به گزارش ایکنا، مریم مدملی؛ استادیار پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه خواهران، شامگاه 11 شهریور در نشست علمی «قیام عاشورا، اخلاق الهی، فردی و اجتماعی»، که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با بیان اینکه یکی از اهداف عمده برای بعثت انبیا و به خصوص پیامبر(ص) تکمیل و تتمیم مکارم اخلاق است و جملاتی منتسب به ایشان است که «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»، گفت: اخلاق یکی از سه رکن دین است و به معنای روش و رویه انسانها معنا کردهاند و در تعریف اصطلاحی گفتهاند: هیئتی که در انسان تثبیت و نهادینه شده و سبب میشود تا انسان کاری را به آسانی انجام دهد بدون اینکه بخواهد در مورد اعمالش تفکر کند. مثلاً اگر کسی به دیگری مالی ببخشد بدون اینکه حساب و کتاب مادی بکند که آیا این فرد نیازمند است یا خیر و راستگو است یا دروغگو و اگر من به او کمک کنم آیا خودم دچار مشکل نخواهم شد؟
وی با اشاره به اینکه عاشورا منبع و چشمهای جوشان برای آموزش و الگوگیری اخلاق فردی، خانوادگی، اجتماعی و الهی است، افزود: مهمترین هدف از قیام حسینی(ع) تبیین مسائل اعتقادی و تبیین باورهاست. نماد اعتقادی عاشورا، توحیدمحوری در اطاعت و عبادت و استعانت از خداوند و... است؛ امام(ع) خدا را تنها تکیهگاه برای خود از ابتدای قیام معرفی کرده است؛ مثلاً خطاب به کوفیان فرمودند اگر شما بخواهید نقض عهد کنید خدا مرا از شما بینیاز خواهد کرد. در ادامه مسیر هم وقتی با ابوعبدالله مشرقی دیدار کرد و او گفت کوفیان برای جنگ با شما آماده شدهاند ایشان فرمودند: «حسبی الله و نعم الوکیل»؛ خدا مرا کفایت خواهد کرد. یا وقتی دشمن به اردوگاه حمله کرد امام(ع) دست بلند کردند به سمت آسمان و فرمودند: خدایا تو در هر سختی و حادثهای، تکیهگاه من هستی.
مدملی با ذکر اینکه در ایثار جان و مال مهمترین انگیزه، ایمان به معاد است، اظهار کرد: اگر انسانها به معاد و پاداش اخروی معتقد نباشند، هیچ رزمندهای شجاعانه وارد میدان نبرد نمیشود و خود را به کشتن نمیدهد، ولی وقتی معتقد به معاد باشد شجاعانه جهاد میکند و کشته شدن خودش را هم باخت نمیداند و عین بردن میداند. حضرت سیدالشهدا(ع) در عاشورا وقتی بیتابی خواهر را ملاحظه فرمودند خطاب به ایشان فرمودند که خواهرم تقوا پیشه کن و بدان که شیرینی و تلخی دنیا، خواب است کنایه از اینکه بسیار زودگذر است. در رجزهایی که یاران امام(ع) هم در عاشورا خواندند بر مبادی اعتقادی تکیه داشتند و مبارزه خود را با امید به پاداش خدا، رضایت الهی و جایگاه والا در قیامت پیوند میزنند؛ مثلاً وقتی عمروبن خالد عضدی به میدان رفت رجز خواند: ای جان؛ امروز تو به سوی خدای رحمان میروی و آن چیزی که در لوح تقدیر تو نوشته شده است دریافت میکنی. پس بیتابی نکن که هر زندهای خواهد مرد و پسر او هم وقتی به میدان رفت باز همین مسئله را به خود تلقین کرد و به خودش گفت در راه خدا شکیبا باش، زیرا تو به سوی قصرهای زیبا و آراسته در حال سفر هستی.
استادیار پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه یکی از موضوعاتی که امام(ع) و یارانش به دشمنان گوشزد میکردند این بود که اگر کار ما برای خداست پس شما که در برابر ما ایستادهاید دشمن خدا هستید، تصریح کرد: وجه دیگر قیام عاشورا بعد از پررنگ بودن مسائل اعتقادی بنیادین، بحث آزادگی است. آزادگی یک درجه برتر از آزادی است، زیرا آزادی در برابر بردگی قرار میگیرد، ولی آزادگی امری فراتر و به معنای رهایی از همه قیودی است که دست و پای انسان را برای پیمودن راه کمال میبندد و ذلتآور است.
وی افزود: آزادگی به معنای حفظ کرامت و شرافت انسانهاست و اینکه تن به هر پستی و اسارت دنیا ندهند. در جریان بیعتی که قرار بود از امام(ع) برای یزید گرفته شود ایشان پاسخ دادند: «والله لا اعطیهم...»؛ به خدا سوگند من دست ذلت به یزید نمیدهم و مانند بردگان تسلیم حکومت او نمیشوم. در مکاتب غیرعاشورایی اتفاق میافتد که گاهی اوقات انسانها برای رسیدن به مطامع دنیوی و آرزوهای خود از سایر انسانها سوء استفاده و استفاده ابزاری میکنند، ولی در اندیشه عاشورایی، انسانها کرامت دارند و ملاک ارزشمندی آنها ایمان است و رنگ و قبیله و نژاد و پوست و... مهم نیست. به همین دلیل امام حسین(ع) در روز عاشورا بر بالین همه شهدا حاضر شدند و از آنان تجلیل کردند، یعنی همانطور که بر بالین فرزندشان علی اکبر(ع) حاضر شدند، بر بالین غلام خود هم حاضر شدند.
مدملی با بیان اینکه یکی دیگر از وجوه بارز عاشورا، غیرت است، گفت: غیرت یعنی فرد، دیگری را در حریم خودش راه ندهد. این صفت جزء ایمان است و کسی که نسبت به ناموس و همسر و افراد مورد علاقه خود و کشور و آب و خاک خودش به قدری اهتمام ورزد که مانع تجاوز دیگری شود غیور است. فرد غیرتمند اجازه نمیدهد فرد سومی به همسر و دختر و ناموس او نگاه و انگیزه ناپاک داشته باشد. در روایات بیان شده است که خداوند انسان غیور را دوست دارد.
مدملی اضافه کرد: در اوصاف بنیهاشم بحث غیرتمندی پررنگ است و گزارههای تاریخی بر این مسئله حکایت دارد؛ جوانان بنیهاشم در عاشورا مدام از اهل بیت(ع) محافظت میکردند و شبها هم از آنها نگهبانی میکردند. امام حسین(ع) در رجز روز عاشورا و در لحظات آخر عمرشان بر این نکته تأکید کردند و وقتی شنیدند که برخی قصد حمله به خیام حرم را دارند فریاد کشیدند که اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید و حتی آنها را به اصل و تبار عربیشان ارجاع میدهند و میفرمایند من با شما میجنگم و شما با من و به زنان نباید تعدی کنید. این نشانه غیرت والای امام است که در آخرین لحظات عمر اینگونه حساسیت به خرج میدهند.
استاد حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه حضرت زینب(س) هم در مجلس یزید به گرسنگی و تشنگی و مصیبهای طول سفر اسارت اشاره نفرمودند، بلکه فرمودند چرا ما را در معرض دید و تماشای مردم کوچه و بازار قرار دادید، اظهار کرد: امام حسین(ع) تدابیر زیادی برای حفظ حریم به خرج دادند و یکی از اینها حفر خندق بود. ایشان دستور دادند که جای خیام به هم نزدیک شود و دور آن خندق کندند و در آن هیزم ریختند تا وقتی به خیام حمله شد آتش افروخته و مانع نفوذ دشمن شوند. کار دیگر امام حسین(ع) برپا کردن خیمهها در کنار هم و به صورت تو در تو و شبیه هلال بود و طنابهای چادرها به هم وصل شده بود تا دشمن از بین آن نفوذ نکند.
وی ادامه داد: علاوه بر این در سخنانشان حتی در قتلگاه و بعد از شهادت اصحاب و هجوم دشمن بر آنها نهیب زدند که ای پیروان آل ابی سفیان با زنان و فرزندان من چه کار دارید؟ اگر دین ندارید آزادمرد باشید. وقتی شایعه حمله به خیام مطرح شد ایشان که در کنار فرات بودند و قصد داشتند آب بنوشند تشنه برگشتند و دیدند خیام سالم است. این عمل نشانه غیرتمندی و اهتمام به حفظ حریم خانواده است و این کار را از سوی زنان و دختران حرم هم میبینیم که نمونه آن گزارشهای تاریخی است که فاطمه صغری با ضربه دشمن از هوش رفت و بلافاصله وقتی به هوش آمد از حضرت زینب(س) درخواست تکه پارچهای کردند تا سرشان را بپوشانند، ولی آن حضرت پارچهای نداشتند که سر خودشان را هم بپوشانند. شیخ مفید از حمیدبن مسلم نقل کرده است که مکرر دیدم زنی از خاندان اهل بیت(ع) درخواست داشتند که لباسهای غارتشده آنها را به آنان بدهند تا خودشان را بپوشانند؛ یعنی تقاضای اصلی آنها تقاضا برای پوشش و حجاب است. در ورود کاروان اسرا به کوفه هم وقتی کوفیان نان و خرما به اسرا دادند حضرت زینب(س) فرمودند بر ما صدقه حرام است و آن را نگرفتند ولی درخواست کردند که لباس به آنان بدهند.
مدملی تصریح کرد: بنابراین جای این پرسش مهم وجود دارد که چطور حضرت زینب(س) حتی نان و خرما را از دهان کودکان اهل بیت(ع) گرفتند تا نخورند ولی وقتی لباس به آنها دادند به راحتی قبول کردند. در ورود به شام هم نقل شده است که حضرت سجاد(ع) نسبت به این مسئله اعتراض شدید کردند. ابن طاووس نقل کرده است که در ورود به شام، امکلثوم از شمر خواست تا ما را از دروازهای ببر که تماشاچیان کمتری دارد، زیرا آنقدر در معرض دید نامحرمان بودهایم که خوار شدهایم. البته شمر میخواست حریم وحی شکسته شود و به همین سبب مخالفت کرد.
وی ادامه داد: وقتی یزید در شام با افتخار پیروزی خودش را مطرح کرد حضرت زینب(س) آیاتی از قرآن را قرائت کردند و این پیروزی را مهلت خدا به او دانست تا بر گناهانش افزوده شود، اما ایشان به شدت از یک مسئله آزرده بودند و بر آن تصریح هم کردند و آن اینکه یابن الطلقاء؛ ای فرزندان آزاد شده آیا عادلانه است که تو کنیزان و زنانت را در پشت پرده نگه داری و دختران رسول خدا را در حالت اسیری و در حالی که پوششهایشان هتک و چهرههایشان آشکار شده است نمایش میدهی و از این شهر به شهر دیگر میبری؟
مدملی با بیان اینکه اخلاق جوانمردی هم از ویژگیهای برجسته اخلاقی در عاشوراست، اظهار کرد: جوانمردی و مروت فضیلت مهم اخلاقی است. قرآن کریم فرموده است که شما نسبت به دشمن هم از عدالت خارج نشوید و امام حسین(ع) هم به تبعیت از قرآن کریم چنین رفتاری را با دشمنانشان داشتند و اخلاق فتوت و جوانمردی را به نمایش گذاشتند.
انتهای پیام