با توسعه زیرساخت گردشگری رقم بخورد.
در بعد سفرهای داخلی ۱۰ سال است که ایدهای در بدنه کارشناسان گردشگری مطرح شده و آن افزایش تعطیلات آخر هفته است؛ مانند اتفاقی که از سالها پیش در تهران رخ داده و پنجشنبهها تعطیل است. منتها طبق فعالیتهای کارشناسی، تصمیمات باید چند بعدی باشد و در مناسبات بینالمللی تعطیلات جهانی نیز در نظر گرفته شود.
اگر به جای روزهای پنجشنبه، شنبهها تعطیل شود عملاً با دنیا یک روز کاری بیشتر داریم؛ چون کشورهای مسیحی شنبهها و یکشنبهها و عموم کشورهای اسلامی جمعهها و شنبهها تعطیل هستند. بنابراین شنبه و یکشنبه بخش عظیمی از کشورهای دنیا تعطیل هستند و در کشور ما پنجشنبه و جمعه تعطیل است یعنی چهار روز در حوزه بینالمللی یا کشور ما یا کشورهای مقابل تعطیل است. این موضوعات نکات ریزی است که باید از ابعاد مختلف به آن بپردازیم و سادهانگاری نکنیم که صرفاً قرار است یک روز تعطیل شود. در مسائل اقتصادی باید جزئیات را در نظر داشت تا بیشترین استفاده را از زمان به عنوان ارزشمندترین دارایی کسب کرد.
نکته دیگر اینکه باید مقاصد جدید گردشگری تعریف شود. وقتی در فصول بهار و تابستان، شش- هفت ماه از سال را در ناحیه ساحلی شمال کشور تراکم انبوه جمعیت داریم که صدمات بسیار زیاد زیست محیطی را ایجاد میکند؛ باید برای آن کاری کرد. باید جاذبههایی که در پیرامون شهرها از جمله تهران وجود دارد را معرفی کرد، زیرا بیشترین حجم سفر به شمال از تهران است از این طریق بخشی از این جمعیتی که به شمال سفر میکنند به این مقاصد سفر خواهند کرد. در این صورت این مقاصد از مزیتهای اقتصادی گردشگری نیز بهرهمند میشوند و از فشاری که بر روی نوار ساحلی وجود دارد و حالت تخریبی دارد کاسته میشود. این موضوع به بحث فرهنگسازی بازمیگردد که باید حادث شود.
یک سری مقاصد وجود دارد که جذابیتی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی ندارد و در این مناطق دولت باید از باب مسئولیت حمکرانی و اجتماعی، زیرساختها را ایجاد کند و زمانی که بستر اقتصادی فراهم شد به بخش خصوصی واگذار کند.
مردم در تعطیلات آخر هفته اهل تفرج و طبیعت گردی هستند و در پیرامون تهران مقاصدی وجود دارد که در این مقاصد ابتداییترین امکانات برای گردشگران وجود ندارد. امکانات اولیه از ضروریاتی است که باید از سوی دولت تأمین و ایجاد شود تا کیفیت تفریح مردم را ارتقا دهد و ایجاد رضایتمندی کند. وقتی افراد بتوانند در نزدیک شهر خود سفر با کیفیتی داشته باشند به مقاصد دور دست کمتر سفر میکنند و بسیاری از ترافیکها برطرف و توجهات معطوف به سفر به جاذبههای پیرامونی شهرها میشود.
ایکنا - تا پیش از کرونا سالانه حدود 3.5 میلیون گردشگر عراقی وارد ایران میشد که بیشتر این تعداد از طریق مرزهای زمینی وارد کشور میشدند. با توجه به این موضوع حتی در مسیر این گردشگران امکانات رفاهی مناسب در حد بینالمللی ایجاد نشده است؛ متولی ایجاد اماکن رفاهی کدام وزارتخانه و نهادها هستند؛ وزارت راه و شهرسازی یا وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی یا شهرداریها؟
سوال بسیار خوبی است؛ این موضوع یکی از مسائل کلان گردشگری کشور است از این جهت که گردشگری یک صنعت فرابخشی است و متولی واحد ندارد. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نمیتواند مدعی باشد که تمامی امورات دست این وزارتخانه است و این چالش است. این اتفاق بدین معناست که فقدان مدیریت یکپارچه در امورات گردشگری پاشنه آشیل کشور است. ما مجموعهای که حرفش حجت و فصلالختام باشد نداریم و یکسری تعارض منافع وجود دارد.
متاسفانه فرهنگ اشتباهی در برخی از دستگاهها وجود دارد تا هدفی که سبب توسعه کشور میشود مورد غفلت واقع شود. افق دیدها بیشتر محدود به فعالیتهای سازمانی است. اگر بخواهیم گردشگری کشور توسعه پیدا کند باید افق وسیع تری برای گردشگری قائل باشیم.
وقتی در بسیاری از امور کشور مقید هستیم که باید برای بسیاری از پروژهها پیوست فرهنگی وجود داشته باشد؛ این الزام باید برای گردشگری هم مهیا شود. وقتی بحث آمایش و مطالعات بنیادین در حوزه گردشگری مطرح میشود نیازمندیم تا مرجعی حاکم باشد که حکم آن فصلالختام باشد و دستگاهها مقید و ملزم به اجرای این احکام باشند.
به وفور مشاهده میشود که بخش عظیمی از فرصت زمانی صرف چانهزنی با دستگاههای دیگر میشود تا آنها را به سمت گردشگری بیاوریم و درک کنند که به چه چیزی نیاز داریم و این یک معضل است. امروز برای دستیابی به اهداف نیازمند مدیریت جامع و یکپارچه در صنعت گردشگری هستیم تا هرکس حرف خود را نزند. باید همه تلاش کنند تا آن اهداف ایجاد و زیرساختها فراهم شود.
برای تدوین دستورالعمل معرفی مقاصد گردشگری به صورت بیلبورد و تبلیغات محیطی، نزدیک به یک سال است که با یکی از وزارتخانهها درگیر هستیم. یک سال دوندگی میکنیم و قوت میگذاریم اما وقتی که وارد بدنه یک وزارتخانه میشود، نسبت به آن بیتوجهی صورت میگیرد. این مشکلات را چه کسی باید رفع کند؟
بسیاری از مشکلات ما مالی نیست بلکه یکسری مسائل ریشه در بروکراسی و تعلق خاطر سازمانی افراطی دارد که هدف اصلی مورد غفلت واقع میشود. همه باید تلاش کنیم که کشور رو به توسعه باشد. امیدوارم که دستگاه اجرایی اهتمام ویژهای در رابطه با صنعت گردشگری داشته باشند. وقتی گفته میشود صنعت گردشگری مزیت رقابتی کشور است یعنی باید در اولویت باشد. وقتی با کمترین هزینه میتوان بیشترین ارزش افزوده و بهترین نوع سرمایهگذاری را در کشور داشته باشیم و مواهب اشتغالزایی، درآمد پایدار، امنیت و... داشت تا کشور توسعه یابد چرا نسبت به گردشگری بیتوجهی میشود؟
ایکنا- با این حساب یعنی گردشگری اولویت سایر دستگاهها نیست؟
متأسفانه بسیاری از دستگاهها گردشگری را نمیشناسند و این یک واقعیت تلخ است. اما نسبت شناخت به صنعت گردشگری و مزیتهای آن به صورت روزافزون و تصاعدی درحال رشد و این موضوع خیلی مهم است.
ایکنا - موانع قانونی در مسیر توسعه گردشگری وجود دارد؟
ما کمبود قانون در کشور نداریم اما الزام عمل به قانون نداریم و به همین دلیل شاهد قانونگریزی هستیم. نیاز است دستگاههای نظارتی بیشتر فعال باشند تا قانونگریزی رخ ندهد. بعضاً دستگاههای نظارتی که باید از اجرای قانون صیانت کنند اشراف کامل نسبت به قوانین صنعت گردشگری ندارند و میخواهند بر فعالان این حوزه نظارت کنند و این موضوع باعث میشود که چون اشراف قانونی ندارند نمیتوانند اعمال نظارت کنند.
دستگاههای نظارتی در این حوزه باید تقویت شوند؛ سطح آگاهی و شناخت آنها بر ماموریتهایی که دارند از تصویب قانون بسیار مهمتر است چراکه اگر قانون مترقی هم داشته باشیم اما الزامی برای اجرای این قوانین وجود نداشته باشد و انحراف وجود داشته باشد هیچ دستاوردی نخواهد داشت.
ما پیشینه قانونی خوبی داریم و در برنامه پنجم و ششم توسعه هم به گردشگری توجه خوبی شده است اما بیشترین خلأ قانونی که وجود دارد و عملاً مانع توسعه گردشگری در کشور محسوب میشود، سطح مداخلات بین دستگاهی است و تعارض منافعی که بین دستگاهها در امر گردشگری وجود دارد. اگر بتوانیم این خلأ را از سوی قانونگذار از بین ببریم، نیازمند قوانین گسترده و جدید نیستیم. باید تجزیه و تحلیل و خلأها احصاء شود و مشخصاً همان خلأها را از بین برد.
ایکنا - اخیراً خبری شنیده شد مبنی بر اینکه ورود افراد با نوع خاصی از گوشی همراه ممنوع اعلام شده است؛ مشخصاً اتخاذ چنین قوانینی چه تأثیری در صنعت گردشگری کشور دارد؟
پدیده ایران هراسی با شدت بسیاری از سوی رژیم منحوس صهیونیستی در حال اجراست؛ با این حال گردشگر بهترین سفیر کشور ما محسوب میشود. وقتی گردشگر به کشور ما سفر میکند، برای کشور ارز میآورد و بدون انجام کاری سفیر جمهوری اسلامی ایران میشود؛ چه داشتهای از این موضوع بالاتر است؟
امروز عصر ارتباطات است و اگر قرار است بنا به تشخیص، یکسری محدودیتهای داخلی داشته باشیم؛ باید تدابیری هم داشته باشیم که این محدودیتها موجب آزردگی خاطر مهمان نشود. برای مثال کسی که از عراق برای زیارت امام هشتم(ع) وارد کشور میشود با مشکلاتی مانند اینکه یا گوشی او رجیستر نمیشود یا به دلیل فیلترینگ نمیتواند با خانواده خود ارتباط بگیرد مواجه است. این فرد با زبان ما آشنا نیست و در کشور غریب است، تا بتواند اینترنت وصل شود دغدغههای بسیاری را برای گردشگر ایجاد میکند. صادقانه و صریح عرض میکنم که باید برای گردشگران خارج یکسری استثنائات قائل شویم و امکانات حداقلی را در اختیار آنها قرار دهیم تا با کمترین محدودیت مواجه شوند؛ چراکه گردشگران خارجی بهترین سفیر برای کشور ما هستند.
ایکنا - تورم و گرانی افسار گسیخته بر سبد گردشگری جامعه تأثیرات خود را گذاشته است و موضوع سفر از سبد کالایی خانوادهها کنار گذاشته شده است یا بر کیفیت سفرها تأثیر منفی گذاشته و توانایی سفر کاهش محسوسی داشته است؛ از طرفی تحریمها و ایران هراسی دشمنان سبب کاهش گردشگر خارجی شده است. در مقابل چنین مخاطراتی که گردشگری را تهدید میکند چه کار باید کرد؟
متأسفانه افزایش نرخ ارز یک بیماری مزمن اقتصاد کشور ماست که نیازمند است اقتصاد در دست نخبگان اقتصادی باشد و اهالی فن حضور پیدا کنند. اقتصاد یک موضوع پیچیده و تخصصی است و آدم خاص خود را میطلبد. بخشی از این وضعیت متأثر از شیطنتها و دشمنیهای استکبار جهانی است که نسبت به کشور ما دارد منتها بخش قابل توجه این موضوع به نحوه مدیریت در داخل باز میگردد و این غیرقابل کتمان است.
تغییرات قیمت ارز تأثیرات مثبت و منفی بر صنعت گردشگری دارد. اثرات مثبت افزایش نرخ ارز متوجه گردشگران خارجی است و هرچه ارزش ریال افت میکند خارجیها با قیمت مناسبتری میتوانند به ایران سفر کنند و خدمات دریافت کنند. هرچه دلار بالاتر رود توانشان افزایش پیدا میکند؛ برای مثال گردشگر اگر تا پیش از این هتل چهار ستاره استفاده میکرد اکنون میتواند هتل پنج ستاره استفاده کند و از این بابت سفر به ایران جذابتر میشود.
متأسفانه اثرات افزایش نرخ ارز بر گردشگری داخلی بسیار منفی است. وقتی که توان اقتصادی مردم کاهش پیدا کند مردم مجبورند هزینههای خود را مدیریت کنند و سفر را از اولویتهای خود حذف میکنند. مردم ایران خارج از شعار مردم نجیب و خیلی خوبی هستند و لایق قدرشناسی و تکریم هستند. مردم در تمام سختیها، شادیهای و غمها همراه بودند.
همانطور که گفته میشود ورزش موجب تندرستی است، سفر هم موجب تندرستی روح و روان مردم است و خیلی از آلام و دردهای مردم را کاهش میدهد. با این شدت تورمی که امروز در کشور وجود دارد و با این میزان درآمد اکثر مردم نمیتواند آنطور که شایسته است از خدمات کیفی سفر بهرمند شوند. این موضوع نیازمند و ضروری است که دولت تدابیری داشته باشد و یکسری مشوقها و حمایتهایی را به صورت مستقیم به مردم دهد و تسهیلات کمبهره به صورت مدیریت شده در اختیار مردم بگذارد که فقط در سفر قابلیت هزینهکرد داشته باشد. دولت باید شرایطی را فراهم کند که آحاد مردم بتوانند در آستانه سال جدید از حداقل این موهبت برخوردار شوند.
ایکنا - مولدسازی یکی از بحثهای امروز حوزه سیاسی و اجتماعی کشور است که بخشی از این طرح به گردشگری اختصاص یافته است. لطفاً در این رابطه توضیحاتی دهید.
مولدسازی نیاز و ضرورت روز جامعه است منتها چند بحث وجود دارد؛ از قبل یکسری امکانات شناسایی و برای ایجاد زیرساختهای گردشگری در کشور تملک شده بوده است که در یک برهههای این اماکن در تصرف افراد حقیقی و حقوقی عمومی و غیرعمومی قرار گرفتهاند. یکی از اولویتهای مولدسازی میتواند این باشد که این اموال و داراییها مدیریت شود و در اختیار حوزه گردشگری که استعداد اصلی این مکانها است قرار بگیرد و فعالسازی اقتصادی که مقصود اصلی مولدسازی است حادث شود.
بحث دیگری که در مولدسازی وجود دارد این است که بسیاری از دستگاههای دولتی و حاکمیتی با اینکه منع قانونی دارد خودشان اقدام به ایجاد تأسیسات گردشگری کردند و برای دور زدن این قانون تابلوها تغییر دادند و به جای عنوان هتل، مجتمع خدماتی و... استفاده کردند.
یکی از موضوعاتی که در مولدسازی میتواند اتفاق بیافتد این است که اماکن در اختیار دستگاههای عمومی به بخش خصوصی واگذار شود. دولت نباید در فضایی که بخش خصوصی سرمایهگذاری کرده و امکان رقابت دارد و نیازمند بازار است حضور پیدا کند و رغیب بخش خصوصی شود. دولت باید بر ایجاد فضای باز کسب و کار اهتمام داشته باشد که یکی از اتفاقهایی که میتواند رخ دهد واگذاری اماکن و تأسیسات گردشگری در اختیار دولت به بخش خصوصی است.
ایکنا - چه میزان از مولدسازی اماکن و تأسیسات مازاد دولتی شامل گردشگری شده است؟
اماکنی که عموماً در اختیار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است عموماً اماکن فاخر و ارزشمند تاریخی هستند که غیرقابل فروش و واگذاری هستند و دارایی کشور محسوب میشوند. شرکت مادر تخصصی ایرانگردی و جهانگردی ایرانیان که همان سازمان ایرانگردی و جهانگردی سابق است؛ در اقصا نقاط کشور املاکی داشته که براساس مطالعات و آمایش سرزمینی در بهترین نقاط کشور بوده است تا این اماکن مجتمع گردشگری و هتل شوند. یک بخشی از این اماکن متأسفانه در یک برهه زمانی در تصرف افراد غیر قرار میگیرد و خوشبختانه بخشی از آن در تصرف سایر سازمانها و نهادهاست که بیتالمال است.
این اماکن اگر در دست وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باشد و زیرساختهای آن تکمیل شود و به عنوان تأسیسات گردشگری مورد بهرهبرداری قرار گیرد، بسیار مؤثرتر و توجیه پذیرتر است تا اینکه با کاربریهای غیر مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
ایکنا - آیا در طرح مولدسازی به این موضوعی که اشاره کردید توجه شده است؟
خیر؛ این اولین بار است که بیان میشود اما باید به آن پرداخته شود.
ایکنا - سخن پایانی.
صنعت گردشگری واقعاً یک صنعت پیشران است و مثل صنعت ساختمان سازی زنجیره متنوع و وسیعی از حرفهها و مشاغل مختلف را رونق میبخشد. گردشگری توان مضاعفی است که بسیاری از شغلها را احیا میکند و رونق میدهد. این در حالی است که میزان سرمایهگذاری در صنعت گردشگری در قیاس با سایر صنایع، بسیار محدود بوده و به صورت متوسط 1 به 17 است اما با این حال اشتغالزایی بسیار بالایی دارد و از همه مهمتر یک از مزیتهای رقابتی کشور ماست که باید اولویت کشور ما باشد.
ما باید به صنعت گردشگری بپردازیم و محدودیتی مقابل این صنعت وجود ندارد. ما اگر به کشورهای همسایه خود توجه کنیم خیلی خوب و سریع میتوانیم به آن میزان از درآمدی که در امر توسعه گردشگری هدف ما است، دست پیدا کنیم؛ منتها باید در جای مخصوص به آن فعالیت و بازاریابی کنیم. دولت باید حضور پیدا کند و اهتمام ویژهای در تقویت اعتبارات وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی اصلی صنعت گردشگری داشته باشد تا زیرساختهای اصلی در امر توسعه گردشگری ایجاد شود و حداقل امکاناتی را که آحاد مردم نیاز دارند تا از اماکانت تفریحی و سفر برخوردار شوند در دسترس مردم قرار دهد.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام