به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری؛ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 7 اسفند در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللهم صل علی محمد و اله و متعنی بالاقتصاد، و اجعلنی من اهل السداد، و من ادله الرشاد، و من صالح العباد، و ارزقنی فوز المعاد، و سلامة المرصاد»
بحث ما درباره این فراز از دعای مکارم الاخلاق بود که حضرت فرمودند: «و ارزقنی فوز المعاد، و سلامة المرصاد». ما در جلسات گذشته راجع به سلامه المرصاد چند نکتهای عرض کردیم و قرار شد بحث ما تکملهای هم داشته باشد؛ ذکر «سلامه المرصاد» بعد از «فوز المعاد» از قبیل ذکر خاص بعد از عام است یعنی ما برای معاد فوز خواستیم و فوز، هم شامل نجات از عذاب است و هم نیل به بهشت. در واقع از خدای متعال میخواهیم ما را جزء فوج فائزین قرار دهد. پس این معنای عامی است که در آن، هم نجات از عذاب است و هم نیل به درجات بهشت. بعد از این «سلامه المرصاد» را از خدای متعال درخواست میکنیم.
مقصود از سلامه المرصاد چیست؟ عرض شد بر اساس دو آیهای که در قرآن کریم داریم و در آنها کلمه مرصاد ذکر شده است و همچنین بر اساس دلالتهای اهل بیت(ع)، مرصاد یکی از عقبههای صراط است یعنی همان مسیری که بدون استثنا همه ما باید از آن عبور کنیم و هیچ گریزی از آن نیست. این صراط عقبههایی دارد و مرحله به مرحله است و در هر مرحلهای انسانها مورد سوال قرار میگیرند. در هر مرحلهای باید بایستند و به سوالی که مربوط به آن موقف است پاسخ بگویند و وارد مرحله بعد شوند. این همچنان ادامه پیدا میکند تا از این مرحله بگذرند و وارد بهشت شوند.
این مسیر از متن جهنم میگذرد. آیه قرآن میفرماید: «وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا». متقین کسانی هستند که حق هر کدام از منازل را ادا کرده باشند مثلا اگر کسی حق نماز را ادا کرده باشد از موقف نماز عبور میکند و وارد مرحله بعد میشود تا از این منازل بگذرد. روایات در این رابطه متنوع است. در روایتی خیلی صریح حضرت فرمودند مرصاد یعنی کمینگاه و سختترین مرحله در میان این مراحل است یعنی از همه سختتر و سرنوشتسازتر است و اگر کسی از این مرحله عبور کند خیلی خوشبخت است.
این منزل در واقع منزل حقوق مردم است، یعنی مرصاد منزل حق الناس است. از چه جهت خیلی سختتر است؟ از این جهت که پای دیگران وسط است. مثلا اگر شما در موقف حج قرار گرفتید بحث این است حق حج را ادا کردید یا نکردید و سروکارتان با خود خدای متعال است. در مورد نماز و روزه هم همینطور است و سروکارتان با کریم علی الاطلاق است اما در مرصاد نه، قضیه فرق میکند و پای دیگران وسط است. اگر چیزی گردن انسان باشد بیچاره است ولی اگر انسان چیزی به گردنش نباشد و از این مرحله عبور کند خیلی سعادتمند است. اگر انسان چیزی به گردنش باشد باید کسی را راضی کند که راضی کردنش خیلی دشوار است.
اینجا پای دیگران وسط است و اگر باشد کار خیلی سخت است. خداوند بر خودش فرض کرده جز با تامین رضایت آن شخص که صاحب حق است، این کسی که حقی به گردنش آمده امکان عبور از این مرحله را ندارد. اینجا دو مسئله مطرح است، یکی کثرت و یکی هم مسئله کیفیت است. کثرتش این است یک وقت انسان مبتلا باشد به حقوق خیلیها و عدد آدمها زیاد باشد. از این مرحله تعبیر شده به مرصاد، یعنی مرحلهای که شما را رها نمیکنند تا آن حق ادا شود. اینکه خدای متعال در کمینگاه است یعنی اجازه اینکه حقی از کسی تضییع شود نمیدهد.
مطلب دومی که آنجا اهمیت دارد کیفیت است. مثلا یک وقت شما به مال کسی ضربه زدید، یک وقت آبروی کسی را تضییع کردید. اینها خیلی فرق میکند و مورد دوم خیلی سنگینتر است. یک وقت من به دنیای کسی ضربه زدم، یک وقت به دین کسی ضربه زدم و باعث گمراهی کسی شدم و موجب شدم دین کسی آسیب ببیند.
یک وقت کثرت خیلی زیاد است. از این جهت آدم از جرئت کسانی که کاندیدا میشوند تعجب میکند، چون این شخص با چند صد هزار نفر طرف میشود و کار خیلی عجیب است. من خیلی تعجب میکنم خصوصا نسبت به کسانی که با هم مسابقه میدهند و اصرار و پیگیری میکنند. اگر شخص آن وظیفهای که بر عهده او گذاشتند ادا نکرده باشد عدد کسانی که با او طرف میشوند خیلی زیاد است. یک وقت مسئولیت بر انسان متعین میشود و جمع زیادی از انسان میخواهند که این وظیفه را قبول کند در این صورت فرض دارد و الا در غیر این صورت فرض ندارد خصوصا زمانی که آدمهای زیادی طرف انسان هستند.
از لحظهای که اینها وارد مجلس میشوند و روی صندلی مینشینند مسئولیت شخص شروع میشود. انسان خیلی باید بر خودش تسلط داشته باشد چون جواب دادنش خیلی سخت است. این افراد در تصمیمات بزرگ مربوط به کشور اثرگذاری میکنند و این عواقب دارد. لذا مسئله، مسئله سنگینی است. این یک فصل آن است که الآن مطرح است، یک فصل دیگرش مربوط به سایر مسئولیتها است.
عرض کردم یک زمان بر انسان متعین میشود و واجب میشود وارد این میدان شود در غیر این صورت باید مغزش معیوب باشد که وارد این میدان شود. چطور انسان جرئت میکند خودش را زیر دین ببرد؟ این کلمه وزیر از «وزر» به معنای بار گرفته شده است یعنی این انسان یک بار سنگینی روی دوشش قرار گرفته است. از این جهت من این نامزدها را که میبینم خیلی دلم برایشان میسوزد چون زندگی چندین هزار نفر مرتبط با تصمیمگیری این آقاست. این بار سنگینی است. اگر یک وقت شخص این بار را معیوب ببرد و دچار غفلت و هوای نفس شود، در عقبه مرصاد میبیند چندین هزار نفر ایستادهاند و حقشان را میخواهند و میگویند به خاطر تصمیم غلط تو ما خسارت دیدیم و حالا باید خسارت ما را جبران کنی. پس در مسئله حق الناس هم کمیت مهم است و هم کیفیت.
انتهای پیام