۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. پنجاه و پنجمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «میثاق خداوند با بنیاسرائیل در ایمان و عمل» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ ﴿بقره۸۳﴾
و یاد آرید ای فرزندان اسرائیل که از شما پیمان گرفتیم که: غیر از خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکنیان و نیازمندان احسان کنید و از مردمان به نیکی سخن گویید و نماز به پای دارید و زکات مال خود بدهید اما شما جز اندکی بدین عهده و پیمان پشت کردید و از حکم خدا بازگشتید(83)
چه عهد و پیمان رحمت آفرینی است که جز لطف و خوبی در آن هیچ نیست. هیچ بار سنگینی بر دوش نمینهد بلکه آدمیان را دعوت میکند که همه در سایه لطف پروردگار یگانه در آیند و با هم به لطف و مهربانی و عدل و احسان زندگی کنند. مضمون میثاق را میتوان در دو نکته خلاصه کرد: پرستش خدای یگانه و انجام کارهای نیکو.
پرستش خدای یگانه که همان حق و حقیقت مطلق است هم جامعه بشری را وحدت میبخشد و هم فردفرد انسانها را از درون به وحدت میرساند که با یک شهریار و یک پروردگار و یک قانون و یک نظام سروکار دارند. گوته، حکیم و شاعر بزرگ آلمان، گفته است: برای رهایی از پریشانی و رسیدن به سلامت روح چیزی بهتر از ایمان داشتن به خدای یگانه نیست.
اما در صدر کارهای خوب احسان به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مسکینان و از مردمان به نیکویی سخن گفتن و اقامه نماز کردن و زکات مال دادن است که مسلمانان نیز مانند بنیاسرائیل بدان فرمان یافتهاند و این نیز نشان میدهد که این اعمال از جمله اقامه نماز و ادای زکات محدود به سنت و آیین خاص اسلامی نیست، بلکه معانی وسیعتری دارد.
خداوند میفرماید بنیاسرائیل جز اندکی از این میثاق رو گرداندند و از آن فرامین اعراض کردند، و این نیز مشابه کاری است که خداوند مکرر در قرآن به مسلمانان نسبت داده است و معلوم میشود که طبع و خوی آدمیان در اقوام و ادیان گوناگون تفاوتی ندارد، بلکه انسانها، به سبب خودخواهی و پیروی هوی، عموماً از پیروی انبیا سرباز میزنند و جز اندکی به راه ایشان نمیروند.
اگر در دل آدمی یاد خدا باشد به هر کلمهای که او را بخواند مقبول درگاه است و اگر آن یاد و آن شوق و آن عشق نباشد الله و رحمان و ایزد و یزدان جز صدایی و صفیری نخواهد بود. بعضی مترجمان قرآن به انگلیسی کلمه الله را همه جا به همین صورت عربی حفظ کردهاند و اصراری نامعقول دارند که الله غیر از God یا معادلهای آن در زبانهای دیگر است. این آیه نشان میدهد که الله همان خدای بنیاسرائیل است و همان خدای همه ادیان الهی است و به گفته ابوسعید:
نام تو به هر زبان که گویند خوش است
راه تو به هر روش که پویند خوش است
روی تو به هر دیده که بینند نکوست
کوی تو به هر جهت که جویند خوش است
مولانا در بیت زیر با یاران و اصحاب خود گوید: همان کس را که منظور من و شماست در خاطر آورید اما او را در کلمه الله پنهان کنید یعنی الله بگویید تا مردمان ندانند که مقصود ما کیست زیرا مردمان از آن کلمه هزار خیال باطل در سر دارند.
همی گو آنچه میدانم من و تو
ولی پنهان کنش در ذکر الله (دیوان شمس)
مردم با شنیدن کله الله ما را از خود میدانند و مزاحم ما نمیشوند اما اگر دریابند که منظور ما آن کس است که همه جا حضور دارد و از درخت و آسمان و زمین با ما سخن میگوید ما را کافر خواهند دانست و آزارمان خواهند کرد. پس همان کلمه مأنوس آنها را بگویید اما مقصود همان باشد که نور آسمان و زمین است. این بیت تذکر لطیفی است که مردمان را به حقیقت معنی الله دعوت میکند.
گاه باشد که نام خدا را میبرند و در دل مطلوب دیگری را اراده کنند و آن فریبی است خدا را و خلق خدا را و به گفته مولانا:
کافر و مومن خدا گویند لیک
در میان هردو فرقی هست نیک
آن گدا گوید خدا، از بهر نان
متقی گوید خدا، از عین جان
سالها گوید خدا آن نان خواه
همچو خر مصحف کشد از بهر کاه
الله الله میزنی از بهر نان
بیطمع پیش آی و الله را بخوان
گر بدانستی گدا از گفت خویش
پیش چشم او نه کم ماندی نه بیش مثنوی
کسی را که صحبت رود در میان
به نیکوترین نعمت و وصفش بخوان (سعدی)
اکنون میتوان بدین چشم به آیات نگاه کرد که چگونه پیروی همین میثاق کوتاه الهی با بنیاسرائیل میتواند مهمترین نیازهای اخلاقی و اجتماعی مسلمان و غیر مسلمان را در سراسر جهان برآورده کند. میتوان یک لحظه تصور کرد که اگر ایمان به خدا در دل مردم باشد و همگی پدر و مادر را اکرام کنند و خویشان و یتیمان و مسکینان و همه نیازمندان را مورد احسان قرار دهند و از یکدیگر به نیکویی یاد کنند و اموالشان را با ادای صدقات و زکوة پاک گردانند و پیوندی مستمر نیز با پروردگار خود در نماز و نیایش داشته باشند چه دنیای زیبایی به همگان روی خواهد نمود. این میثاق را میتوان عهدنامه سعادت دنیا و آخرت برای همه مردم جهان دانست و ما آدمیان میتوانیم بین خود عهد و میثاق بندیم که با یکدیگر راست و درست و پاک و شریف باشیم و به هم خدمت کنیم و پاس خاطر یکدیگر را داشته باشیم و با یکدیگر عشق ورزیم و محبت کنیم.
انتهای پیام