در بیان جوهر ایمان و اوصاف اهل تقوی
کد خبر: 4123309
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۶
در صحبت قرآن /50

در بیان جوهر ایمان و اوصاف اهل تقوی

انسان‌های برجسته‌ای که در مکتب هر رسول پرورش می‌یابند و کمال خود را در پیروی تعلیمات او می‌دانند بهترین گواهانند بر حقانیت راه او تا اگر کسی پرسد که نمونه هدایت شده این راه و این مکتب کیست یکی از ایشان را نشان دهند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی ‎ از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. پنجاهمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در بیان جوهر ایمان و اوصاف اهل تقوی» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

الم ﴿۱﴾
ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾
أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾ (بقره 5-1)

الف لام میم(1) آن کتاب(مستطاب) بی هیچ شک و ریب راهنمای پرهیزگاران است(2) آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پای دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم به نیازمندان انفاق کنند(3) و آن کسانی که ایمان آورده‌اند به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو به وحی آمده است و ایشان خود به عالم آخرت یقین دارند(4) چنین کسانی از لطف پروردگار بر راه هدایتند و ایشان به حقیقت رستگاران عالمند(5).

کلمه بقره به معنی گاو ماده است و وجه تسمیه(نامگذاری) این سوره آن است که داستان گاو بنی‌اسرائیل در آن آمده است. البته این سوره که بلندترین سوره قرآن است مشتمل بر موضوعات و مطالب بسیار متنوع است از حکمت و حکایت و تمثیلات و فرامین الهی و آفرینش انسان و نقش و مقام او در هستی و صدها موضوع دیگر، اما هر سوره را به مناسبت یکی از موضوعات مندرج در آن سوره با انتخاب کلمه‌ای از همان موضوع نامگذاری کرده‌اند و گاه در تمام سوره فقط بخش بسیار کوتاهی به آن کلمه ارتباط دارد. داستان گاو بنی اسرائیل و ایرادات بنی‌اسرائیل که به آن گاو گرفتند در قطعه دیگری از این مجموعه آمده است.
سوره بقره را می‌توان به عرصه وسیعی از دشت و صحرا و شهر پرغوغا تشبیه کرد که می‌توان بر اسب خواندن سوار شد و در آن سیر کرد و هر دم به باغی و صحرایی پر گل و ریحان رسید یا به نهر‌های آب روان و درختان پر میوه سایه‌دار و کوهستان‌های بلند و درّه‌ها و بیشه‌ها با آسمان آبی بلند که گاه خورشید و گاه ماه و ستارگان در آن بر صحنه نمایشند و گاه ابرهای تیره و سنگین می‌بارند و رعد و برق و صاعقه پدید می‌آورند و گاه در میانه بازار سود و سودا درس راستی و درستی می‌شنویم و نقشی از روابط خوش آهنگ و زیبا را در میان انسانها مشاهده می‌کنیم که اگر وامداری در تنگناست او را مهلت دهید تا به گشایش آید و چه خوشتر اگر توانید که آن وام را به او ببخشید؛ و گاه برای سخن ما را تا عرش الهی پیش می‌برد و به تالاری عظیم به پهنای هستی می‌رسیم که در آنجا خداوند با فرشتگان خویش درباره خلقت انسان و خلیفه نهادن بر روی زمین مشورت می‌کند و از آنجا ناگاه به کوه طور می‌رسیم با موسی دیدار می‌کنیم و هر دم پرده‌ای می‌رود و پرده‌ای دیگر پیش چشم ظاهر می‌شود هم شگفت، همه بدیع و آکنده از حکمت و معرفت است. و هزار افسوس بر آن کس که می‌خواند و هیچ درنمی‌یابد جز صوتی و صفیری و در دلش نمی‌گذرد جز خیالی و در سرش نمی‌آید مگر عجبی و غروری که گوید: زهی من که قرائت چنین سوره بلندی را به یک مجلس به پایان بُردم.


درباره آیات فوق این سوال طرح شده است که این کتاب چگونه راهنمای پرهیزگاران است در حالی که پرهیزگاران ظاهرا نیازی به هدایت ندارند بلکه این گمگشتگانند که نیاز به هدایت دارند. اشکال به زبان منطق این است که مضمون آیه تحصیل حاصل است. در پاسخ، گفته‌اند مقصود آن است که این کتاب هر که را خواهد که به مقام پرهیزگاری و فضیلت و تقوا برسد و در شمار متقین باشد هدایت می‌کند. در اصطلاح منطق گویند که «متّقین» به «اعتبار مایکون» لحاظ می‌شود یعنی به اعتبار آنکه بعدا کسی به مقام تقوا خواهد رسید او را از پیش باتقوا نامند و پاسخ دیگر این است که هر کس جوهر تقوا یعنی حالت تسلیم در برابر حق را داشته باشد به وسیله این کتاب هدایت می‌شود. به عبارت دیگر، اگر کسی به مقام پرهیز از ناحق نرسیده باشد از این کتاب بهره‌ای نخواهد برد بلکه ای بسا کتاب او را گمراه‌تر کند و در هواهای نفسانیش متمکّن سازد چنانکه خداوند فرموده است: «يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا(بقره 26) یعنی این کتاب بسیاری را به راه راست هدایت می‌کند و بسیاری نیز بدان گمراه می‌شوند و البته تنها کسانی از آن به گمراهی می‌افتند که به تعبیر قرآن «فاسق» نامیده می‌شوند یعنی آنان که از ناحق پرهیز ندارند.
انسان‌های برجسته‌ای که در مکتب هر رسول پرورش می‌یابند و کمال خود را در پیروی تعلیمات او می‌دانند بهترین گواهانند بر حقانیت راه او تا اگر کسی پرسد که نمونه هدایت شده این راه و این مکتب کیست یکی از ایشان را نشان دهند. نزد شیعیان، حضرت امیرعلی علیه السلام بهترین شاهد «لا ریب فیه» است که اگر در اعمال و رفتار او بنگرند درمی‌یابند که این کتاب بی‌هیچ شک می‌تواند آدمیان را هدایت کند. بیت زیر از زبان حضرت امیر به این نکته اشاره می‌کند:
در الف لام میم اول شاهد «لا ریب فیهم»
در الف لام میم ثانی آل عمران را معینم (الهی قمشه‌ای)


ویلیام جیمز از روانشناسان و فیلسوفان نیمه اول قرن بیستم در آمریکا در کتابی با عنوان «انقلاب مذاهب» گفته است: «اگر بخواهیم وجه مشترک همه ادیان و جوهر همه تعلیمات دینی را در یک عبارت خلاصه کنیم آن «ایمان به غیب» است» کلمه غیب در اینجا شامل مصداق‌های وسیعی است که از جمله آفریدگار جهان و جهان دیگر و نشئه آخرت و فرشتگان و بهشت و دوزخ و نیز روح و روان آدمی را در برمی‌گیرد که روح نیز اگر چه لحظه به لحظه در زندگی انسان حضور دارد اما عامّه انسان‌ها جز جسمی از خود نمی‌شناسند و جز اسمی از روح نشنیده‌اند.

گر به ظاهر آن پری پنهان بود
آدمی پنهان‌تر از پریان بود (مثنوی)

در آیات 3 و 4 قطعه حاضر تعلیمات سه گانه انبیا که غریبان آن را فلسفه جاوید، perennial philosophy خوانده‌اند جمع آمده است و آن نخست ایمان به خداست که غیب است و ایجاد نوعی ارتباط با آن غیب که وسیله آن نماز و نیایش و احساس حضور خدا در لحظه لحظه زندگی است و به حقیقت نماز مذکّری است برای توجه به خدا و تسلیم شدن به فرامین او و تجدید عهد بندگی با او و دوم انجام عمل صالح که انفاق از مهمترین مصداق‌های آن است و سوم ایمان به نشئه آخرت و جاودانگی روح که حیات را معنی می‌بخشد و دل‌ها را گرم می‌کند و شور و نشاط را به زندگی بازمی‌گرداند خُلق‌ها را خوش می‌کند و انسانها را به هر کار خوب و هر فضیلت متعالی از خدمت به خلق و عدالت و احسان و جوانمردی برمی‌انگیزد. آن نیز یاری کننده شخص در انجام کارهای نیکوست.

در صفات اهل تقوی آمده است که ایشان هم به کلام وحی قرآنی و هم به صحف انبیای پیشین ایمان دارند. بنابراین همه کتب آسمانی مورد اعتقاد مسلمانان است و مسلمانان اهل معرفت علاوه بر قرآن با کتب عهده عتیق و عهد جدید و زند اوستا و آثار و دایی از هندوان و غیره آشنایی داشته و گاه و بیگاه در آثار خود مطالبی از آن کتابها نقل کرده‌اند از جمله مولانا زبور حضرت داوود را با همه کوتاهی آکنده از حکمت و دانش الهی معرفی کرده است:

لباب قصه بمانده است و گفت ممکن نی
نگر به دانش داوود و کوتهی زبور (دیوان شمس)

آلدس هاکسلی مقدمه‌ای بر کتاب معرف گیتا مهمترین کتاب دینی هندوان بحثی با عنوان فلسفه جاوید آورده و اصول این فلسفه را در چند صفحه بیان کرده است. وی همچنین مجموعه‌ای از سخنان بزرگان جهان در اصول فلسفه جاوید یا «جاویدان خرد» گرد آورده که در کتابی با عنوان perennial philosophy به طبع رسیده است و اکنده از بینش‌های دینی و عرفانی متعالی است.

 

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha