برخی والدین این باور غلط را دارند، برای اینکه فرزندشان در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد، باید تمام توان مالی و ظرفیت فکری والدین خود را در اختیار داشته باشد، حالآنکه نمیدانند، این سبک زندگی نه تنها هیچ اتفاق دلنشین و زندگی مطبوعی برایشان ارمغان نمیآورد، بلکه دری به سوی تنهاییهای طاقتسوز و بیکسیهایی که جان را میفرساید و روح را میآزارد، بهسویشان میگشاید و در منتهای غربت آنها را رها میکند.
مهدیه کریمنژاد، فرزند یک خانواده سه نفری و متولد سال 1366 است. مهدیه درباره چگونگی زندگی خود به عنوان تک فرزند در گفتوگو با ایکنا، گفت: من فرزند سوم هستم، فرزندان قبل از من زنده نماندند، بعد از آن مادرم سعی کرد، درمان کند، اما نتیجه نداد.
وی ضمن اشاره به اینکه تکفرزندی انتخاب والدین او نبود، بلکه اجبار روزگار بود، اضافه کرد: وقتی ۴_۵ ساله بود، دنبال خواهر و برادر بودم، بابا مامانم حتی میخواستند از بهزیستی بچه بیاورند، اما به خاطر موانع قانونی و سختگیریهای بیاندازه، نتوانستند.
کریمنژاد خاطرنشان کرد: والدینم بهخصوص مادرم بعد از ازدواجم، خیلی دلتنگی میکنند و مدام این را به من میگویند، ای کاش یک فرزند دیگری داشتند، تا جای من را پر کند.
وی در ادامه گفت: نهتنها الان همدمی ندارم، بلکه در کودکی نیز همبازی نداشتم، آن موقع خانوادهها اجازه میدادند، بچهها به کوچه رفته و باهم بازی کنند، اما مادرم اجازه نمیداد، فقط یک دخترخاله داشتم که سنمان به هم میخورد، او را هفتهای یک بار میدیدم، ولی سرگرمی ما نیم ساعت بیشتر طول نمیکشید.
کریمنژاد افزود: در کودکی بهانهگیر بودم، بهخصوص که مادرم آن زمان عضو سپاه دانش بود و من در خانه تنها میماندم، حتی نهار را خودم آماده میکردم، چون کسی با من همسفره نمیشد بدون اینکه غذا را گرم کنم، میخوردم. وقتی قرار شد مادرم سر کار نرود، کسی نمیتوانست از فرط شادی من را کنترل کند، چون متوجه شدم، تنهاییهایم از صبح تا غروب آفتاب تمام شد.
وی با بیان اینکه این زندگی من تنها مزیتی که به بار آورد، کتابخوان کردن من بود، گفت: مادرم از نق زدنهایم مستاصل شده بود، من را به کتابخانه برد، مدیر کتابخانه هم فهمید، مادرم از دستم عاصی شده است، به سایر اعضا 3 کتاب امانت میداد، اما به من 5 یا 6 کتاب میداد.
کریمنژاد اضافه کرد: در دهه شصت یا هفتاد مثل حالا آموزشگاههای رنگارنگ مثل شنا، زبان، موسیقی و ... وجود نداشت یا گران بود، فقط یک کلاس پیدا کردیم، آن هم خطاطی؛ تصور کنید، مادرم برای اینکه دختر 8 ساله خود را سرگرم کند، او را در کلاس خوشنویسی اسم نوشت.
ملیحه خانزاد، کارشناس حوزه خانواده در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، گفت: کودکی که خواهر و برادر دارد، این را ناخوادآگاه و بدون اینکه کسی به او دیکته کند، یاد میگیرد، اگر در خانه یک سیب وجود دارد، باید آن را با برادر و خواهر و والدین خود تقسیم کند، پس در آینده میتواند کار گروهی انجام دهد و زندگی مشترک به نسبت موفقتر هم داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: عدهای که کم هم نیستند هر موقع موضوع فرزندآوری و تعدد فرزند مطرح میشوند، با مطرح کردن مسائل معیشتی، مقابل این موضوع به شدت جبهه میگیرند، گرچه بدونتردید اقتصاد و خانواده بر هم تأثیرهای مثبت و منفی زیادی دارند. ولی اگر به اطراف خود نگاه کنید، خواهید دید، خانوادههای متمکن زیادی نیز هستند که به یک فرزند اکتفا کردهاند، یا اینکه اصلاً فرزند نمیخواهند، پس این موضوع نشان میدهد که نگرشها باید تغییر کند.
محمدامین ولیزاد، رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربی نیز در گفتوگو با ایکنا، گفت: نقش جوانی جمعیت در شادابی و ارتقای سلامت روان در خانواده و اجتماع، پیامدهای منفی ترویج تکفرزندی بر کسی پوشیده نیست، بهطوریکه همه نسبت به این موضوع واقف هستند، ولی متأسفانه تکفرزندی در حال تبدیل شدن به یک بدعت غلط در جامعه ما است.
وی به نقش برنامه ملی پزشک خانوده در کمک به جوانی جمعیت، اهمیت بررسی تک فرزندی، بیفرزندی و پیامدهای آن از بعد فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد، گفت: فرزندآوری نهتنها باعث میشود، خانوادههایی شاداب و پویا تشکیل شود، بلکه جامعه نیز در مسیر رشد و تعالی قرار میگیرد.
ولیزاد با بیان اینکه فرهنگسازی درباره فرزندآوری باید به دغدغه عمومی در سطوح مختلف جامعه به ویژه در خانوادهها تبدیل شود، گفت: همچنین در این زمینه لازم است، مشارکت مردم و بهخصوص رسانهها از جهت تبلیغات و سطح آگاهیبخشی در جامعه افزایش پیدا کند.
وی اقدام برای ظرفیتسنجی، شناسایی استعدادهای استانی و کنشگران فرهنگی جامعه برای فعالیت اثرگذار در این زمینه را لازم و ضروری دانست، ادامه داد: در این صورت میتوان اقدامات مؤثری در حوزه جمعیت انجام داد.
تکفرزندی و تنهاییهای ناشی از آن، خطری است که در کمین نسل جدید است، گرچه این عارضه در سنین کودکی و نوجوانی در هیاهوی گروه همسالان و مدرسه گم میشود، ولی در سنین جوانی که والدین به سمت پیر و فرتوت شدن پیش میروند، خود را نشان میدهد و حسرتهای عاطفی در دل این قشر زخمهایی میزند که با هیچ پادزهری درد آن آرام نمیگیرد.
گزارش از سونیا بدیع
انتهای پیام