احیای امر به معروف؛ مهمترین راهکار‌ اجرایی شدن آموزه‌های اسلامی
کد خبر: 4165668
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۶:۵۴
درس‌نامه سبک زندگی عاشورایی/۷

احیای امر به معروف؛ مهمترین راهکار‌ اجرایی شدن آموزه‌های اسلامی

یکی از اساسی‌ترین راهکار‌های اجرایی شدن آموزه‌های اسلامی در سبک زندگی، احیای امر به معروف و نهی از منکر، تقویت روحیه نظارت همگانی و احساس مسئولیت اجتماعی در جامعه است، زیرا هرگونه بی‌تفاوتی و پرهیز از انجام مسئولیت اجتماعی، زمینه تسلط منکرات و فرهنگ ضد اسلامی را فراهم می‌کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریمحجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده، آورده است: یکی از اساسی‌ترین راهکار‌های اجرایی‌شدن آموزه‌های اسلامی در سبک زندگی، احیای امر به‌معروف و نهی ازمنکر، تقویت روحیه نظارت همگانی و احساس مسئولیت اجتماعی در جامعه است، زیرا هرگونه بی‌تفاوتی و پرهیز از انجام مسئولیت اجتماعی، زمینه تسلط منکرات و فرهنگ ضد اسلامی را فراهم می‌کند.

به دلیل اهمیت و جایگاه این مسئله در اجرایی شدن و اقامه ارزش‌های دینی است که امام باقر(ع) فرمودند: «امربه‌معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و شیوه صالحان است. واجب بزرگی است که با آن فریضه‌های دیگر برپا می‌شود و راه‌های امن و کسب‌وکار‌ها حلال می‌گردد. آنچه به ستم ستانده شده به صاحبان‌شان باز می‌گردد، زمین‌ها آباد، از دشمنان انتقام گرفته و امور پابرجا می‌شود.»


بیشتر بخوانید:


هم‌چنین از رسول اکرم(ص) در مقام و ارزش این فریضه الهی نقل شده که فرموده است: «آیا با شما سخن نگویم از کسانی که از پیامبران و شهدا نیستند، ولی پیامبران و شهیدان از مشاهده مقام آنان مسرور می‌شوند که چه جایگاه والایی نزد خدا دارند و در چه جایگاه‌هایی نورانی تکیه زده‌اند. یکی از اصحاب عرض کرد:‌ ای رسول خدا اینان کیانند؟ فرمود: کسانی‌اند که بندگان خدا را نزد خدا و رسولش محبوب می‌سازند. بندگان خدا را به معروف و آنچه خدا دوست دارد فرمان می‌دهند و از آنچه خدا نهی کرده باز می‌دارند و چون بندگان خدا به فرمان‌ها و سنت‌های آنان عمل کنند خداوند آن‌ها را دوست خواهد داشت.»

آری، وقتی اعضای جامعه مراقب هم باشند و یکدیگر را به ارزش‌های نیک سفارش کنند و از بدی و زشتی‌ها بازدارند، به‌تدریج زمینه نهادینه‌شدن سبک اسلامی در زندگی فراهم می‌شود. حال که به برکت خون پاک شهدای والامقام، قانون امربه‌معروف و نهی ازمنکر در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و برای اجرا به قوه‌مجریه ابلاغ شد، زمان آن فراهم شده است که به تعبیر امام خمینی(ره) همه ما به این وظیفه دینی و انسانی عمل کنیم. 

وقتی که امربه‌معروف و نهی ازمنکر نشود و در جامعه خلاف‌کاری، دزدی، تقلب و خیانت رایج شود به‌تدریج جزو فرهنگ جامعه بشود زمینه برای روی کار آمدن آدم‌های ناباب فراهم خواهد شد؛ بنابراین یکی از عوامل بسیار مهم نجات جامعه از سبک زندگی غیراسلامی و سوق‌دادنِ شیوه زندگی به سوی آموزه‌های اسلامی، احساس مسئولیت اجتماعی و اقامه امربه‌معروف و نهی ازمنکر است.

به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، مهم‌ترین حوزه امربه‌معروف و نهی ازمنکر حوزه مسئولان حکومت است؛ یعنی امربه‌معروف آنان از سوی مردم، زیرا اگر مسئولی بداند که در صورت اشتباه در انجام مسئولیت مورد بازخواست مردم قرار می‌گیرد و تمام فعالیت‌های او زیر ذره‌بین و نظارت عمومی قرار دارد به‌هیچ‌وجه به خود اجازه سهل‌انگاری در انجام‌وظیفه را نخواهد داد. وقتی چنین شد، جامعه از انحراف نجات پیدا می‌کند، زیرا حاکم و مدیری که در مدیریت اشتباه نکند، جامعه تحت مدیریتش نیز سالم می‌ماند.

امر به‌معروف و نهی ازمنکر؛ هدف اصلی عاشوراییان

آیا امام حسین(ع) برای امر به‌معروف و نهی ازمنکر قیام نمود؟ با آن که به حسب ظاهر عواملى، چون امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید و یا پاسخ به دعوت کوفیان، در تحقق این قیام خونین بى‌تأثیر نبود، ولى در عین حال در کلمات امام(ع)، به‌طور مکرر از اصلاح امت و دو فریضه مهم امر به‌معروف و نهى ازمنکر به‌عنوان یکى از انگیزه‌هاى اساسى این نهضت بزرگ یاد شده است.

به راستى امام حسین(ع) را باید قهرمان این میدان دانست. آن حضرت علاوه بر امر به‌معروف قلبى و زبانى، عمل به آن را نیز به منتهاى اوج خود رساند و بالاترین مرحله عملى آن را انجام داد، و با شجاعتى وصف‌ناپذیر به همگان اعلام کرد: «أَیُّهَا النّاسُ! فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ یَصِبرُ عَلى حَدِّ السَّیْفِ، وَ طَعْنِ الاَسِنَّةِ، فَلْیَقُمْ مَعَنا وَ إِلاَّ فَلْیَنْصَرِفْ عَنَّا: اى مردم! هر کس از شما در برابر تیزى شمشیر و زخم نیزه‌ها شکیبا است، با ما بماند و الا از ما جدا شود؟!» (ینابیع المودّة، ص 406)

مطابق روایات، قیام با شمشیر در جاى خود عالى‌ترین و پرفضیلت‌ترین مرحله از مراحل امر به‌معروف و نهى از‌منکر است که امام حسین(ع) به آن اقدام کرد؛ امام حسین(ع) نه تنها با سخنانش به افشاى جنایات بنى‌امیه پرداخت که با شمشیر بر ضد آنان به مبارزه برخاست و تا پاى جان ایستادگى کرد و این حرکت خویش را «امر به‌معروف و نهى ازمنکر و اصلاح امور جامعه» نامید و در بیان و سخنان خویش، به‌طور مکرر از این فریضه بزرگ یاد کرد، و با صراحت، یکى از انگیزه‌هاى حرکتش را احیاى همین امر مهم شمرد.

اکنون به مهمترین بخش از سخنان آن حضرت و یارانش، در این مورد گوش جان مى‌سپاریم.

1ـ آن حضرت دو سال قبل از هلاکت معاویه، در میان جمع زیادى از مهاجرین و انصار در سرزمین مقدس «منا»، طى یک خطابه بسیار مهم، سرشناسان جامعه اسلامى آن روز را به سبب مسامحه و سهل‌انگارى نسبت به فریضه امر به‌معروف و نهى ازمنکر در اصلاح امور جامعه، مورد ملامت و سرزنش قرار داد و فرمود: چرا از نکوهشى که خداوند نسبت به علماى یهود فرموده است پند نمى‌گیرید؟ آنجا که در سوره مائده آیه63 فرمود: «لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالاَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الاِثْمَ وَأَکْلِهِمْ السُّحْتَ: چرا علماى یهود، مردم را از سخنان گناه آلود و خوردن حرام نهى نمى کردند.»

این خطابه مهم امام(ع) در آن شرایط خفقان بار و در آن جمع کثیر، نشان مى‌دهد که امام منتظر فرصتى بود تا این فریضه الهى را در حد اعلا جامه عمل بپوشاند؛ همان‌گونه که در نامه‌اى به معاویه مى‌نویسد: «اى معاویه! به خدا سوگند از این که الان با تو نبرد نمى‌کنم، مى‌ترسم در پیشگاه الهى مقصّر باشم.»

2ـ بعد از هلاکت معاویه، زمانى که امام حسین(ع) از سوى والى مدینه به بیعت با یزید فراخوانده شد، امام(ع) به شدت بر آشفت و آن را مردود شمرد و شبانگاه به سوى روضه شریف نبوى رفته به راز و نیاز پرداخت و در آن نیایش خالصانه به درگاه الهى چنین عرضه داشت:«اَللّهُمَّ هذا قَبْرُ نَبِیِّکَ مُحَمَّد (ص) وَ أَنَا ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ قَدْ حَضَرَنِی مِنَ الاَمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ، اَللّهُمَّ إِنِّی اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ وَ اُنْکِرُ الْمُنْکِرَ...»؛ (خداوندا! این قبر پیامبر تو محمّد (ص) و من هم فرزند دختر او هستم، از آنچه براى من پیش آمده تو آگاهى، خداوندا! من معروف را دوست داشته و از منکر بیزارم!).

در واقع امام حسین(ع) انگیزه‌هاى اصلى قیام خویش را در این جمله کوتاه، آن هم در کنار مرقد پاک جدّ بزرگوارش (صلى الله علیه وآله) در مقدس‌ترین مکان‌ها بیان داشت و آن را به سینه تاریخ سپرد.

3ـ شاید بتوان صریح‌ترین و رساترین تعبیر امام حسین(ع) در تبیین انگیزه اصلى قیامش را جمله‌اى دانست که در وصیت‌نامه آن حضرت به برادرش محمد حنفیه آمده است.

آن حضرت پس از آن که انگیزه‌هایى، چون هوى و هوس و کسب مقام را از قیام خود دور دانست، چنین نوشت: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب: من تنها به انگیزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى‌طالب(ع) رفتار نمایم.» امام(ع) در این عبارات کوتاه و گویا در همان آغاز راه، هدف حرکت الهى خویش را بیان مى‌کند که قصدش کشورگشایى و به چنگ آوردن مال و مقام دنیا نیست، بلکه هدفش فقط اصلاح جامعه اسلامى و احیاى امر به معروف و نهى از منکر است.

4ـ بعد از آن که مسلم بن عقیل(ع) سفیر آن حضرت در کوفه توسط نیروهاى ابن زیاد با مکر و حیله دستگیر شد و به مجلس او وارد گشت و او، مسلم را متهم به فتنه‌انگیزى ساخت، آن حضرت در پاسخ گفت: «ما لِهذا آتَیْتُ، وَ لکِنَّکُمْ أَظْهَرْتُمُ الْمُنْکَرَ، وَ دَفَنْتُمُ الْمَعْرُوفَ... فَأَتَیْناهُمْ لِنَأْمُرَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ: من براى این چیز‌ها که تو مى‌گویى به کوفه نیامدم، بلکه شما منکرات و زشتى‌ها را ظاهر و معروف و خوبى‌ها را دفن کرده اید، پس ما به پا خواستیم تا مردم را به معروف دعوت کنیم و از منکرات دور سازیم.»

5ـ هنگامى که امام حسین(ع) با سپاهِ حر رو‌به‌رو گشت و بى‌وفایى کوفیان آشکار شد و امام(ع) خود را با شهادت مواجه دید در میان اصحاب خویش برخواست و طى سخنانى چنین فرمود: «أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الحقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِی لِقاءِ اللهِ مُحِقّاً: آیا نمى‌بینید به حق عمل نمى‌شود و از باطل جلوگیرى نمى‌گردد، در چنین شرایطى بر مؤمن لازم است قیام کند و شیفته ملاقات پروردگار و شهادت باشد.» از این سخن امام(ع) استفاده مى شود که در چنین شرایطى از جان باید گذشت یعنى در مرحله‌اى که خطر، کیان دین و مذهب را تهدید مى کند، وجود ضررهاى مالى و جانى نمى‌تواند مانع امر به‌معروف و نهى ازمنکر شود.

6ـ طبق نقل مورخان آنگاه که حر مانع حرکت امام شد، امام حسین(ع) در نامه‌اى به بزرگان کوفه نوشت: «فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) قَدْ قالَ فِی حَیاتِهِ: مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِ اللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ، ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِفِعْل وَ لا قَوْل، کانَ حَقِیقاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ: شما مى‌دانید پیامبر خدا(ص) در زمان حیاتش فرمود: هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده و پیمان خدا را شکسته، با سنت پیامبر مخالفت مى‌ورزد و در میان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى‌کند ولى با او به مبارزه عملى و گفتارى برنخیزد، سزاوار است که خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر جهنم وارد کند.»

امام حسین(ع) با این سخنان ضمن گوشزد کردن وظایف همه قشرهاى مردم، خصوصاً بزرگان کوفه، عزم جزم خویش را براى اصلاح امور و مبارزه کامل با خودکامگان و ستمگران بنى امیه اعلام مى دارد، و این مبارزه را مشروط به حمایت آن‌ها هم نمى‌کند و آماده است جان گرامى خویش را در این راه نیز فدا کند.

شیوه‌های امر به‌معروف و نهی ازمنکر

امر به‌معروف و نهی ازمنکر به‌طور مستقیم با دین و دنیا و آبروی افراد در ارتباط است و لذا حساسیت ویژه‌ای دارد؛ همان‌گونه که رها کردن این واجب الهی، هلاکت‌بار و خطرآفرین است، اجرای آن نیز بدون رعایت حدود و توجه به شرایط ومراتب و روحیات و ظرفیت افراد، زیان بار خواهد بود.

در قرآن کریم و سیره عملی بزرگان دین و سخنان آنان نکته‌های بسیار مهم و ارزشمندی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها برای انتخاب روش‌های صحیح امر به‌معروف و نهی ازمنکر مدد گرفت. در این قسمت به برخی از این شیوه‌ها اشاره می‌شود.

توجه به ظرفیت‌ها: خداوند منان برای ترک شراب‌خواری در صدر اسلام، با توجه به ظرفیت مردم آن عصر، احکام آن را به‌صورت تدریجی به پیامبر(ص) ابلاغ کرد تا اثربخش باشد، در دعوت به خوبی‌ها باید علاوه بر درجه ایمان، به روحیات، قدرت تحمل، میزان شوق و ذوق و حوصله افراد توجه کرد.

بهره‌گیری از روش‌های غیر مستقیم: بعضی از افراد، تحمل شنیدن اندرز‌ها و یا انتقاد‌های مستقیم را ندارند، از این رو باید برای اصلاح رفتار آنان از روش غیرمستقیم استفاده کرد.

استاد شهید مرتضی مطهری؛ در این باره می‌فرماید: «برای روش غیرمستقیم، حدیث معروفی را برای شما ذکر می‌کنم، ببینید این روش چقدر مؤثر است. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در حالی که هر دو طفل بودند، به پیرمردی که در حال وضوگرفتن بود، برخورد می‌کنند و متوجه می‌شوند که وضوی او باطل است. این دو آقا‌زاده که به رسم اسلام و رسوم روان‌شناسی آگاه بودند، فوراً متوجه شدند که از یک طرف باید پیرمرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیماً به او بگویند آقا، وضوی تو باطل است، شخصیتش جریحه‌دار می‌شود، بنابراین جلو رفتند و گفتند: ما هر دو وضو بگیریم، ببینید کدام یک از ما بهتر وضو می‌گیرد. امام حسن(ع) یک وضوی کامل گرفت، بعد پیرمرد متوجه شد که وضوی خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوی هر دوی شما درست است، وضوی من خراب بود. این‌طور از طرف اعتراف می‌گیرند. حالا اگر در اینجا فوراً و به‌طور مستقیم می‌گفتند: پیرمرد خجالت نمی‌کشی با این ریش سفیدت هنوز وضوگرفتن را بلد نیستی؟ او از نماز خواندن هم بیزار می‌شد.

ایشان در چگونگی بهره‌گیری از این روش می‌فرماید: اگر می‌خواهید به شکل غیرمستقیم امر به‌معروف کنید، یکی از راه‌هایش این است که خودتان صالح و باتقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید و در ادامه فرمودند: این یک غفلت عظیم و اشتباه بزرگی است امروز در اجتماع ما که برای گفتن و نوشتن و خطابه ومقاله و خلاصه برای زبان و مظاهر زبان، بیش از اندازه انتظار داریم ... و می‌خواهیم تنها با زبان و گوش همه کار‌ها را انجام دهیم و انجام نمی‌شود، ناراحت می‌شویم و ناله و فغان می‌کنیم و می‌گوییم: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. این شعر در همه زمان‌ها صادق بوده و هست: فکر نمی‌کنیم که ما اشتباه می‌کنیم، ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم ... ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آن‌ها با چشم خودشان ببینند، یک مقداری هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم.» 

نرم خویی و مهرورزی: امر به‌معروف و نهی ازمنکر، موضوعی بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و انتخاب بهترین روش‌های اخلاقی همراه شود. خدای بزرگ به حضرت موسی و‌ هارون (علیهما السلام) می‌گوید: نزد فرعون (که ادعای خدایی کرده است) بروید و با او به نرمی سخن بگویید، شاید پند گیرد یا بترسد؛ هم‌چنین خطاب به پیامبر(ص) می‌فرماید:‌ ای پیامبر به‌خاطر برخورداری از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند. 

هیاهو و فریاد، بدزبانی، کتک‌زدن و تندخویی در برابر گناهکار با چنین وظیفه‌ای که از روی عشق به انسانیت و زندگی انجام می‌گیرد، سازگار نیست و جز نفرت و عکس‌العمل شدید طرف مقابل نتیجه‌ای نخواهد داشت.

اقدام همگانی: کار فردی در امر به‌معروف و نهی ازمنکر، چندان مفید نیست؛ همان‌طور که اگر آب تصفیه شده و پاک را بار دیگر در جویباران رها کنیم، آلوده می‌شود، محیط اجتماع نیز اگر نورانی نباشد و در برابر آلودگی‌ها عکس‌العمل نشان ندهد و یا افراد آلوده و فاسد مورد تشویق قرار گیرند، مبارزه با بی‌بند و باری‌ها بسیار مشکل خواهد بود.

اگر به آیاتی که در انجام فریضه امر به‌معروف و نهی ازمنکر نازل شده دقت شود، خطاب در اکثر آیات، جمعی است نه فردی. استاد شهید مطهری؛ در این زمینه می‌فرماید: «باید به این نکته توجه کنیم که عمل فردی، چندان مفید نیست، آن هم در دنیای فعلی، مشکلی که امروز، در زندگی اجتماعی ما هست این است که افراد اهل عمل، توجهی به عمل اجتماعی ندارند و به اصطلاح (تک رو) هستند؛ درحالی که از عمل فردی کاری ساخته نیست، از فکر فردی کاری ساخته نیست، از تصمیم فردی کاری ساخته نیست، همکاری و همفکری و مشارکت لازم است.»

انتهای پیام
captcha