به گزارش ایکنا، نشست «جایگاه و نقش اربعین در تفکر دینی جهان ایرانی» امروز یکشنبه، 28 شهریور، از سوی پژوهشکده فقه و حقوق و مرکز همکاریهای علمی و بینالملل و اندیشکده اربعین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با ارائه علی مهجور، پژوهشگر حوزه دین، برگزار شد.
در ادامه متن سخنان وی را میخوانید.
اربعین نقطه به هم پیوستن صورتهای آیین ایرانی و اندیشههای اخلاق اسلامی است. در این برنامه در قالب تبیین صورت و محتوای اربعین تلاش میکنم نشان دهم آیین بزرگداشت شهدای کربلا، صورتِ برآمده از فرهنگ ایرانی است و نشانههایی از این قالب در معدودی از روایات شیعی وجود دارد. قالب اصلی و شکلی بزرگداشت اربعین، برآمده از آئینهای کهن ایرانی به همراه تأکید روایات اسلامی بر برگزاری آیین سوگواری اربعین است. محتوای اربعین ایدههایی است که در سه حوزه اجتماعی، اخلاقی و سیاسی تبلور پیدا کرده و برآمده از صدها سال تأملات شیعی است که در چالش با ناهنجاریهای اخلاقی، معضلات اجتماعی و ستمگریهای خلفای اموی و عباسی و پادشاهان و والیانی است که در این سرزمین حکمرانی کردهاند.
مراد از جهانِ ایرانی
یکی از مفاهیمی که ممکن است مناقشه برانگیز باشد خود مفهوم ایران است. چگونه یک رسم عزاداری اسلامی را با عنوان ایرانی خطاب میکنیم. وقتی در عرف ژئوپلتیک امروزی از کشوری به نام ایران صحبت میکنیم از گستره جغرافیایی مشخص و دارای اقوامی مختلف و مرزهای جغرافیایی صحبت میکنیم اما مفهوم مهم دیگری از ایران مطرح است که به گستره تمدنی ایران بر میگردد. ما شاعران، فیلسوفان، اندیشمندان و مشاهیر زیادی را با عنوان ایرانی میشناسیم که اصلا در موقعیت فعلی جغرافیایی ایران نبودهاند که از جمله نظامی گنجوی، مولوی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی یا رودکی هستند.
همچنین شهرهایی وجود دارند که در طول تاریخ با عنوانی ایرانی میشناسیم همانند بغداد، مدائن، بلخ و بخارا اما هیچکدام در جغرافیای سیاسی امروز ایران نیستند. همچنین بسیاری از آداب و رسوم و مولفههای فرهنگی به رغم اینکه در جغرافیای سیاسی ایران نیستند اما به عنوان مولفههای ایران شناخته میشوند و این به اعتبار تمدن ایرانی است. ایرانی به معنای مردم فارس زبان نیست بلکه به معنای همه مردمی است که با زبانهای مختلف در این گستره جغرافیایی زندگی میکنند.
همچنین اگر به گستره جغرافیایی تمدن ایرانی در تاریخ این سرزمین نگاه کنید متوجه میشوید از پنجاب تا بین النهرین، همه در این گستره تمدنی بودهاند و از رود جیحون و شمالیترین نقاط کنار دریای خزر تا جنوب و حاشیه خلیج فارس و دریای عمان همگی در گستره این تمدن یعنی ایران فرهنگی، قرار میگیرند بنابراین منظور ما از جهانِ ایرانی، جغرافیای سیاسی کنونی ایران نیست لذا وقتی میخواهیم درباره تفکر دینی این تمدن و جایگاه اربعین سخن بگوییم باید این موارد را در نظر داشته باشیم.
وقتی از عنوان اربعین استفاده میکنیم، این مفهوم، سه واقعیت را در بر میگیرد؛ اولین مورد اتفاقی است که در بیستم ماه صفر سال 60 هجری یعنی چهل روز بعد از رخداد عاشورا اتفاق میافتد که میتوانیم همانند هر رخداد تاریخی درباره کیفیت و اوضاع و احوال زمانی و مکانی آن صحبت کنیم. دومین واقعیتی که به عنوان اربعین شناخته میشود مربوط به بزرگداشت اربعین به عنوان یک آیین دینی در متون حدیثی شیعی است. سومین واقعیت، خود این آئینهایی است که برگزار میشود؛ مثلا پیاده روی اربعین یا مراسمی که در شهرهای خودمان برگزار میکنیم هم منطبق با احادیث و واقعیات تاریخی است.
یکی از واقعیات تاریخی که لازم به اشاره است بازگشت خانواده امام حسین(ع) به کربلا و زیارت قبور شهدا توسط حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و رخداد دیگر زیارت مزار سیدالشهدا(ع) توسط جابر بن عبدالله انصاری است که رخداد دوم به نظر میرسد بر اساس مستندات تاریخی، قطعی است و از سوی کسی مورد تردید قرار نگرفته است. درباره واقعه نخست باید گفت نظرات مختلفی از سوی مورخان وجود دارد و برخی در اینباره تردید دارند اما مهمترین کتاب در پاسخ به این تردیدها «تحقیق درباره اولین اربعین سید الشهدا(ع)» نوشته شهید آیتالله قاضی طباطبایی است که به شبهات پاسخ دادهاند.
اربعین ریشه در کدام فرهنگ دارد؟
مسئله دیگری که به آن می پردازیم این است که سنت اربعین ریشه در کدام فرهنگ دارد؟ تنها حدیثی که به چهلمین روز گرامیداشت درگذشت یک مؤمن اشاره میکند حدیثی از پیامبر اسلام(ص) است که به ابوذر فرمودند زمین برای مؤمنی که از دنیا برود چهل صبح گریه میکند. حدیث دیگری برای بزرگداشت چهلم پیدا نکردم و ریشه دینی اربعین چه بسا به این حدیث و همچنین روایتی از امام صادق(ع) برمیگردد که با عنوان زیارت اربعین نقل شده است. منشأ مهم دیگر اربعین، سنتهای آئینی مردم ایران است. اینها سنتهای چند هزار ساله است و قدمت آن به گذشتههای دور بر میگردد پژوهشهای باستانی نیز نشان میدهد برخی اقوام ایرانی برای اموات خود سنت چهلم داشتهاند.
در دوران متأخرتر، حکیم شیعیِ ایرانی ابوالقاسم فردوسی، مراسم چهلم را در شاهنامه خود مورد اشاره قرار داده است. لذا شکل و صورت اربعین برآمده از امتزاج آئینهای ایرانی و نگرشهای شیعی است. نگرشهای اهل بیت(ع) در تلاقی با آئین ایرانی، اربعین را تبدیل به آئینی محکم و یک سوگواری برآمده از تار و پود فرهنگ ایرانی کردند. حال سؤال این است که به لحاظ محتوایی چرا این شکل از مراسم آئینی اهمیت پیدا کرده و چه باعث شده اربعین را به عنوان یک سوگواری مهم هر ساله برگزار کنیم؟
پاسخ به این سؤال، ما را به مولفههای محتوایی رهنمون میکند. اول اینکه روز چهلم تنها در سال نخست برگزار میشود لذا اینکه هر ساله برای سیدالشهدا(ع) اربعین میگیریم دربردارنده دو موضوع است؛ اول اینکه شهادت امام حسین(ع) برای شیعیان آن حضرت کهنه و قدیمی نمیشود و وقتی هر ساله چهلم میگیریم گویا سیدالشهدا در عاشورای امسال به شهادت رسیده است. نکته دومی که میتوانیم برداشت کنیم این است که اربعین به معنای امتداد داشتن جریان احیای دین و اصلاح انحرافات در آن است.
اربعین فرصتی برای اصلاح انحرافات
اگر حضرت زینب(س) پس از شهادت امام حسین(ع) پرچمدار اصلاح انحرافها شدند و بیداری را برای مسلمانان به ارمغان آوردند، اربعین هم بیانگر جاری بودن سنت احیاگری و اصلاحگری اسلام است. ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و تنوع قومی و دینی همواره محل چالشها و درگیریها و شورشها بوده است. دورههای فراوانی هم در تاریخ بوده که این اقوام و ادیان همزیستی مسالمتآمیز داشتهاند. امام حسین(ع) و سوگواری آن حضرت همواره یکی از موقعیتهایی بوده که این همزیستی را بهتر و با کیفیتتر کرده است و حتی ادیان مختلف را جمع کرده است.
سیدالشهدا(ع) تنها متعلق به شیعیان نیست بلکه اهل تسنن و ارامنه و ادیان دیگر در این سرزمین برای سیدالشهدا عزاداری کردهاند. وقتی به آئین اربعین نگاه میکنیم فهم این نکته چندان دشوار نیست که برای مردم ایران تأکید بر اربعین به گونهای تأکید بر زیست مسالمت آمیز در زیر سایه امام حسین(ع) بوده است. گویا مردمانی که تشنه زندگی نوعدوستانه بودهاند با گرامیداشت اربعین همواره در پی احیای خیرخواهی، وفاداری، و همزیستی بودهاند.
با گرامیداشت اربعین این ارزشها احیا شده و مردم در جستوجوی یک جامعه آرمانی هستند. گویا اربعین در جامعهای که همواره نگران روی کار آمدن حکام و پادشاهان جائر و بیاخلاقی بوده، همانند احیای فرصتی برای بزرگداشت ارزشهای اخلاقی و احیای دین بوده است. این جایگاهی است که در سنت تفکری ایران کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
انتهای پیام