به گزارش خبرنگار ایکنا، آیین نکوداشت قرآنشناس و حدیثپژوه برجسته آیتالله سید محمدباقر حجتی، صبح امروز اول اسفند در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست علیاصغر قاسمی؛ رئیس خانه اندیشمندان علوم انسانی اظهار کرد: وجه تمایز گفتمان انقلاب اسلامی نسبت به سایر گفتمانها وجه فکری و فرهنگی آن است. به تعبیر فوکو، انقلاب اسلامی روح یک جهان بیروح بود. بنابراین آنچه میتواند جمهوری اسلامی را به الگویی کارآمد مبدل کند توجه به علوم انسانی و فرهنگ است. ضمن احترام به همه علوم باید گفت گره اصلی مشکلات کشور به دست اصحاب علوم انسانی باز میشود.
وی افزود: علوم انسانی جهت صحيح را به جامعه نشان میدهد و زمینه تعالی فرهنگی را فراهم میکند چون سرمایه انسانی مهمترین عنصر رسیدن به پیشرفت است. سرمایه اصلی کشور اندیشمندانی چون آقای حجتی هستند که کارشان تربیت انسانهای عالمی است که درد جامعه دارند. حقشناسی نسبت به این سرمایهها وظیفه همه ما است ولی تاکنون نتوانستیم وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم. استاد در جایگاهی رفیع قرار دارند و نیازی به این آیینها ندارند ولی جامعه ما به تکریم بزرگانش نیاز دارد. اگر دل در گرو اعتلای ایران اسلامی داریم و اگر دنبال تحقق الگوی زیست عاقلانه هستیم باید به علوم انسانی تکیه و به اندیشمندان اعتماد کنیم. اگر میخواهیم امید به جامعه برگردد کافی است اندیشمندان را قدر نهیم و بر صدر نشانیم.
در ادامه نشست محسن قاسمپور؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: سخن از شخصیت فرزانه و از چهرههای ماندگار علوم قرآن و حدیث است. ایشان از تبار عالمان مازندران هستند. دانشآموخته حوزه و دانشگاه و از دانشوران برجسته و از بنیانگذاران این رشته شناخته میشوند و بسیاری از اساتید کنونی رشته قرآن و حدیث از شاگردان این استاد فرزانه به شمار میآیند. آثار ایشان از جمله میراث ارزشمند این عصر است که دانشپژوهان بهره زیادی از آن میبرند. اکنون آن شجره طیبه که با همراهی دیگر اساتید دلسوز در ایران کاشته شد به بار نشسته و از ثمرات آن رشته قرآن و حدیث است.
وی افزود: ایشان از محضر بزرگانی مثل مرحوم آشتیانی، شهید مطهری و محمود شهابی بهرهمند شدند و به رغم اینکه رشتهشان فلسفه بود به تدریس در رشته ادبیات عرب و روخوانی قرآن پرداختند و پایهگذار رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران شدند. به باور ایشان قرآن از چنان جایگاهی برخوردار است که کسانی که وارد دانشکده الهیات میشوند باید در آزمون شفاهی قرآن موفق شوند. بدین سان میتوان گفت علاقه او به قرآن یقینا در صفای درونی استاد ریشه دارد. در پایان یکی از جلوههای علمی ایشان شایسته یادآوری است و آن حضور در نشستهای ملی و بین المللی و سخنرانی در آنها است.
در ادامه نشست مجید معارف؛ استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: تاریخ قرآن ترکیبی نوظهور است و یک اصطلاح نوظهور در عصر حاضر به شمار میرود که از تولدش بیش از ۸۰ سال نمیگذرد. تاریخ قرآن، شناسایی تاریخ قرآن از عصر نزول تا عصر حاضر است. این آگاهی نسبت به قرآن در گذشته بخشی از علوم قرآن به شمار میآمد. اجمالا تاریخ قرآن بخشی از علوم قرآن به معنای وسیع آن است ولی در دوران جدید میان تاریخ قرآن و علوم قرآن تفکیک شد بدون اینکه مرز آن دقیقا روشن شود. بنده در تحقیقی عنصر زمان را به عنوان عنصر تمایز این دو عنوان کردم یعنی تحقیقات قرآنی که درباره زمان است در حوزه تاریخ قرآن است، بحثهایی که فارغ از زمان قابل بررسی است در حوزه علوم قرآن جای میگیرد.
وی افزود: مسلمانان بر پایه دو ریشه درباره تاریخ قرآن بحث کردند؛ برخی خود تاریخ قرآن برایشان موضوعیت دارد ولی برخی دیگر استطرادی مباحث تاریخ قرآن را بررسی کردند. جناب حجتی در گروه اول جای داشتند. از کسانی که به قصد دفاع وارد تاریخ قرآن شدند میتوانیم به آیتالله خویی اشاره کنیم. وقتی ایشان دید روایات تاریخ قرآن ممکن است بویی از تحریف قرآن به بار آورد وارد تاریخ قرآن شد. استفاده از عنوان تاریخ قرآن با نکات سلبی و منفی و ایجابی و مثبت همراه بوده است. برخی کراهت داشتند عنوان تاریخ قرآن را بر کتاب خود بگذارند ولی بعدا این نگاه تغییر کرد و نگاهی مثبت به آن شکل گرفت.
معارف در پایان سخنانش گفت: به نظرم قلمرو مسائل تاریخ قرآن خوب است از هفت محور تشکیل شود؛ یک نزول وحی در مکه و مدینه، دوم نگارش قرآن، سوم گردآوری قرآن، چهارم ساختار و تقسیمبندی قرآن، پنجم قرائت قرآن، ششم رسمالخط قرآن و هفتم چاپ و نشر و ترجمه قرآن به زبانهای گوناگون؛ این طرح من در تحدید تاریخ قرآن است.
در ادامه نشست حجتالاسلام والمسلمین سیدرضا مودب؛ استاد دانشگاه قم اظهار کرد: ابتدا روایتی در شأن استاد بخوانم. در باب فضل حامل قرآن روایتی آمده که بهترین مصداقش دکتر حجتی هستند. پیامبر(ص) فرمودند: «تَعَلَّمُوا اَلْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ صَاحِبَهُ فِي صُورَةِ شَابٍّ جَمِيلٍ شَاحِبِ اَللَّوْنِ فَيَقُولُ لَهُ أَنَا اَلْقُرْآنُ اَلَّذِي كُنْتُ أَسْهَرْتُ لَيْلَكَ وَ أَظْمَأْتُ هَوَاجِرَكَ وَ أَجْفَفْتُ رِيقَكَ وَ أَسْبَلْتُ دَمْعَتَكَ إِلَى أَنْ قَالَ: فَأَبْشِرْ فَيُؤْتَى بِتَاجٍ فَيُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ وَ يُعْطَى اَلْأَمَانَ بِيَمِينِهِ وَ اَلْخُلْدَ فِي اَلْجِنَانِ بِيَسَارِهِ وَ يُكْسَى حُلَّتَيْنِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ اِرْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً وَ يُكْسَى أَبَوَاهُ حُلَّتَيْنِ إِنْ كَانَا مُؤْمِنَيْنِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُمَا هَذَا لِمَا عَلَّمْتُمَاهُ اَلْقُرْآنَ».
وی افزود: من در شخصیت ایشان سه ویژگی دیدم اول اینکه بسیار اهل کوشش بودند چنانکه اول وقت به دانشگاه میآمدند و آخر وقت میرفتند. این جهاد علمی بود که ایشان را به اینجا رساند. ویژگی دوم تشویقی است که نسبت به شاگردانشان داشتند. یکبار من یک یادداشت علمی نوشته بودم ایشان مرا تشویق کردند آن را منتشر کنم و من اولین مقاله خود را با تشویق ایشان نوشتم. امروز اگر در دانشگاه قم و دیگر دانشگاهها استادان رشته قرآن و حدیث از شاگردان ایشان هستند بهخاطر روحیه شاگردپروری ایشان است. سومین ویژگی اخلاصی است که ایشان داشتند و تاثیر کتابهای ایشان به خاطر این اخلاص است.
خلیل پروینی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز در این نشست سخنرانی کرد و گفت: من اشارهای گذرا به نظریاتی که درباره زبان قرآن مطرح شده است خواهم داشت. برخی میگویند زبان قرآن زبان عرف عام است، برخی میگویند زبان قرآن زبان عرف خاص است یعنی زبان ویژهای است که قابل فهم نیست یا ویژگیهایی دارد که با زبان عربی عمومی متفاوت است، دیدگاه دیگر میگوید زبان قرآن عرف عقلایی است یعنی آنطور که دانشمندان با هم حرف میزنند، برخی میگویند زبان قرآن زبان فطری است و همگان آن را میفهمند.
وی افزود: برخی میگویند زبان قرآن زبان سمبلیک است و قرآن با نماد حرف زده است، برخی میگویند زبان قرآن زبان ترکیبی است. این دیدگاه علامه طباطبایی است؛ یعنی قرآن برای مخاطبان مختلف با درجات مختلف سخن گفته و همه اینها در یک بافت یکپارچه قرار گرفته، برخی میگویند زبان قرآن زبان اعجازی است. البته من با دیدگاه نومعتزلی کاری ندارم که میگوید زبان قرآن سخنان پیامبر(ص) است.
وی در پایان گفت: آنچه خود قرآن فرموده «لسان مبین» است. قرآن به زبان عربی است ولی عربی مبین. از امام معصوم نقل شده که مراد از مبین این است یعنی قرآن مطالب و مفاهیم زبانهای دیگر را میتواند آشکار کند ولی زبانهای دیگر نمیتوانند آن را آنطور که هست بیان کنند. ما برای فهم قرآن باید ادبیات عربی را خوب یاد بگیریم. اگر استاد در جایگاه صدر علوم قرآنی است یک دلیلش اشراف بر ادبیات عرب است کما اینکه آیتالله جوادی آملی میفرمودند هر کس ادبیات بلد نباشد، قرآن روزی او نمیشود.
در ادامه این نشست حجتالاسلام و المسلمین بیآزار شیرازی اظهار کرد: قرآن میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ». مصداق بارز این آیه آقای حجتی هستند از این جهت که آیه میفرماید خداوند کسانی که ایمان واقعی دارند و اهل علم هستند را رفعت میدهد. منظور هر دانشمندی نیست منظور کسانی است که خداوند به آنها علم عنایت کرده است. «بما تعملون» هم یعنی علم با عمل باشد.
وی افزود: همه کسانی که اینجا آمدند به این نکته توجه دادند که ایشان میتوانستند دنبال فلسفه یا فقه بروند ولی ایشان سراغ رشتهای رفتند که جایش میان مسلمانان خالی است و کتاب خدا را ترجیح دادند، لذا خدا هم ایشان را رفعت داد. این رفعت به خاطر اخلاص و تواضع ایشان است. من ندیدم یکبار کلمه «من» بگویند و با اینکه از نظر علمی حرف برای گفتن داشتند ولی من ادعایی از ایشان ندیدم. ایشان در تفسیر خیلی خدمت کردند. تفسیر ایشان با تفاسیر دیگر تفاوت دارد و آن اینکه به نکتهای پرداخته که مستشرقین به آن اشکال دارند و آن انسجام و ترابط آیات است. آنها میگویند آیات قرآن طی ۲۳ سال نازل شده و اصحاب پیامبر(ص) به صورت تصادفی آنها را کنار هم گذاشتند و برای ما قابل استفاده نیست. در میان علمای خودمان خیلیها اینطور فکر میکنند که قرآن انسجام ندارد. ایشان دانشجویان را تشویق کردند در این زمینه رساله بنویسند و اثبات کنند قرآن انسجام دارد. ما باید قرآن را با توجه ارتباط آیات معنا کنیم و قرآن خودش میفرماید که بیان قرآن به عهده خود ما است و اساسا مگر میشود چیزی پراکنده باشد و معجزه به شمار آید.
وی در پایان گفت: ویژگی دیگر این تفسیر این است که این تفسیر تقریبگرا است. ایشان سالها در مجمع جهانی تقریب همکاری فراوانی داشتند و در برابر علمای مذاهب سخنرانیهای گیرایی داشتند. ایشان خدمات فراوانی به تقریب مذاهب کردند و بسیاری از سرفصلهای دانشگاه مذاهب را ایشان تنظیم کردند. این توضیح را هم عرض کنم که قبل از علامه طباطبایی تفاسیر تفرقهگرا بود و هر فرقه عقاید خود را از قرآن در میآورد و به تعبیر علامه، آنها تطبیقات خود را تفسیر نامیدند و یکی از عوامل تفرقه همین تفسیرها بود. با این حال علامه و شاگردان ایشان منهج تقریبی را در تفسیر ایحاد کردند و به تدریج تفسیر تقریبگرا میان مسلمانان ترویج پیدا کرده است.
انتهای پیام