یونس شاهمرادی؛ از ورود به عرصه تلاوت قرآن تا سرنوشت جایزه میلیاردی + فیلم
کد خبر: 4138959
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۱
در گفت‌وگو تفصیلی با ایکنا مطرح شد

یونس شاهمرادی؛ از ورود به عرصه تلاوت قرآن تا سرنوشت جایزه میلیاردی + فیلم

یونس شاهمرادی پس از کسب رتبه برتر مسابقات قرآن عطرالکلام عربستان و کسب جایزه ویژه این مسابقات به بیان فعالیت‌های قرآنی خود از دوره کودکی تاکنون و برنامه‌های آینده‌اش پرداخت.

یونس شاهمرادینام یونس شاهمرادی، قاری جوان کشورمان، به سبب حضور در مسابقات قرآن کشور عربستان و کسب رتبه برتر در این رویداد و نیز رقم چشمگیر جایزه دریافتی آن، بیش از هر قاری دیگری در سال 1402 بر سر زبان‌ها بوده است.

این قاری 21 ساله ساکن تهران، دانشجوی رشته مدیریت امور بانکی دانشگاه آزاد اسلامی است. شاهمرادی قبل از اینکه از هشت‌‌ سالگی وارد فعالیت در حوزه تلاوت قرآن کریم شود، در حوزه مداحی عصمت و طهارت(ع) فعال بود و به عنوان یکی از ذاکران خردسال برای اجرا به رسانه ملی نیز دعوت شده است.

اولین استاد او منصور کاظمی بود و پس از فراگیری اصول اولیه تلاوت در ادامه به جلسه آموزش علی محرابی در مسجد علی ابن ابی طالب(ع) در غرب تهران و مدرسه تلاوت سبیل‌الرشاد راه‌ یافت و تاکنون حضور در این جلسه را ادامه داده است. او در حال حاضر در این جلسه به عنوان مربی فعالیت می‌کند.

شاهمرادی تا قبل از رسیدن به موفقیت بزرگ در عربستان، موفقیت‌های دیگری نیز در عرصه مسابقات قرآن داشته است که از جمله آنها کسب رتبه سوم مسابقات قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه استان تهران در سال ۱۴۰۱ بوده است. همچنین در این سال به فینال مسابقات سراسری قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه، که در اهواز برگزار شد، راه یافت و در آن رویداد با اختلاف یک نمره نسبت به نفر اول، جایگاه دهم کشوری را به دست آورد.

در تاریخ 12 اردیبهشت به انگیزه روز معلم در استودیوی ایکنا، میزبان یونس شاهمرادی و یکی از اساتید او علی محرابی بودیم تا درباره مدرسه تلاوت سبیل‌الرشاد، فعالیت‌های یونس شاهمرادی از گذشته تا آینده و نیز مسابقات عطرالکلام عربستان گفت‌وگو کنیم. در ادامه حاصل این گفت‌وگو را می‌خوانیم.

ایکنا – آقای محرابی، ابتدا در مورد مدرسه تلاوت سبیل‌الرشاد صحبت کنید. چه آموزش‌هایی در این مجموعه داده می‌شود که خروجی آن می‌تواند کسب رتبه در مسابقات قرآن عربستان باشد؟

علی محرابی: از حدود 10 سال پیش، به کلاس‌های آموزش قرآن، سر و شکلی آکادمیک دادیم. اوایل مانند جلسات سنتی در یک جلسه دور هم تلاوت انجام و نکاتی گفته می‌شد که پرثمر بود و اکنون نیز این‌گونه است، اما به جایی رسیدیم که احساس کردیم براساس سطح نوجوانان و جوانان و نیازهای آموزشی آنها یک اتفاق مبارک آموزشی می‌تواند این باشد که بچه‌ها تفکیک و در قالب کلاس‌ گروهی آموزش داده شوند، برای مثال در این آموزش‌ها یک گروه کارگاه تقلید به سبک استاد محمدصدیق منشاوی بودند، یک گروه تقلید به سبک استاد مصطفی اسماعیل، یک گروه کارگاه تلاوت تطبیقی، یک کلاس پرورش استعداد و تلاوت ترتیل و ... این سبک تلفیق کلاس‌های کارگاهی و جلسات سنتی شیوه‌ای است که در این چند سال از آن استفاده کردیم و نتایج خوبی داشته است.

برنامه یونس شاهمرادی برای جایزه مسابقات عربستان / هدفی به نام همه‌گیری صوت تلاوت + فیلم

ایکنا – چند سال طول می‌کشد که یک قاری حرفه‌ای شود و توانمندی حضور در مسابقات و کسب رتبه را به دست آورد؟ به نظر می‌رسد با فرایند زمانبری مواجه باشیم. این‌طور نیست؟

محرابی: بستگی به عوامل زیادی دارد؛ از جمله استعداد شخص و سطح و سابقه‌ای که دارد. آقای یونس شاهمرادی وقتی اولین بار وارد جلسه شد، حدود 12 سال سن داشت. همان موقع با صدای خوبش یک استعداد ویژه محسوب می‌شد و لذا مسیر برای امثال ایشان سریع‌تر طی شد. البته باید افراد تلاشگر باشند و به درستی در مسیر آموزش هدایت شوند.

ایکنا – البته فرایند آموزش هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود، اما مایلم عدد خاصی را بگویید یا به حدود آن اشاره کنید؟

محرابی: شاید نتوانم عدد دقیقی را بگویم، چون به قول شما آموزش توقفی ندارد. در مجموعه ما یک‌سری سطح‌بندی‌ها انجام شده و یک‌سری قله‌ها را تعریف کرده‌ایم. قله‌هایی که قرآن‌آموزان برای طی کردن مسیر تلاوت باید یکی‌یکی فتح کنند. در این مسیر چهار قله تعریف شده است. یک گروه افرادی هستند که در حال فتح قله اول تلاوت هستند. این افراد یک برنامه خاص دارند و با توجه به سطح خود باید تعداد تلاوت‌های تقلیدی آنها تعداد خاصی باشد. برای آنان تلاوت‌ها مشخص است. در بخش ترتیل و ترجمه هم به همین شکل است تا بچه‌ها این قله‌ها را فتح کنند و وارد فاز جدیدی از آموزش شوند و به قله دیگر بروند و در قله بعد مفاد آموزشی متفاوت از قله قبل است. شاید یک نفر وارد کلاس شود و احساس کنیم نیاز ندارد که از قله اول شروع کند و از ابتدا در قله دوم یا سوم باشد. پس به تناسب سطحی که قرآن‌آموز دارد، بازه رشد و پیشرفت او کوتاهتر یا بیشتر می‌شود.

ایکنا – آقای شاهمرادی به دوازده سالگی شما برویم. چه شد که وارد مدرسه تلاوت سبیل‌الرشاد شدید و چه جرقه‌ای منجر به حضور شما در کلاس‌ها و جلسات قرآنی شد؟

یونس شاهمرادی: پدرم مداح است و وقتی که هنوز قرآن را شروع نکرده بودم، مداحی می‌کردم و شبکه یک و شبکه شش مداحی ترکی من را پخش می‌کردند. با توجه به اینکه اهل زنجان هستم، مداحی من که به صورت حرفه‌ای هم آن را دنبال می‌کردم، بیشتر ترکی بود، چون در آن ایام سواد خواندن نداشتم، اشعار را حفظ و اجرا می‌کردم.

در محلی زندگی می‌کردیم که قاریان خوب بسیاری از دوستان من بودند. همه آن دوستان در گروه سبیل‌الرشاد بودند، اما من حضور نداشتم. ایام می‌گذشت تا اینکه دیدم تعدادی از همان دوستان با کت و شلوار و کاملاً شیک به جایی می‌روند و این کار را تقریباً هر چند روز یک بار تکرار می‌کردند. پدرم کنجکاو شده بود که اینها چرا کت و شلوار می‌پوشند و می‌روند و می‌آیند، اما من همیشه توی زمین‌ فوتبال در حال عرق ریختن و دویدن هستم.

یک روز داشتم بازی می‌کردم که از یکی از همان دوستان پرسیدم کجا می‌روید؟ یکی از آنها گفت یک گروه همخوانی قرآن داریم و به آنجا می‌رویم. در آن روز یک بار جرقه یادگیری قرآن در من زده شد، ولی فکر می‌کردم قرآن خواندن سخت است و نمی‌توانم از عهده آن بربیایم. لذا رفته‌رفته فراموش شد.

ایکنا – پیش‌فرضی از جلسه قرآن داشتید؟

شاهمرادی: به هیچ وجه، اصلاً جلسه قرآن نرفته بودم؛ این وضعیت گذشت تا به سال اول راهنمایی رسیدم. یک قاری در مدرسه بود که همیشه سر صف قرآن می‌خواند و مورد توجه همه بود و نمره خوب می‌گرفت. من هم برای اینکه نمرات بالاتری داشته باشم از مدیر خواستم من هم قرآن بخوانم، بدون اینکه تجوید و صوت و لحن و قواعد را رعایت کنم تلاوت کردم. مدیر مدرسه هم خیلی خوشش آمد و خیلی من را تشویق کرد. آنجا یک جرقه دیگر زده شد و بعد از مدتی همان قاری مدرسه پیشنهاد داد که به جلسه قرآن استاد منصور کاظمی در شهرک ولیعصر(عج) بروم.

ایکنا – در آن زمان اولین ورود شما به جلسات قرآن رقم خورد؟ اگر خاطرتان هست در مورد آن جلسه اول بگویید. به چه صورت بود و چه حس و حالی داشتید؟

شاهمرادی: اولین حضورم در جلسه استاد کاظمی، سوره ضحی استاد اللیثی را که اتفاقی گوش داده بودم، تلاوت کردم. از بودن پشت میکروفون هیچ ترسی نداشتم و ترس من به سبب مداحی ریخته بود. لذا با اعتماد به نفس تمام، پشت میکروفون می‌رفتم. بعد از اینکه استاد کاظمی تلاوت من را شنید، تشویقی نکرد، چون ایراد فنی زیاد داشت، اما صدای من را پسندید. برای تکلیف جلسه بعد از من خواست سوره ضحی استاد منشاوی را تمرین کنم. یک هفته تمام دو سه فراز و نفس را تمرین کردم. سوره ضحی منشاوی این‌قدر برای من سخت بود که اشک من را درمی‌آورد، نه اینکه بخواهم معنویت کار را بالا ببرم، بلکه سختی کار باعث شده بود، اشک من دربیاید. الان هم بعضی مواقع‌ که می‌خوانم، گریه می‌کنم.

ایکنا – بسیار مایلم که این آیات را پس از حدود 10 سال برای ما و مخاطبان ایکنا تلاوت کنید.

شاهمرادی: هنوز هر وقت این آیات را می‌خوانم، اشک من در می‌آید. همین یک فراز برای من این‌قدر سخت بود که از حضور در جلسه قرآن دلزده شده بودم. روز جلسه دوستم زنگ زد و گفت استاد کاظمی منتظر شماست. گفتم نمی‌توانم استعداد این کار را ندارم. دوستم گفت اشکال ندارد، فقط به جلسه بیا و تلاوت نکن. به جلسه رفتم و سوره ضحی استاد منشاوی را خواندم. بسیار تشویق شدم. همین تشویق‌ها باعث شد که انگیزه بگیرم و هر هفته سوره‌های دیگر را کار کنم و پای من به جلسات باز شود و با تشویق‌های ایشان به قرآن علاقه‌مند شدم و تقریباً مداحی حرفه‌ای را رها کردم.

استاد کاظمی بسیار انسان متواضعی است و با کشف استعداد من، گفتند می‌توانید قاری خوبی باشید. یکی دو سال در خدمت ایشان بودم، ولی هنوز تصمیم قطعی خودم را نگرفته بودم که این راه را ادامه بدهم. از طرف دیگر دوستانم که همچنان با کت و شلوار به جلسه قرآن استاد محرابی می‌رفتند و من نیز به جلسه ایشان دعوت شدم.

ایکنا – کت و شلوار باعث شد که عزم خود را برای حضور در جلسه قرآن جزم کنید؟

محرابی: ایشان علاقه بسیاری به پوشیدن کت و شلوار دارند(خنده). نقش معلم در جذب افراد پررنگ است. در هر رشته‌ای همه ما این تجربه را داریم. استاد منصور کاظمی که از اینجا خدمت ایشان عرض ادب دارم، یک انسان بسیار خوش‌قلب، متواضع و خوش‌اخلاق هستند. حقیقتاً امثال آقای شاهمرادی مدیون بزرگوارانی چون کاظمی هستند که با اخلاق قرآنی خود باعث شدند خاطره خوشی از موضوع تلاوت برای این جوان شکل بگیرد. این موضوع در جذب افراد بسیار اهمیت دارد.

ایکنا – هنوز در جلسه استاد کاظمی شرکت می‌کنید؟

شاهمرادی: هنوز به جلسه ایشان می‌روم. بعد از دو سه سال که خدمت ایشان بودم، به جلسه استاد محرابی رفتم و استعدادم را شکوفا کردند و وارد گروه همخوانی سبیل‌الرشاد شدم. در گروه اول که مربوط به بزرگسالان بود قرار گرفتم و آن دوره طلایی بود. اجراهای زیادی را انجام دادیم که مهم‌ترین آنها اجرای جمع‌خوانی در محضر مقام معظم رهبری بود. این اجرا باعث شد یکی از آرزوهایم برآورده شود. البته هنوز آرزوی تلاوت در محضر ایشان را دارم.

وقتی من به مدرسه سبیل‌الرشاد رفتم، با سبک جلسه استاد کاظمی بسیار فرق داشت. زمانی که به جلسه استاد کاظمی می‌روم، یک باره نیم ساعت تلاوت می‌کنم و ایشان نکات را می‌گویند، اما در گروه همخوانی سبیل‌الرشاد فرق داشت و وقتی تلاوت می‌کردیم، روی کلمات کار می‌شد. چند ماه طول کشید تا به این وضعیت عادت کنم. همچنین، فکر می‌کردم سوره ضحی منشاوی را بسیار کامل هستم، اما وقتی پیش استاد محرابی تلاوت کردم، گفت که هنوز 20 درصد تلاوت هم کامل نشده است. عامل رشد قرآن‌آموزان سبیل الرشاد تقلید صددرصدی بود. ما سبک‌های منشاوی و مصطفی اسماعیل و هر سوره‌ای را که کار کردیم و به سطح خاصی که رسیدیم، نوبت به سبک استاد محمد رفعت رسید، محمد رفعت یکی از سخت‌ترین تلاوت‌ها را دارد و کیفیت ضبط تلاوت‌های وی هم پایین بوده است. یکی از عواملی که باعث شد در عربستان موفق شوم سبک محمد رفعت بود.

ایکنا – با کدام سبک سازگارید و چه حس و حالی به سبک محمد رفعت دارید؟

شاهمرادی: اوایل که به صدای استاد رفعت گوش می‌دادم، کیفیت بسیار بد ضبط و صدای محیط باعث شده بود که چندان متوجه سطح تلاوت ایشان نشوم، اما استاد محرابی اول ترجمه آیاتی را که ایشان تلاوت می‌کرد، می‌گفتند؛ مثلاً می‌گفتند معنی سوره کهف این است. حالا گوش کنید. وقتی که گوش می‌دادیم، متوجه می‌شدیم کلمه به کلمه آیات با توجه به معنا تلاوت شده است و کم‌کم به ایشان علاقه‌مند شدم و به این ترتیب استاد محمد رفعت برای من به یکی از بهترین قاریان تبدیل شد.

ایکنا – جناب آقای محرابی، آقای شاهمرادی در بین صحبت‌های خود به نقش معلم و استاد در کشف استعداد و شکوفایی آن اشاره کردند و به این موضوع با صبر و حوصله بسیار بالا این روی تک‌تک کلمات بحث می‌شد. می‌خواهم در مورد صبر و حوصله‌ای سخن بگویید که باعث می‌شود این‌چنین با قرآن‌آموزان کار کنید.

محرابی: یکی از مهم‌ترین عوامل، صبر و حوصله چه برای من و چه برای دیگران بود تا مسلط شوند، چون آنها بسیار سختی می‌کشند و پذیرفته بودند که باید با 10 ساعت تمرین مداوم به یک فراز مسلط شوند. لذت فهمیدن و درست خواندنی که دنبال آن بودیم بوده است، چون رابطه معنی‌داری بین فهم و لذت وجود دارد.

وقتی به معرفت و درک عمیقی از یک محتوا می‌رسیم، لذت ایجاد می‌شود. وقتی تلاوت بی‌کیفیت استاد رفعت را برای بچه‌ها پخش می‌کردم، ناخودآگاه آن را با صدای واضح و زیبای عبدالباسط و منشاوی مقایسه می‌کردند و متعجب می‌شدند. سعی می‌کردم آن فهم را برای بچه‌ها به زبان خودشان ایجاد کنم تا لذت ایجاد شود، زیرا برای تمرین سخت و طولانی و چندهفته‌ای راغب خواهند شد.

تمرینات عجیبی داشتیم، مثلاً از هشت صبح در منزل آقای طاهری، که از بچه‌های گروه هستند، حضور می‌یافتیم و تا دوازده شب روز بعد ادامه می‌یافت. بیشتر بچه‌ها خسته می‌شوند ولی ذره‌ای ناراحتی وجود نداشت و عاشقانه به دنبال کشف موضوعی بودند که هر لحظه به آن نزدیک‌تر می‌‌شدیم.

قبل از اینکه آیات را آموزش دهیم، در مورد معنا هم صحبت می‌کردیم. درباره معنا از فضای احساسی سبک استاد رفعت الهام می‌گرفتم؛ یعنی چیزهایی را بگویم که اگر بعداً خواستند این نوع ملودی را بشنوند ارتباطی وجود داشته باشد. در واقع رسالت موسیقی انتقال احساسات و پیام‌هایی برگرفته از احساسات عمیق است و موسیقی قرآنی استاد رفعت و ملودی‌هایی که در تلاوت ایشان وجود دارد از نظر من و بسیاری از اساتید ما بسیار عجیب و عمیق است و شاید آن کیفیت ضعیف باعث شده است آن‌طور که باید مورد توجه قرار نگرفته باشد. بسیار تلاش کردم لذتی را که از این سبک می‌برم برای بچه‌ها ترجمه کنم تا همراه شوند.

ایکنا – این صبر و حوصله از کجا آمده است؟ احساس می‌کنم برخی معلمان در این مورد دچار ضعف هستند.

محرابی: از شدت احساس لذتی که به دنبال آن بودیم. لحظه‌ای که قرار بود بچه‌ها بخوانند و اثر فوق‌‌العاده‌ای را از لحاظ معنوی و فنی به حضار منتقل کنند و آن بازخوردهای معنوی را که ما می‌خواهیم دریافت کنیم و لذت اینکه بتوانیم شبیه استاد رفعت بخوانیم. موضوع لذت در آمورش اهمیت بسیاری  دارد. اگر می‌خواهید تقلید خوبی داشته باشید، در ابتدا فقط لذت ببرید. البته باید فهمی وجود داشته باشد که لذت حاصل شود. این فهم به تدریج و با دقیق‌تر شدن میزان تقلید بیشتر می‌شود. در نتیجه لذت هم بیشتر می‌شود. پس مهم‌ترین عامل صبر و حوصله رسیدن به لذت بود که شاید قبلاً مقداری از آن را چشیده بودیم.

ایکنا – در مورد زمان ورود آقای شاهمرادی به جلسه شما، استعدادشان، چگونگی شکوفا شدن آن، حضورشان در مسابقات و طی کردن این مسیر صحبت کنید.

محرابی: هر موقع به لحظه ورود ایشان به کلاس فکر می‌کنم، ناخودآگاه لبخند محوی روی صورتم می‌نشیند. وقتی وارد کلاس شد، ایشان را نمی‌شناختم. با حالت خاصی که با لهجه ترکی همراه بود، انگشتش را بالا برد و گفت آقا اجازه می‌خواهم به کلاس قرآن شما بیایم، اما «ابوالفضل صالحی» گفته ما را راه نمی‌دهید، چرا که باید خوب کار کنید.

همانجا خواستم یک فراز را بخواند. دقیقاً یادم هست فرازی از سوره روم به سبک استاد منشاوی را اجرا کرد. صدای قشنگی داشت و به حدی گیرا بود که در مسجد همه متوجه صدای ایشان شدند. ایشان مستعد بود و ما فقط کمی کمک کردیم تا این استعداد در مسیر درست‌تری قرار بگیرد. از همان موقع وارد کلاس‌های کارگاهی شد و در کلاس‌های ما روی تقلید و تطبیق تمرکز می‌شود. در مورد تقلید بسیار پیگیر بودند. همیشه در مورد پیگیر بودن ایشان گفته‌ام و همان موقع در تقلید جزء بهترین‌ها بود.

یادم هست سوره نجم و قمر استاد مصطفی اسماعیل را قبل از اینکه ایشان وارد گروه شود، کار کرده بودیم و بدون اینکه بگویم سریع آن تلاوت را کار کرد. دقت تقلیدش بالا نبود، اما با این کارش بیش از توقع معلم رفتار کرد و نشان داد که با یک مورد خاص طرف هستیم و حتماً موفق خواهد شد.

بنابر این، تلاوت‌های بیشتری را تکلیف کردم، به طوری که در بازه زمانی کوتاه باید هفت هشت مقطع را کار می‌کرد. ایشان هم فکر می‌کرد قانون جلسه است و باید انجام دهد. به مرور دقت تقلید ایشان و دیگر قرآن‌آموزان خوب شد و به جایی رسید که یک تلاوت سوره کهف از استاد محمد رفعت را، که حدود ده دقیقه بود، بدون اینکه کمترین دخالتی داشته باشم سه‌روزه با هم انجام می‌دادند. از یک زمانی به بعد بحث تلاوت تطبیقی برای ایشان مطرح شد تا بتواند جاهای دیگر قرآن را غیرتقلیدی و خوب بخوانند. بدون اغراق بیشتر از دیگران پیگیر بود. به حدی تماس می‌گرفت که من را خسته کرده بود. البته از این خستگی بسیار خوشحال بودم. حتی زمانی که در مسافرت بودم، تلفنی هماهنگی تلاوت‌ها را با ایشان انجام می‌دادم.

ایکنا – آقای شاهمرادی، هر موقع با اساتیدتان در مورد شما صحبت شده است به پشتکار و پیگیری‌‌تان اشاره می‌کنند. این پشتکار از کجا نشئت گرفته است و چه هدفی داشتید؟

محرابی: پوشیدن کت و شلوار بی‌تأثیر نبوده است(با خنده).

شاهمرادی: در برهه‌ای به مدت دو سه ماه هر روز برای آموزش دور هم جمع می‌شدیم و گاهی اوقات همان جا می‌خوابیدیم. این دور هم جمع شدن در عین اینکه رفاقت بود، رقابت هم بود. این حس وجود داشت که چون فلان شخص خوب خواند، من باید به او برسم نه اینکه حسادت باشد. بیشتر بالا بردن توان فنی خودم بود. آن دورهمی علت اصلی رسیدن به این پشتکار بود. اگر الان بخواهید تلاوت قرآن کار کنید، دو ساعت تمرین کنید خسته می‌شوید. ضمن اینکه آن دو ساعت هم در طول روز برای تمرین کافی باشد، اما ما شام و نهار با هم بودیم و با هم به استخر می‌رفتیم و تفریحاتمان با هم بود و باعث می‌شد که سخت تلاش کنیم. البته برخی از اعضای گروه خسته شدند و وسط راه جا زدند و از گروه رفتند.

محرابی: این افراد از مسیر قرآن جدا نشده‌اند و در این عرصه هستند، اما شاید برای مسیر خاص تلاوت احساس کردند که این مدل کار مطابق با توانایی آنها نیست.

ایکنا – جدا از بحث کت و شلوار، مایلم در مورد هدفی بگویید که باعث شد تلاوت را به صورت حرفه‌ای ادامه دهید. آیا هدفی واقعاً وجود داشت یا دورهمی‌هایی برپا بود و شما خودتان را به این موج سپردید؟

شاهمرادی: همیشه در محل می‌دیدم که برخی وقت خود را در پارک یا به طرق دیگر سپری می‌کنند. دوست داشتم به نحوی و نه فقط با حرف آنها را راهنمایی کنم و راهی باشد که بتوانم این افراد را به سمت قرآن سوق دهم و بگویم قرآن خوب است و مسیر درست قرآن است.

محرابی: امام صادق(ع) فرموده است «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‌ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»، یعنی مردم را به راه‌های خوب دعوت کنید به غیر از راه زبانی و این مصداق همین است.

شاهمرادی: با حضور در مسابقات عربستان یکی از آرزوهایم برآورده شد، آرزویی که غیر از حضور مردم و مراجعه نوجوانان به جلسات قرآن نبوده است. استاد محرابی گفتند که بعد از این رتبه نوجوانان بسیاری دوباره به سمت کلاس قرآن آمده‌اند.

برنامه یونس شاهمرادی برای جایزه مسابقات عربستان / هدفی به نام همه‌گیری صوت تلاوت + فیلم

ایکنا – بخشی از زندگی هر قاری حضور در مسابقات است و شاید اغلب قاریان و حافظان قرآن آینده خود را در مسابقات می‌بینند. این نگاه هم در شما وجود داشت؟ چگونه با مسابقات عربستان آشنا شدید؟

شاهمرادی: قاریان و حافظان مجبور هستند در مسابقات شرکت کنند، چون اگر شرکت نکنند، نمی‌توانند به هدفشان برسند. هدفم شنیده شدن صدای تلاوت از سوی مردم بود و خدا کمک کرد که در مسابقات عربستان رتبه کسب کنم و صدایم در دنیا پخش شود. این یکی دیگر از آرزوهایم بود که تحقق پیدا کرد.

ایکنا – چه شد به مسابقات عربستان فکر کردید؟ از جوایز مسابقات اطلاع داشتید؟ حضور در این مسابقات چقدر به قصد دریافت جایزه بود؟

شاهمرادی: سال قبل آقای سیدجاسم موسوی شرکت و رتبه خوبی را کسب کرد. از همان سال همه می‌گفتند که چنین مسابقاتی هست و همه می‌توانند شرکت کنند. همه دوست دارند، قاری بین‌المللی شوند. اگر این مسابقات نبود، در مسابقات دیگر شرکت می‌کردم و شاید شرکت کنم. یکی از آرزوهای اغلب قاریان این است که بین‌المللی شوند. اگر در مسابقات عربستان بحث جایزه را کنار بگذاریم، قاری با حضور در آن و کسب رتبه بیشتر شناخته و بین‌المللی می‌شود.

ایکنا – آقای محرابی، الان بحث در مورد جایزه مسابقات و ابعاد انگیزشی آن داغ است. دو دیدگاه در مورد چنین مسابقات و چنین جوایزی وجود دارد؛ یک دیدگاه می‌گوید که این جوایز می‌تواند باعث جذب بیشتر مخاطبان به قرآن شود و طبق دیدگاه دیگر، این میزان جوایز مغایر با روح معنوی تلاوت است و هدف قاری را از تلاوت به سمت مباحث مادی منحرف می‌کند. شنیده شده است که ایران نیز می‌خواهد مسابقات جایزه بزرگ تلاوت را برگزار کند؛ یعنی می‌خواهد وارد چنین فضایی شود. نظر شما به عنوان یکی از مدرسان قاری‌پرور چیست؟

محرابی: اخیراً تصمیمی در سازمان اوقاف و امور خیریه و مرکز امور قرآنی این سازمان اتخاذ شده است تا مسابقاتی با عنوان جایزه بزرگ تلاوت در ایران به صورت داخلی برگزار شود. این مسابقات فعلاً در مرحله طرح‌ریزی است و قطعاً یک‌سری ملاحظاتی که به آن اشاره کردید وجود دارد، خصوصاً برای قشر نوجوان، چون کاملاً روشن و شفاف نشده است که چه تصمیم‌گیری‌هایی قرار است در این مسابقات صورت گیرد. در مورد این مسابقات بحث نمی‌کنم، اما شاید بتوان تعبیر جایزه بزرگ را به یک‌سری حمایت‌های بزرگ و ویژه نسبت داد. مواردی همچون بیمه حنجره حتی برای اساتید قرآن و قاریانی که کارشان با حنجره است، مطرح می‌کنند.

این‌گونه موارد می‌تواند کاربردی‌تر باشد و ارزش بیشتری از یک جایزه نقدی بزرگ برای نفرات برتر داشته باشد و بقیه بی‌بهره بمانند. حتماً در سازمان اوقاف هم چنین دیدگاهی وجود ندارد. در هر طرحی باید به جنبه‌های تربیتی هم نگاه شود و ملاحظات و اثراتی که ممکن است، مسابقات نه فقط بر رتبه‌های برتر بلکه برای کسانی که حذف می‌شوند و رتبه نمی‌آوردند و دیده نمی‌شوند به دنبال دارد، هم برنامه داشته باشیم، چون بحث قرآن و کرامت افراد مطرح است و مسائل تربیتی و روانشناختی کار حساسیت دوچندانی پیدا می‌کند که امید است در این طرح به آنها پرداخته شود.

ایکنا – برداشت من از صحبت‌های شما این است که با چنین موضوعی موافق نیستند و نباید مبالغ هنگفتی به نفرات برتر اهدا شود، بلکه باید جوایز مادی همراه با یک‌سری خدمات به آنها ارائه شود.

محرابی: منظورم صرفاً ارائه خدمات به جای جوایز نقدی نیست. می‌تواند تلفیقی از این دو باشد. این مسابقات در مرحله تصمیم‌گیری است، اما می‌طلبد یک کار روانشناسی و روانشناختی عمیق و دقیقی روی آن انجام شود، قبل از اینکه در مورد جزئیات آن بحث شود.

ایکنا – آقای شاهمرادی، در مورد مسابقات عطرالکلام خیلی کم صحبت کردیم. این مسابقات به چه صورت بود و آنجا چه کار خاصی انجام دادید که منجر به کسب این رتبه شد؟

شاهمرادی: پیرو صحبت‌های قبلی این نکته را بگویم که وقتی یک قاری بین‌المللی می‌شود، حضور او در محافل و مجالس هم پررنگ‌تر می‌شود. همین الان که به عربستان رفته‌ام و برگشته‌ام با یک ماه قبل هیچ تفاوتی نکرده‌ام و همان تلاوت‌های قبلی را انجام می‌دهم، اما اگر قبل از این مسابقات اسم من می‌آمد، می‌گفتند نه ایشان قاری بین‌المللی نیست و دعوت نشود، در صورتی که بعد از اینکه از عربستان آمده‌ام، این‌گونه نیست. لذا به همین سبب قاریان تلاش می‌کنند که در مسابقات مختلف حضور یابند.

ایکنا – از یک جنبه باید به برگزارکنندگان محافل حق داد، چرا که عنوان قاری بین‌المللی می‌تواند مستمع را بیشتر ترغیب کند تا در آن محفل حضور یابد.

شاهمرادی: الان به سطح شهر بروید و بگویید دو قاری بین‌المللی نام ببرید، هیچکس نمی‌تواند نام آنها را ذکر کند. کسی قاریان را به اسم نمی‌شناسد تا با دیدن اسم یک قاری بین‌المللی بگویند چون این قاری بین‌المللی است، تلاوتش را گوش کنیم. بسیاری قاری بین‌المللی هستند، اما شاید برای مستمع تلاوت جذابی نداشته باشند. کسی که خوب می‌خواند شاید اسم و رسم نداشته باشد، اما مستمع را جذب می‌کند.

ایکنا – در مورد مسابقات عطرالکلام توضیح دهید.

شاهمرادی: ویژگی مثبتی که این مسابقات داشت، این بود که افرادی می‌توانستند حضور پیدا کنند که بین‌المللی نباشند. تمام قاریان آنجا خوب بودند. داوران هم اهمیتی نمی‌دادند که شرکت‌کننده چه کسی است. فقط می‌خواستند تلاوت و توانمندی قاری را بفهمند و این امر یکی از دلایل جذاب بودن این مسابقات محسوب می‌شود.

ایکنا – مدت زمان زیادی آنجا بودید و علت طولانی بودن حضور در عربستان چه بود و چه فعالیت‌ها و برنامه‌هایی انجام شد؟

شاهمرادی: حدود 40 روز‌ آنجا بودم. زمان زیادی به برگزاری مسابقات اختصاص داشت و در ادامه برای اینکه نتایج لو نرود، ما را 12 روز نگه داشتند. در این مدت به مکه و مدینه رفتیم. بازدیدهای فرهنگی و تفریحی بسیاری را در نظر گرفته بودند.

ایکنا – این مسابقه در فضای رسانه‌ای عربستان چقدر دیده شد؟

شاهمرادی: بعد از اینکه مرحله اول انجام شد، نمی‌توانستیم راحت بیرون برویم و همه برای گرفتن عکس یادگاری می‌آمدند. البته مخالفانی هم داشتم؛ مثلاً می‌گفتند چرا یک قاری شیعه به عربستان آمده است؟

ایکنا – واکنش شما به این اظهارات چه بود؟

شاهمرادی: من با آنها زیاد ارتباط برقرار نمی‌کردم، اما از روی حرکات می‌فهمیدم که چه می‌گویند و چه نظری دارند. وقتی می‌فهمیدند شیعه هستم ناراحت می‌شدند و می‌گفتند ای کاش یک قاری‌ با چنین صدایی شیعه نبود. البته افراطی‌ها این‌طور بودند.

ایکنا – در مورد بعد از مسابقات هم صحبت کنید. یونس شاهمرادی قبل از مسابقات عربستان و بعد از این مسابقات چه فرقی کرده است؟ این جایزه در فعالیت‌های قرآنی شما چه تأثیری خواهد گذاشت؟

شاهمرادی: جایزه می‌تواند صددرصد کمک کند تا به هدفم نزدیکتر شوم.

ایکنا – همان هدفی که شنیده شدن صدای قرآن منظورتان هست یا هدف دیگری را برای خودتان تعریف کرده‌اید؟

شاهمرادی: بله همان هدف؛‌ با گرفتن این جایزه فکر و ذهن من راحت‌تر شده است و می‌توانم بهتر تلاوت کنم و حفظ قرآن را تا حافظ کل شدن دنبال کنم و این کار را شروع کرده‌ام. درصددم زبان عربی خود را تقویت کنم تا با حضور در کشورهای عربی پرچمدار شیعه باشم. می‌توانم سبک‌های مختلف را بهتر کار کنم، زیرا زمان بسیاری دارم.

ایکنا – برای بسیاری جالب است که الان یونس شاهمرادی برای این مبلغ چه برنامه‌ای دارد؟ البته می‌توانید پاسخ ندهید.

شاهمرادی: قبل از اینکه به این مسابقات بروم، شغل آزاد داشتم. در تاکسی اینترنتی کار کرده‌ام. پیش پدرم رنگ‌کاری و کارگری هم کرده‌ام. حالا خدا این جایزه را به من داده و گفته است این را به تو می‌دهم و از لحاظ مالی تو را تأمین می‌کنم. حالا برو و فقط قرآن کار کن.

محرابی: «فإذا فرغت فانصب»؛ یعنی وقتی به فراغتی رسیدی، کار مهم و تازه‌ای را شروع کن و به فعالیت دیگری بپرداز. اصل حرف آقای شاهمرادی این است که پس از دریافت این جایزه، از لحاظ ذهنی و شاید شغلی به فراغت رسیده است تا با جدیت و برنامه‌ریزی بهتری به فن تلاوت بپردازد و عرصه‌های مرتبط را با انرژی و تمرکز بیشتری دنبال کند، همچون حفظ و اختلاف قرائات.

ایکنا – در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟

شاهمرادی: الان دانشجوی رشته مدیریت امور بانکی هستم و کار دیگری را انجام نمی‌دهم.

ایکنا – جناب محرابی، بسیاری اعتقاد دارند که اختصاص این جایزه‌ در چنین سنی می‌تواند تأثیر منفی هم داشته باشد. می‌خواستم در مورد نقش معلم در جهت‌دهی به مسیر شما بپرسم. این نقش به چه صورت بوده است؟

محرابی: در سبیل‌الرشاد مسائل نگرشی و تربیتی بچه‌ها دغدغه ما بوده است. به غیر از آموزش‌های فنی، حاضران در دوره‌های آموزشی را نزد اساتید اخلاق مختلفی برده‌ایم و درباره این موضوع بسیار صحبت کرده‌ایم. زمانی که آقای شاهمرادی در عربستان بود هم از همان موقع مطالبی پیرامون این موضوع را با هم مطرح می‌کردیم. یادآوری می‌کردیم که همیشه وقتی از خدا چیزی می‌خواهیم، قبل از آن باید ظرفیتش را هم بخواهیم. «قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً»؛ خدایا علم من را زیاد کن. ظرفیت خیلی مهم است. اگر ظرفیت نباشد، تبعات منفی خواهد داشت.

شاید این تصور وجود داشته باشد که آقای شاهمرادی با دریافت این جایزه تغییر می‌کند و از کار قرآنی فاصله می‌گیرد. این‌طور نیست. ایشان و خانواده‌‌شان این‌گونه نیستند که به سبب مسائل اقتصادی بخواهند از قرآن فاصله بگیرند، بلکه همان‌طور که ایشان گفت از هر چیزی استفاده می‌کنند و ابزاری برای قرآنی‌تر شدن و حرکت جدی‌تر در مسیر قرآن است. منتها «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی» که در قرآن هست، شامل حال همه می‌شود.

وقتی ایشان عربستان بود، گفتم این اتفاق را یک رخداد خیلی عجیب نبیند، چراکه سنت خداست. بالاخره وقتی آدم خود را بی‌نیاز ببیند و احساس قدرت کند و احساس کند که دیگر نیاز ندارد، زمینه‌ طغیان برای او ایجاد می‌شود. آیه «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى؛ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» در سوره علق اشاره می‌کند که انسان قطعاً این کار را می‌کند. این قطعیت هم در «کلا» وجود دارد و هم در «اِنَ» و هم در «لام» قبل از «یتطغی». اگر زمینه‌ای فراهم شود که خود را بی‌نیاز از شرکت در جلسات قرآن و شاگردی ببینم، قطعاً می‌تواند زمینه انحراف را در من ایجاد کند. ایشان خود را مبرا نمی‌بیند و می‌داند که باید بیش از پیش برای خودسازی‌اش کار کند.

ایکنا – حضور ایشان در مسابقات در جذب قرآن‌آموزان اثرگذار بوده است؟

محرابی: یکی از مبارک‌ترین اتفاقات و نتایج موفقیت آقای شاهمرادی، جذب خانواده‌ها و بچه‌ها به تلاوت است. برای آنها این سؤال پیش آمده است که آقای شاهمرادی کجا می‌رود و چه می‌کند؟ شاید قریب به 100 نفر در همین ایام کم به ما مراجعه کرده‌اند که چطور می‌توانند عضو مدرسه تلاوت شوند.

ایکنا – حضور در مدرسه تلاوت شرایط خاصی دارد؟

محرابی: بله، یک ورودی دارد و قبل از ثبت‌نام، آزمونی انجام می‌شود. یک روند باید گذرانده شود. قرآن‌آموز ابتدا تلاوت خود را می‌فرستد تا سطح او ارزیابی شود و در ادامه قوانین مجموعه بیان و یک‌سری تعهدات رد و بدل می‌شود.

ایکنا – آقای شاهمرادی، بعد از حضور در این مسابقات اسم شما در فضای مجازی زیاد شنیده شد. این موضوع برای شما هم مراجعاتی را به همراه داشته است؟

شاهمرادی: بله پیام‌های بسیاری را دریافت کرده‌ام، از افرادی که اعلام کرده‌اند با قرآن مأنوس نبوده‌اند، اما دوست دارند تلاوت من را بشنوند. اگر بخواهند در جلسه خاصی شرکت کنند، به آنها جلساتی را معرفی می‌کنم. بیشتر بازخوردهایی که داشته‌ام، مثبت بوده و دوست داشته‌اند بیشتر تلاوت گوش دهند.

ایکنا – در پایان اگر نکته خاصی باقی‌مانده است، بفرمایید.

شاهمرادی: از اساتید عزیزم قدردانی می‌کنم؛ از استاد کاظمی و استاد محرابی و استاد سعید پرویزی که در برهه‌ای برای شرکت در مسابقات اوقاف چندماهی مزاحم ایشان شدم. این اساتید خیلی به من کمک کردند. ان‌شاءالله همیشه موفق باشند.

محرابی: تشکر می‌کنم و آرزویم این است که بتوانم سرباز و خادم قرآن باشم.

گفت‌وگو از تیمور کاکایی

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
نا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۳/۰۶ - ۰۶:۴۰
0
2
الله اکبر
captcha