ایران ظرفیت گردشگری بسیار بالایی دارد و به جرئت میتوان گفت که در بحث درآمدزایی رقیب جدی نفت محسوب میشود و میتواند به شکوفایی اقتصاد کشور کمک کند. کارشناسان بارها آمار و ارقام مختلفی را بیان کردهاند که کشورهایی که گردشگری پررونقی دارند درآمدشان به مراتب از درآمد نفتی ما بیشتر است و همین موضوع برای ذهن متفکر کافی است.
وقتی به جایجای این کشور سفر میکنی و با مسافران و میزبانان همکلام میشوی، اکثر مردم افسوس میخورند که چرا مسئولان زیرساختهای صنعت گردشگری کشور را تقویت نمیکنند تا ایران به قطب گردشگری تبدیل شود؟ کشور ما نهتنها از کشورهای همسایه چیزی کمتر ندارد، بلکه جاذبههایی دارد که بسیاری از کشورها در آرزوی آن هستند.
ظرفیتهای گردشگری ایران محدود به جاذبههای طبیعی، تاریخی و دینی نیست، بلکه پزشکان توانمند بسیاری در کشور حضور دارند که میتوانند سبب سفر گردشگران خارجی برای درمان شوند و برای ایران رونق اقتصادی ایجاد کنند. متأسفانه گردشگری سلامت مانند سایر گونههای گردشگری ماندگار و همیشگی نیست، بلکه به نیروی انسانی مرتبط است. اگر به نحوی شایسته به تواناییها و خواست نیروی انسانی توجه نشود، آنها به کشورهایی مهاجرت میکنند که بر گردشگری سلامت تمرکز کردهاند.
موضوع قابل توجه این است که تمامی کشورهای همسایه و غیر همسایه نه تنها از حضور پزشکان و پرستاران توانمند ایرانی استقبال میکنند، بلکه فرش قرمز هم برایشان پهن خواهند کرد، زیرا حضور افراد توانمند اعتبار میآورد و این اعتبار گردشگران را جذب میکند و منجر به رشد اقتصادی میشود.
ایکنا در گفتوکو با ارشک مسائلی، کارشناس گردشگری و عضو هیئت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به موضوع گردشگری سلامت پرداخته است تا مشکلات و چالشهای این عرصه را بررسی کند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا - درباره اقسام گردشگری سلامت توضیح دهید.
گردشگری سلامت به سه بخش تقسیمبندی میشود که عبارتاند از گردشگری درمان یا مدیکال توریسم، گردشگری بهداشت که شامل تمام مواردی میشود که فرد دچار بیماری نشود مثل زیبایی اعم از کاشت مو، پوست، عمل بینی و بخش سوم گردشگری تندرستی نامگذاری شده است.
پزشک در دو دسته اول یعنی گردشگری درمان و گردشگری بهداشت مداخله میکند، اما در گردشگری تندرستی که برای بهبود سلامت یا سرمایهگذاری در عرصه سلامت است پزشک کمتر مداخله خواهد کرد؛ مواردی مانند آبدرمانی، آبگرم، ماساژ، نمکدرمانی، گِلتراپی و لجندرمانی. تفاوت این دسته با دو دسته اول این است که یک نوع سرمایهگذاری محسوب میشود و معمولاً به مداخله پزشک به معنای عام نیاز ندارد.
ایکنا - برای گردشگری درمان به چه لوازمی نیاز داریم؟
روادید اولین مورد است؛ تمام افرادی که میخواهند از خارج به ایران بیایند اولین چیزی که نیاز دارند روادید است تا بتوانند وارد کشور شوند. مورد دوم حملونقل است که شامل هواپیما، وضعیت فرودگاهی و خدمات پرواز میشود.
مورد سوم قیمت رقابتی است. گردشگری نوعی صادرات خدمات است؛ صادرات دو حالت دارد که یا کالایی را به خارج از کشور صادر میکنیم یا در داخل یا خارج خدمات را صادر میکنند؛ مانند خدمات مهندسی که ایران در کشور عراق خدمات مهندسی ارائه میکند. مورد بعدی صادرات خدمات گردشگری است؛ وقتی گردشگر وارد ایران میشود نوعی صادرات گردشگری رخ میدهد.
در جهان در رابطه با یکسری از مسائل رقابت وجود دارد؛ ایران، ترکیه، عمان و... از ارائهدهندگان خدمات گردشگری هستند و با یکدیگر رقابت میکنند. بنابراین قسمت سوم گردشگری قیمتهای رقابتی است و باید قیمتهایی عرضه شود که گردشگر به دلیل قیمت مناسب به مقصدی سفر کند.
مورد دیگر ایجاد برندینگ و تبلیغات است؛ این موضوع وظیفه شبکه گردشگری ایران است. این شبکه باید بتواند در ساختار ایران برندینگ ایجاد و ایران را به عنوان برند گردشگری سلامت به دنیا معرفی کند. ایجاد برند نیازمند متولی و سیاستگذاری بخش دولتی و خصوصی است.
ایکنا - وضعیت ایران در حوزه گردشگری سلامت و زیرشاخههای آن چگونه است؟
گردشگری سلامت میتواند رشد و توسعه اقتصادی، موقعیت شغلی، درآمد ارزی، مزایای اجتماعی-سیاسی برآمده از بهبود اقتصاد، ارتباط با سازمان بهداشت جهانی، فعالیت و پویایی صنایع گردشگری مانند هتلها و آژانسها را برای کشور به ارمغان بیاورد.
یکی از مشکلات این عرصه این است که اولویت گردشگری در شرایط فعلی فقط روی کاغذ و اسناد بالا دستی و برنامههای پنجم، شش و هفتم است. یک سری برنامهریزی انجام شده است، اما مسیر را به خوبی ریلگذاری نکردهایم و به همین دلیل نمیتوانیم به اهداف اسناد بالادستی مثل 20 میلیون گردشگر ورودی در سال و 5 میلیارد دلار درآمد از گردشگری دست یابیم.
باید گردشگری در ساختار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به صورت جدی یک اولویت باشد. کشورهای ترکیه و امارات در این موضوع سابقهدار هستند و به تازگی قطر، عربستان، عمان و سایر کشورها هم به این مقوله پرداختهاند و میخواهند از حالت تکبعدی فروش نفت عبور کنند. به همین دلیل مشغول سرمایهگذاری بین نسلی هستند.
نکته بعدی نبود متولی در خصوص گردشگری سلامت است. وقتی درباره گردشگری صحبت میکنیم، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید متولی همه انواع گردشگری باشد. اگر گردشگری آموزش، دانشگاه و سلامت داریم، باید هر سه وزارتخانه مربوطه در راستای تولیگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایفای نقش کنند. متأسفانه در وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مسئولیت این موضوع پذیرفته نشده است. به همین دلیل سایر وزارتخانهها به موضوع گردشگری پرداختهاند. عملاً در بخش گردشگری سلامت متولی وجود ندارد و گردشگری جزو اولویتها نیست و سوداگران از شرایط فعلی سوء استفاده میکنند و با شبکهسازی و واسطهگری گردشگر را وارد کشور و سود زیادی را کسب میکنند.
باید شبکه کامل و بهروزی داشته باشیم؛ از پزشک متبحر و باتجربه گرفته تا زیرساخت مناسب مانند امکانات، مسیرهای جادهای، ریلی و هوایی، هتلینگ گردشگری سلامت، تجهیزات پزشکی نوین و استاندارد؛ اینها مانند تکههای پازل هستند که باید در کنار هم قرار گیرند تا خروجی آن اثربخش باشد. متأسفانه بیمارستانهای ایران به ندرت هتلینگ گردشگری دارند.
ایکنا- آیا معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با ظرفیت کنونی توانایی متولی بودن انواع گردشگری را دارد؟
برای پاسخ به این سؤال باید به گذشته نگاهی بیفکنیم. در سال 1398 سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تبدیل شد، اما ساختارهای آن بعد از تغییر سازمان به وزارتخانه تغییر نکرد و تشکیلات، فضا و نیروی انسانی این سازمان در راستای یک وزارتخانه ایفای نقش نکردند. این موضوع هیچ ربطی به دولت قبلی و فعلی ندارد و طی این چهار سال هیچ تغییری به وجود نیامده است.
با توجه به چنین شرایطی، واگذاری گردشگری سلامت به وزارت بهداشت کار غلطی است. وقتی وزارتخانهای به نام گردشگری ایجاد میشود، باید همه امکانات و مسئولیتها هم به آن اعطا شود. باید از متولیان کنونی و سابق این وزارتخانه پرسیده شود که تاکنون چه کارهایی انجام دادهاند؟ انتقال موضوعات گردشگری به سایر وزارتخانهها موجب تداخل وظایف و مأموریتها میشود. متأسفانه کشور بر موضوع گردشگری اجماع کلان عملی و نظری ندارد.
بخش میراث فرهنگی با بخش گردشگری ارتباطی ندارد؛ ممکن است موارد میراث فرهنگی برای گردشگری به عنوان منابع حساب شود، اما از لحاظ تشکیلاتی، ساختار، مأموریتها و اهداف هیچ تناسبی بین آنها وجود ندارد. آنها بخشهای مجزایی هستند که هر کدام به گفتوگویی مجزا نیاز دارد. میخواستند با عنوان کوچکسازی و چابکسازی دولت یکسری از وزارتخانهها و سازمانها را ادغام کنند که یکی از آنها سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگردی و جهانگردی بود و مثالهای دیگر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که چند وزارتخانه ادغام شدهاند یا وزارت راه و شهرسازی هم اینگونه است.
هر کدام از این وزارتخانهها بخشهای متفاوتی دارند و اگر بخواهند که به درستی ایفای نقش کنند، باید نیرو، تشکیلات، ساختار و فضای مناسب خود را داشته باشند. معاونت گردشگری نمونه واضحی است. مکان این معاونت در ساختمان سازمان حج و زیارت واقع شده است، در صورتی که سازمان حج و زیارت بخشی از گردشگری دینی محسوب میشود و باید سازمان حج و زیارت زیر نظر معاونت گردشگری باشد.
ایکنا - موانع توسعه گردشگری چیست؟
این موضوع ابعاد مختلفی دارد؛ برخی گردشگری را محل نفوذ جاسوسان میدانند، در صورتی که پس از 45 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، شرایط به نحوی نیست که خارجیها بتوانند به راحتی جاسوسی کنند و به کشور ضربه بزنند. مگر برای ترکیه همین شرایط وجود ندارد؟ این کشور هم این دغدغهها را دارد، اما از منافع گردشگری استفاده میکند. بنابراین، باید نگاه مظنونانه به گردشگران خارجی تغییر کند.
همچنین، وقتی میخواهیم در سطح جهانی ورود کنیم و صادرات خدمات داشته باشیم، باید کارها در سطح جهانی باشد. هیچیک از هتلهای ایران با هتلهای کشورهای همسایه مانند ترکیه، امارات و قطر قابل مقایسه نیست. بنابراین باید اقامتگاهها و زیرساختها ایجاد شود.
باید با جهان به خصوص در موضوعات اقتصادی ارتباط داشته باشیم یا به صورت دوجانبه و چندجانبه با کشورها توافقنامههای دوطرفه منعقد کنیم. تقریباً 8 میلیون نفر از گردشگران روسیه به ترکیه سفر میکنند. این تعداد گردشگر به معنای 8 میلیارد دلار درآمد است و این میزان ارز میتوانست وارد کشور ما شود.
ایران، ترکیه و عربستان از منظر موقعیت ژئوپلیتیک و جغرافیایی قدرتهای منطقهای هستند، اما از لحاظ اقتصادی، قدرت ترکیه و عربستان از ایران بالاتر است و به همین دلیل در بسیاری از موارد میتوانند بیشتر از کشور ما حرف برای گفتن داشته باشند. وقتی گردشگری از کشورهای دوست مانند روسیه و چین وارد کشور ما میشود و در اینجا هزینه میکند، به معنای خرج نکردن این پول در کشورهایی است که با ایران رقابت منطقهای دارند. بنابراین، اگر نمیتوانیم در سطح بینالمللی فعالیت کنیم، حداقل با ساخت اقامتگاهها و موارد اقتصادی شرایط ورود مخاطبان خاص را به کشورمان تسهیل کنیم.
ایکنا - برای بازاریابی باید چه کارهایی را انجام دهیم؟
متأسفانه در این حوزه ضعیف هستیم و به صورت سازمانیافته به موضوع بازاریابی و مارکتینگ نپرداختهایم، زیرا گردشگری سلامت مانند باقی بخشهای گردشگری متولی ندارد و در این مورد دیپلماسی وجود ندارد. انتظار این است که سفیران، کارداران و رایزنان فرهنگی و اقتصادی کشور ارتباط مستقیمی با معاونت گردشگری داشته باشند تا به سیستم بازاریابی در کشورهای مبدأ توجه کنیم.
ایکنا- توسعه زیرساختهای گردشگری باید از سوی چه نهادی صورت بگیرد، نهادهای دولتی یا خصوصی؟
دولت باید تنظیمگر و تسهیلگر باشد و نقش اجرایی نداشته باشد؛ مثلاً نباید بیمارستانهای دولتی برای این کار تخصیص یابد. دولت باید مشکلات و موانعی را که برای بخش خصوصی به وجود میآید تسهیل کند.
ایکنا - سخن پایانی.
گردشگری باید اولویت کشور باشد و در ابعاد مختلف از جمله گردشگری سلامت در اختیار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی قرار گیرد. میتوانیم مزیت رقابتی ایجاد کنیم. کشور ایران به دلیل قیمت ارزان مزیت رقابتی دارد، اما در مقولههای دیگر از جمله زیرساختها، حمل و نقل، هتلینگ، کیفیت درمان، اقتصاد بینالمللی باز و سایر موارد نیازمندیم که کیفیت بهتری را ایجاد کنیم تا مزیت نسبی رقابتی افزایش یابد. بدین ترتیب ایران به عنوان یک اولویت در بخش گردشگری سلامت مطرح خواهد شد.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام