حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل چراغی کوتیانی، استاد حوزه علمیه در گفتوگو با خبرنگار ایکنا از قم، در خصوص اینکه چرا امام حسن(ع) دوران خلافت پدر مسئولیت حکومتی نداشت، گفت: باید بین دو مفهوم پذیرش مسئولیت رسمی و دیگری حضور اجتماعی و مشارکتجویی تفکیک قائل شویم، امام حسن مجتبی(ع) بدون هیچ تردیدی حضور اجتماعی تاثیرگذاری در جامعه اسلامی دوران امامت پدر گرامیشان داشتهاند.
وی ادامه داد: اساسا در هر جایی که پای صیانت از اسلام و تامین امنیت جامعه اسلامی در میان بود، امام حسن(ع) پیش قدم بوده و در راس مدافعین از امنیت جامعه اسلامی حضوری ایثارگرایانه داشتند، در این میدانها که پای از خودگذشتگی و ایثار و شهادت مطرح بود، امام حسن(ع) مشارکت داشتند و مسئولیت نیز میپذیرفتند.
استاد حوزه علمیه افزود: ایشان مرد میدان دفاع از کیان کشور اسلامی بود، نمونه آن فرماندهی ایشان در جنگ جمل و صفین میباشد، این مرد میدان، در آن جا که پای امنیت مردم در میان بود، پیشتاز شده و در کنار پدر و برادران بزرگوارشان مسئولیت در شرایط خطر را میپذیرفتند، اما در پذیرش مسئولیتهای رسمی حکومتی، تحلیل به گونهای دیگر است.
وی بیان کرد: امروزه یکی از پدیدههایی که ساختار سیاسی و اجتماعی با آن مواجهه است، پدیده آقازادگی و رانتخواری و ویژهخواری است، عرصه قدرت، عرصهای سخت و آسیبزا است و ورود به این عرصه، اغلب با آسیبهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زیادی همراه است و کم نیستند افرادی که با ورود به عرصه قدرت، به جهت فقدان خودساختگی و گنجایش وجودی، خود و خانوادههایشان با زیادهخواهی به دستاندازی به بیتالمال پرداختند.
چراغی کوتیانی ادامه داد: از سوی دیگر رفتار مسئولین و خانوادههای آنها در منظر مردم است و به نوعی الگوی نقش و گروه مرجع برای دیگران به شمار میآیند، بدین جهت کنشهای کجروانه آنان، گاه به اشتباه به دین نسبت داده شده و حاکمیت دینی در نظر مردم، حاکمیت فاسد به نظر میرسد پس بدین جهت است که از پیشوایان دینی ما تاکید شده است که مسئولان جامعه اسلامی نسبت به فرزندان و خویشان خود در امر حکومتی سختگیرتر از دیگران باشند، زیرا وجود منزلت اجتماعی انتسابی آنان و وجود رانتهای اطلاعاتی و بهره مندی از قدرت، میتواند زمینهساز فساد باشد.
وی بیان کرد: امیرالمومنین علی(ع) در مواجهه با فرزندانشان، از این اصلی که خودشان بر آن تاکید داشتند، پیروی میکردند، از این رو میبینیم که با همه شایستگیها و ارزشهایی که امام حسن(ع) از آن بهرهمند بودند، تا زمانی که امیرالمومنین(ع) زنده بودند، به ایشان هیچ مسئولیتی واگذار نمیشود تا درسی برای همه زمامداران جامعه اسلامی در بکارگیری خویشان خود در امور حاکمیتی باشد.
استاد حوزه گفت: ما معتقدیم امام حسن مجتبی(ع) بهرهمند از «تعهد» و «تخصص» بودند، اما با این همه امیراالمومنین (ع) نمیخواستند که با ورود فرزندانشان به این گونه عرصهها بهانهای به دست دشمنان برای نکوهش حاکمیت الهی بدهند.
وی در خصوص برخورد حکیمانه امام حسن (ع) در برخورد با مسائل افزود: ما معتقدیم همه پیشوایان دینی ما از اوج عقلانیت بهرهمند بودند، آن عقلانیتی که به تعبیر خودشان، «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان» است، عقلانیت دینی عبارت است از عقلانیتی که دو معیار دارد، نخست باعث پرستش خدا و دوم باعث رساندن انسان به بهشت میشود که این عقلانیت الهی در پیشوایان دینی ما در اوج و کمال خودش تحقق یافته است و از این عقلانیت، در فرهنگ اسلامی، به حکمت یاد میشود، یعنی همه کنشهای حکیمانه و بهرهمند از معیارهای عقل دینی و این معیار عقلانیت، شالوده همه مناسبات اجتماعی ائمه اطهار(ع) بود.
چراغی کوتیانی بیان کرد: مواجهه امام حسن(ع) با همه مسائل، از این قاعده اصولی تبعیت میکرد، یعنی کنشهای اجتماعی ایشان در مواجهه با مسائل اجتماعی، آراسته به حکمت با دو معیار پیش گفته بود و نمونه این برخورد حکیمانه را در برقراری صلح با معاویه به روشنی میتوان مشاهده کرد.
وی اضافه کرد: در این حادثه به ظاهر تلخ، کارکردهای مثبت بسیاری وجود دارد که بیانگر محوریت عقلانیت در این گزینش است، امام حسن(ع) با صلح خویش، ضمن آنکه چهره کریه و پیمانشکن معاویه را برای جامعه اسلامی آشکار کردند؛ امنیت را برای شیعیان فراهم ساخته، غبار از شخصیت امیرالمومنین(ع) برداشته و زمینه را برای برگشت خلافت به جایگاه اصلی خود فراهم آوردند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: گزاف نیست اگر بگوییم، دستاوردهایی که صلح حکمتآمیز امام حسن مجتبی(ع) برای جامعه اسلامی داشت هرگز با ادامه جنگ با معاویه بدست نمیآمد و به تعبیری نرمش قهرمانانه ایشان، جریان تاریخ و جامعه را به سوی جایگاه اصلیش، هدایت کرد.
وی در خصوص ویژگیهای مهم رفتاری امام حسن(ع) افزود: ما معتقدیم همه پیشوایان دینی بهرهمند از همه فضائل اخلاقی و انسانی هستند، اساسا آنها تجلی خوبیها و زیباییها میباشند بنابرین نمیتوان هیچ کدام را در فضیلت انسانی بر دیگری ترجیح داد.
چراغی کوتیانی بیان کرد: وجود مقدس پیامبر اعظم(ص) در این خصوص میفرمایند که «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا» این بدان معناست که هر کدام از این دو در شرایط دیگری قرار میگرفت، همان رفتاری را انجام میداد که او انجام داده بود.
وی گفت: امام حسین(ع) اگر در شرایط امام حسن (ع) بود، حتما صلح میکرد و اگر امام حسن(ع) در شرایط امام حسین(ع) بود، حتما قیام میکرد، اما با این همه هر کدام از آنها به جهت شرایط خاص زندگی و اوضاع و احوال زمینه و زمانهای که در آن زندگی میکردند؛ برخی فضائل اخلاقی در آنها تجلی بیشتری پیدا میکرد.
استاد حوزه با اشاره به ضرورت زدودن مظلومیت از چهره امام حسن(ع) در منابر افزود: یک اتفاق بزرگ در زندگی امام حسن مجتب (ع) رخ داده که با همه ارزشی که دارد، از سوی دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه برداشتهای منفی از آن شده و همین برداشتهای نادرست موجب شده که غباری از مظلومیت بر چهره دلربای ایشان بنشیند که آن اتفاق، همان صلح ایشان است.
وی بیان کرد: بر خلاف تصور غالب و نادرست برخی ها، صلح امام حسن(ع)، یک راهبرد برای تغییر حرکت تاریخ به نفع اسلام بود و جالب است که بدانیم این صلح تحمیلی از سوی کسی اتفاق میافتد که خود شجاعترین فرد در صحنه نبرد و مواجهه با دشمنان بود، امام حسن(ع) در شجاعت هیچ تفاوتی با امام حسین(ع) ندارد، اما آنچه سرانجام به گزینشها، جهت میدهد شرایط اجتماعی است، همانگونه که پیامبر اسلام(ص) در دورهای با مشرکان صلح میکنند.
چراغی کوتیانی ادامه داد: از سوی دیگر به جهت خدمت بزرگی که صلح امام حسن(ع) به اسلام و جامعه اسلامی کرده، این شخصیت بزرگ مورد بغض و کینه دشمنان تشیع شده است، بغضی که گاه حتی در قالب روایات جعلی و دروغین درباره امام حسن (ع) ظهور میکند، به هر حال این برداشتهای نادرست باید از سوی اندیشمندان، نویسندگان و اهالی محراب و منبر، تصحیح شود.
وی بیان کرد: آن چه در این میان غم انگیز است که گاه جای خدمت و خیانت عوض میشود، باید به همگان فهماند که کاری که امام حسن(ع) کردند، یک راهبرد بینظیر بود و کار امام حسین(ع) تکمیل کننده کار امام حسن(ع) بود، امام حسن(ع) زمینه را برای امام حسین(ع) در ساقط کردن نظام خلافت اموی مهیا کردند، بنابرین باید غبار غربت و روایتهای دروغ را از چهره نورانی این امام بزرگوار برداشت.
استاد حوزه علمیه ابراز کرد: در وجود مقدس امام حسن مجتبی(ع) چند صفت بیشتر از صفات دیگر ظهور و تجلی یافته بود، یکی از آنها کرامت است که کرامت دارای شاخصههای بسیاری میباشد و یکی از مصادیق آن این است که شخص با کرامت در عین بهرهمندی از قدرت برای انجام کاری، بخاطر خدا آن را انجام نمیدهد برای مثال گذشت از کسانی که به او بد میکردند و او را آزار میدادند که این گذشت، مصداقی از اخلاق کریمانه و مکارم اخلاق است که نمونه آن را در مواجهه امام با مرد اهل شام میتوان دید که او به امام حسن(ع) و پدرش توهین میکند، اما امام حسن(ع) از او دلجویی میکند و نیازهای او را برطرف میکند.
وی گفت: ویژگی دیگر ایشان سخاوت است که این دست و دل بازی در دستگیری از دیگران نیز اثر همین کرامت اخلاقی ایشان بوده است، در تاریخ بیان شده که ایشان چند بار اموالشان را به دو بخش تقسیم کرده و نیمی از آن را به نیازمندان دادند.
چراغی کوتیانی عابراز کرد: دیگر ویژگی رفتاری امامحسن(ع) فروتنی و تواضع مؤمنانهای بود که برابر بندگان خدا، از خود نشان میداد، گاه در مسیر گذر از جایی مستمندان او را به سفره دعوت میکردند و او متواضعانه و به دور از هر گونه تکبری که گاه در رفتار زمامداران دیده میشود، دعوت آنان را میپذیرفت.
وی گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای رفتاری امام حسن(ع) حکمتورزی و گزینشهای حکمیانه بود، در هر کاری با معیار عقلانیت دینی، رفتارها را سنجیده و بر مدار عقلانیت دینی رفتار میکردند.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام