به گزارش ایکنا، زهرهسادات موسوی، مدرس معارف دانشگاه تهران، 14 آبان در نشست علمی «بررسی فلسفه پوشش عفیفانه در آئین مسیحیت و سیر تطور آن»، که از سوی آکادمی اخلاقپژوهی روشمند و انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، در مقدمه سخنان خود گفت: آیین مسیحیت در دامن یهودیت ظهور کرد و در وهله اول عیسی (ع) خود یهودی بود. اگرچه مسیحیان کتاب مقدس عبری یهودیان را جزئی از کتاب مقدس خود میدانند و با جهانبینی ارائه شده آن از جمله جایگاه زنان موافقند، اما مضاف بر آن، دیدگاه خاصی در مورد زنان دارند که بین کلام مسیحی و یهودی تفاوتهایی ایجاد میکند.
وی ادامه داد: بهطور کلی دو رویکرد در مورد جایگاه زنان در مسیحیت وجود دارد؛ اول برابری زن و مرد: رویکرد عیسی (ع) در گفتار و رفتار بدون هیچ تفاوتی بین زن و مرد در گفتوگوهای عیسی (ع) با زنان در ملاء عام بر خلاف هنجارهای اجتماعی آن زمان و دوم؛فرودستی زنان و لزوم اطاعت آنها از مردان در نامههای پولس؛ بهطورسنتی، مسیحیت از دیدگاه پولس و تفکر یونانی-رومی در مورد زنان پیروی کرد. او با تاکید بر تورات میگوید اولین کسی که اغوا شد حوا است و او آدم را اغوا کرد تا از میوه درخت ممنوعه خورد. مثلا پولس گفته است: بگذارید یک زن در سکوت و تسلیم یاد بگیرد. من به هیچ زنی اجازه نمیدهم که برای مردان تدریس کند و یا دارای قدرت باشد. او ساکت باشد زیرا ابتدا آدم تشکیل شد سپس حوا و آدم در فریب نیفتاد اما زن فریب خورد و مجازات شد.
وی در ارتباط با پوشش سر در آیین مسیحیت عنوان کرد: پولس برای اعتراض به رفتار کلیسای قرنتس در مورد عدم رعایت پوشش سر، توجیه الهیاتی برای آن اعلام و سه کانون معتبر طراحی میکند: امّا میخواهم آگاه باشید که سر هر مرد، مسیح است، سر زن، مرد است، و سر مسیح ... ؛ از قرن اول مسیحیت، این فراز کتاب مقدس را مرجع سلسله مراتب جنسیتی دانستهاند، اما در دوران اخیر یعنی از دهه 1960 توسط برابریطلبان Egalitarianism و مکملگرایان Complementarianism تفاسیر دیگری بهوجود آمد.
موسوی بیان کرد: در سنت مسیحی، توجه به پوشش عفیفانه زنان معمولا مورد تایید دانشمندان اولیه مسیحی بود. بر اساس نگرش مسیحی، تجرد مقدس شمرده میشود، بنابراین مسیحیت به منظور از بین بردن امکان تحریک و جذب، زنان را به اجتناب از زینت غیر ضروری دعوت میکند. پوشش سر در مسیحیت علاوه بر تأکید بر مسئله عفت به عنوان امری الهی و تسلیم در برابر حکومت و مشیت خداوند به ویژه در زمان عبادت عمومی، نماد تعلق و اطاعت از همسراست بنابراین، در طول تاریخ مسیحیت، زنان متاهل همیشه پس از ازدواج از پوشش سر به عنوان نشانه تسلیم خود در برابر همسران خود و در برابر خدا استفاده میکردند.
وی ادامه داد: در این زمینه، زنان غربی به طور سنتی در روز عروسی خود از چادر سفید عروس استفاده میکردند. گاهی اوقات از چادرها برای پوشاندن صورت در مراسم استفاده میشد. تا قرن نوزدهم، چادر عروسی نماد باکرگی و فروتنی زن بود. سنت چهره عروس محجبه حتی امروزه نیز به ویژه در فرهنگ مسیحی یا یهودی ادامه دارد.بنابراین، سخنان پولس را می توان ریشه سنت حجاب در مراسم ازدواج دانست.
این پژوهشگر با بیان اینکه در قرون وسطی، زنان متاهل به طور معمول موهای خود را بیرون از خانه می پوشاندند، گفت: مسیحیت در برخی آموزهها از جمله جایگاه زنان بر اساس کتاب مقدس عبری با یهودیت مشترک است. برای مثال، نقش ریاست مرد در قسمتهایی مانند سفر پیدایش 2-3 هم ضمنی و هم آشکار است؛ بنابراین بخشی از طرح الهی در خلقت است؛ با این وجود، اصول متفاوتی در رابطه با مسئله پوشش زنان بین الهیات مسیحی و یهودی وجود دارد. بنابراین مسیحیت دارای دوگانگی برابری زن و مرد بر اساس رویکرد عیسی از یک سو و تبعیت زنان از رویکرد پل از سوی دیگرست.
وی اضافه کرد: در دکترین پل، پوشش سر زنان، سمبل اطاعت از شوهر (سلسله مراتب خلقت و فرودستی زنان) است و به طور سنتی، کلیسا از دیدگاه پولس پیروی میکند. همچنین تمام علمای مسیحی پدر کلیسا اولیه (در قرن دوم و سوم) و متکلمان قرون وسطی دریافتند که پولس زنان را ملزم میکند که پوشش سر را به عنوان پوشش مادی سر داشته باشند که نمیتوان آن را با عواملی مانند فرهنگ زمان یا تغییر موقعیت زنان کنار گذاشت.
مدرس معارف دانشگاه تهران افزود: از دهه 1970، مساواتگرایی و مکملگرایی مسیحی دیدگاه های مدرن در مورد زنان اتخاذ کرده است و استدلال میکند که زن و مرد «برابر اما متفاوت» هستند. رسم پوشاندن مو دیگر با عصر جدید و زندگی مدرن سازگاری ندارد. واکنشهای فمینیستی نسبت به ریاست مرد اکنون به سمت افراط منتهی میشود و گاهی تلاش میکند هر مفهومی از مردانگی و زنانگی را به کلی از بین ببرد. سیر تطور استفاده از واژههای مربوط به پوشش عفیفانه در جهان اسلام، چرا واژه حجاب جهانی شد؟
موسوی ادامه داد: در طول تاریخ اسلام، پوشش عفیفانه زنان که امروزه غالباً حجاب نامیده میشود، در کشورهای مختلف به شکلها ونامهای مختلف، مانند جلباب، خمار، چادر، پرده، برقع، حبره، تودنگ و نقاب و ... تجلی یافته است. در دهههای اخیر، مفهوم و چرایی حجاب به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده و به ویژه مورد بررسی شدید رسانهها، دانشگاهیان، سیاستمداران، اندیشمندان و نویسندگان مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفته است. حجاب در لغت به معنای «پرده» است و قرآن در موارد مختلف دقیقاً از این معنا استفاده کرده و آن را وسیله و ابزاری برای رعایت رفتار عفیفانه توصیه کرده است. در حقيقت، واژه حجاب هرگز در حدیث، فقه و توسط پیشوایان و علمای اسلامی به معنای پوشش عفیفانه زن به كار نرفته است. در واقع استفاده از اصطلاح حجاب به عنوان پوشش زنان پدیده جدیدی است که تحولات اجتماعی و حرکتهای فرهنگی و سیاسی استعماری بدان دامن زده است.
مدرس دانشگاه تهران گفت: این وضعیت گاهی درک مفهوم دقیق حجاب و به عبارت دقیقتر پوشش عفیفانه اسلامی را با مشکل مواجه میکند. از این رو، نیاز به بررسی مفهوم حجاب و پوشش عفیفانه اسلامی آن گونه که درمتون اصلی دین به کار می رود، وجود دارد تا بتوان برداشت نظری مناسبی از این پدیده ایجاد کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که لفظ حجاب در قرآن به چه معنايي استعمال شده است؟ آيا در معناي لغوی به كار رفته، اصطلاح عرفانی آن مراد بوده يا كاربرد فقهی آن مدنظر بوده است، اظهار کرد: كلمه حجاب در 7 مورد به كار رفته و در همه موارد به معنای لغوی حجاب همان پرده، حائل و سدّ ميان دو چيز است، مادی و ظاهری و يا باطنی و معنوی. در هيچ موردی حجاب در معنای پوشش زن به كار نرفته است. در آيه معروف به آیه حجاب حجاب طبرسي (قرن ۵) در مجمع البیان همان معنای پرده را مدنظر میداند که به پوشش شرعی زنان ربطی ندارد. در مورد آیه حجاب دانشمندان مختلف تفاسیر همین مفهوم را بیان کردهاند عدهای از نویسندگان معاصر مانند کارن آرمسترانگ، رضا اصلان و لیلا احمد هم حجاب را پرده میدانند و اینکه مقررات آیه حجاب در اصل فقط برای همسران محمد در نظر گرفته شده بود و هدف آن حفظ مصونیت آنها بود. زیرا محمد تمام امور دینی و مدنی را در مسجد مجاور خانهاش انجام میداد.
موسوی افزود: ولی نتیجهگیری آنها مغالطهای را در این میان نشان میدهد آنها میگویند ما هیچ نسبتی میان معنی پرده (حجاب) و در قرآن برای شیوه پوشش اندام زنان و یا موی سر زنان نمییابیم. خصوصا اینکه قرآن به مؤمنان مرد میگوید که با همسران حضرت پشت حجاب صحبت کنند. این برعهده مردان بود نه زنان حضرت و میگویند فقیهان در گستره تاریخ و قرون پیشین به گونهای واژگون مفهوم زن پردهنشین را برساخته و بر کثیری از زنان جامعه اسلامی تحمیل و توصیه نمودهاند! و بدین ترتیب، در جوامع بعدی مسلمان، این دستورالعمل، مخصوص همسران حضرت محمد (ص) تعمیم داده شد. اصلان عنوان میکند که زنان مسلمان صرفا برای تقلید از همسران حضرت محمد (ص) که در اسلام به عنوان «مادر مؤمنان» مورد احترام هستند، شروع به پوشیدن حجاب کردند.
وی افزود: در حالی که كاربرد قرانی و روايی واژه حجاب معنای لغوی حجاب (پرده و مانع) است. مادی باشد يا معنوی و در واقع واژههای خمار و جلباب بجای حجاب و پوشش زن بکار رفته، واژههایی که در طول تاریخ در کشورهای اسلامی بیشتر مورد استفاده قرار میگرفته است. افزون بر این کلمات، دایره المعارف اسلام بیش از 100 اصطلاح را برای اشاره به پوشش زنانه از قبیل برقع، عبایه، جلباب، جلوه، نقاب، حباره و ازار طبقه بندی کرده است. در حقيقت، واژه حجاب هرگز در حدیث، فقه و توسط پیشوایان و علمای اسلامی به معنای پوشش عفیفانه زن به كار نرفته است. در واقع استفاده از اصطلاح حجاب به عنوان پوشش زنان پدیده جدیدی است که تحولات اجتماعی و حرکتهای فرهنگی و سیاسی استعماری بدان دامن زده است.
وی افزود: شهید مطهری در کتاب «مسئله حجاب» کاربرد رایج این اصطلاح را زیر سؤال برد و میفرماید: «اما این سؤال مطرح است که چرا در عصر اخیر، بیان فعلی فقها، یعنی «ستر» (کلمهای فنی که برای پوشش بدن به کار میرود و سایر کلمات را در بر میگیرد) به جای حجاب رایج نشد. دلیلش برای من ناشناخته است. شاید حجاب اسلامی را با حجابی که در کشورهای دیگر مرسوم است اشتباه گرفتهاند.» (مطهری 1366)؛ الجندی در باب مینویسد: زمانی که حجاب در زمان اشغال استعمار بریتانیا به مرکز گفتمان فمینیستی/ناسیونالیستی در مصر تبدیل شد، حجاب اصطلاحی بود که توسط فمینیستها و ملیگرایان و سکولارها استفاده میشد. عبارتی که برای برداشتن پوشش سر و صورت زنان شهری به کار میرفت، رفع (بلند کردن) الحجاب بود نه الحبره= رفع الحجاب (وليس الحبرة). (lifting) al-Hijab (not Al-Habarah ) (اصطلاحی که در میان زنان طبقات بالای مصر در آغاز قرن برای عباء به کار میرفت).
موسوی بیان کرد: از این رو، به نظر میرسد که استفاده عمدی از این اصطلاح در گفتوگوهای فمینیستها وجود داشته است، زیرا آنها ترجیح دادهاند از اصطلاحی که قبلاً در مصر از «حبره» (پوشش زنان مصری) وجود داشت در رسانههای عمومی استفاده نکنند. این موضوع مورد توجه برخی از اندیشمندان تیزبین قرار گرفته است. شهید مطهری پیشنهاد میکند که: بهتر بود این کلمه تغییر نمیکرد و ما همچنان از کلمه «پوشش» یا «ستر» استفاده میکردیم، زیرا همانطور که گفتیم معنای رایج کلمه حجاب، پرده است. اگر قرار باشد حجاب به معنای «پوشش» به کار رود، این تصور را میدهد که زن با پوشش، پشت پرده قرار گرفته است. همین امر باعث شده است که بسیاری از مردم فکر کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده بماند و در خانه حبس شود و آن را ترک نکند.
وی ادامه داد: در قرن اخیر، پوشیدن لباس عفیفانه به بارزترین نماد بصری فرهنگ اسلامی و نماد دینداری زنان مسلمان، به ویژه در جوامع غربی، تبدیل شده است. امروزه رسانهها و نگاشتههای دانشگاهی و فمینیستی در تلاش برای القای مفهوم، معنا و منشأ پدرسالاری حجاب را مورد توجه قرار دادهاند و در قرن اخیر فقط یک واژه بهجای اطوار مختلف پوشش را بکار میبرند: حجاب اکنون در برکردن پوشش برای زنان مسلمان در کشورهای غربی به عنوان تأیید هویت مسلمان و بیان این موضوع است که آنها دوست ندارند سنت خود را کنار بگذارند و در عوض از فرهنگ غربی پیروی کنند.
وی افزود: با کمال تعجب، رسانهها و محققان غربی اغلب بر عواملی مانند نفی آزادی، ستم و انقیاد زنان تأکید میکنند به همین دلیل، برخی پژوهشهای آکادمیک اخیر بیان میکنند که امروزه پوشش عفیفانه زنان مسلمان بهویژه در غرب بهطور گسترده مورد سوء تفاهم قرار گرفته و دلایل واقعی آن باید روشن شود هیچ نماد دیگری جز حجاب با چنین نیرویی دیگریت اسلام را با غرب بازسازی نمیکند». شرقشناسی ادوارد سعید (1935-2003)، فرآیند دیگرسازی بیشتر اصطلاح مناسبی برای شیوهای است که زنان مسلمان احساس میکنند که به تصویر کشیده میشوند.دیگرسازی مفهومotherization، وجود یک مانع اصلی ارتباطی را از طریق نسبت دادن مفاهیم جدید به موضوعی و تغییر معنی تا کمتر از آنچه هستندبه نظر آیند.
مدرس دانشگاه تهران با بیان اینکه انگلیسیها به عنوان استعمارگر در مصر، مفهوم پوشش زنان اسلامی را به عنوان نشان عقبماندگی مسلمانان به اجرا گذاشتهاند، تصریح کرد: این موضوع باعث شد که زنان نخبه مصر این تصور را به چالش بکشند. علاوه بر این، این تلقی استعماری از پوشش اسلامی زنان مسلمان مصری را به واکنش واداشت و حجاب را به عنوان نمادی از استعمارستیزی قلمداد شد. در دهههای اخیر تاکید زیادی بر واژه حجاب شده است که اغلب تنها به عنوان روسری شناخته میشود. اما پوشش عفیفانه اسلامی فراتر از یک روسری است.
موسوی گفت: علاوه بر این، نگاشتههای فمینیستی به طور کلی کلیشههای پوشش اسلامی (حجاب) را نوعی انزوای زنان مسلمان و وابستگی آنها قلمداد میکند که منجر به نابرابری جنسیتی، از خود بیگانگی، تبعیض و ابزاری برای ظلم زن است. به گفته خانم بولاک، این برداشت در تمام سطوح جامعه غربی، از دانشگاهیان و روشنفکران گرفته تا فرهنگ عامه، در تمام سطوح جامعه غربی پخش و منتشر شده و میشود به نظر میرسد که کلمه حجاب در گفتوگوهای فمینیستها کاربرد عمدی دارد.
انتهای پیام