انجمن حکمت و فلسفه را با سه هدف تأسیس کردم / خوشحالم که انجمن حیات دارد
کد خبر: 3945462
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۵
سیدحسین نصر:

انجمن حکمت و فلسفه را با سه هدف تأسیس کردم / خوشحالم که انجمن حیات دارد

سیدحسین نصر، موسس موسسه حکمت و فلسفه ایران، ضمن بیان اهداف تأسیس این موسسه گفت: خوشحال هستم که انجمن هنوز حیات دارد، رشته‌های دکتری به آن اضافه شد و الآن هم یکی از مهم‌ترین مراکز تدریس فلسفه در ایران است؛ چه در مقایسه با حوزه‌ها و چه در مقایسه با دانشگاه‌هایی که دپارتمان‌های فلسفه دارند.

به گزارش ایکنا، شب چهل و هفتمین سالگرد تأسیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، امشب، 14 دی‌ماه، با سخنرانی سیدحسین نصر، استاد دانشگاه جرج واشنگتن، شهرام پازوکی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، غلامرضا ذکیانی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه و رئیس اسبق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان سیدحسین نصر را می‌خوانید؛

سلسله حوادثی به‌هم پیوست و منجر به تأسیس انجمن شد. اواخر دهه 40 بود که بنده به عنوان اولین ایرانی و مسلمان به عضویت موسسه بین‌المللی فلسفه فرانسه درآمدم و این منجر به این شد که من رئیس این موسسه را به ایران دعوت کنم و پیوندی به وجود آید و بعد از مدتی هم برای اولین بار، جلسه سالانه انجمن در ایران و در شهر مشهد برگزار شد که پدیده مهمی بود. یکی از نتایج این فعالیت‌ها، این بود که انجمن فلسفه تشکیل شد. هم کُربن و هم ایزوتسو که از دوستان من بودند و در فلسفه اسلامی مشهور بودند، به دعوت من به ایران آمده بودند و می‌گفتند چه خوب بود که ایران که مهد فلسفه در مشرق‌زمین بوده، یک سازمان علی‌حده‌ای برای فلسفه داشته باشد. این در ذهن من بود و برعکس آنچه که برخی نوشته‌اند، این کار فقط مبتنی بر پیشنهاد ایزوتسو نبود، بلکه جوانب مختلفی داشت.

ساختمان موسسه حکمت و فلسفه چطور انتخاب شد؟

آن زمان در عباس‌آباد بناهای مختلفی می‌ساختند و من به جای اینکه این کار را بکنم و در آنجا ساختمانی را برای انجمن بسازم، به دلیل علاقه به حفظ ابنیه قدیمی تهران، خواستم خانه قدیمی‌ای برای این کار پیدا کنم که برای این کار خوب باشد. سپس خانه شخصی مرحوم لقمان‌الملک را پیدا کردم که ورثه می‌خواستند این ساختمان را بفروشند و من آنجا را خریدم و به جای اینکه در عباس‌آباد ساختمان بسازیم، در همین‌جا مستقر شدیم و جای وسیعی شد و تصمیم گرفتم انجمن را به صورت خیلی سنتی دوباره بازسازی کنم و از چند هنرمند بااستعداد اصفهان دعوت کردم. کاشی‌های آبی را از اصفهان سفارش دادم و درونش نیز به صورت معماری سنتی ایرانی - اسلامی درآمد و حتی صندلی‌های کلاس‌های درس نیز جنبه سنتی خودمان را داشت، نه سبک فرنگی که متداول بود و الآن هم متداول است.

بعد از کوشش فراوان، کارهای ساختمان تمام شد و این انجمن تأسیس شد. من گروهی از دانشمندان شرق و غرب را که با فلسفه سروکار داشتند، انتخاب کردم؛ افرادی که در ایران فعالیت داشتند نیز اولاً محمود شهابی بود که استاد دانشکده حوق دانشگاه تهران بود، اما در فلسفه نیز تبحر داشت و بعد هم دکتر حائری‌یزدی، مطهری و سیدجلال آشتیانی بودند که سهم مهمی از سلک علما و فلاسفه سنتی خودمان در تأسیس انجمن داشتند.

سه هدف عمده برای تشکیل موسسه حکمت و فلسفه

بنده انجمن را مبتنی بر سه هدف تأسیس کردم؛ یکم حفظ، احیا و تدریس در زمینه فلسفه اسلامی به صورت کلی و مخصوصاً فلسفه اسلامی خودمان، از فارابی و ابن‌سینا تا به دوران خودمان بود، دوم فلسفه تطبیقی بین شرق و غرب که فقط تطبیق بین فلسفه خودمان و غرب نباشد و سومین هدف، آشنا ساختن فلسفه‌های جدید، اما به صورت اصیل که از دیدگاه اسلامی بتوانیم به آنها بنگریم.

من هم کُربن و هم ایزوستو را دعوت کردم که به صورت دائم عضو انجمن باشند و کُربن هم آن‌ زمان از دانشگاه سوربن و مرکز ایران‌شناسی تهران که در تهران بود، بازنشسته شده بود و در چند سال آخر عمرش، فقط استاد ما بود، اما نیمه اول سال را می‌آمد و برای کریسمس به فرانسه می‌رفت. ایزوتسو تابستان‌ها را به ژاپن می‌رفت و ما سه نفر، استادان دائمی انجمن بودیم، اما استادان دیگری نیز تدریس می‌کردند که غنای زیادی داشتند. همچنین از دانشمندان مختلف نیز دعوت می‌کردیم و کنفرانس‌هایی برگزار می‌شد و یک جو خیلی قوی و زنده‌ای برای بررسی فلسفه ایجاد شده بود.

یکی از اقدامات این بود که برای حضور افراد درجه تعیین نمی‌کردیم و حضور برای همه آزاد بود و هرکسی می‌توانست بیاید. مانند مدارس سنتی خودمان که همیشه این مدارس آزاد بود و هرکسی می‌توانست سر کلاس بنشیند. در قم نیز همه می‌توانستند به درس علامه طباطبایی بنشینند و ورود و خروج وجود نداشت و محیط آزاد فکری بود. سعی کردم این محیط را ایجاد کنم و چند دانشمند جوان که استعداد فلسفی داشتند، مانند آقای دکتر اعوانی، دکتر ویلیام چیتیک و ... را به آنجا ببرم و ایزوستو نیز درس فصوص می‌داد و فعالیت آنها نیز از آنجا شروع شد. همچنین شعرا را نیز دعوت می‌کردیم.

یک عده از طلاب نیز در قم متوجه شدند و گاهی از قم می‌آمدند، ولی درجه نمی‌دادیم و جنبه سنتی در انجمن را حفظ کردیم که جایی برای آموختن حکمت و فلسفه بود و روی چاپ کتب مهم هم اصرار داشتیم. تا زمان انقلاب، قریب به 50 کتاب چاپ کردیم که به زبان‌های انگلیسی، فارسی، و عربی بودند. علاوه بر تدریس و سخنرانی، مجله جاودان خرد را نیز راه‌اندازی کردیم که یک مجله معروف بین‌المللی شد و این مجله به فارسی، عربی، فرانسه و انگلیسی مقاله چاپ می‌کرد و جای خود را در دنیا پیدا کرد.

خوشحالم که موسسه حکمت و فلسفه هنوز حیات دارد

باید به آنچه بعداً اتفاق افتاد، هم اشاره کنم که ساختمان و کتابخانه انجمن بسیار غنی است و یکی از محصولات آن چند سال فعالیت انجمن، همین کتابخانه بود که از نظر فلسفی بی‌نظیر است و دوستان می‌گویند همچنان هم کتابخانه‌ای به اندازه این کتابخانه که به لحاظ فلسفی غنی باشد، وجود ندارد. در دوران ریاست دکتر اعوانی که از دوستان خوب من هستند، تماس من بهتر بود، اما به غیر از آن دوران، تماس چندانی نداشتم. در آن دوران، در مورد برخی از مسائل با من مشورت می‌شد و بعداً هم برخی از محصلان در انجمن، به آمریکا آمدند و شاگرد من بودند و یک رابطه‌ای با انجمن داشتند و یک نوع رابطه‌ای بین من و انجمن بوده است. خوشحال هستم که انجمن هنوز حیات دارد و بعداً هم رشته‌های دکتری اضافه شد و الآن هم یکی از مهم‌ترین مراکز تدریس فلسفه در ایران است، چه در مقایسه با حوزه‌ها و یا در مقایسه با دانشگاه‌ها که دپارتمان‌های فلسفه دارند.

انتهای پیام
captcha