به گزارش ایکنا، استاد محمدعلی لسانیفشارکی، که در میان پژوهشگران و محققان علوم و معارف قرآن و فعالان عرصه قرائت و تدبر در قرآن کریم چهرهای نامآشنا و تأثیرگذار بود، صبح پنجشنبه، 27 بهمنماه چهره در نقاب خاک کشید و روز گذشته مراسمی در کنار مزارش برپا شد.
هرچند استاد در حیات و برای پس از این حیات فانی خود توقع گردهماییهای پر زرق و برق مرسوم نداشت و آنان که او را از نزدیک و دور میشناسند شاهدی بر این مدعایند؛ اما از انسان قدردان به ساحتِ علم و عالم، انتظار به حقی بود که صحنه بدرقه او به خانه ابدی را به صحنه خداحافظی شاگردان و دوستانش و... تبدیل کنند تا نشان از ارادتی باشد به این مبلغ قرآن و نمایشی باشد برای دیگران که بدانند چه انسان وارسته و متقی به اخلاق قرآنی و معلم و مروج کلام الله مجید در این محل آرمیده است، ولی افسوس که چنین قابی خلق نشد ...
ظاهراً مدیران و مسئولان پژوهشکدهها، نهادها و سازمانهای فرهنگی و قرآنی نیز به ویژه آنان که همیشه مهجوریت قرآن را در میان اسناد راهبردی و جلسات تو در تویشان فریاد میزنند، راغب بودند تا چنین مراسمی در میان روزهای کاری هفته باشد، تا آن را به حساب جلسهای در میان انبوهی از جلسات هفتگی به عنوان ساعت مأموریت انجام دهند! و یا به حضور دوربین رسانهها در آن فضا، شک داشتند تا حضورشان را به ثبت برساند و اگر مطمئن به ثبت عکس بودند، لحظهای درنگ نمیکردند!
مگر داعیهدار تکریم قلههای قرآنی کشور نیستیم؟ در زمان حیات اساتید که برنامهای هفتگی برای دیدار و سرکشی از این عزیزان نداریم و چند مراسم تکریم و تجلیل از خادمان و چهرههای قرآنی را یا به میدان سیاست کشانده یا به ورطه تعطیلی، پس من بعد کمتر از مهجوریت قرآن و اهالی قرآن دم بزنیم...
بیندیشیم که کدام یک به این حضور در تجلیل از مقام شامخ استاد قرآن نیاز داریم، او که «زیستی در پرتوی غنا، عزت و عظمت قرآن داشت» و عین شهرت از شهره بودن به رسم مألوف دوری گزید و امروز در آغوش خاک آرمیده یا ما که در این فضای غبارآلود به دنبال کورسویی برای نجات خود و دیگرانیم.