به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن حجتالاسلام والمسلمین هادی عباسی خراسانی؛ استاد حوزه علمیه طبق روال هرروزه صبح امروز با محوریت آیات سوره نساء در حوزه علمیه قم برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در آیات سوم و چهارم سوره نساء میخوانیم: «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا؛ و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شدهايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد] و مهر زنان را به عنوان هديهاى از روى طيب خاطر به ايشان بدهيد و اگر به ميل خودشان چيزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخوريد».
آیات گذشته راجع به امر تقوا و رعایت اموال ایتام و رعایت قسط در مورد آنها بود. همچنین این نکته را عرض کردیم گه بحث چندهمسری در اسلام تعدیل شده است نه اینکه اسلام جاعل چندهمسری باشد. این خیلی نکته مهمی است که اسلام جاعل چندهمسری نیست، موسس چندهمسری نیست بلکه در این مسئله پیرو عرف جامعه است. در واقع اسلام به وسیله پیامبر(ص) تعدد زوجات را تقلیل داد، نه اینکه زیادش کند. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد چندهمسری که میان مردم رایج بود چندهمسری رایج شرعی نبود بلکه به نوعی منبع درآمد بود. حضرت حق این قانون را تعدیل کرد و بحث رعایت قسط و عدالت را مطرح کرد و آن را به عنوان شرط چندهمسری قرار داد.
نکته بعدی اینکه احکام خمسه تکلیفیه نسبت به موضوعشناسی نکاح ساری و جاری میشود، یعنی ازدواج برای برخی واجب، برای برخی مستحب، برای برخی مکروه و برای برخی حرام است. از جمله کسانی که ازدواج برای آنها حرام است همین کسانی هستند که اقدام به چندهمسری کنند ولی نتوانند میان آنها عدالت را برقرار کنند.
نکته مهم دیگری که در آیه چهارم مطرح است این است که حضرت حق میفرمایند مهریه زنها را به آنها بدهید و با دو تعبیر از مهریه یاد میکند؛ یکی «صدقات» و دیگری «نحله». بر این اساس میتوانیم بگوییم که مهریه نوعی هدیه است. لذا با انعقاد و اجرای عقد، همسر مالک مهریه اهدایی مرد میشود؛ یعنی وقتی اجرای عقد شود مالکیت خانم میآید، مگر اینکه عقد را با شرایط ضمن عقد تخصیص بزنند.
ما آیات دیگری داریم اگر مجامعت صورت بگیرد زن میتواند در کل مهریه تصرف کند ولی اگر مجامعت صورت نگیرد در نصف مهریه تصرف میکند. به عبارت دیگر به محض انعقاد عقد، ملکیت میآید یا در تمام یا در نصف و خانم میتواند این عطیه الهی را که برای مرد است ببخشد یا برای آن مدت بگذارد. مهریه عطیه مرد به زن است و روایات عجیبی درباره آن وارد شده است. مثلا در برخی روایات آمده است پیامبر(ص) فرمودند یهودیان امت من دو طایفه هستند؛ یکی کسانی که نماز نخوانند و نماز را سبک بشمارند و یکی دیگر کسانی که مهریه زنانشان را ندهند.
برخی خواستند از این آیه استفاده کنند که شاید خطاب آیه نسبت به والدین هم باشد یعنی مهریه دختران را به خودشان بدهید چون در زمانی که آیه نازل شد یک عده میآمدند دختران را به عقد دیگران درمیآوردند و برای خودشان ثروتاندوزی میکردند. پس قطعا خطاب آیه عامه است و همه را در بر میگیرد.
اسلام با حساب و کتاب پیش رفته است. برخی نگویند چندهمسری اختلال نظام خانوادگی است اتفاقا اسلام در پی انتظام نظام خانوادگی است و اساسا بنای اسلام بر تکهمسری است. برخی ایراد گرفتند اینکه آیه برای چندهمسری شرط رعایت عدالت را گذاشته است تعلیق به محال است چون مرد هر چقدر رعایت عدالت کند عدالت حبی را نمیتواند اجرا کند. عرض ما این است عدالت حبی خارج از اختیار است و رعایت آن لازم نیست ولی عدالت اقتصادی و ... در اختیار مرد است و باید آن را اجرا کند. اسلام با جعل این قانون افراط در استخدام خانمها و بهرهوری از آنها را تعدیل کرد یعنی افراط در نظام چندهمسری را تعدیل کرد و برایش ممنوعیت گذاشت تا کسی با بیش از چهار زن ازدواج نکند.
مهریهای که هدیه آقایان به خانمها است هدیهای است که یک پشتوانه اقتصادی و پشتوانه اجتماعی و حتی گاهی وقتها خانوادگی برای خانم است. اگر روزی خانمی بدون مهریه عقدش بسته شد باید به مهرالمثل مراجعه کنند. مهرالمثل یعنی ببینند خانمهایی با آن شرایط مهریهشان چقدر است. از نظر ما مهرالمثل بسته به موقعیت مکانی است و برای تعیین آن منطقه سکونت و منطقه شهری و کشوری مورد لحاظ قرار میگیرد. اینها نکتههای مهمی است که از آیه به دست میآید.
برخی در بحث مهریه ادعا کردند مهریه در مقابل بضع است، بنده با کمال صراحت عرض میکنم این مطلب با آیات و روایات مطابق نیست چون مهریه هدیه است و اشتباه است بگوییم در مقابل بضع است. پس این غلط است که تصور کنیم ازدواج یک معامله است و به خاطر اختیارات خاص مرد نسبت به زن، یک مهریه پرداخته میشود.
این نکته را هم عرض کنم موفقترین مردان و زنان کسانی هستند که اساس کارشان بر اساس محبت باشد و اگر محبت بیاید همه جوانب دیگر حل میشود. تعبیر آیه شریفه قرآن است که باید در خانواده «مودت» و «رحمت» وجود داشته باشد. ما یک محبت داریم یک مودت. محبت دوستی است که گاهی در لفظ میآید و میگذرد اما مودت این است وقتی میگوید دوستت دارم، عملش هم مطابق همین دوستی و محبت باشد. ابراز محبت زن و مرد باید دلی باشد و محبت دلی همان مودت است.
این را هم بگویم به قدری که زن و شوهر محبتهای عوضی را درک میکنند هیچ کس دیگر درک نمیکند. محبت عوضی یعنی محبت کاذب. همچنین به قدری که زن و مرد محبت صمیمی را درک میکنند هیچ کس دیگر درک نمیکند و عجیب این است اگر محبت عوضی آمد در انتقالش به نسل هم محبتها عوضی میشود ولی اگر محبتها اصیل و ذاتی باشد در انتقالش به بچهها هم همینطور است.
انتهای پیام